سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

عکس:سگِ مجری اختصاصی میتینگهای دولتی
نظرات ()

 به گزارش قاصدنیوز، رضا رشید پور 16 ماه پیش در صفحه اینستاگرام شخصی خود عکس سگی را منتشر کرد و در ذیل آن نوشت: « هاپوی خوشگل و باهوش من Max»

قابل ذکر است رشید پور پس از مدتی که ممنوع التصویر بود، با برنامه «عینک آفتابی» شبکه نسیم به صدا و سیمای جمهوری اسلامی برگشت.

 

ایسنتاگرام رضا رشیدپور

 

رضا رشیدپور

 

رضا رشید پور

 

رضا رشید پور




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/6/25
زمان : 5:45 صبح
زن ریشدار انگلیسی در نمایشگاه عکس بهترین موی صورت جهان+عکس
نظرات ()

«هارنام کائور»، 23 ساله پس از تحمل انتقادهای فراوان به دلیل ظاهر خود بالاخره در یک نمایشگاه جدید عکس با عنوان «صاحب بهترین موی صورت جهان» حضور پیدا کرد. هارنام که تنها زن حاضر در نمایشگاه است از سن 16 سالگی و زمانی که متوجه شد به سندرم پلی‌کیستیک تخمدان مبتلاست، موهای صورت خود را کوتاه نکرد.
این زن که یکی از 60 فرد انتخاب شده برای شرکت در این نمایشگاه است، گفت: احساس خوبی است که تنها زنی با این ظاهر خاص در میان تمام مردان شرکت‌کننده باشید. اکنون احساس قوی بودن دارم. هارنام پس از آنکه در آیین سیکای هند غسل تعمید گرفت از کوتاه کردن موی صورت خود منع شد و تصمیم گرفت خود را با این شرایط بپذیرد.
این زن همچنین گفت: زمانی که تصمیم به بلند کردن موی صورت خود داشتم دلیلم تنها آیین مرسوم در مذهب‌مان بود اما با گذشت زمان دلایل شخصی جایگزین آن شد.
«هارنام کائور»
به گزارش ایسنا به نقل از روزنامه دیلی‌میل، هارنام افزود: اکنون احساس یک زن با اعتمادبه‌نفس و شجاع را دارم که از پا گذاشتن روی هنجارهای جامعه هراسی ندارم.




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/5/29
زمان : 4:32 عصر
افشای ابعاد جدیدی از فساد 4.2 میلیارد دلاری؛
نظرات ()

سکوت معنادار روحانی در مورد فروش نفت و عدم دریافت وجه آن از خریدار اماراتی/عدد 2.6 میلیارددلاری دوره احمدی‌نژاد از عدد مفسده مالی 4.1 میلیارد دلاری دوره روحانی بزرگ‌تر است؟

 

محمدکاظم انبارلویی: اثبات لزوم افزایش قیمت خودرو و دفاع از آن توسط وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت و شورای رقابت با اکثریت هشت نفره اعضای متشکله از سوی دولت و انکار این لزوم افزایش تا سرحد تکدر خاطر رئیس‌جمهور که توسط سخنگوی دولت به اطلاع عموم رسید، نتیجه قابل تاملی داشت و آن اینکه وزیر صنعت، معدن و تجارت در باب توجیه ‌این تناقض اعلام داشت به رئیس‌جمهور اطلاعات نادرست داده شده است.

این نتیجه‌گیری از آن جهت مایه نگرانی است که به دنبال پاسخ‌ به این پرسش باشیم که چه تضمینی وجود دارد که در سایر موارد مهم مرتبط با حقوق مردم هم به شخص دوم مملکت اطلاعات نادرست از سوی کارگزارانش داده نشود؟ و اثر وضعی تصمیمات یا اظهارات مبتنی بر این اطلاعات نادرست چگونه اعتبار دوم شخص مملکت را فرو خواهد کاست؟ این نگرانی‌ها وقتی تشدید می‌شود که فرازهایی از سخنان اخیر رئیس‌جمهور در جلسه شورای اداری استان چهارمحال‌وبختیاری به محک معیارهای درست و نادرست عیارسنجی شود. مراتب این عیارسنجی برای تشخیص اطلاعات درست از نادرست به شرح زیر است:

1- رئیس‌جمهور فرموده‌اند: ما مخالف هرگونه فساد، باندبازی و حزب‌بازی و معتقد به شایسته سالاری هستیم که  سخنی متین است اما وزانت آن منوط به عمل است. بدین نحو که هیچ کس اعتقادی به غیرشایسته‌سالاری ندارد. اعتقادداشتن یک مقوله است و عمل به آنچه که معتقدیم مقوله‌ای دیگر است. آیا به رئیس‌جمهور اطلاع نداده‌اند یا رئیس‌جمهور نمی‌داند که بزرگ‌ترین فساد و مفسده در جریان فتنه 88 واقع شد که می‌رفت عمود خیمه نظام که همانا ولایت باشد و اساس جمهوریت و اسلامیت ما را سرنگون کند؟ آیا شایسته‌سالاری که رئیس‌جمهور به آن معتقد است از باب به‌کارگیری فتنه گران در حوزه وزارت علوم و 80 واحد تابعه دانشگاهی آن  همچنین در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از قوه به فعل درآمده است یا در مورد عدم استخدام آنان به وی گزارش نادرست داده‌اند؟
 
2- رئیس‌جمهور فرمودند: مگر می‌شود در استانی که قطب گردشگری است دانشگاه آن در زمینه دیگری تحقیق کند؟!! جمله معترضه در آن سخن این است که چه کسانی به رئیس‌جمهور اطلاعات غلط داده‌اند که بله عده‌ای می‌خواهند در این دانشگاه در فلان زمینه تحقیق کنند و رئیس‌جمهور را قانع کرده‌اند که نه نمی‌شود! اصولا مگر تحقیق و پژوهش زوری و دستوری و تحمیلی هم می‌شود که رئیس‌جمهور می‌گوید نه نمی‌شود.
 
3- رئیس‌جمهور فرموده‌اند: دولت گذشته می‌گفت ما تحریم را دور می‌زنیم. و ایشان این گفتمان دولت سابق را به سخره‌گرفته است. آیا دور زدن تحریم‌ها قباحت دارد یا حسن است؟ آیا دولت فعلی قصد دور زن تحریم‌ها را ندارد و در صدد تسلیم شدن در برابر تحریم است؟
 
4- رئیس‌جمهور می‌گوید در اثر دور زدن تحریم‌ها نفت ما را خوردند و ملت را دور زدند آیا رئیس‌جمهور از میزان ارزی یا ریالی نفتی که مدعی است خورده شده و چگونگی این خورده شدن مطلع  است؟ یا به ادعای وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت در این مورد هم به وی اطلاعات نادرست داده‌اند در این صورت اطلاعات درست کدام  است؟
 
5- رئیس‌جمهور اگر مایل نیست و یا نمی‌گذارند در مورد مفسده کرسنت یا استات اویل که برخی از حامیان پروپاقرصش و برخی از اعضای دولتش که در بروز و وقوع آن مسئولیت حقوقی دارند، اطلاعات درستی داشته باشد، لااقل در مورد پرونده بابک زنجانی اطلاعات درست را از مراجع صلاحیتدار مطالبه کند.
 
6- اطلاعات درست آن است که مانده خلاصه حساب فی‌مابین شرکت HK و شرکت ISO با گردش مالی جمعا  4.2 میلیارد دلار که در اثر دور زدن تحریم‌ها در بانک FIIB قبل از لو رفتن هویت معامله‌گران جریان داشت  که لو رفتن آن به هر دلیل از جمله فرستادن سیگنال‌هایی از سوی ارباب حلقه‌ها و فتنه به خارجی‌ها به منظور تشدید تحریم‌ها در جریان و گردش طبیعی بود بعد از افشا و مسدود شدن حساب  تنها مبلغ 2.6 میلیارد دلار  از مانده آن بازماند و تسویه نشد.
 
7- در مرحله دادرسی با توجه به وثایق موجود به این پرونده رسیدگی شد، وثایق ضبط شد و طرف هم زندانی شد. آیا رئیس‌جمهور محترم از رای مرجع صلاحیتدار و مبلغ محکومیت طرف  حساب را که می‌فرماید خوردند و بردند آگاه است؟ آیا رئیس‌جمهور می‌داند و اطلاعات درستی از میزان محکومیت 89 هزار میلیارد تومانی پرونده موسوم به بابک زنجانی صادره از مرجع صلاحیتدار  که به تقویم زیر است به وی داده‌اند؟
 
8- آن‌گونه که اطلاع رسانی شده محکومیت پرونده بابک زنجانی فعلا در مرحله اجرای احکام است و محکوم در زندان. اما آیا دولت اجازه می‌فرماید تقویم ریالی و ارزی پرونده موسوم به کرسنت واستات اویل و بهینه سازی  مصرف سوخت – که در آن برخی از ارباب حلقه‌های فتنه به عنوان خوانده ردیف اول و دوم مطرح هستند- هم  به جریان افتد رسیدگی شود؟ و در این میان کمکی به تسریع این محاکمه نماید؟
 
 
9- دو اصل از اصول قانون اساسی بر علنی بودن محاکمات استوار است. آیا رئیس‌جمهور به عنوان مسئول حسن اجرای قانون اساسی در مورد محاکمه علنی آقای م-هـ که عالم و آدم از هویتش آگاهند اما به دلایل نامعلوم شاید هم معلوم، از جمله فشاری که دادستان کل از آن یاد کرده و به صورت غیرعلنی  در حال برگزاری است ، این فشار را کم نماید؟
 
10- در ایام فتنه 88 قواعد ریاضی و حسابان به هم ریخت و ارباب حلقه‌های فتنه عدد 13 میلیون رای را بزرگ‌تر از عدد 25 میلیون رای اعلام کردند. به نظر می‌رسد که این قاعده بی‌قواره ریاضی در سال 93 در حال باز تولید است. بدین نحو که مگر می‌شود در مورد پرونده 2.6 میلیارد دلاری بابک زنجانی که شرح رسیدگی و برخورد قانونی آن با عدد و رقم مشخص شد پروپاگاندا شود تا آ‌نجایی‌که دور زدن تحریم‌ها در جلسه رسمی شورای اداری چهارمحال و بختیاری توسط رئیس‌جمهور به سخره گرفته شود. اما در مورد پرونده مشابه آن (فروش نفت و عدم دریافت وجه آن از خریدار اماراتی) به مبلغ 4.1 میلیارد دلار ساکت بود و هیچ نگفت؟
 
11- آیا  عدد مالی 2.6 میلیارددلاری دوره دولت احمدی‌نژاد- از عدد مفسده مالی 4.1 میلیارد دلاری دوره دولت روحانی بزرگ‌تر است؟ که یکی اصلا رسیدگی نشود و مسکوت ‌ماند و دیگری علی‌رغم رسیدگی و محکومیت در بوق و کرنا دمیده می‌شود در حالی که هر دو از یک جنس حقوقی مالی و محاسباتی هستند.
 
12- رویداد مالی 4.1 میلیارد دلاری دولت یازدهم در مقایسه با رویداد مالی 2.6 میلیارد دلاری دولت دهم هم به لحاظ مبلغ و هم به لحاظ چگونگی عدم وصول  مهم‌تر است اما چرا اولی مسکوت و دومی این‌گونه بزرگ‌نمایی می‌شود؟
 
13- در رویداد مالی 2.6 میلیارد دلاری اقدام به تسویه بدهی از طریق ضبط وثایق به هر مقدار که شناسایی شده در حال انجام توسط اجرای احکام است. اما رویداد مالی 4.1 میلیارد دلاری چطور؟ آیا رئیس‌جمهور می‌داند بدهی شرکت اماراتی به نیکو از طریق پابه‌پایی وجوه صندوق توسعه ملی با وجوه بانک مرکزی تسویه بخوانید مساوی‌سازی شده یا نمی‌داند؟ دانستن و ندانستن صحت و سقم  این مهم محتاج طرح و بررسی موضوع در مرجع صلاحیتدار است. دولت سابق که رفت، آیا دولت لاحق با رجوع به چنین مرجعی رای مرجع صلاحیتدار را در این خصوص طلب می‌کند و آثار وضعی آن را برمی‌تابد؟
 
14- توجه و تأمل در بزرگ‌نمایی مفسده 2.6میلیارد دلاری بابک زنجانی و کوچک‌ نمایی و حتی محو و نادیده گرفتن مفسده 4.1 میلیارد دلاری که هر دو از یک جنس یعنی یک رویداد مالی در حوزه نفت محسوب می‌شوند موید این ادعاست. ماجرای سوء جریان مالی موسوم به رانت 650 میلیون یورویی بماند که آن خود حدیثی جدا از دو مقوله فوق است.
 
منبع: روزنامه رسالت




نویسنده : لبیک
تاریخ : پنج شنبه 93/5/23
زمان : 2:17 صبح
حق با شماست ولی اشتباه میکنید!
نظرات ()

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، حسین شریعتمداری در ستون «یادداشت روز» شماره امروز کیهان با انتشار مطالبی تحت عنوان «حق با شماست ولی اشتباه می کنید!» سخنان اخیر رئیس‌جمهور علیه منتقدانش را ،اهانت‌آمیز توصیف کرده و آورده است: 

«اینکه با فرافکنی مشکلات را به دیگران نسبت دهیم و به دیگران لجن‌پراکنی کنیم که کاری ندارد. ادبیات رئیس جمهور باید همراه با اخلاق و ادب باشد و نباید بی‌دلیل به دیگران تهمت بزنیم... وقتی افرادی که مسئولیت‌های سنگین دارند اخلاق را زیر پا می‌گذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین می‌رود... ما باید آستانه تحمل خود را افزایش داده و از نقد و انتقاد نهراسیم و...»

اگر تصور می‌کنید این پند و اندرزهای عاقلانه و دلسوزانه را شماری از افراد خیرخواه و نیک‌اندیش از باب نصیحت خطاب به رئیس جمهور محترم ادا کرده و ایشان را به خاطر اظهارات توهین‌آمیز نسبت به منتقدان دولت ملامت کرده‌اند، باید گفت؛ حق با شماست! ولی اشتباه می‌کنید! حق با شماست چرا که اظهارات آقای دکتر روحانی علیه منتقدان، در خور ملامت است و اما، از سوی دیگر، تصور شما اشتباه نیز هست! زیرا جملات یاد شده فقط بخشی از انبوه اظهارنظرهای قبلی جناب آقای روحانی است که بارها و بارها در «مذّمت فرافکنی»، «نسبت دادن مشکلات به دیگران» و به قول ایشان «لجن‌پراکنی علیه منتقدان»، «تهمت بی‌دلیل به این و آن»، «ضرورت افزایش آستانه تحمل مسئولان»، «نیاز دست‌اندرکاران نظام به اخلاق مداری» و... ایراد کرده‌اند! (18‌اردیبهشت و 15 خرداد 92 و...).

درباره اظهارات موهن و به دور از انتظار رئیس جمهور محترم که در جمع سفیران و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده‌اند، گفتنی‌هایی هست که از آن میان به چند نکته بسنده می‌کنیم.

1- جناب روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی خود و در موارد فراوان دیگری تأکید کرده‌اند اگر مسئولانی که مسئولیت سنگین دارند اخلاق را زیر‌پا بگذارند، اعتماد عمومی از بین می‌رود. آثار و نتایج این دیدگاه را که عالمانه و دقیق نیز هست در فاصله کوتاهی بعد از اظهارات اخیر ایشان به وضوح می‌توان دید و کاش رئیس جمهور محترم بدون توجه به وسوسه برخی از مشاوران و اطرافیان، نیم نگاهی به واکنش طرفداران خویش- و نه منتقدان دولت که طرفدار هستند ولی انتقاد نیز دارند- بیندازند. واکنش طیف یاد شده را در چهار محور می‌توان ارزیابی کرد.

اول: شماری از مدعیان طرفداری از دولت و رئیس جمهور که ترجیح دادند درباره اظهارات آقای روحانی سکوت اختیار کنند. سکوت این عده را فقط می‌توان به حساب شرمندگی آنها نوشت و این که در اظهارات اخیر رئیس‌جمهور کمترین زمینه‌ای برای دفاع و حمایت نمی‌بینند. آیا این عده «اعتماد» قبلی خود به رئیس‌جمهور محترم را از دست نداده‌اند؟!

دوم: بخش دیگری از طیف مدعی طرفداری رئیس‌جمهور، تلاش کردند با چسب‌های ناچسب، اظهارات ایشان را به اصطلاح توجیه! و حتی منتقدان را مستحق اهانت قلمداد کنند. یکی از سایت‌های این طیف تا آنجا پیش رفت که منتقدان دولت را به «زنان بدکاره»! تشبیه کرد و آقای روحانی را به «انسان‌ درستکار» که فحاشی وی به زن بدکاره! نه فقط«این زن بی‌عفت را نمی‌آزارد بلکه برعکس از این که می‌تواند در میدان بی‌حیایی با او درافتد خوشحال هم می‌شود»!

این عده که بسیار اندک و کم‌شمار نیز هستند، کمترین ارزشی برای پرداختن ندارند آنها برده پول و پله هستند و به قول بروبچه‌های تهران «آب دهان روی پیاده‌رو را به هوای سکه 2 ریالی برمی‌دارند»! ولی باید برای آقای روحانی عمیقا متأسف بود که به اینگونه افراد اجازه می‌دهند خود را طرفدار ایشان معرفی کنند!

سوم: دسته سوم کسانی هستند که ضمن نقد اظهارات آقای روحانی و ملامت ایشان که چرا زبان به این سخنان آلوده‌اند، به منتقدان دولت نیز به شدت تاخته و آنان را مستحق اعتراض و انتقاد دانسته‌اند اما به رئیس‌جمهور پیشنهاد کرده‌اند از الفاظ و عبارات دیگری برای مقابله با منتقدان استفاده کند! این طیف عمدتا- و‌تقریبا همه آنها - از افراد و گروههای مدعی اصلاحات هستند. یعنی طیفی که در ماههای اولیه ریاست‌جمهوری آقای دکتر روحانی «به کنایه» و این روزها با صراحت اعلام می‌کنند با رئیس‌جمهور مرزبندی تعریف شده‌ای دارند و ضمن حمایت «مشروط» از ایشان، تاکید می‌کنند که وی را اصلاح‌طلب! نمی‌دانند!

موضع دوگانه این طیف نسبت به اظهارات اخیر رئیس‌جمهور، حساب‌شده‌تر از طیف‌های دیگر است و از هماهنگی درون گروهی آنان خبر می‌دهد. این طیف به روال چند ماه اخیر خود، اصرار دارد که اشتباهات و ناکامی‌های روحانی را به حساب خود او بنویسد و در همان حال انتخاب وی به ریاست‌جمهوری را مدیون اصلاح‌طلبان و حمایت خاتمی و هاشمی از ایشان قلمداد کند! موضع دو پهلوی طیف یاد شده نشان می‌دهد که آنها نیز اظهارات اخیر آقای روحانی را به اندازه‌ای غیرقابل قبول و آسیب‌رسان می‌دانند که حاضر نیستند هزینه سنگین آن را که کاهش چشمگیر اعتماد مردم به رئیس‌جمهور است تحمل کنند.

چهارم: این طیف شامل بخش دیگری از اصلاح‌طلبان است که درباره اظهارات رئیس‌جمهور، موضعی متفاوت با طیف سوم و نزدیکتر به مردم دارند. طیف یاد‌شده اظهارات اخیر رئیس‌جمهور را «ناامیدکننده»! و با تصور و انتظاراتی که از ایشان داشته‌اند متفاوت ارزیابی کرده‌اند تا آنجا که یکی از روزنامه‌های وابسته به این طیف ضمن ملامت آشکار رئیس‌جمهور، با صراحت بیشتری می‌نویسد «در آستانه یک سالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود» و تاکید می‌کند «صادقانه بگوئیم این روحانی، آن روحانی نبود». به بیان دیگر، این طیف در لفافه - اما نه چندان پوشیده و پنهان - اعلام می‌کند در دیدگاه و تصور اولیه خود نسبت به آقای روحانی دچار اشتباه شده است و این روحانی که امروز می‌بینید با آن تصور که هنگام انتخابات از وی داشت، تفاوت دارد!

اکنون باید از جناب رئیس‌جمهور محترم پرسید؛ آیا در همین واکنش‌های اولیه که به فاصله‌ اندکی بعد از اظهارات حضرتعالی صورت گرفته است، تحقق عینی فرمولی که خود ارائه کرده بودید را نمی‌بینید؟! «وقتی افرادی که مسئولیت‌های سنگین دارند، اخلاق را زیر پا می‌گذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین می‌رود.»...؟!

2- انتظار آن بود - و هنوز هم هست- که آقای روحانی به جای عتاب و اهانت به منتقدان، در مقام پاسخ مستدل و منطقی به آنها باشند و موفقیت‌های مورد ادعای خویش را برای مردم برشمرده و توضیح بدهند. مثلا بفرمایند در مذاکرات هسته‌ای غیر از آن همه امتیازات «نقد» که داده‌اند و در مقابل «وعده‌های نسیه» که گرفته‌اند چه دستاورد دیگری داشته‌اند؟ مگر نمی‌فرمودند و نمی‌فرمایند که منتقدان ایشان از مذاکره با آمریکا «هراس» دارند و آن را «تابو» می‌دانند؟! خب! حالا بفرمایند کدام دیدگاه واقعیت داشت و کدام «تابو» بود؟ آیا می‌توانند این واقعیت را انکار کنند که درباره «صداقت آمریکا»! که تابلوهای نماد بی‌صداقتی آن را با دستپاچگی‌ از سطح شهر جمع کردند، دچار اشتباه فاحش شده‌اند و درپی «آب»، به سوی «سراب» رفته‌اند؟ دست آقای روحانی و تیم مذاکره‌کننده با وجود بدبینی نسبت به نتیجه این مذاکرات بازگذاشته شد ولی دست خالی بازگشتند البته مذاکرات اخیر دستاورد بزرگی نیز داشته است که همان اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست، بنابراین نمی‌توانند ادعا کنند که می‌خواستند مشکل را حل کنند ولی عده‌ای نگذاشتند! و نمی‌توانند از هم‌اکنون - آنگونه که پیداست - برای ناکامی خسارت‌بار خود بهانه بتراشند. گفته بودند آقای اوباما آدم مؤدبی! است و برخورد مؤدبانه ما، باعث مواجهه مؤدبانه ایشان شده است! ولی هنوز این جمله ناتمام بود که با متکبرانه‌ترین برخوردهای اوباما روبرو شدند و خانم وندی شرمن با وقاحت فریب و فریبکاری را بخشی از «دی.ان.ای- یعنی ذات» مردم ایران معرفی کرد! وعده داده بودند که علاوه بر سانتریفیوژها،  چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد ولی به جای آن  بسیاری از سانتریفیوژها  نیز از چرخش افتاد! قول داده بودند که پاسپورت ایرانی را از احترام بین‌المللی برخوردار سازند، اما چند ماه است که آمریکا برخلاف قوانین بین‌المللی به نماینده رسمی ایران در سازمان ملل اجازه ورود نمی‌دهد. قرار بود طی 100 روز اول ریاست‌جمهوری، گشایش چشمگیر اقتصادی به مردم هدیه بدهند.  ولی در موعد 100‌روزه و  زنگ‌حساب، انشاء خواندند، و...

اگر این واقعیات قابل انکار است، بفرمایند که چرا؟ و اگر قابل انکار‌نیست -که نیست - اهانت به منتقدان که باید شایسته تقدیر باشند، برای چیست؟

3- کاش جناب رئیس‌جمهور به این نکته بدیهی توجه می‌فرمودند که اگر منتقدان ایشان - منظور همه منتقدان نیست - خدای نخواسته در پی دشمنی با دولت آقای روحانی بودند، خطاهای آن را گوشزد نکرده و به نقد نمی‌کشیدند چرا که هیچ بدخواهی خواستار اصلاح طرف مقابل نیست و فقط دوستان دلسوز هستند که لغزش دولت و زیان‌های حاصل از آن را برنمی‌تابند و با نقد مستند و خیرخواهانه در پی اصلاح خطاها برمی‌آیند زیرا دولت را بخشی از نظام مقدس جمهوری اسلامی می‌دانند و کمترین آسیب احتمالی به آن را، نمی‌توانند تحمل کنند. دقیقا برخلاف دشمنانی که به لباس دوست درآمده‌اند و یا دوستان نادانی که همیشه آسیب‌رسان و ضایعه‌آفرینند.

4- در خاتمه این نکته نیز گفتنی و این گلایه مطرح کردنی است که چرا جناب روحانی برخلاف توصیه اکید و حکیمانه خداوند تبارک و تعالی، ابراز دوستی‌های خود را نثار دشمنان تابلودار نظام می‌کنند و خشم و عصبانیت خویش را به سوی دوستان می‌فرستند؟!

و دراین‌باره گفتنی‌های دیگری نیز هست که می‌گذاریم و می‌گذریم و برخلاف برخی از کسانی که به ریا و نفاق خود را دوستدار آقای روحانی جا‌می‌زنند - و در همان حال پنهان نمی‌کنند که ایشان را پلی برای مقاصد حزبی خود می‌دانند - برای رئیس‌جمهور محترم آرزوی موفقیت داریم.




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/5/22
زمان : 12:3 عصر
منتقدان دولت مثل زنان بدکاره هستند!
نظرات ()

 سایت عصر ایران از رسانه های زرد حامی دولت ضمن انتقاد جزیی از ادبیات زننده رییس جمهور خطاب به منتقدان، در توهینی آشکار به منتقدان دیپلماسی دولت یازدهم نوشت:

«در مثل مناقشه نیست:‌ فحش دادن انسانی درستکار به زنی بدکاره که "تو چنینی و چنان" ، هر چند منطبق بر واقع باشد اما نه در شأن گوینده است و نه زن بی عفت را می آزارد بلکه بر عکس از این که می تواند در میدان بی حیایی، با او در افتد و پیروز شود خوشحال می شود.»

به گزارش رجانیوز، این مساله البته چندان عجیب نیست چون به نظر می رسد وقتی رییس جمهور یک ملت با الفاظی مانند به جهنم، ترسو، بزدل، ترسو، افراطی، بی سواد، بدون شناسنامه، متوهم و ... از منتقدانش یاد می کند، طبیعتا رسانه های زردی که به هر قیمت دنبال افزایش مخاطب خود هستند با الگوگیری از چهره سیاسی مورد حمایت خود، از بیان هر حرف موهن و زننده ای دریغ نخواهند کرد. 




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/5/22
زمان : 3:56 صبح
عکس: واکنشجهانی«به جهنم رفتن»منتقدانروحانی
نظرات ()

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر:199173 -




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 7:38 عصر
خاطره ای خواندنی از «ادبیات خاص» روحانی
نظرات ()

 روز گذشته حسن روحانی رئیس جمهور در خصوص منتقدان گفت، بروید به جهنم! این جمله البته از سوی پایگاه اطلاع رسانی دولت حذف شد اما فیلم منتشر شده جلسه سخنرانی وی کار خودش را کرده بود.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نحوه برخورد و ادبیات حسن روحانی با منتقدین حالا وارد مرحله جدیدتری شده هرچند که منتقدان با این ادبیات از ابتدای روی کارآمدن دولت جدید آشنا هستند.
 
محمد زعیم زاده فعال دانشجویی روایت جالبی از یک جلسه حسن روحانی پیش از انتخابات 24 خرداد دارد. جلسه ای که جمعی از دانشجویان مدتی قبل از رقابت های انتخاباتی به دیدار وی رفته و از نزدیک با وی سخن گفته اند.
 
 
این روایت را در ذیل بخوانید:
 
اگر اشتباه نکنم بهمن سال 91 بود که با یک جمع دانشجویی رفتیم مرکز دفتر تحقیقات مجمع تشخیص.
 
حسن روحانی در سالن جلسات در ساختمان شیک و تر وتمیز نیاوران میزبان ما بود.
 
شیخ دیپلمات آن موقع هنوز اعلام کاندیداتوری نکرده اما در تدارک انتخابات بود، این را مشاور دانشجویی اش که کنار حسین فریدون نشسته بود بعد از جلسه گفت و البته گفت که دکتر شما را می شناخته و گفته اینها به جلیلی یا لنکرانی گرایش دارند اما اجازه بدهید بیایند تا تحبیب و تقریب قلوب بشود! و البته می گفت دکتر اعتقاد دارد شانس ولایتی برای ریاست جمهوری از همه بیش تر است...
 
جلسه با تعریف و تمجید ما از سوابق روحانی قبل از انقلاب و دهه ی 60 و 18 تیر 78 آغاز شد و با انتقادات نمکینی(!) از سعد آباد و با تحلیلی از عملکرد دولت هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد ادامه یافت و با بایسته های دولت آینده ختم شد...
 
پس از تمام شدن صحبت های بچه ها روحانی شروع به صحبت کرد. از روحیه ی انقلابی دانشجویان تعریف و گفت شما مرا یاد جوانی خودم می اندازید و اگر رئیس جمهور شوم حتما از جوانانی مثل شما استفاده می کنم! از قرار مناظره اش با رجوی گفت که رجوی جا زده و نیامده بود، از مذاکرات هسته ای دوره ی اصلاحات گفت که رهبری گفته اند هرشب در نماز شب ها برایتان دعا می کنم، از این گفت که پیام آور و واسط رهبری برای هاشمی در خصوص لزوم حضور هاشمی در انتخابات خبرگان سال 85 بوده است.
 
همه ی اینها را روحانی با لحنی ملایم و با لبخند گفت تا رسید به اینجا که ما در مذاکرات هدفی داشتیم و آن این بود که جلوی جنگ را بگیریم در عین حال حقوق هسته ای ما هم حفظ شود و مذاکرات لحظه به لحظه با رهبری چک می شد.
 
به اینجا ها که رسید صدای روحانی بالا رفت و گفت: ما همه ی فناوری را حفظ کردیم.
 
اینجا بود که بنده ی خدایی میان صحبت های روحانی پرید و نکاتی را از خاطرات البرادعی و اظهارات جک استروا و دمینیک دویلپن درباره ی عدم عزت مندی تیم ایرانی گفت. اینکه وقیحانه از ما خواستند فیزیک هم تدریس نکنیم و اینکه همه ی تاسیسات ما پلمپ شود و چطور فناوری حفظ شده است اگر همه ی فناوری حفظ شده بود چطور رهبر انقلاب در ماه های آخر دولت خاتمی فرمان فک پلمپ دادن و اینکه در جنگ صفین عده ای معصوم را هم به تصمیم رساندند چه برسد به ولی فقیه که معصوم هم نیست ...
 
از اینجا به بعد بود که روحانی بسیار بلند حرف می زد جوری که دیگر جرات نکردیم از او انتقاد کنیم...
 
روحانی گفت: اگر حضرت را به تصمیم رساندند مذاکره کننده "ابو موسی اشعری" بود اگر "ابن عباس" بود آن گونه نمی شد من 24 سال نماینده ی رهبری در شورای امنیت بودم این گونه که شما فکر می کنید نیست ...
 
آن جلسه تمام شد بعید می دانم هیچ کدام از دوستان از آن پاسخ ها قانع شده باشند اما من یکی نگران درجه ی عصبیت بالای روحانی شدم، عصبانیتی که بعد ها در مناظره ی سوم در مواجهه با محسن رضایی دیدیم و بعد از دوران ریاست جمهوری هم در مواجهه با منتقدان کم مشاهده نکردیم ... تا امروز که شاهد نشان دادن راه جهنم به منتقدان از سوی ایشان بودم، سخنانی تند که متنش از روی سایت ریاست جمهوری حذف شد اما وقتی فیلم آن بخش از صحبت ها را دیدم یاد همان جلسه ی کذا افتادم، همان لحن و همان صدا و همان ادبیات جهت تحبیب و تقریب قلوب!?




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 7:35 عصر
3 نکته درباره اظهارات بی سابقه رییس جمهور در واکنش به منتقدان/
نظرات ()

در سالهای گذشته «ترس» مبنای عملکرد چه جریانی بوده است؟/ اثرات ویران کننده ادبیات رئیس جمهور بر انسجام اجتماعی یک ملت

 

گروه سیاسی- امیرحسین ثابتی: «ما در منطق کم نمی آوریم. ما دیپلمات های مجربی داریم. امروز در راس وزارت خارجه افرادی هستند که جزو برترین دیپلمات های جهانی هستند، نه منطقه. بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید.

 من از بس دیدم بعضی ها هراسان زندگی می کنند و چون خود اعتماد به نفس ندارند، - کافر همه را به کیش خود پندارد-  دیگران را هم این چنین می بینند، من ناچار شدم چند مورد مذاکرات خودم را با برترین مقامات اروپایی را در کتاب هسته ای ام عینا بیاورم. با اینکه عرفش این نبود. این کار را کردم تا بخوانند و ببینند ترسوها.

 یک عده به ظاهر شعار می دهند اما بزدل سیاسی اند. هر وقت می خواهد مذاکره بشود یک عده می گویند ما داریم می لرزیم. خب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان. چه کار کنیم ما؟ خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده، ما چه کار کنیم؟»
 
اینها بخشی از سخنان رییس جمهور است که روز گذشته در جمع مسئولان وزارت خارجه بیان شد و در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
 
1. عده ای معتقدند سخنان روز گذشته رییس جمهور و لحن بی سابقه وی در خطاب قرار دادن منتقدان دولت، تلاش برای تغییر سمت و سوی افکار عمومی از پرونده جنجالی کرسنت است که بر اساس بیانیه چند روز قبل شرکت دانا گاز، دادگاه داوری لاهه این قرارداد را معتبر اعلام کرده و عملا با محکومیت کشورمان در این پرونده، نه تنها ایران باید چند برابر پول های آزاد شده در توافق ژنو را به عنوان غرامت به طرف اماراتی پرداخت کند بلکه تا 25 سال آینده نیز باید گاز کشور را با قیمت بسیار پایین تر از سطح جهانی به امارات صادر کند.
 
عده ای دیگر نیز معتقدند ریشه این مدل ادبیات و سخنان رییس جمهور، تلاش برای زمینه سازی برخی دیدارهای آینده و پیش بینی نشده رئیس جمهور باشد. اما در هر صورت چه این تحلیل ها درست باشد و چه غلط، تردیدی وجود ندارد که این ادبیات به دور از شان رییس جمهور یک ملت است.
 
به عبارت دیگر آقای روحانی و حامیان دولت که بعد از انتخابات بارها و بارها بر افزایش  و انسجام «وحدت اجتماعی» و «کم شدن شکاف های اجتماعی» ناشی از عملکرد دولت قبل تاکید می کردند، باید به این نکته اساسی توجه داشته باشند که این مدل ادبیات و این طرز خطاب قرار دادن منتقدان دولت، نه تنها تناسبی با وحدت اجتماعی میان طبقات مختلف جامعه ندارد بلکه در دراز مدت منجر به ایجاد تفرقه بیشتر و افزایش شکاف های اجتماعی در جامعه خواهد شد.
 
در هر صورت این یک واقعیت است که آقای روحانی 49.3% از رای شرکت کنندگان در انتخابات 24 خرداد 92 را کسب نکرده است و حتی از منظری دیگر، ایشان از بین نزدیک به 50 میلیون افراد واجد رای در انتخابات، تنها رای نزدیک به 19 میلیون نفر را کسب کرده است و این یعنی رییس جمهور محترم نتوانسته رای بیش از 31 میلیون نفر از ایرانیان واجد شرایط در انتخابات را کسب کند. چه کسانی که در انتخابات شرکت کرده و کاندیدایی غیر از ایشان را برای اداره کشور برگزیدند و چه کسانی که حتی در انتخابات شرکت نکردند. لذا طبیعی است که بکارگیری این مدل ادبیات باز هم بیش از هر چیز به ضرر خود رییس جمهور محترم و دولت یازدهم است چرا که خواسته یا ناخواسته  این مساله به وحدت بیش از پیش منتقدان دولت یازدهم کمک خواهد کرد؛ ضمن اینکه اگر آقای روحانی معتقد است 90% مردم از تیم مذاکره کننده هسته ای کشور دفاع می کنند درست نیست؛ چرا که 100% ملت از تیم مذاکره کننده هسته ای کشور حمایت کرده و خواستار موفقیت آنها در برابر دشمنان هستند اما این حمایت دلیلی بر نگرانی و دلواپسی آنها نسبت به برخی اشتباهات بزرگ و عجیب آنها طی مذاکرات نیست.
 
2. رییس جمهور در بخش دیگری از سخنان روز گذشته خود،  منتقدان مذاکرات هسته ای و توافق ژنو را «ترسو» توصیف کرد. با این اوصاف اگر قرار به برچسب زنی و مقابله به مثل باشد طبیعتا هیچ نتیجه ی منطقی و درستی عاید طرفین نخواهد شد اما اگر واقعا قرار بر دیدن واقعیات و قضاوت بر مبنای حقایق باشد، آن گاه می توان با نگاه دقیق تری به نتیجه رسید که واقعا «ترس»، مبنای رفتار کدام یک از طرفین تا به امروز بوده است؟
 
فارغ از حضور پر رنگ بسیاری از منتقدان سیاست خارجی دولت یازدهم در سالهای دفاع مقدس در خط مقدم جبهه های جنگ تحمیلی و همزمان تحصیل بسیاری از عاملان توافق ژنو در آن سالها در آمریکا و اروپا به بهانه ادامه تحصیل، بازخوانی تحولات هسته ای کشورمان بویژه در سالهای 82 تا 84 با استناد به کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» آقای روحانی به خوبی نشان می دهد که مبنای عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در آن برهه  با سه کشور اروپایی، «ترس» از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بوده است.
 
به عبارت دیگر، این «هراس» از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل باعث شد تا نخست در مذاکرات سعد آباد در تهران و بعد از آن نیز در مذاکرات بروکسل و در نهایت پاریس، تیم مذاکره کننده هسته ای به ریاست دکتر روحانی و با کمک افرادی مانند آقایان ظریف، موسویان و ناصری امتیازات پرشماری را به طرف مقابل بدون حتی بدست آوردن یک امتیار قابل توجه تقدیم طرف مقابل کند.
 
چنانچه خود آقای روحانی مورخ 10/5/1384 (اول اوت 2005) طی نامه ای به محمد البرادعی مدیر کل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی از بی نتیجه بودن عقب نشنینی های ایران در آن دوره و به اصطلاح اقدامات اعتمادساز برای طرف غربی سخن می گوید و می نویسد:
 
«متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابه‌ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌های انجام نشده و درخواست‌های بیشتر روبه رو شد. قول‌های اکتبر 2003[مهر1382] سه کشور اروپایی درباره‌ی همکاری هسته‌ای، امنیت منطقه‌ای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشده‌اند. تعهد فوریه‌ی 2004 [بهمن1382]سه کشور اروپایی که به عنوان مابه ازای گسترش تعلیق به مونتاژ و تولید قطعات ارائه شده بود و بر مبنای آن سه کشور متعهد شده بود که "تلاش فعالانه به عمل آورند تا تلاش‌های ایران در اجلاس ژوئن 2004[خرداد1383] شورای حکام شناسایی شده، به شکلی که شورا بعد از آن تنها بر مبنای گزارش مدیرکل، هرگاه و اگر براساس رویه‌ی عادی اجرای قرارداد پادمان و پروتکل الحاقی ضروری دانست، عمل کند" تحقق نیافت تا اینکه ایران در نوامبر 2004 [آذر1383]موافقت نمود تعلیق داوطلبانه‌ی خود را بیشتر گسترش دهد، به نحوی که تأسیسات تبدیل اورانیوم را که به وضوح توسط دبیرخانه‌ی آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف از "فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی" تعیین شده بود؛ دربرگیرد.
 
و سه کشور اروپایی/ اتحادیه‌ی اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامه‌ی نوامبر 2004[آذر1383] پاریس مبنی بر شناسایی "اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهده‌ی منع گسترش مطابق با تعداتش براساس این معاهده" عمل نکرده‌اند. پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقتنامه‌ی پاریس، آشکار شد که سه کشور اروپایی/ اتحادیه‌ی اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند و بنابراین، نمی‌خواهند در برابر حق غیرقابل انکار ایران برای از سرگیری فعالیت غنی‌سازی تسلیم شوند و انگیزه یا توانایی ارائه‌ی طرح خود درباره‌ی تضمین‌های عینی ماهیت صلح‌آمیز برنامه‌ی هسته‌ای ایران و نیز تضمین‌های محکم درباره‌ی همکاری‌های اقتصادی، فناوری و هسته‌ای و تعهدات محکم درباره‌ی مسائل امنیتی را نیز ندارند.»
 
لذا جا دارد از آقای روحانی سوال کرد شما که امروز تاکید می کنید افرادی از جنس برترین دیپلمات های جهان در راس تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان قرار گرفته اند و از این رو جای هیچ نگرانی، دلواپسی و لرزش بابت عملکرد آنها وجود ندارد؛ مگر یک بار در سالهای 82 تا 84 تجربه ای ناکام برای پرونده هسته ای کشور رقم نزدند؟
 
مگر در همان دوره بر مبنای «ترس» از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، اکثر تاسیسات هسته ای ایران تعلیق نشد؟ پس چرا هیچ وقت این مساله موجب اعتمادسازی برای غربی ها نشد و همزمان در همان دوران ضمن اینکه بارها شورای حکام علیه ایران قطعنامه های متعدد صادر کرد، بلافاصله بعد از فک پلمپ UCF اصفهان نیز مقدمات ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل فراهم شد و در نهایت چندی بعد نخستین قطعنامه این شورا علیه پرونده هسته ای ایران تحت عنوان قطعنامه 1696 صادر شد.
 
لذا جای تعجب دارد که آقای روحانی همچنان ارجاع به کتاب خاطرات هسته ای خودشان را پاسخ منطقی برای منتقدان عملکرد دولت یازدهم در توافق ژنو قلمداد می کنند چرا که هر کس فقط یک بار این کتاب را مطالعه کند، به راحتی متوجه می شود که برخی اشتباهات راهبردی سالهای 82 تا 84 که بارها مورد عتاب رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته، عینا در توافق ژنو تکرار شده است، از جمله تعهدات کلی و غیر قابل اندازه گیری طرف غربی به ایران در توافق سعد آباد و توافق ژنو در مقابل تعهدات عینی، دقیق و قابل اندازه گیری ایران به طرف مقابل.
 
3. نکته دیگری که جا دارد مورد تامل جدی قرار بگیرد، بازتاب گسترده ادبیات رییس جمهور در رسانه های بین المللی است.
 
طی یک سال گذشته در حالی آقای روحانی و حامیان دولت به کرات از لزوم تعامل با دنیا و ارائه چهره دیگری از ایران به جهان سخن گفته اند که گویا در دوره های گذشته ایران هیچ گفتگویی با جهان در عرصه دیپلماسی نداشته است و تنها در این دوره است که قرار بر تعامل با دنیا گذاشته شده! اما واقعیت اینجاست که وقتی رییس جمهور محترم باراک اوباما را فردی «مودب» و «باهوش» توصیف می کند و در مقابل با ادبیاتی خاص نسبت به منتقدان داخلی و دلسوز دیپلماسی دولت یازدهم می تازد، این مساله چه بازتابی در افکار عمومی دنبا خواهد داشت؟
 
آیا منطقا می توان پذیرفت رییس جمهوری که هر چند وقت یک بار با تند ترین تعابیر، حتی از تعامل با منتقدان داخلی خود نیز ابا دارد، در عمل می تواند چهره ای متفاوت از ایران به جهانیان نمایش بگذارد؟ یا اساسا این چهره متفاوت را باید در لبخند به جای اخم در برابر دشمنان به نسبت سالهای گذشته معنا کرد؟
 
حقیقت این است که توجه در سخنان روز گذشته رییس جمهور نشان می دهد بیش از آمریکا و اتحادیه اروپا، منتقدان داخلی توافق ژنو مورد عتاب آقای رییس جمهور قرار گرفته اند و این دقیقا یکی از علل اصلی نگرانی ها درباره آینده دیپلماسی دولت یازدهم است.




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 7:31 عصر
از کجا به بعد نمیشود گفت به جهنم؟!
نظرات ()

برای جبران خطای فهم و اشتباه در محاسبه لازم نیست عصبانی شویم و به جای ابرو درکشیدن مقابل شیطان زبان‌ نفهم و مستکبر، دوباره به ناصحان دلسوز که چند ماه است سکوت کرده‌اند اهانت کنیم.
خبرگزاری فارس: از کجا به بعد نمی‌شود گفت به جهنم؟!

 

دولت «اعتدل و تدبیر و امید» در گذر رویدادها و فرصت‌ها یک‌ساله شد. با احتساب تبلیغات قبل از انتخابات، رئیس‌جمهور و برخی نزدیکان وی در این دوره یکی دو ساله ادب و ادبیاتی را وارد فضای افکار عمومی کرده‌اند که در نوع خود قابل مطالعه است؛ چه از این منظر که نقش تربیتی اجتماعی- سیاسی دارد و چه از این چشم‌انداز که بعضا تند و نابه‌جا به نظر می‌آید. واقعیت‌های این یک ساله در جای خود سنگ محکی برای جدا کردن مرز ذهن‌گرایی فانتزی از واقع‌گرایی و سیاستگذاری معطوف به واقعیات است. منطقا رئیس دولت نمی‌تواند مانند 15-16 ماه قبل سخن بگوید و به واقعیت‌ها عنایت نداشته باشد. اما اگر همین واقعیت‌ها عرصه را بر ذهنیات و تصورات طیف حاکم بر دولت تنگ کند، آنگاه باید کدام روش ادبیات را برگزید؟ ادبیات اصلاح ادبیات و ذهنیات؟ ادبیات احترام به منتقدان در عین حفظ احترام خود؟ یا روش پرخاش و تندی و عصبانیت و اصطلاحا فرار به جلو؟

آیا معقول است که بگوییم «برخی سرشان را به پشت گرفته‌اند و می‌ترسیم اینها بخورند زمین»  اما پس از یک سال و نیم گفتن و گفتن و گفتن، سرمان را بگیریم عقب و فرار به جلو داشته باشیم و منتقدان سکوت اختیار کرده را تحریک کنیم که اینها مذاکره‌هراس و بزدل یا بی‌شناسنامه و افراطی و بی‌خبر از دنیا هستند و به جهنم که نگرانند؟! آیا امروز صورت مسئله بعد از مذاکرات زنجیره‌ای، خود مذاکره و مذاکره‌هراسی است؟ اگر قرار باشد افکار عمومی و صاحبان فکر و نقد نگاه لقمانی و ادب‌آموزی به ادبیات برخی مسئولان ارشد دولتی نداشته باشند، آیا باید اخلاق و ادب و اعتدال را از این پمپاژ خشم و خشونت کلامی و عصبانیت استدلالی بیاموزند؟ آیا منطق «دلایل قوی باید و معنوی- نه رگ‌های گردن به حجت قوی» همین منطقی است که دوستان پیشه کرده‌اند؟ به نظر می‌رسد این نوع ادب‌آموزی، حکایت همان آموزگاری است که به متعلمان می‌گفت «من که می‌گویم انف، پس شما چرا می‌گویید انف؟ شما نگویید انف، بگویید انف»! اما از اثرات منفی این ادبیات تند در ایجاد رادیکالیسم مذموم سیاسی و اجتماعی که بگذریم، باید راز این پرخاش را فهمید و راهی به تأویل این ادبیات جست.

رئیس‌جمهور محترم دیروز در جمع روسای نمایندگی‌های کشورمان در خارج گفته است «مردم در انتخابات 24 خرداد 92 به ما گفتند ما از افراط گریزانیم و به اعتدال پناه می‌آوریم. مردم به ما گفتند در برخورد با بیگانگان راه منطق و استدلال و مواضع شجاعانه و مدبرانه را در نظر گرفتن منافع ملی می‌خواهیم... اگر دچار محاسبه غلط شویم به پیروزی نمی‌رسیم یا با هزینه گزاف به پیروزی می‌رسیم. همان‌طور که در 8 سال دفاع مقدس هر جا محاسبه کردیم با هزینه کم پیروز شدیم و هر جا محاسبه نکردیم به فتح نرسیدیم... در کربلای 4 پیروزی به دست نیاوردیم که ناشی از نداشتن محاسبات لازم بود... به عنوان نمونه چند مورد از مذاکرات خود با مقامات کشورهای دیگر را در کتاب هسته‌ای آورده‌ام تا ترسوها آن را ببینند؛ چرا که یک عده به ظاهر شعار می‌دهند اما بزدل سیاسی هستند و هر وقت صحبت از مذاکره به میان می‌آید، می‌گویند ما می‌لرزیم؛ به جهنم، بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است. تعامل‌هراسی و مذاکره‌هراسی و مفاهمه‌هراسی غلط است. مقام معظم رهبری از تعبیر نرمش قهرمانانه استفاده کرده‌اند. نرمش  قهرمانانه‌هراسی هم غلط است. دلمان می‌خواهد با همه کشورهای جهان که بخواهند با ما رفتاری خوب داشته باشند و مخاصمه نکنند، ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم حتی آنهایی که سالیان دراز با آنها تنش داشته‌ایم.»

درباره این سخنان تأملاتی در میان است:

1- در کجای قانون اساسی قید شده که منتخبان انتخابات شاقول تشخیص معتدل‌ها از افراطی‌ها هستند؟ این سخن قبل از هر چیز چالش با درک و فهم گوینده آن است که بوی خودشگفتی و سوء تفاهم می‌دهد. آیا آن 49/7 درصد مردم که به دیگر نامزدها رای دادند افراط‌گرا بودند؟ یا آن 97 درصدی که به فاصله 9 ماه از انتخابات در رفراندوم انصراف از یارانه‌ها به خواسته وی «نه» گفتند، جزو افراطیون محسوب می‌شوند؟ آیا شخص رئیس دولت می‌تواند میزان و فرقان تشخیص اعتدال از افراط باشد؟ یعنی خدای نکرده آقای روحانی خود را معصوم  فرض می‌کنند؟!

2- راه به خطا برده‌ایم- اگر تعمد نداشته باشیم- که صورت مسئله امروز (محل نزاع بحث) را «مذاکره‌هراسی» معرفی کنیم و منتقدان محتوای مذاکره و نتایج آن را ترسو و بزدل بنامیم و به زور به جهنم بفرستیم! ما اکنون در ایستگاه پیش از سفر نیویورک یا مذاکرات ژنو و آن کولی‌بازی برخی رسانه‌های زرد نایستاده‌ایم بلکه اتفاقا مسئله بر سر همان محاسبه خطای مورد اشاره آقای روحانی است. دوستان امروز نمی‌توانند ادعا کنند که هنوز میوه ممنوعه مذاکره با شیطان بزرگ را نچشیده‌اند. از تماس تلفنی با اوباما تا چند ملاقات زنجیره‌ای با وزیر و معاونین وزیر خارجه آمریکا و تا بیان اینکه «من آقای اوباما را مودب و باهوش یافتم» و تا نوع نرمش‌هایی که قبل و بعد از توافق ژنو- قهرمانانه یا غیرقهرمانانه- از سوی همین دوستان به نمایش درآمد، باید راهی در دل کدخدا می‌گشود و نگشود. اینکه آقای روحانی و برخی دیپلمات‌ها با خوش‌گمانی- و محاسبه فاقد مبنا- ‌گفتند 3 ماهه می‌توانیم به توافق برسیم، به اعتبار این تصور دور از واقع بود که «مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند اما آمریکایی‌ها به قول معروف کدخدا هستند. پس اگر با کدخدا ببندیم راحت‌تر هستیم تا اینکه برویم سراغ مقام پایین‌تر» (دانشگاه شریف، 23 اردیبهشت 93). به مرور معلوم شد کدخدا خود نوکر اربابی به نام اسرائیل و صهیونیست‌هاست.

3- دوستان چرا با وجود تصوری که از نرمش داشتند و آن را اعمال کردند نتوانستند در وین 1 و 2 با کدخدا ببندند؟ آیا اینها از مدار اعتدال ادعایی خارج شدند یا شیطان بزرگ زبان مفاهمه انسانی را حالی نبود؟ تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنی‌سازی مورد نیاز و تکلیف توسعه برنامه هسته‌ای بر اساس اولویت‌ها یا سرنوشت فردو و راکتور اراک به کنار، آیا در همین مذاکرات که کاملا از سوی تیم ایرانی برای داخل کشور سرّی نگه داشته شده، تکلیف لغو تحریم‌ها معلوم شده است؟! حتی تحریم‌ها پیشکش! رئیس‌جمهور محترم به یک سوال ساده و سرراست پاسخ روشن بدهند؛ کاری هم به احترام پاسپورت ایرانی نداریم: چرا بالغ بر 7 ماه است که دولت اوبامای مودب و اهل مفاهمه، به سفیر جدید ایران در سازمان ملل (آقای ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور) که نامزد شخص آقای روحانی است ویزا نمی‌دهد؟ مذاکره و مفاهمه‌ای که نتواند امر روتین و عادی معرفی سفیر یک کشور در مقر سازمان ملل را به سرانجام برساند، چه قدر محاسبه شده و شجاعانه است؟ به تعبیر دیگر نرمش تا کجا پذیرفتنی است و از کجا به بعد است که دیگر نمی‌شود گفت «به جهنم»!؟ بنابراین مسئله، مسئله تعامل‌هراسی و مفاهمه‌هراسی یا نرمش قهرمانانه‌هراسی نیست. اینکه «دلمان می‌خواهد با همه کشورها که بخواهند رفتار خوب با ما داشته باشند و مخاصمه نکنند ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم» قطعا مصداقش شیطان بزرگ نیست. اگر آمریکا می‌خواست، چالش هسته‌ای زودتر از 3 ماه حل می‌شد اما بالغ بر 10 سال است که آمریکایی‌ها نه با علی لاریجانی و سعید جلیلی و نه با روحانی و ظریف نتوانسته‌اند تعامل و تفاهم کنند چون رفتار فرعونی دارند.

4- شاید عجیب باشد که وعده توافق و بستن 3 ماهه پرونده هسته‌ای با وعده‌های 100 روزه گشایش اقتصادی هم‌آهنگ بود و توافق ژنو حول و حوش اولین سررسید وعده 100 روزه به هر طریق تدوین شد. اما اکنون که یک سال از تشکیل دولت محترم می‌گذرد دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت آن وعده 3 ماهه گشایش را تمدید می‌کند و وعده یک سال و نیم (18 ماه) بعد را برای رونق اقتصادی و خروج از رکود و تورم می‌دهد. یعنی عجالتا آن وعده 3 ماهه به 27 ماه (9 برابر وعده نخستین) تمدید شده است! البته اکنون دولتمردان خوش‌گمان واقع‌گراتر شده و برخلاف یک سال پیش تاکید می‌کنند که همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات نمی‌گذاریم. اما برای جبران این خطای فهم و اشتباه در محاسبه لازم نیست عصبانی شویم و به جای ابرو درکشیدن مقابل شیطان زبان‌ نفهم و مستکبر، دوباره به ناصحان دلسوز که چند ماه است سکوت کرده‌اند اهانت کنیم. این تندی همچنان تردید ایجاد می‌کند که آیا ما از آرزوگردی و ذهن‌پردازی به دامنه عقلانیت و تدبیر و اعتدال بازگشته‌ایم یا خیر؟ و آیا خدای ناکرده درصدد ساختن دشمن فرضی و انحراف افکار عمومی از واقعیت‌ها نیستیم؟! اکنون نمی‌شود گفت منتقدان نمی‌گذارند بلکه واقعیت این است که تعامل کذایی با شیطان بزرگ به حد امتناع رسیده است؛ همان که رئیس‌جمهور به نوعی درباره ماجرای غزه گفت و در همه جا مصداق دارد. «تا زمانی که بنیان سیاست خارجی آمریکا حمایت از ظلم است، امیدی به مساعدت آمریکا وجود ندارد.»

آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگ‌های جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابه‌های تبلیغاتی اهانت‌آمیز یا رجزخوانی‌های پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان می‌توانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیه‌پذیربود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است. بی‌انصافی‌های انتخاباتی و تبلیغاتی هرچه بود گذشت. دادن آدرس اشتباه و رقابت انتخاباتی به شیوه‌های غیراخلاقی و بی‌انصافانه هرچه بود با پرونده انتخابات بایگانی شد. اما بی‌انصافی بزرگ‌تر و زیانبارتر آن است که همان روش تزریق پندار و آدرس غلط به افکار عمومی را پیش ببریم و با واقعیت‌ها لجاجت کنیم یا توپ را از زمین دشمن برداشته و به زمین خودی بیاندازیم؛ یا با حقایق کشتی بگیریم، که فرموده‌اند هر کس با حق کشتی بگیرد، زمین می‌خورد. و خدا نکند که دولت محترم حتی پایش بلغزد چه رسد به اینکه زمین بخورد.

محمد ایمانی

منبع : کیهان




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 1:20 صبح
در حاشیه بکارگیری ادبیات زننده در قبال منتقدان از سوی رئیس جمهور
نظرات ()

از نظر امام خمینی(ره) چه کسی باید برود به جهنم!؟/ منشأ دشمن پنداری منتقدان چیست؟

 

گروه سیاسی – رجانیوز: رئیس جمهور امروز در همایش سفرا و رؤسای نمایندگیهای ایران گفت: «برخی ترسوها و بزدل‌های سیاسی اعتماد به نفس ندارند و همه را مانند خودشان گمان می‌کنند. هر وقت مذاکرات شروع می‌شود برخی‌ می‌گویند ما داریم می‌لرزیم، به جهنم، بروید و جای گرم برای خود پیدا کنید

به گزارش رجانیوز، این ادبیات دور از شأن رئیس محترم جمهور در خطاب قرار دادن منتقدان دولتش، موجب نگرانی هر شنونده‎ای خواهد شد چرا که این ادبیات بیش از هرچیز از نوعی عصبانیت حکایت می‎کند که به ظاهر منجر به از کف دادن اختیار گوینده این جملات شده است.

اما هر چند آقای روحانی سیاست‎ورزان را در یکی دو سال گذشته از تندروی در گفتار و رفتار سیاسی بر حذر داشته و به اعتدال فرا خواندند، با این حال خود با ادبیاتی تند از منتقدان سیاست خارجی دولت خواسته که «به جهنم بروند.» شاید بد نباشد با جستجو در کلام امام خمینی(ره) به سه سؤال مهم در این زمینه پاسخ داد که اساسا چه کسی باید به جهنم برود و چه چیز سبب می‎شود که انسان به جهنم برود:

1. این حب جاه است که انسان را به جهنم می‎برد

امام خمینی(ره) حبّ جاه و مقام پرستی را عامل جهنمی شدن انسان معرفی می فرمود:

«همه بلاهایى که سر انسان مى‏آید از این حبّ نفس است؛ [از این‏] که آدم خودش را دوست دارد. تمام گرفتاریهایى که براى همه ما هست، براى این حبّ‏ جاه‏ و حبّ نفس است. حبّ‏ جاه‏ است که انسان را به کشتن مى‏دهد، انسان را به فنا مى‏دهد، انسان را "به جهنّم" می برد. رأس همه خطیئه ها همین است: رَأْسُ کُلِّ خَطیئَةٍ همین حبّ جاه و حبّ نفس است.»

2. منشأ دشمن پنداری منتقدان چیست؟

امام خمینی(ره) خودخواهی و حبّ نفس را منشأ دشمن انگاری منتقدان و ناصحان می دانستند:

«همه خطاها از اینجا بروز می کند. انسان چون خود را می بیند و خودخواه است، همه چیز را براى خودش مى‏خواهد؛ و هر کس مانع او بشود- و لو به توهّمش- با او دشمن مى‏شود؛ و هر چه را که مى‏خواهد، چون براى خودش می خواهد، حدود، دیگر قائل نیست؛ از این جهت مبدأ همه‏ گرفتاریها می شود.»

3. چه کسانی اهل مبارزه و مقاومت دربرابر دشمنان اسلام نیستند؟

درک این نکته که دلواپسی منتقدان سیاست خارجی دولت، از جنس ترس و لرز مورد اشاره رئیس جمهور نیست کار سختی نیست. دلواپسان، دلواپس وادادگی و عقب نشینی دولت از حقوق ملت و ارزشهای انقلاب و اسلامند، نه دلواپس تعامل با دنیا. آنها دلواپس تحقق پیش بینی تلخ امام خمینی(ره) از روزهای بدی هستند که آن پیر فرزانه در خشت خام دیده بود و هشدار داده بود. نگران آنند که نکند خدای ناکرده حبّ جاه مانع مبارزه و مقاومت دربرابر دشمنان اسلام شود. چنانکه امام فرمود:

«شما خداى نخواسته روزهاى سیاهى در پیش دارید؛ این طور که زمینه است، روزهاى بدى خواهید دید. ایادى استعمار می خواهند تمام حیثیات اسلام را از بین ببرند، و شما باید در مقابل ایستادگى کنید؛ و با حبّ نفس و حبّ‏ جاه‏ و کبر و غرور نمی توان مقاومت کرد. عالِم سوء، عالِم متوجه به دنیا، عالِمى که در فکر حفظ مسند و ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام مبارزه نماید. و ضررش از دیگران بیشتر است. قدم را الهى کنید، حبّ دنیا را از دل بیرون نمایید، آن وقت می توانید مبارزه کنید.»

به نظر نمی‎رسد نوع ادبیات بکار گرفته شده از سوی رئیس محترم جمهور در قبال منتقدان، تاثیری در کاستن دلواپسی منتقدان عملکرد دولت در عرصه سیاست خارجی داشته باشد، اما قطعا یک دلواپسی دیگر به دلواپسی آنها افزوده خواهد شد، و آن نگرانی از اینکه چه عاملی موجب شده تا آقای روحانی به چنین ادبیات دور از شأنی برای از میدان به در کردن منتقدان روی بیاورد. قطعا ریاست تمام شدنی است و آنچه باقی خواهد ماند نامه اعمال و کردار و گفتار ماست.





نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/5/20
زمان : 11:28 عصر




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ