سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگران 1
نظرات ()

به مناسبت هفته‌ی کارگر

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (1)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فى الارضین.

 روز کارگر بر شما عزیزان مبارک باد! براى من همه‌ساله این دیدارى که با جمعى از کارگران در اینجا داریم، دیدار مطلوبى است؛ حرفهاى گفتنى‌اى هست و برتر و بالاتر از همه‌ى آنها اظهار تشکّر و ارادت به جامعه‌ى کارگرى کشور. امروز هم به همه‌ى شما و به همه‌ى جامعه‌ى کارگرى کشور عرض ارادت میکنم و از خداى متعال عمیقاً درخواست میکنم به ما توفیق بدهد تا بتوانیم وظیفه‌ى خودمان را در قبال جامعه‌ى کارگرى انجام بدهیم؛ وظایف سختى داریم، وظایف سنگینى داریم.

 اوّلاً ماه رجب است؛ میان میلاد پُربرکت امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) و مبعث پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) قرار داریم؛ ماه توسّل است، ماه دعا است، ماه ذکر است. این آیات شریفه‌اى که این قارى عزیزمان اینجا تلاوت کردند: یااَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلاً * هُوَ الََّذِى یُصَلّى عَلَیکُم وَ مَل?ئِکَتُه،(2) [میفرماید] شما ذکر خدا بگویید، خداى متعال هم بر شما صلوات میفرستد، به شما درود میگوید؛ هم خود ذات اقدس الهى، هم ملائکه‌ى او به شما مؤمنین درود میگویند. و بدانیم که ذکر خدا، یاد خدا راهنما است، راه‌گشا است، دست‌گیر است، میتواند ما را قادر بر گره‌گشایى کند؛ گره زیاد داریم و دست قدرت و پنجه‌ى توانایىِ خود ما انسانها است که باید این گره‌ها را باز کند امّا این قدرت را، این توانایى را خدا به ما میدهد. ذکر خدا به ما کمک میکند که بتوانیم بن‌بست‌ها را باز کنیم و راه‌ها را بگشاییم.

 امروز من چند جمله و چند مطلب یادداشت کرده‌ام که به شما عرض بکنم. یک بحث درباره‌ى مفهوم عمومى کار، مفهوم گسترده‌ى کار است؛ یک بحث درباره‌ى جامعه‌ى کارگرى به معناى مصطلح است. درباره‌ى بحث اوّل که معناى گسترده‌ى کار است، هر کسى که در جامعه به کارى مشغول است، به این معنا کارگر است؛ کارهاى تولیدى، کارهاى خدماتى، کارهاى مدیریّتى، کارهاى علمى؛ اینها همه کارگرند. یک مدیر هم در کار مدیریّتى خود کارگر است؛ یک استاد دانشگاه، یک استاد حوزه، یک دانشجو، یک طلبه، کسانى که این کارها را میکنند، کارهاى دینى، کارهاى تبلیغاتى، به این معنا همه کارگرند.

 خب، کار به این معنا یک برکتى دارد که این برکت در هیچ‌چیز دیگر نیست. کار به این معناى گسترده‌اى که عرض کردیم، سازنده است؛ هم سازنده‌ى خود انسان است، هم سازنده‌ى جامعه است، سازنده‌ى دیگران است؛ بنابراین ارزش است. بیکارى، تنبلى، وقت‌گذرانى‌هاى بیجا، بى‌مورد، هدر دادن نیروى جوانى، نیروى فکرى، نیروى بدنى مذموم است، ضدّ ارزش است؛ این منطق اسلام است. هرکسى در هرجایى که دارد یک کارى را انجام میدهد، دارد یک ارزش مى‌آفریند. اگر با نیّت خدایى همراه باشد، عبادت است، ثواب است.

 خب، در مورد این معناى کار، توصیه‌ى عمومى این است که ما کار را گسترش بدهیم؛ به همه توصیه کنیم هرکس هرجا هست، کار کند، کیفیّت کار را بالا ببرد، حقّ کار را اداء کند. فرض بفرمایید یک دانشجو اگرچنانچه درست درس نخواند، حقّ کار را اداء نکرده؛ همچنان‌که اگر یک استاد وقت نگذارد براى تدریس، خودش را آماده نکند، مطالعه نکند، وقت‌گذارى نکند، حقّ کار را اداء نکرده؛ اگر یک مدیر که در یک جایى نصب شده است -به‌عنوان وزیر، به‌عنوان مدیر، به‌عنوان نماینده‌ى مجلس- خود را وقف این کار نکند، حقّ کار را اداء نکرده. اینکه ما مسئولیّت یک مدیریّت را به عهده بگیریم منتها خودمان را، وقتمان را، تمام نیرویمان را صرف آن کارى که مسئولیّتش را به عهده گرفته‌ایم نکنیم و به کارهاى دیگر بپردازیم، حقّ کار اداء نشده است. لذاست که همیشه توصیه‌ى بنده به مدیران دولتى، به مسئولان حکومتى -چه در قوّه‌ى مجریّه، چه در قوّه‌ى قضائیّه، چه در قوّه‌ى مقنّنه، چه در نهادهاى گوناگون- این بوده است که این مسئولیّتى را که قبول میکنید، با همه‌ى وجود دنبالش بروید. این نباشد که یک مسئولیّتى را بنده قبول بکنم، بعد یک مقدار از وقت را صرف آن مسئولیّت بکنم، مابقى را هم صرف کارهاى شخصى و کارهاى دیگر؛ نه، حقّ آن کار اداء نشده است. بنابراین در باب کار به این معناى عمومى، این توصیه‌هاى کلّى است که داریم؛ حرف هم زیاد زده‌ایم، مطلب هم در این زمینه‌ها خیلى گفته‌ایم؛ نمیخواهیم تکرار کنیم.

 بحث عمده‌ى ما، بحث اصلى ما در مورد جامعه‌ى کارگرى است؛ کار به معناى خاص، یعنى کار تولیدى، کار خدماتى، صنعتى یا کشاورزى؛ امروز موضوع بحث براى ما عمدتاً این است.

 خب، اوّلاً من وظیفه‌ى خودم میدانم در مناقب جامعه‌ى کارگرى کشور خودمان دو سه کلمه بگویم؛ تا حالا صد بار گفته‌ایم امّا اگر صد بار دیگر هم بگوییم زیاد نیست. جامعه‌ى کارگرى ما یک جامعه‌ى وفادار به کشور و وفادار به نظام بودند؛ این را من به‌خاطر تماس نزدیک با مسائل کارگرى در طول این 37 یا 38 سال عرض میکنم. جامعه‌ى کارگرى در انقلاب وفادارى نشان داد، حضور نشان داد؛ در حوادث بسیار مهم و تعیین‌کننده‌ى اوایل انقلاب حضور نشان داد.

 در اوایل انقلاب چپهاى آن روز، مارکسیست‌هاى آن روز که بعد همه‌ى آنها شدند نوکر و مزدور استکبار آمریکایى و غیره، در داخل کشور سعى میکردند حرکت عمومى ملّت ایران را به همان شکلهاى بسته و منجمدِ به‌اصطلاح خودشان «انقلابهاى کارگرى» تبدیل کنند و زمام کار را از دست مردم، از دست دین، از دست اسلام خارج کنند و بسپارند دست یک عدّه‌اى به‌عنوان حکومت کارگرى و به‌عنوان انقلاب کارگرى؛ اوایل انقلاب این کارها بود. بنده خودم در یک کارخانه‌اى در همین جادّه‌ى قدیم کرج رفتم، [در جمعشان‌] شرکت کردم، کارگرها را آنجا دیدم؛ عناصر غیر کارگرى را که آنجا آمده بودند براى اینکه آنجا را یک مبدأ حرکتى قرار بدهند تا کارگرهاى کشور را -اوّل کارگرهاى تهران را، بعد هم به‌تَبَع آن، کشور را- بکشانند به مقابله‌ى با امام و با انقلاب و با مردم، از نزدیک دیدم. رفتم آنجا -روز رفتم، شب رفتم- دیدم که کارگر مؤمن، کارگر مسلمان و مسلمان‌زاده چطور در مقابل توطئه‌هاى دشمنان آگاهى و بصیرت نشان میدهد؛ و این بصیرت را کارگرهاى ما نشان دادند؛ آن در انقلاب بود، این در حوادث اوّل انقلاب بود، بعد مسئله‌ى جنگ تحمیلى بود، بعد مسائل گوناگون سیاسى و جریانهاى مختلف سیاسى در این کشور بود؛ در همه‌ى اینها کارگران ما نسبت به نظام وفادارى نشان دادند؛ نه‌فقط وفادارى زبانى، [بلکه‌] با تن خودشان، با جسم خودشان وارد میدان شدند و حضور خودشان را نشان دادند و تأثیرگذار شدند؛ این یک واقعیّتى است؛ تا امروز هم همین‌جور [است‌].

 مشکلات زندگى کارگران هست -که وزیر محترم به بخشى از آنها اشاره کردند؛ خب، تلاشهایى هم دارد میشود و من امیدوارم خداى متعال به ایشان و همه‌ى مسئولین توفیق بدهد تا بتوانند این مطالبى را که اشاره کردند ان‌شاءالله به مرحله‌ى عمل دربیاورند؛ آنچه انجام شده است که خب خدا قبول کند، برکت بدهد؛ آنچه انجام نشده را بتوانند انجام بدهند؛ باید کار کرد- مشکلات هست، درعین‌حال جامعه‌ى کارگرى به پیام ضدّ انقلاب اعتنا نکرد، گوش نکرد؛ آنها میخواستند آحاد مردم در مقابل نظام بِایستند، جامعه‌ى کارگرى بِایستد، جامعه‌ى دانشگاهى بِایستد؛ [امّا] جامعه‌ى کارگرى نَایستاد، بلکه پشت سرِ نظام ایستاد و دفاع کرد. این منقبت جامعه‌ى کارگرى است.

 بنده در درجه‌ى اوّل پیشانى بر خاک میسایم براى شکر خداى متعال -چون این دست قدرت الهى است، دلها دست او است- ثانیاً با همه‌ى وجود از جامعه‌ى کارگرى تشکّر میکنم؛ خوب عمل کردید، خوب دارید عمل میکنید درباره‌ى مسائل انقلاب و مسائل نظام اسلامى. این حرف اوّل.

 امّا در مورد نقش کارگران و مسئله‌ى کار و بنگاه‌هاى کارى و کارگرى در اقتصاد مقاومتى که این مسئله‌ى مهمّى است. اقتصاد مقاومتى یک کلمه حرف نیست؛ اینکه گفتیم «اقدام و عمل»، معنایش این است که بایستى به یکایک بندهاى سیاستهاى اقتصاد مقاومتى(3) به‌طور واقعى و حقیقى عمل بشود؛ یعنى براى هرکدام، همین برادران، آقایان مسئول که بحمدالله علاقه‌مندند، بنشینند برنامه‌ریزى کنند و قدم‌به‌قدم برنامه را دنبال کنند؛ مسئله‌ى کار نقش دارد در اقتصاد مقاومتى.

 خب، کارگر چه‌کار کند تا در اقتصاد مقاومتى بتواند سهیم باشد؟ همه نقش دارند؛ کارگر هم نقش دارد، کارفرما هم نقش دارد، دولت هم نقش دارد، مسئولین گوناگون هم همه نقش دارند. نقش کارگر در درجه‌ى اوّل احساس مسئولیّت است؛ یعنى کارگر در آن کارى که به او محوّل است باید احساس مسئولیّت کند -همه‌مان باید احساس مسئولیّت کنیم- و کارى را که به او سپرده شده است باید مسئولانه انجام بدهد؛ کیفیّت را باید افزایش بدهد. همه‌ى آحاد کارگرى باید در فکر این باشند، درصدد این باشند که کیفیّت کار را بالا ببرند؛ این برکت ایجاد میکند، هم براى خود او، هم براى جامعه. در بازار بزرگ مشهد کفّاشى بود که معروف بود کفشهایى که میسازد، چرم کفش و کف کفش پاره میشود امّا دوخت کفش از بین نمیرود؛ یعنى محکم‌کارى این‌جورى است. کارى کنیم که دوخت ما، آن کارى که دست ما است، درست و با کیفیّت و با استحکام انجام بگیرد؛ این وظیفه‌ى کارگر است. خب، گفتن این [حرف‌] آسان است، عمل کردنش چه‌جورى است؟ اینکه خداى متعال از زبان پیغمبر فرمود: رَحِمَ اللهُ اِمرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَحکَمَه(4) -که بنده این حدیث را شاید دَه‌ها بار تا حالا خوانده‌ام- رحمت خدا بر آن انسانى که کارى را انجام میدهد و آن را محکم انجام میدهد، محکم‌کارى میکند، خب این الزاماتى دارد.

 چه‌کار کنیم که کارگر این توانایى را پیدا کند که کیفیّت کار را بالا ببرد؟ یک مقدار از این الزامات بر عهده‌ى دولت است، یک مقدار بر عهده‌ى مدیران است، یک مقدار بر عهده‌ى مردم است، یک مقدار هم بر عهده‌ى خود کارگر است. یکى از کارهایى که باید انجام بگیرد تا کارگر بتواند کیفیّت کار را بالا ببرد مهارت‌افزایى است؛ همین فنّى‌حرفه‌اى که ایشان گفتند؛ بنده سالها است هر وزیر آموزش‌وپرورشى، هر وزیر کارى که بر سر کار آمده است، روى مسئله‌ى فنّى‌حرفه‌اى‌ها تکیه کردم، تأکید کردم؛ این را باید جدّى گرفت، این یک کار اساسى است. مهارت کارگر را باید بالا برد؛ کارگر ساده که نمیتواند صرفاً با تجربه‌ى خودش پیش برود؛ خب، البتّه تجربه هم مؤثّر است امّا آموزش لازم است. مهارت کارى بر عهده‌ى مسئولان است؛ همین فنّى‌حرفه‌اى‌ها و انواع کارهاى دیگرى که میشود انجام داد براى مهارت‌افزایى کارگر؛ کارفرما هم مؤثّر است، دولت هم مؤثّر است.



نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 95/2/12
زمان : 9:12 صبح


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ