سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

گزارش تفصیلی شورای نگهبان درباره انتخابات ریاست جمهوری 92 منتشر
نظرات ()

مشارکت بالای 100% در برخی صندوق های انتخابات ریاست جمهوری 92/ در برخی صندوق‎ها رای روحانی 100 % بوده است/ آیا این بار کسی ادعای تقلب می‎کند!؟

 

گروه سیاسی- رجانیوز: در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تقلب شد چون؛ «مردم لرستان به دامادشان (موسوی) رای ندادند»، «در خیلی از شهرستان ها آمار مشارکت کنندگان در انتخابات بیش از 100% بود»، «در بعضی از صندوق ها احمدی نژاد رای کامل را کسب کرد و رقبای او حتی یک رای هم نداشتند» و ...

به گزارش رجانیوز، اینها بخشی از استدلال های جریان مدعی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری است که در سال 88 مطرح می شد تا گزاره «تقلب در انتخابات» به افکار عمومی القا شود. آن روزها شاید برخی از این حرفها منطقی هم به نظر می رسید چون جریان معترض به نتیجه انتخابات آنقدر با شور و حرارت و اعتماد به نفس این مسایل را تکرار می کرد که خیلی از مردم عادی تحت تاثیر قرار گرفته و واقعا تصور می کردند در انتخابات تقلب شده است! اما گذر زمان باعث روشن شدن خیلی از آن مغلطه ها شد؛ چنانچه بدنه جریان مدعی تقلب در انتخابات سال 88، به فاصله 4 سال بعد در انتخابات ریاست جمهوری 92 شرکت کرد و دکتر حسن روحانی نیز در حالی به ریاست جمهوری رسید که تنها کمتر از 300 هزار رای او باعث شد تا انتخابات به دور دوم کشیده نشود.
 
به عبارت دیگر اگر، بنای تقلب در انتخابات در دستور کار نظام جمهوری اسلامی بود، وزارت کشور دولت دهم می توانست با نخواندن کمتر از 300 هزار رای آقای روحانی، انتخابات را به دور دوم کشانده و در عمل بستر ساز رییس جمهور شدن فردی غیر از ایشان شود اما پاسداری از تک تک آرای مردم و خواندن و اعلام کردن آنها باعث شد تا بسیاری از مردمی که به خاطر تبلیغات دروغین و اطلاعات نادرست؛ تحت تاثیر فتنه گران در سال 88 قرار گرفته بودند، به امانتداری جمهوری اسلامی در انتخابات پی برده و متوجه ظلم بزرگ فتنه گران در سال 88 در حق نظام شوند.
 
در همین راستا، اخیرا انتشار گزارش تفصیلی عملکرد شورای نگهبان در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که هفته گذشته منتشر شده است نشان می دهد، بسیاری از مسایل سطحی و سخیفی که جریان مدعی تقلب در انتخابات 88 علیه جمهوری اسلامی مطرح می کرد تا بوسیله آن تقلب در انتخابات را اثبات کند، در جریان انتخابات سال 92 نیز عینا وجود داشته اما با توجه به آنکه نامزد مورد نظر این جریان در انتخابات توانست پیروزی را از آن خود کند، هیچ گاه این موارد به عنوان نشانه های تقلب در انتخابات سال 92 مطرح نشده است.
 
به عنوان مثال موضوع «تک رای» بودن نامزد پیروز در انتخابات، (به این معنا که در برخی صندوق ها یکی از نامزدها تمامی آرا را کسب کرده است و هیچ یک از رقبای وی حتی یک رای هم نداشته اند) یکی از موضوعاتی بود که در سال 88 به عنوان سند تقلب در انتخابات عنوان می شد اما گزارش شورای نگهبان از انتخابات 92 نشان می دهد، این مساله در انتخابات سال گذشته نیز عینا تکرار شده است:
 
«نتایج شمارش آرا در برخی از صندوقها  به نحوی است که به نتایج شمارش آراء در آن صندوق در اصطاح “تک رأی” میگویند. بدین معنا که صرفاً یک کاندیدا رأی آورده است و سایر کاندیداها رأی  نیاورده اند. لازم به ذکر است که اواً تعداد این صندوقها بسیار اندک است و مجموع آنها در نتیجه کلی انتخابات باتأثیر است. ثانیاً: چنین حالتی به خاطر معیار و ملاک رأی دهی در برخی مناطق است که همه رأی دهندگان به یک صورت و بر اساس نظر متنفذین روستا یا ده (رئیس قوم یا بزرگ قوم و ...) رأی میدهند. این امر در این مناطق غیرقابل اجتناب و امری جاری و عادی است ... در انتخابات اخیر ریاست جمهوری (یازدهم) صندوقهای تک رأی در 11 شهرستان و در 91 شعبه بوده است. البته با توجه به میزان اندک آراء صندوقهای تک رأی نوعاً در نتایج انتخابات خصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری تأثیر زیادی ندارند به نحوی که در انتخابات مذکور مجموع آراء صندوقهای تک رای 13.311 عدد رأی بوده است. لذا صرف وجود صندوقهای تک رأی به هیچ عنوان نمیتواند دلیلی بر وقوع تخلف در رأی گیری بوده باشد.»
 
و یا مساله مشارکت بالای 100% در برخی صندوق های رای، از محورهای مهمی بود که سال 88  با استناد به آن بر ناسالم بودن انتخابات تاکید می شد اما گزارش شورای نگهبان از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز نشان می دهد در 11 شهرستان، آمار شرکت کنندگان در انتخابات بیشتر از جمعیت آن شهر بوده است:
 
«آراء مشارکت باای صددرصد یکی از شبهاتی است که برخی آن را دلیلی بر خدشه وارد بودن بر نظارت شورای نگهبان بر شمارش آراء دانسته اند. در این رابطه لازم به توضیح است که آمار واجدین شرایط در هر حوزه انتخاباتی و کل کشور توسط سازمان ثبت احوال اعام میشود. آماری که این سازمان ارائه میدهد آمار ساکنان ثابت در هر منطقه است که محل زندگی، اشتغال و احتمااً تولد آنان در آن منطقه ثبت شده است. لذا این آمار با تعداد افرادی که در آن منطقه حضور واقعی دارند متفاوت است. در واقع برخی مناطق به خاطر عوامل مقطعی، دارای آمار لحظه ای هستند و نه آمار ثابت ساکنان. عوامل موقت مانند مهاجرتهای شغلی و کارگری، مهاجرتهای گردشگری، مهاجرتهای علمی (دانشجو بودن)، مهاجرتهای فصلی و ... آمار این مناطق را غیرثابت و لحظه ای قرار میدهد. لذا آماری که میتواند معیار و ملاک برای ارزیابی صحت نظارت شورای نگهبان قرار بگیرد، تطبیق آمار همه افراد شرکت کننده در انتخابات (اعلام شده توسط عوامل نظارتی شورای نگهبان) با آمار ثبت احوال نسبت به همه افراد واجد شرایط میباشد. به عنوان نمونه، در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری در 11 شهرستان آمار رأیدهندگان بیش از صد درصد بود. مجموع این شهرستانها نزدیک به یک میلیون و 116 هزار نفر جمعیت دارند درحالی که 1 میلیون و نهصد و سی و چهار هزار نفر در آنجا رأی داده بودند که در بسیاری از آنها در همه ادوار انتخابات بیش از صد درصد مشارکت ثبت شده است.»
 
اما نکته جالب توجه تر اینجاست که بسیاری از این مسایل سطحی و شبهات پیش پا افتاده در ماجرای سال 88 مورد استناد رسمی رسانه های داخلی و خارجی حامی فتنه گران قرار گرفته بوده است؛ از جمله نشریه گاردین که با اشاره به شرکت بیش از 100% برخی شهرستانها مدعی تقلب در انتخابات ایران شده بود!(اینجا)
 
و یا محسن رضایی که در آن برهه ضمن حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما طی اظهاراتی دو پهلو، به تکرار ادعاهای مدعیان تقلب در انتخابات پرداخت و گفت: «در 170 حوزه آرایی بین 95 تا 140 درصد مشارکت داشتیم که باید بررسی شود و اینها نیازمند بررسی است تا پاسخ‌های مستدل داده شود و البته نامزدها و هوادارانشان فکر نکنند که شورای نگهبان و دولت دست شان توی یک کاسه است!»
 
در مجموع به نظر می رسد با توجه به روشن تر شدن عمق ظلم فتنه گران به نظام در سال 88 و مطرح کردن ادعای تقلب در انتخابات، باید در محاکمه و مجازات بانیان این مساله تسریع شود.




نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/4/30
زمان : 4:29 صبح
آیا مطهری طبق تعریف خودش التزام عملی به ولایت فقیه دارد؟/
نظرات ()

اگر ملاطفت نظام نبود، نه امروز مطهری نماینده بود و نه سران فتنه‏‎ای باقی تا مطهری برای رفع حصر آنها سخنرانی کند

 

گروه سیاسی- رجانیوز: به فاصله چند ساعت بعد از انتشار خبر «آقای مطهری! پاسخ چند روز قبل مقام عالیرتبه نظام درباره رفع حصر را دوباره برای خودتان مرور کنید» در رجانیوز، نماینده تهران در مجلس طی گفتگویی با یکی از سایت های حامی دولت به تایید این موضوع پرداخت.

به گزارش رجانیوز، علی مطهری هفته قبل به نجف آباد اصفهان رفته و در اظهاراتی تکراری خواستار رفع حصر سران فتنه شده بود. در واکنش به این مساله رجانیوز با اشاره به پاسخی که وی چند هفته قبل در این زمینه دریافت کرده بود، از مطهری خواست تا به جای تکرار مواضع غلط و انحرافی خود در این باره، پاسخی که درباره رفع حصر سران فتنه در این جلسه به وی متذکر شده اند، بار دیگر برای خود مرور کند.
 
بلافاصله پس از این اتفاق، مطهری در گفتگو با خبرآنلاین به تایید خبر رجانیوز پرداخت و گفت: 
 
«در آن جلسه به رهبر انقلاب گفتم از نظر من و بسیاری از افراد، ادامه حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی به نفع کشور و انقلاب نیست و ضرورتی ندارد. اگر یکی از این دو در این حال از دنیا برود، مسئله به صورت یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی باقی می‌ماند. از جناب عالی درخواست می‌کنم که به قوه قضائیه دستور بدهید که این موضوع را تمام کنند. اگر لازم است محاکمه شوند، ‌همراه سایر اطراف ماجرا محاکمه شوند و به قضیه خاتمه داده شود.»
 
مطهری ادامه می دهد: «ایشان فرمودند من قبلا درباره بصیرت صحبت کرده‌ام و این که نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند شدیدتر برخورد می‌کردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کرده‌ایم.»
 
این اظهارات صریح مطهری درباره پاسخ آشکار رهبر انقلاب به وی درباره مساله رفع حصر سران فتنه در حالی بیان می شود که بازخوانی نامه علی مطهری به وزارت کشور در سال 90 و تاکید وی بر «التزام عملی اش به ولایت فقیه» حاکی از یک تناقض بزرگ در گفتار و رفتار وی می باشد.
 
مطهری که در جریان انتخابات مجلس نهم ابتدا از سوی وزارت کشور رد صلاحیت شده بود، در اعتراض به این مساله طی نامه ای به مسئولان وزارت کشور بر پایبندی عملی اش به ولایت فقیه سخن گفته و نوشته بود:
 
«عدم وفاداری به اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه. این هم وارد نیست. البته اینجانب برداشت امثال جبهه پایداری از ولایت فقیه را قبول ندارم. ولایت فقیه را همان طور که شهید آیت الله مطهری گفته اند ولایت مکتب و ایدئولوژی می دانم نه ولایت شخص، و به تعبیر آیت الله جوادی آملی ولایت فقه است و به تعبیر رهبر انقلاب «مرز التزام به ولایت فقیه احکام حکومتی است» یعنی در احکام حکومتی باید اطاعت محض باشد اما در سایر امور هر کس آزاد است که نظر خود را ابراز کند هر چند مخالف نظر رهبری باشد. در احکام حکومتی هم تا قبل از صدور حکم، هر کس مجاز است که نظر رهبری را تغییر دهد، آنچنان که شهید آیت الله مطهری در چند مورد امام خمینی (ره) را نسبت به نظر خود متقاعد کردند و امام(ره) نیز نه تنها ناراحت نمی شدند بلکه ایشان را حاصل عمر و پاره تن خویش نامیدند.»
 
«البته وفاداری و التزام عملی اینجانب به اصل ولایت فقیه به آن شدت نیست که یازده روز در مقابل حکم ابقای وزیر اطلاعات مقاومت و خانه نشینی کنم و یا بر تعبیر بیداری انسانی در مقابل بیداری اسلامی درباره نهضتهای اجتماعی منطقه اصرار بورزم.»
 
اما عملکرد مطهری طی چند سال اخیر بویژه اصرار وی بر رفع حصر سران فتنه اگر مصداق عملی مخالفت او با یکی از احکام حکومتی نباشد، قطعا با آنچه که در نامه 3 سال قبل خود به وزارت کشور نوشته تعارض آشکاری دارد چرا که در آن نامه با تعریض به رییس جمهور وقت تصریح کرده که اگر رهبر انقلاب حتی در یک موضوع غیر از حکم حکومتی؛ تحوالات منطقه را «بیداری اسلامی» توصیف کردند دیگران نباید آن را «بیداری انسانی» توصیف کنند اما امروز در حالیکه به نظر می رسد مساله افساد فی الارض سران فتنه روشن است، مطهری با اعتراف به دریافت پاسخی مطالبه اش، به صراحت بر رد آن و اعلام مخالفت علنی با آن اصرار دارد.
 
به نظر می رسد بهتر است آقای مطهری ضمن مرور مفاد نامه خود به وزارت کشور، در پایبندی عملی خود نسبت به ولایت فقیه دقت بیشتری به عمل آورده و فراموش نکند که با همان حکم حکومتی و نظر ویژه رهبر انقلاب بود که وی توانست در جریان انتخابات مجلس نهم، برای ورود به عرصه انتخابات جواز تایید صلاحیت خود را کسب کند.
 
شاید برخوردی که این روزها نظام مطابق با مصوبه شورایعالی امنیت ملی با سران فتنه کرده است، همچون برخوردی باشد که نظام برای حضور مطهری در انتخابات مجلس کرد، وگرنه که اگر قرار بود طبق ضوابط و مقررات جاری دادگاه‏‎ها و سیستم اجرایی کشور عمل شود، نه امروز آقای مطهری نماینده مجلس بود و نه سران فتنه‏‎ای باقی بودند که برای رفع حصر آنها در شهرهای مختلف و رسانه ها دور بیافتد و به سخنرانی بپردازد.



نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/4/9
زمان : 10:15 عصر
یادداشت خواندنی از دکتر محمد سلیمانی؛
نظرات ()

چرا سران فتنه افساد فی الارض کرده‏‎اند!؟/ بررسی خسارات جانی، اقتصادی و بین‌المللی سران فتنه به منافع ملی ایران در سال 88

 

دکتر محمد سلیمانی*: خسارات و لطمات فتنه گران بر کشور و نظام جمهوری اسلامی آنقدر گسترده، ملموس، روشن و واضح است که به هیچ وجه کسی نمی تواند آنها را نفی کند یا نادیده بگیرد. علی رغم این وضوح اخیر شاهدیم جریان خاصی تلاش جدی می کند تا با شگردهای عمروعاصی نسبت به فتنه گران و خصوصاً سران فتنه نرمش ایجاد کند. این جریان که در بدنه دولت یازدهم نفوذی قابل توجه کرده است، با پر رویی تمام در نظر دارد از دریچه دهان عده ای این نرمش را گاه و بیگاه به جامعه قالب کند.

به نظرم رسید جا دارد مروری بر جرمهای واضح و غیر قابل انکار سران فتنه گران انجام شود تا نفوذی مجال غبار آلود کردن فضا را پیدا نکنند. لذا اجازه می خواهم با هم این مرور بسیار مختصر را داشته باشیم: 

الف – جرم‌های سران فتنه که موجب نقض قانون شده

1- تشکیل کمیته صیانت از آرا. این عمل صرفاً در انتخابات 1388 توسط سران فتنه انجام شد و قبلاً سابقه نداشت. مبنای تشکیل آن و دستورالعمل های تهیه و تنظیم شده توسط این کمیته، تماماً حاکی از توطئه بود. خصوصاً که هیچ مجوزی از هیچ مرجعی نداشت. فعالیت های ثبت شده توسط این کمیته نشان می دهد که غرض از تشکیل آن بر هم زدن بازی و جلوگیری از ادامه مسیر اصلی انتخابات بوده است. 

2- ایجاد و راه اندازی شبکه های اینترنتی و روی آوردن به شبکه های اجتماعی در جهت منسجم کردن مخالفین نظام، جرمی است که به صورت گسترده اتفاق افتاد. اسناد و مدارک نشان می دهد که سران فتنه طراحی های خاص و مدیریت شده برای این امر داشتند. 

3- ادعای تقلب بدون ارائه اسناد و مدارک، از بزرگترین و عظیم ترین جرائم سران فتنه است. طراحی تقلب طرحی بود با طراحی خارجیان و دشمنان نظام که توسط سران فتنه اجرا و مدیریت شد. امروز همه شواهد و بیانات حتی دشمنان نظام اسلامی ایران حاکی از سلامت انتخابات ایران نسبت به همه کشورهای دیگر است. این ادعای دروغ موجب گرفتار شدن سران فتنه در ناتوانی برای ادامه مسیر خودشان شد. عدم طی مسیر اعتراض قانونی توسط سران فتنه، موجب شد تا ریزش طرفداران آنها به صورت بهمنی صورت گیرد و در نتیجه جرم سران فتنه چندین برابر گردد. 

4- تخلف از مسیر قانونی با استنکاف سران فتنه از حضور در جمع 12 نفر عضو شورای نگهبان، جرمی است که سران فتنه مرتکب شدند و عملاً با قانون ضدیت کردند. خصوصاً که کاندیدای دیگر ریاست جمهوری (یعنی آقای محسن رضائی) با حضور خود در شورا توانست به خواسته های منطقی خود دست یابد. در نتیجه این استنکاف سران فتنه موجب جرمی قطعی برایشان شد. 

5- عمده بیانیه های سران فتنه، اسنادی روشن دال بر مجرمیت آنهاست. چون این بیانیه ها که توسط رسانه های مخالف نظام قرائت می شد، دارای مفاد کاملاً مجرمانه است و طبق قانون مصوب مجازات اسلامی موجب اشد مجازات می گردد. 

6- تعدادی از صندوق های رأی باز شماری شدند و نمایندگان سران فتنه که روز رأی گیری سر صندوق حضور داشتند نیز اعلام کردند که صندوق آنها هیچ مشکلی نداشته است. این نتیجه، جرم سران فتنه را تشدید و بیشتر تثبیت کرد. شواهد در آرشیو صدا و سیما وجود دارد و قابل دسترسی است. 

7- عملاً فتنه گران با رسانه های خارجی دشمن جمهوری اسلامی ایران هم صدا و هم آواز شدند و همکاری مشترک دوجانبه انجام دادند. این همکاری موجب تشدید و ادامه آشوب ها گردید که جرمی اساسی تلقی می گردد و قانون سران فتنه را مجرم می داند.

8- زیر سؤال بردن حیثیت انتخابات در جمهوری اسلامی چون اتفاق افتاد، لذا جزو جرمهای نابخشودنی سران فتنه تلقی می گردد. 

9- سران فتنه عملاً و رسماً وارد فاز ساختار شکنی نظام شدند و برای براندازی نظام یا تغییر آن اقدام کردند. حتی این جرم را آنقدر فراگیر انجام دادند که به سطح ارسال پیامک هم رساندند تا آشوب و درگیری مسلحانه را رقم زدند. 

10- اقدام علیه امنیت ملی یکی دیگر از جرمهای اساسی و بزرگ و نابخشودنی سران فتنه است. سران فتنه در مدت قابل توجهی که بیش از 7 ماه طول کشید، به صورت عملی اقدام علیه امنیت ملی انجام دادند و اگر حصر نشده بودند با شدت بیشتری عمل می کردند. 

11- سران فتنه مرتکب جرم اردوکشی به خیابان ها شدند و خودشان با حضور در خیابان در این اردوکشی مشارکت مستقیم و فرماندهی بلاواسطه داشتند. 

12- خیانت به کشور جزو جرمهای اصلی سران فتنه است. اسناد و مدارک و اعمال آنها جائی برای انکار نگذاشتنه است. 

ب) جرم‌های مالی سران فتنه 

1. افراد حقیقی و حقوقی زیادی هستند که در جریان فتنه به اموالشان آسیب و خسارات رسیده است و شاکی و آمار قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند. 

2. سران فتنه با مدیریت و مشارکت در آشوب ها و شورش های خیابانی، هرج و مرج ایجاد کردند و آتش زدند و تخریب کردند و خسارت اقتصادی کلان وارد کردند. هر کدام مدعی خصوصی و عمومی دارد که امکان جبران آن توسط سران فتنه وجود ندارد. 

3. ایجاد بی ثباتی و ناامنی در کشور که توسط سران فتنه شکل گرفت و ماهها ادامه یافت موجب کاهش سرمایه گذاری خارجی در کشور، اخلال در تعاملات اقتصادی با دنیای خارج و ازهمه مهمتر تشدید تحریم ها توسط دشمن علیه نظام شد. احصا و محاسبه این خسارات مالی خود نیازمند کار کارشناسی است. 

4. طبق گزارش مکتوب شهرداری تهران، در فتنه سال 1388 بالغ بر 63 میلیارد تومان خسارت مالی به اموال این شهرداری وارد گردید. 

5. دهها بانک و مؤسسه اعتباری در سال 1388 به آتش کشیده شد و یا مورد تخریب قرار گرفت که همه با مشارکت و مدیریت سران فتنه رخ داد. هزینه های این تخریب ها و هزینه های نوسازی آنها به حساب سود و زیان بانک ها رفته است و معادل آن از سود سهام سهامداران کاسته شده است، که باید محاسبه و در دادخواست جرائم سران فتنه منظور گردد. کارشناسان این خسارات را در شهر تهران به پنجاه میلیارد تومان بر آورد کرده اند. 

6. گرانی و تورم و فشار اقتصادی به مردم و دولت بدلیل اخلال در ارائه خدمات مختلف و خدشه بر میزان تأمین معیشت مردم، جرائمی واضح و قابل محاسبه است . 

7. کارشناسان خسارت وارده در تراز تجاری، بازرگانی و نفتی ایران را بدلیل اخلال در این امور و همچنین عدم وصول مطالبات را بالغ بر یکصد میلیارد دلار برآورد کرده اند. فقط شرکت انگلیسی شل از پرداخت بالغ بر 8 میلیارد دلار بدهی خود بدلیل اختلالات سال 88 سرباز زده است که جرمش به گردن فتنه گران است. 

8. بالغ بر 30 میلیارد تومان دیه بدل از قصاص شهدا و سایر شهروندان مردمی در فتنه شده است. این دقیقاً جرم مالی اصحاب فتنه بر اساس و متکی به قوانین و بر اساس قواعد حقوقی متوجه سران فتنه است که در این امر مباشرت داشته اند. 

9. چنانکه ملاحظه می فرمایید موارد فوق صرفاً بخشی از هزینه های مشهود و قابل محاسبه است که سران فتنه به کشور و مردم تحمیل کردند و الّا قاعدتاً باید کارشناسان همه هزینه های مشهود و غیرمشهود را دقیقاً محاسبه کنند تا از سران فتنه مطالبه گردد.

10. کارشناسان خسارات مادی وارده به کشور در جریان فتنه 1388، را به میزان 324 هزارمیلیارد تومان به قیمت سال 1388 بر آورده کرده اند. 

ج) خسارات بین‌المللی 

در انتخابات سال 1388 مشارکت حدود 85 درصد به وقوع پیوست و نشان داد پشتوانه مردمی نظام خیلی بیش از آن چیزی است که تحلیل گران خارجی ارائه می دادند. اما: 

1- سران فتنه بر این دستاورد ملی و گرانبها خدشه و لطمه و خراش وارد کردند. 

2- ایجاد نگرانی در بین حامیان و طرفداران و وفاداران انقلاب اسلامی در جهان، جرمی سنگین متوجه سران فتنه می کند. 

3- در جریان فتنه و بعد از آن، تحرکات ضد ایرانی در کشورهای منطقه بیشتر می شود و نشست های ضد ایرانی افزایش می یابد. 

4- سران فتنه با کمک و از طریق عناصر سوخته ای نظیر شیرین عبادی و اصحابش فرصت تشدید بدبینی های سازمانهای بین المللی را فراهم کردند و به بهانه گیری آنها کمک جدی و بر خط انجام دادند. 

5- سران فتنه با بیانیه ها و سخنرانی ها و نشست های متعدد موجب آسیب دیدن حیثیت و اعتبار بین المللی نظام شدند. 

6- گرچه همکاری با ضد انقلاب در جریان فتنه موجب بی آبروئی آنها شد، ولی موجب جری شدن ضد انقلاب هم گردید. 

7- تغییر رفتار آمریکا و غرب در مقابل ایران جزء دستاوردهای فتنه گران تلقی شده است که خود جرمی عظیم و عمیق است. 

8- جرم خودداری بعضی کشورها به ارسال پیام تبریک به رئیس جمهور منتخب، علی رغم مشارکت 85% مردم در انتخابات، بر گردن کسانی جز سران فتنه نیست. اعمال خدشه جدی به حیثیت بین المللی جمهوری اسلامی ایران از جرائم اصلی و مسلم سران و اصحاب فتنه است. 

9- سران فتنه باعث شدند تا سردمداران امریکا و اروپا علیه ملت ایران دست به خشونت بیشتری بزنند. اوباما گفت «ما دیپلماسی سرسختانه ای را در قبال ایران دنبال خواهیم کرد» 

10- در صورت برگزاری دادگاه سران و رهبران فتنه، زوایای بیشتری از ارتباطات خارجی پنهان اصحاب فتنه علنی و عیان خواهد شد. 

11- مشارکت شبکه های اجتماعی بین المللی نظیر فیس بوک و توایتر در فتنه برکسی پوشیده نیست. طوریکه مقامات امریکائی علناً از توقف محدود این شبکه ها برای اورهال کردن، رسماً ممانعت کردند و به آن افتخار نمودند. عمده کسانی که از طریق این شبکه ها پا در گمراهی نهادند، مقصر اصلی را سران فتنه می دانند و شاکی هستند. 

12- تلاش برای سقوط اقتدار ملی در سطح بین المللی از جمله جرائم سنگین سران فتنه است. 

13- پیوند فتنه با سرویس های امنیتی و جاسوسی اروپا و امریکا موضوعی است که باید مدنظر قرار گیرد و میزان اثر گذاری آن در ایجاد شورش و آشوب تعیین گردد. بدیهی است جرم همه این لطمات به عهده سران فتنه است. 

14- اکنون که ارتباط بعضی از ستادهای انتخاباتی با سفارتخانه های اروپائی بر ملا شده است، این موضوع باید در پرونده سران فتنه منظور و با جدیت با عنوان مجرمیت پی گیری شود. 

15- مطمئناً بررسی نشست ها و داد و ستدهای انجام گرفته شیوخ و پادشاهان با اصحاب فتنه حکایت مجرم بودن دارد. 

16- ملاقات با پادشاه عربستان و صلاح و مشورت با سران رو سیاه وهابیت در پرونده سران و اصحاب فتنه چشمک زنی خاصی می کند. 

17- ملاقات با شیخ جنایتکار بحرین، که در خونریزی ید طولا دارد، با هدف جمع آوری پول در پرونده سران فتنه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بدون شک جرمی بزرگ و غیر قابل بخشش است. 

د) خسارات جانی: 

واقعیت آن است که اصحاب فتنه و سران آن، آمرین و مباشرین و عاملین اصلی آشوب ها هستند. اینها بودند که با بیانیه و اعلامیه و سخنرانی های جورواجور حضور در کف خیابان را فراخوانی دادند، مدیریت کردند و آشوب و اغتشاش درست کردند و در جریان آنها عده ای به شهادت رسیدند و عده ای بیگناه کشته شدند. خون همه این ها گردن آمرین و مباشیرین و عاملین اصلی است. قصاص در مقابل این کشته ها از مهم ترین جرائم مندرج در پرونده سیاه و قطور سران فتنه است و یکی از عناصر اصلی مطالبات مردمی است. 

ه) سایر جرائم: 

جرائم سران و اصحاب فتنه آنقدر زیاد است که فقط ذکر عناوین آنها کتابها می شود. به بعضی ها در حد عنوان اشاره می شود:

1- بر هم زدن امنیت محلی، ملی، منطقه ای. 

2- صدور فرمان ارودکشی و تلاش برای راه اندازی جنگ خیابانی. 

3- ایجاد خدشه در روند آموزشی و پژوهشی دانشگاهها.

4- بردن کشور به لب پرتگاه.

5- خیانت به نظام، رهبری، انقلاب، مردم و امام و اسلام.

6- میدان داری و عربده کشی در خیابان.

7- راه اندازی کاروانهای غیرقانونی و بدون مجوز. 

8- حمایت جانانه از اجتماعات غیر قانونی. 

9- تلاش برای تضعیف و براندازی نظام. 

10- نقض متعدد و پی در پی حقوق شهروندان. 

11- بر هم زدن نظم و آرامش جامعه. 

12- تعرض به حقوق شهروندان.

13- تحریک غیر قانونی گروهی. 

14- توهین، افترا و نشر اکاذیب نسبت به مسئولین نظام در رده های مختلف. 

15- تلاش غیرقانونی برای ابطال انتخابات. 

16- ایستادن تمام قد در مقابل قانون و عدم تمکین به قانون.

17- القا و انتشار شبهه در سلامت انتخابات. 

18- انجام نظر سازی های غیر قانونی به نفع بعضی کاندیداها. 

19- ساختن شعارهای دروغ برای میتینگ های انتخاباتی. 

20- ادعای پیروزی به صورت مکرر و در خواست از هواداران برای برگزاری جشن قبل از اتمام یا اعلام نتایج. 

21- تهیه و اجرای پروژه های شهید سازی و کشته سازی. 

22- متهم کردن نظام به انواع و اقسام اتهامات واهی. 

23- ........ اگر ادامه دهیم مثنوی هفتاد من کاغذ شود. 

با این مرور مختصر، واضح است که مردمی که آن حماسه باشکوه را با شرکت 85% خود خلق کردند و در 9 دیماه 1388 با حضور خود بساط پهن شده سران فتنه را جمع کردند، در انتظار دادگاه رهبران و عاملان اصلی فتنه هستند، شاید اندک مرهمی بر آن همه جسارت و خسارت و زخم ها باشد. به امید دیدن روز برگزاری دادگاه علنی سران فتنه. 

* نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی




نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/4/9
زمان : 12:42 صبح
مظهر جمهوریت یعنی کاندیدای باند ما!
نظرات ()

محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت یازدهم در برنامه تلویزیونی شناسنامه در روز جمعه، درباره تبریک رقبای انتخاباتی انتخابات سال 92 بعد از پایان انتخابات به حجت‌الاسلام روحانی و ماجرای تبریک پیروزی احمدی نژاد در سال 84 سخنان تامل برانگیزی را بیان کرد.


به گزارش جهان وی گفت: تبریک و تهنیت‌های بعد از انتخابات گاهی دلی است و گاهیسیاسی. دل ما با کسی که سال 84 پیروز شد اصلاً صاف نشد و هیچ وقت نتوانستیم او را به عنوان مظهر جمهوریت مردم فهیم و با فرهنگ و صادق جمهوری اسلامی ایران بدانیم. شاید هم اشتباه می‌کردیم اما به هرحال اگر دوباره به عقب برگردیم فکر می‌کنم انتخاب‌های من درست بود هرچند به وسیله اکثریت تایید نشد.

بی شک سوالات و ابهامات متعددی از دل همین چند جمله برای بینندگان این برنامه و خوانندگان سخنان آقای نوبخت ایجاد شده است که البته مجری برنامه شناسنامه ترجیح داد از طرح آنها بگذرد و این سخنان غیرمنتظره سخنگوی دولت را به حال خود رها کند؛ شاید برای متهم نشدن به مخالفت با دولت از سوی دلبستگان دولتمردان.

اما با توجه به ادعاهای دهها باره نوبخت، احزاب، گروهها و بزرگان جریان اصلاح طلب، به نظر می رسد گذشتن از کنار این سخنان عجیب اقدامی عافیت طلبانه باشد؛ زیرا گروه ها و شخصیت های اصلاح طلب همواره در شعار مدعی دموکراسی و رای مردم بوده اند تا اینکه در جریان انتخابات پرشور سال 88، همگان ناباورانه شاهد شورش فتنه گران، علیه رای مردم و قانون اساسی شدند و دیدند که وقتی رای مردم با منافع این جریان در تقابل قرار گیرد، حاضر می شوند که شعارها و ادعاهای چندین ساله خود را جلوی پای منافعشان ذبح کنند و برای این کار حتی از همسویی با دشمنان نشان‌دار مردم و کشور هم ابایی ندارند.

البته این سال سرآغاز طرح ادعای تقلب نبود زیرا چهار سال پیش تر و در جریان انتخابات سال 84 هم اکبر هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی وقتی رای مردم را خلاف میل و اراده خود دیدند، فریاد تقلب سردادند و از تبریک به رقیب منتخب مردم سر باز زدند.

اشاره نوبخت هم به این انتخابات و پیروزی محمود احمدی نژاد است. او گفته است که تبریک گفتن "دلی و سیاسی" است و چون از نظر دلی با منتخب مردم مشکل پیدا کرده اند از گفتن تبریک خودداری کرده‌اند. البته جریان متبوع نوبخت در آن سال "تبریک سیاسی" هم نگفت که حتی ادعای تقلب کرد!

گرچه آقای نوبخت نگفته است تبریک دلی یعنی چه؟ اما برداشت عمومی این است که "آنچه دلت می‌خواهد انجام بده." یعنی اگر دلت خواست تبریک بگو، اگر دلت نخواست تبریک نگو و ادعای تقلب بکن! 

اگر این مفهوم موردنظر آقای نوبخت باشد، قطعا می توان آن را مساوی منافع گرفت؛ ‌یعنی هر چه منفعت و سود کاندیدای بازنده انتخابات اقتضا کرد، همان را انجام دهد. حال احترام به رای و نظر ملت در کجای این قاعده من درآوردی جا دارد، روشن است.


آقای نوبخت همچنین در ادامه سخنانش مردم ایران را "فهیم"، "با فرهنگ"، و "صادق" توصیف کرده اما در عین حال گفته است، هیچ وقت نتوانستیم "منتخب ملت" را مظهر جمهوریت بدانیم!
تناقض گویی در این جمله آنقدر علنی است که نیازی به توضیح و تفسیر ندارد. اما این سوال مهم باز هم مطرح است که جای احترام به دموکراسی و تبعیت از رای مردم کجاست؟ جالب آن است که خود آقای نوبخت در ادامه سخنانش اذعان می کند که نامزد پیروز سال 84 رای اکثریت مردم را کسب کرده بود.


اما اگر کاندیداهای بازنده مدعی شوند که نامزد پیروز را مظهر جمهوریت و رای مردم نمی دانند، آیا اساسا برگزاری انتخابات مفهومی دارد؟ و بهتر نیست به جای صندوق رای، به همان شیوه لشکرکشی فتنه گران به خیابان، "مظهر جمهوریت" را انتخاب کرد!


البته شاید مشکل آقای نوبخت و دوستانش گرایش سیاسی پیروز انتخابات باشد و اگر نامزد منتخب از جناح و باند آنان باشد، شکی در "مظهر جمهوریت" بودن او وجود نداشته باشد!

سخنان اخیر آقای سخنگو، ناخودآگاه یاد شورش سال 88 علیه جمهوریت را زنده و بر این ادعا مهر تایید زد که برخی سیاسیون قدرت طلب تا وقتی شعار رای و نظر مردم را سر می دهند که آرای ملت به کیسه آنان ریخته شود و اگر روزی نظر مردم از آنان برگردد، پشیزی برای آن ارزش قائل نیستند که حتی از کودتای خیابانی اقلیت علیه اکثریت هم ابایی ندارند.

صاحبان این تفکر خطرناکند که از مبارزه با فساد هم سخن می رانند اما نزدیکان و خانواده خود را از حسابرسی و نظارت مصون می دانند، از قانون دم می زنند اما خود را ورای قانون می دانند، فریاد حمایت از قشر ضعیف را سر می دهند و آنان را لای چرخ های توسعه له می کنند، ادعای هزینه کردن خود و داشته هایشان را برای انقلاب و نظام می کنند اما خود را مالک انقلاب و کشور می دانند و..




نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 93/3/31
زمان : 7:49 عصر
چهرههایی که امام علی(ع) آنان را حصر کردند
نظرات ()

 در سال 1388 پس از انتخابات ریاست جمهورى پرشورى که صورت گرفت، گروهى دست به شورش زدند و کسانى که قبلاً از یاران انقلاب و مسؤولان عالى‌‏رتبه کشور بودند، در این شورش‏ها و ایجاد و تحریک آن‏ها نقش پر رنگى ایفا کردند. این افراد که در لسان عمومى مردم به سران فتنه مشهور شدند، براى جلوگیرى از فتنه‏‌گرى و مقابله با تهدیدهایى که علیه نظام اسلامى ایجاد کرده بودند، محصور شدند و تلاش شد که این افراد نتوانند با ارتباط‌گیرى با دیگران به فتنه‌‏گرى ادامه دهند. اکنون که به لطف خداى متعال باطل‌‏بودن همه ادعاهاى فتنه‌‏گران مشخص شده است، متأسفانه شاهد آن هستیم که عده‏‌اى با نادیده‏‌گرفتن صدماتى که این افراد به نظام اسلامى زده‌‏اند، از لزوم برطرف‌‏شدن حصر این افراد سخن مى‌‏گویند و مدعى مى‏‌شوند که نباید به گذشته نگاه کرد و باید با نگاه به آینده از خطاهاى این افراد گذشت. این در حالى است که فتنه‌‏گران نه تنها به خطا و خیانتى که مرتکب شدند اعتراف نمى‌‏کنند و از این گناه بزرگ توبه و اعلام پشیمانى نمى‌‏کنند بلکه گاه با طلب‏کارى و خودبرتربینى مدعى حقوقى بر گردن نظام اسلامى نیز مى‌‏شوند. از سوى دیگر عده‏‌اى مدعى شده‏‌اند که در نظام اسلامى حصرکردن افراد معنى ندارد و به‌‏زعم باطل خویش تصور کرده‌‏اند که حصرکردن فتنه‏‌گران خلاف دستورات اسلام و شرع مقدس است. این در حالى است که سیره امیرالمؤمنین حضرت على علیه السلام نشان مى‌‏دهد که در برخورد با فتنه‌‏گران مى‌‏توان از چنین راه‏کارهایى و نیز راه‏کارهاى شدیدترى استفاده کرد. متن حاضر به اختصار به این امر مى‌‏پردازد.
 
شورش و فتنه‏‌گرى 88
 
انتخابات ریاست جمهورى سال 88 که با حضور گسترده و چشمگیر مردم و رأى بالایى که به کاندیداهاى مطرح دادند، مى‌‏توانست به یک مدال افتخار و جشنى براى ملت ایران تبدیل شود که به‏‌واسطه فتنه‌‏گرى عده‌‏اى به یک بحران سیاسى و امنیتى براى کشور تبدیل شد به‏‌حدى که دشمنان قسم‌‏خورده نظام و استکبار جهانى به براندازى نظام اسلامى امیدوار شدند و به میدان آمدند. در این میان کسانى که قبلاً از یاران انقلاب و مسؤولان عالى‌‏رتبه کشور بودند، در این شورش‏ها و ایجاد و تحریک آن‏ها نقش پر رنگى ایفا کردند. این‏که در واقعیت امر طرح و نقشه فتنه از سوى آمریکا و دشمنان اصلى نظام طراحى شده بود و این افراد در آن دخیل شدند یا این‏که طرح و نقشه به‌‏صورت هماهنگ از سوى آمریکا و اینان صورت گرفته بود، بحث مفصلى مى‏‌طلبد که در جاى خود باید طرح شود. آنچه مسلم است این است که این افراد که در لسان عمومى مردم به سران فتنه مشهور شدند، در ایجاد و دعوت به شورش نقش جدى داشتند. مردم را به ریختن به خیابانها تحریک مى‌‏کردند و دستور مخالفت با نهادهاى قانونى کشور را مى‌‏دادند و در بیانیه‌‏ها و اقدامات خود تلاش مى‏‌کردند تا نظام اسلامى را از اجراى قانون و پایبندى به آن منصرف کنند و مجبور به پذیرش بدعتهایى مانند ابطال کلى انتخابات و تجدید انتخابات با شرایط تحمیلى آن‏ها و… کنند.
 
حاصل این شورش‏‌سازى آن‏ها و هماهنگى دستگاه‏‌هاى استکبارى با این اقدام و نیز تلاش‏هاى عناصر منافق و ضدانقلاب و… آن بود که قریب به 8 ماه فتنه به‌‏صورت کم‏‌شدت و پرشدت در کشور ادامه داشت و جان‏هایى در این فتنه گرفته شد و خون‏هایى بر زمین ریخت و هرچند تعداد این کشته‌‏ها اندک بود ولى در مقوله جان حتى یک جان نیز قابل اغماض نیست. علاوه بر آن آبرویى که از نظام مقدس جمهورى اسلامى زیر پا شد و اهانت‏هایى صورت گرفت و تهمت‏هایى که به نظام زده شد و تلاش شد تا مردم را به نظام بى‌‏اعتماد کنند، بى‏‌سابقه و کم نظیر بود.
 
تدبیر نظام اسلامى در برخورد با فتنه‏‌گران‏
 
در چنین احوالى نظام جمهورى اسلامى ایران با تدبیر و حکمت اقدام کرد. اولاً از هر تلاش شتاب‏‌زده در برخورد با فتنه‏‌گران خوددارى کرد و سعى کرد تا صف مردم از صف شورشیان جدا شود. در اولین گام تلاش شد تا مردمى که به کاندیداى معترض که دست به شورش زده بود و دعوت به فتنه و شورش نیز مى‌‏کرد از او جدا شوند و حسابشان یکى تلقى نشود چراکه این مردم به کسى رأى داده بودند که تا دیروز مدعى بود که باید قانون‏گرا بود و اصلاً اعتراض خود به رقیبش را چنین بیان مى‏‌کرد که شما قانون‏گرا نیستى و جایى که قانون به نفعت نیست آن‌‏را عمل نمى‏‌کنى. حال خود این کاندیدا وقتى در یک روند قانونى رأى نیاورده بود، راهکارهاى قانونى را نفى مى‌‏کرد و مدعى بود که باید به‏‌صورت شورشى و با لشکرکشى خیابانى مسأله را حل کند و حاضر نبود که به نهادهاى قانونى شکایت کند. مردمى که به او رأى داده بودند که تأییدکننده این اقدامات خلاف نبودند و به همین جهت نیز بود که با گذشت زمان اندکى، حامیان این کاندیداهاى شورشى به‌‏حدى کاهش یافتند که حامیان این شورشى به چند هزار نفر رسید و در تجمعات غیرقانونى که به دعوت او و تحریک او شکل مى‏‌گرفت، بیش از این شرکت نمى‌‏کردند.
 
در چنین شرایطى نظام اسلامى براى جلوگیرى از فتنه‏‌گرى و مقابله با تهدیدهایى که این افراد علیه نظام اسلامى ایجاد کرده بودند، تصمیم به حصر این افراد گرفت. حصر به معنى آن است که این افراد از رابطه سیاسى و تشکیلاتى با کسانى‏‌که در فتنه‌‏گرى نقش دارند، منع شوند و تلاش شود که این افراد نتوانند بار دیگر جامعه را به آشوب بکشند. منظور از حصر نه زندان انفرادى است و نه حتى زندان به معنى مرسوم آن. بلکه فرد در انجام اعمال خود و حتى دیدار و… آزاد است اما با این شرط که این اعمال و دیدارها، بهانه و ابزارى براى تداوم فتنه نباشد و از این‏‌رو هر کس که به فتنه‏‌گرى کمک کند، از دیدار با آن فرد منع مى‌‏شود و از بیانیه‏‌دادن و شورش‏‌سازى… نیز جلوگیرى به‌‏عمل مى‏‌آ‌ید.
 
روشن‏‌شدن دروغ‏‌بودن ادعاهاى فتنه‏‌گران‏
 
اکنون به لطف خداى متعال باطل‌‏بودن همه ادعاهاى فتنه‏‌گران مشخص شده است. اصلى‏‌ترین ادعاى آن‏ها تقلب گسترده و متهم‌‏کردن نظام اسلامى به دست‌‏بردن در آرای مردم بود. این در حالى است که مشارکت گسترده مردم در انتخابات‏هاى بعدى و تعیین نمایندگان مجلس و رئیس جمهور بر اساس آرای مردم و بر اساس انتخابات قانونى، نشان داده است که فتنه‌‏گران در هدف خود شکست خورده‌‏اند و از منظر مردم نه تنها نظام اسلامى قابل اعتماد است بلکه همه ادعاهاى فتنه گران باطل بوده است و آن‏ها به دروغ ادعاى تقلب کرده‏‌اند. نظام اسلامى که در انتخابات 92 نشان داد که حتى براى زیر یک درصد آرای مردم نیز ارزش قائل است و حاضر به جابجایى آرای و تغییر در آن‏ها نیست. بحث در این زمینه خیلى گسترده است و لازم است که در مجال دیگرى به این امر پرداخته شود.
 
دفاع از فتنه‌‏گران قابل قبول نیست‏
 
هدف اصلى از حصر این افراد این بوده است که مانع فتنه‌‏سازى و آشوبگرى این افراد شوند و بر این اساس جلوى صدمه‏‌زدن آن‏ها با کشور و مردم گرفته شود. متأسفانه شاهد آن هستیم که عده‏‌اى با نادیده‌‏گرفتن صدماتى که این افراد به نظام اسلامى زده‌‏اند، بدون آن‏که به جنایاتى که به دستور و با تشویق این افراد صورت گرفت، اشاره کنند، از لزوم برطرف‏‌شدن حصر این افراد سخن مى‏‌گویند و در سخنان و مطالب خود به‏‌گونه‏اى جلوه مى‌‏دهند که گویى یک دلخورى شخصى بین افرادى بوده است و حالا باید از آن گذشت کرد. این افراد مدعى مى‏‌شوند که نباید به گذشته نگاه کرد و باید با نگاه به آینده از خطاهاى این افراد گذشت، این در حالى است که جنایتى که فتنه‌‏گران مرتکب شدند امرى شخصى و فردى نبوده است که کسى بتواند از آن گذشت کند و یا آن‌‏را نادیده بگیرد. این یک جنایت بزرگ علیه نظام اسلامى و حق عموم مردم بوده است و فقط در صورتى گذشت از آن امکان دارد که حق مردم بازگردانده شود و فتنه گران توبه و جبران کنند.
 
فتنه‌‏گران باید توبه و جبران کنند
 
هرگاه سخن از این‏که فتنه‌‏گران باید توبه و جبران کنند به میان مى‏‌آید، یک عده افرادى که فهم دینى صحیحى ندارند، اعتراض مى‌‏کنند که چرا دیگران را به توبه دعوت مى‏‌کنید و معترض می ‏شوند. این در حالى است که دعوت به توبه امرى به‏جا و صحیح است. هر کس هر گناهى چه فردى و چه اجتماعى مرتکب شده باشد باید او را به توبه دعوت کرد. البته توبه امرى بین بنده و خداى متعال است اما در سیره امام على علیه السلام و نیز یاران ایشان به‌‏خوبى دیده مى‌‏شود که حتى در مورد فتنه‌‏گران زمان خود آن‏ها را به توبه دعوت مى‏‌کردند. در جنگ جمل و جنگ صفین و جنگ نهروان و دیگر فتنه‏‌ها، حضرت و نمایندگانشان فتنه‏‌گران را قبل از فتنه و بعد از فتنه به توبه دعوت مى‏‌کردند. به این‌‏ترتیب توبه بین بنده و خداست اما ما باید بندگان خدایى که عصیان و گناهى مرتکب شدند را به توبه دعوت کنیم. البته این‏که توبه پذیرفته مى‏‌شود یا نمى‌‏شود به دست ما نیست و به دست خداست.
 
مثلا اگر کسى آدم کشته باشد ما او را به توبه دعوت مى‏‌کنیم و نیز او را قصاص مى‏‌کنیم. دعوت به توبه که امرى بین او خداست مانع از اجراى حکم شرعى او نیست. اگر توبه کرد و توبه او حقیقى بود خداى متعال مى‏‌داند و از او مى‏‌گذرد و بعد از قصاصى که شده است دیگر گناهى به گردن ندارد اما اگر توبه نکرد و قصاص هم شد، حساب او نزد خداى متعال باقى است و خداى متعال (لایعزب عنه مثقال ذره)
 
از سوى دیگر فتنه‌‏گران باید جبران کنند. یعنى توبه کنند تا گناهى که میان آن‏ها و خداست بخشوده شود و جبران کنند حق مردم را. اگر کسى گناهى مرتکب شد که در آن به مردم نیز صدمه‏‌اى زد، صرف توبه بین خود و خدا کفایت نمى‏‌کند. این‏ها به نظام اسلامى دروغ بستند، مردم را به شورش دعوت کردند، اعتماد مردم به نظام را آسیب زدند، به گروه‏ها و افرادى اهانت کردند و به آن‏ها دروغ بستند، آیا این حق الناس به صرف توبه بین خود و خدا از میان مى‏‌رود؟ مسلم است که نه.
 
از این‏‌جهت هم دعوت فتنه‌‏گران به توبه کارى شرعى و درست است و هم این‏که باید صدماتى که به حق الناس چه حق افراد و چه حق حکومت اسلامى و حقوق عمومى زدند را جبران کنند. از این‏‌جهت است که این افراد باید رسماً و علناً ادعاهاى دروغ و باطل خود را پس بگیرند و باید از همه مردمى که در سال 88 با امنیت و اعتقاد آن‏ها به نظام اسلامى بازى کردند عذر بخواهند و این حداقل توقع است.
متأسفانه این سخن برخى از افراد که خواهان رهاکردن فتنه‏‌گران هستند در حالى است که فتنه‏‌گران نه تنها به خطا و خیانتى که مرتکب شدند اعتراف نمى‌‏کنند و از این گناه بزرگ توبه و اعلام پشیمانى نمى‌‏کنند بلکه گاه با طلب‏کارى و خودبرتربینى مدعى حقوقى بر گردن نظام اسلامى نیز م‌ى‏شوند.
 
حصر شورش‏گران مبناى اسلامى دارد
 
از سوى دیگر عده‌‏اى مدعى شده‏‌اند که در نظام اسلامى حصرکردن افراد معنى ندارد و به‌‏زعم باطل خویش تصور کرده‌‏اند که حصرکردن فتنه‏‌گران خلاف دستورات اسلام و شرع مقدس است. این در حالى است که سیره امیرالمؤمنین حضرت على علیه السلام نشان مى‏‌دهد که در برخورد با فتنه‏‌گران مى‌‏توان از چنین راه‏کارهایى و نیز راه‏کارهاى شدیدترى استفاده کرد.
 
حضرت على علیه السلام در فتنه‌‏هاى زمان خویش با برخى از فتنه‏‌گران وارد جنگ شدند و در این جنگ‏هایى که فتنه‌‏گران ایجاد کردند، هزاران انسان کشته شدند. سران آن فتنه‌‏ها نیز به دست حضرت و یارانشان و برخى از آن‏ها به دست خود فتنه‏‌گران کشته شدند. در برخى از این فتنه‏‌ها، پس از آن‏که حضرت بر فتنه‏‌گران پیروز شدند، برخى از سران و ایجادکنندگان فتنه را آزاد و رها نگذاشتند چنان‏که در فتنه اول، برخى از فتنه‌‏گران اصرار داشتند در مراکز سیاسى مسلمین باقى بمانند و با استفاده از روابط خود، دست به کارهایى بزنند. اصرار داشتند در بصره بمانند و حتى حاکم بصره از سوى حضرت (عبدالله‌‏بن عباس) خدمت حضرت عرضه داشت که اگر شما اجازه دهید این‏ها در بصره بمانند اما حضرت فرمودند که این افراد دست به فتنه‏‌گرى جدید مى‏‌زنند و از هیچ مشکل‌آفرینى خوددارى نمى‌‏کنند و شر به پا مى‌‏کنند و از این‌‏جهت لازم است که به جایى فرستاده شوند که نتوانند با مراکز سیاسى ارتباط داشته باشند که دست به فتنه‌‏گرى مجدد بزنند. (براى مطالعه بیشتر در این زمینه مراجعه بفرمایید به کتاب شریف الصحیح من سیرة الامام على علیه السلام، جلد سى و چهارم خصوصاً صفحات 200 به بعد)
 
از سوى دیگر حبس و حصرکردن افراد در نظام اسلامى مبنا دارد، به‌‏عنوان مثال امام على علیه السلام مطابق حدیث شریفى که در کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق بیان شده است، مى‌‏فرمودند: یَجِبُ على الإمامِ أنْ یَحْبِسَ الفُسّاقَ مِن العُلَماءِ، والجُهّالَ مِن الأطِبّاءِ، والمَفالِیسَ مِن الأکْرِیاءِ. (الفقیه، ج 3، ص 31، ح 3266 – منتخب میزان الحکمة، ص 128) و مشخص است که خطر و ضرر این افراد براى جامعه کمتر از ضرر فتنه‏‌گران است. و نباید این گونه تصور شود که حکم به حصر و حبس افراد صرفا در مسائل مالى است چراکه مولى الموحدین حضرت على علیه السلام در دوران حکومت خویش کارگزاران و سیاسیونى که خیانت مى‏‌کردند و براى حکومت دردسرهاى مختلف اقتصادى و نظامى و سیاسى درست مى‏‌کردند را حبس و حصر کردند. مثلاً المسیب‏بن نجبه الفزارى را که با شورشیان، اقلى از همراهى را کرده بود، در خانه خودش حبس کردند (حبس فرد در خانه خودش چیزى دقیقاً شبیه حصر امروزى است) و المنذربن جارود العبدى و ابن هرمه و زیدبن حجیة و… را نیز حبس کردند.
 
برخى افراد بى‌‏اطلاع از مسائل اسلامى تصور مى‏‌کنند که چون خود از احکام شرع بى‌‏اطلاع هستند پس حصر یا حبس افراد در خانه‏‌شان و جلوگیرى از صدمات آن‏ها به مردم و نظام اسلامى مبناى شرعى ندارد و لازم است که به این افراد پاسخ داده شود.
 
حصر فتنه‌‏گران، لطف و رأفت نظام اسلامى‏
 
علاوه بر این باید توجه داشت که حصرکردن و حبس‏‌کردن این افراد در خانه‌‏شان و جلوگیرى از فتنه‏‌گرى و آسیب‏‌رسانى آن‏ها، اقل مقابله با آن‏هاست و کمترین کارى است که مى‏‌شود در برابر این افراد انجام داد. حصر فتنه‏‌گران از سر لطف و رأفت نظام اسلامى است. حکم کسى‏‌که شورش کند و یا به شورش دعوت کند و باعث برهم‏‌خوردن نظام زندگى مردم و ایجاد رعب و وحشت شود و یا اقدام به بغى علیه حکومت عادل کند، در فقه شیعه معلوم است و مشخص است که حصر و حبس این افراد از سر گذشت و لطف است که صورت مى‏‌گیرد که هم به خودشان و هم به مردم آسیب نرسانند اگر نه در صورتى‏‌که دادگاه تشکیل شود (اگر شرایط آن فراهم شود آن نیز باید صورت گیرد) مکافات جرم این افراد و حکم آن‏ها بسیار بیش از این خواهد بود.
 
منبع: خبرگزاری تسنیم




نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 93/3/31
زمان : 7:43 عصر
بررسی میزان خسارات فتنه 88؛
نظرات ()

خسارات مادی وارده توسط فتنه به کشورمان بالغ‌بر بیش از 324 هزار میلیارد تومان است! عددی که می‌تواند در حال حاضر بیش از دو میلیون و صد و شصت‌وسه هزار فرصت شغلی جدید را در کشور فراهم آورد.

به گزارش گروه سیاسی-فرهنگ نیوز، انتخابات ریاست جمهوری سال 88 که می‌توانست به‌عنوان روزی شیرین در تاریخ این کشور تبدیل شود، به دست کسانی به کام این ملت تلخ شد که ادعا می‌کردند و می‌کنند که رأی مردم فصل الخطاب است و بس.

حضوری که در آن برهه زمانی می‌توانست به بزرگ‌ترین پشتوانه برای نظام اسلامی تبدیل شود، دیری نگذشت که به‌یک‌باره و بر اساس یک طراحی خارجی و فریب داخلی، به تاراج برده شد و با کم‌ظرفیتی عده‌ای خاص، می‌رفت که به یک بحران بزرگ تبدیل شود اما با درایت رهبر معظم انقلاب و حضور مردم، فتنه 88 نیز با همه ابعاد آن به محلی برای رسوایی تبدیل شد.

اما سؤال اصلی اینجاست که چه کسی باید پاسخگوی آن‌همه خسارت باشد و باید چه مجازاتی برای عاملان فتنه 88 در نظر گرفته شود تا میزان جرم و کیفر در همخوانی با یکدیگر قرار گیرد؟

برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی به میزان خسارت‌های وارده داشت تا بر اساس آن، کیفر لازم نیز درک شود.

خسارت‌های مالی و جانی فتنه 88

ملموس‌ترین خسارت وارده در فتنه 88 به خسارات مالی بازمی‌گردد که در جریان فتنه به اموال عمومی و خصوصی واردشده است و حجم آن نیز آمار قابل‌توجهی را به خود اختصاص می‌دهد.

آشوب و شورش‌های خیابانی چندماهه، که با آتش زدن اموال عمومی و دولتی، تخریب بانک‌ها و سازمان‌های دولتی و... همراه بود، ازلحاظ اقتصادی هزینه‌های میلیاردی به دنبال داشت؛ اما خسارت اقتصادی اصلی در سطح کلان بود که با ایجاد بی‌ثباتی و ناامنی در کشور، سرمایه‌گذاری خارجی را به خطر انداخت، در تعاملات اقتصادی کشور با دنیای خارج به‌ویژه کشورهای غربی خلل ایجاد کرد و از همه مهم‌تر اینکه در تشدید تحریم‌های دشمن علیه نظام اثر مستقیم داشت.

با توجه به گزارش شهرداری تهران، در فتنه 88 بیش از 63 میلیارد تومان به اموال عمومی تهران خسارت وارد شد و علاوه بر این تعداد 11 بانک دولتی و خصوصی و موسسه اعتباری در حوادثاغتشاشات 88 مورد تخریب و آتش‌سوزی واقع شدند که هزینه‌های نوسازی آن‌ها به‌حساب سود و زیان بانک رفته و معادل آن از سود صاحبان سهام کاسته شده است.(1)

مجموع خسارات وارده و هزینه بازسازی فقط بانک‌ها در حوادث 88 که به تفکیک هر بانک قابل احصاء حداقل 5?26 میلیارد ریال برآورد گردیده است.

دیگر خسارات مالی، آثار زیان‌بار ناشی از تشدید تحریم‌های بعد از فتنه منتهی به گرانی و تورم و فشار به مردم و دولت در ارائه خدمات بهداشتی، درمانی و تأمین معیشت مردم از یک‌سو و از سوی دیگر عدم وصول مطالبات در حوزه تجارت و بازرگانی از عدم وصول و ایصال به‌موقع درآمدهای نفتی و گازی و اخلال در کلیت تراز تجاری- بازرگانی و نفت به میزان بیش از 100 میلیارد دلار است که یکی ارقام جزء آن را در استنکاف کمپانی انگلیسی شل در تسویه بدهی 8?2 میلیارد دلاری خود هم‌اکنون شاهدیم.(2)

ضمن آنکه این حوادث قربانیان جانی نیز به همراه داشته است و در محاسبه آن نیز باید در نظر داشت که 8?2 میلیارد تومان دیه بدل از قصاص 22 نفر شهید حوادث سال 88 و 14 میلیارد تومان دیه بدل از قصاص تعدادی دیگر از شهروندان که درهرحال مقصر یا بی‌گناه قربانی این حوادث شدند،در برابر قوانین و مقررات برشمرده می‌شود و جنبه خصوصی جرم اصحاب فتنه را متکی به‌قاعده حقوقی سبب اقوی از مباشر متوجه سران آزاد و در حصر فتنه می‌نماید.(3)

با احتساب این موارد، خسارات مادی وارده توسط فتنه به کشورمان بالغ‌بر بیش از 324 هزار میلیارد تومان خواهد بود! عددی که می‌تواند در حال حاضر بیش از دو میلیون و صد و شصت‌وسه هزار فرصت شغلی جدید را در کشور فراهم نموده و بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور را رفع کند.

خسارت‌های بین‌المللی فتنه 88

مشارکت بیش از 80 درصدی مردم ایران در انتخابات سال 88 در شرایطی به وقوع پیوست که به‌زعم بسیاری از ناظران بین‌المللی، مردم ایران به دلیل وجود فشارهای خارجی از سیاست‌های نظام گریزان بودند اما این حضور تاریخی نشان از آن داشت که پشتوانه مردمی نظام بیش از آن چیزی دست که تحلیل گران خارجی در نظر دارند.

در حالی مشارکت بالای مردمی به‌عنوان مهم‌ترین دستاورد نظام در عرصه بین‌المللی به‌حساب می‌آید اما جای تأسف است که گسترده‌ترین پیامدها و خسارت‌های فتنه? 88 در عرصه? بین‌المللی بود.

ایجاد نگرانی در حامیان و وفاداران به انقلاب اسلامی در سراسر جهان، افزایش تحرکات ضد ایرانی کشورهای منطقه (نشست الجنادریه عربستان با حضور عناصر فتنه و تکرار ادعای امارات در مورد جزایر سه‌گانه)، تشدید بدبینی سازمان‌های بین‌المللی مثل کمیسیون حقوق بشر و... به ایران و کمک به بهانه‌گیری‌های آن‌ها، آسیب دیدن حیثیت و اعتبار بین‌المللی نظام و جری شدن ضدانقلاب خارج نشین در تحرکات ضد ایرانی و از همه? این‌ها مهم‌تر، تغییر رفتار آمریکا و غرب در قبال ایران و درنتیجه، تشدید فشارها و تحریم‌های علیه ایران، چند نمونه از این پیامدهاست.

باوجودآنکه آرای رئیس‌جمهور منتخب در انتخابات 88 از حمایت گسترده افکار عمومی از وی خبر می‌داد اما به دلیل همان حوادث بود که بسیاری از کشورهای اروپایی از ارسال پیام تبریک به رئیس‌جمهور منتخب خودداری کردند که این موضوع نیز خدشه فراوانی به حیثیت بین‌المللی ایران وارد آورد.

از همه این موارد مهم‌تر آنکه، پس از فتنه 88 پرونده هسته‌ای ایران در مسیر بسیار نادرستی (به لحاظ دید افکار عمومی دنیا) قرار گرفت و اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، در واکنش به حوادث انتخابات هشتاد و هشت گفت: «من درباره? وقایع ایران نمی‌توانم سکوت کنم و عمیقاً نگران خشونت‌ها هستم و هیچ راهی برای تأیید صحت انتخابات ایران وجود ندارد. جهان بدون در نظر گرفتن نتیجه? انتخابات، نظاره‌گر وقایع ایران است و از مشارکت مردمی الهام گرفته است. ما دپیلماسی سرسختانه‌ای را در قبال ایران دنبال خواهیم کرد.» (4)

واضح است مردم ایران که آن حماسه بزرگ را آفریدند در انتظار دادگاه رهبران و عاملان فتنه هستند تا شاید اندکی از خسارات از پیش‌گفته شده جبران شود و توهین و بی‌اعتنایی که به جمهوریت نظام شده بود، جبران گردد.

 

پی نوشت:

1- خسارت 63 میلیارد تومانی به اموال عمومی در فتنه 88

2- جوانب عمومی و خصوصی جرایم فتنه 88 - روزنامه رسالت

3- جوانب عمومی و خصوصی جرایم فتنه 88 - روزنامه رسالت

4- شورش اشرافیت بر جمهوریت، ریشه یابی حوادث سال 88، حمیدرضا اسماعیلی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 401 

 




نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 93/3/25
زمان : 7:10 عصر
ممانعت حراست نمایشگاه کتاب از ورود یکی از سران فتنه به مصلی
نظرات ()

 خاتمی این بار قبل از اعتراض های مردمی ناکام شد!

 

گروه سیاسی- رجانیوز: این روزها محمد خاتمی هیچ فرصتی را برای حضور در اماکن عمومی از دست نمی دهد، او دوست ندارد «فراموش» شود، می خواهد به هر قیمت که شده در میان مردم «دیده» شود تا با استفاده از فراموشی افکار عمومی و تکیه بر «اقلیت افراطی عربده کش» حامی خود که رفتارشان بیشتر متکی به «احساساتشان» است تا عقلشان، چنین وانمود کند که در جامعه حضور فعالی دارد.

به گزارش رجانیوز، در آخرین مورد وی عصر روز دوشنبه قصد داشته تا بدون اطلاع رسانی قبلی به نمایشگاه کتاب برود که با توجه به احتمال اعتراض های مردمی نسبت به حضور وی در یک مکان عمومی، حراست نمایشگاه از ورود خاتمی به نمایشگاه ممانعت به عمل آورده است.
 
گفتنی است، هفته گذشته نیز خاتمی به بهانه مراسم یادبود پدر همسر خود به دانشکده حقوق دانشگاه بهشتی رفته بود که در پایان با اعتراض شدید تعدادی از دانشجویان مواجه شده و حتی محافظان وی یکی از دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند.
 
ضرب و شتم دانشجوی معترض توسط محافظان خاتمی در دانشگاه بهشتی
 
محمد خاتمی که تا پیش از فتنه سال 88 علیرغم مواضع تند و رادیکال خود به مجامع عمومی رفت و آمد داشت، بعد از ساختارشکنی های اصلاح طلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری، نتوانسته مانند گذشته به امکان عمومی و میان مردم رفت و آمد کند، چه در 22 بهمن همان سال که بواسطه شعارهای «مرگ بر منافق» مردم بلافاصله راهپیمایی را ترک کرد و چه حضور پرحاشیه اش در تیر 1390 در مراسم یادبود آیت الله صدوقی در یزد که بواسطه اعتراض های مردمی مجبور به ترک مراسم شد.
 
فرار خاتمی از دست مردم یزد در سال 1390
 
در مجموع به نظر می رسد، رای 18 میلیونی مردم در انتخابات 24 خرداد سال گذشته به حسن روحانی، بیش از هر چیز برای اصلاح طلبان «اشتباه» تفسیر شده است و آنها رای معیشتی و سلبی مردم به رییس جمهور جدید را به معنای اقبال مردم به خود برداشت کرده اند، از این رو دست و پا زدن های اخیر خاتمی برای حضور در مجامع عمومی را نیز باید در همین راستا تفسیر کرد، هر چند وی در عمل جز ناکامی و اعتراض های مردمی، دستاورد دیگری ندارد!



نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/2/16
زمان : 11:22 عصر
پایان تلخ برای حضور سرزده یکی از سران فتنه در دانشگاه بهشتی
نظرات ()

پایان تلخ برای حضور سرزده یکی از سران فتنه در دانشگاه بهشتی/ ضرب و شتم شدید یکی از دانشجویان معترض توسط محافظان خاتمی+تصاویر

 

 گروه سیاسی- رجانیوز: پروژه خارج کردن خاتمی از انزوای سیاسی- اجتماعی سالهای گذشته اش اگر چه از مدتها قبل با حضور گاه و بی گاه وی در مکان های مختلف کلید خورده است اما همچنان این موضوع برای وی هزینه های زیادی دارد، تا جایی که حتی در دانشگاه ها نیز که روزگاری از آن به عنوان پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان یاد می شد، وی نمی تواند به راحتی حضور داشته باشد.

به گزارش رجانیوز،  عصر روز سه شنبه 9 اردیبهشت 93 مراسم ختمی برای پدر همسر محمد خاتمی در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. بهانه برگزاری این برنامه نیز حضور مرحوم صادقی در برهه ای از حیاتش در این دانشکده و تدریس به دانشجویان بوده است.

اما در اواخر برگزاری این برنامه، خاتمی بدون اطلاع رسانی قبلی به دانشگاه بهشتی آمده و در این برنامه حضور پیدا کرده است.

بر پایه این گزارش، زمانی که دانشجویان از حضور وی در دانشگاه شان با خبر می شوند برای اعتراض به سمت وی حرکت می کنند و نسبت به آمدن وی به دانشگاه شان اعتراض خود را بیان می کنند.

این رفتار دانشجویان بلافاصله با عکس العمل محافظان خاتمی مواجه شده و ضمن ضرب و شتم شدید یکی دانشجویان، نسبت به دیگر دانشجویانی نیز که از این کار با تلفن همراهشان فیلم و عکس تهیه می کردند واکنش نشان داده و به زور خواستار حذف فیلم ها و تصاویر می شوند.

هر چند در این میان یکی از دانشجویان توانست ضمن گرفتن تعدادی عکس از لحظه ضرب و شتم دانشجویان توسط محافظان خاتمی، آنها را به دست خبرنگار رجانیوز برساند.

گفتنی است، محمد خاتمی که در جلسات خصوصی و نیمه خصوصی با اصلاح طلبان بارها و بارها بر اشتباهات موسوی و کروبی در سال 88 صحه گذاشته است، در صدد است تا با حضور پیاپی در مجامع عمومی  و همچنین سخنرانی های دائم به مناسبت های مختلف تقویم، خود را یک عنصر سیاسی زنده و پویا معرفی کند تا روند سرخوردگی اصلاح طلبان متوقف شود، اما اعتراض های مردمی به وی در مجامع عمومی به خوبی نشان می دهد عملکرد سیاه دولت اصلاحات و همچنین اقدامات مفتضحانه فتنه گران در سال 88 باعث شده تا وی با حداقل بدنه اجتماعی که آنها را نیز عمدتا اقلیتی از جوانان احساسی شکل می دهد، کار بسیار دشواری برای زنده کردن خود در عرصه سیاسی کشور در پیش دارد.

همچنین برخی اقدامات خاتمی طی سالهای  گذشته نیز با مطالبات افراطی بدنه اصلاحات در تعارض بوده است که بیش از پیش منجر به انزوای سیاسی- اجتماعی و روی آوردن خاتمی به رفتارهای پنهان و زیر زمینی شده است، از جمله رای دادن مخفیانه وی در انتخابات مجلس نهم در یکی از روستاهای دماوند! که با این حال باز هم باعث هجمه های تند و بی پروای هوادارانش علیه وی شد.

لازم به ذکر است در پی حضور نیمه مخفیانه و سر زده خاتمی به دانشگاه شهید بهشتی، دانشجویان دانشگاه بهشتی در اعتراض به این مساله و همچنین تساهل رییس این دانشگاه نسبت به ورود ورود خاتمی به دانشگاه،  بعد از نماز ظهر و عصر تجمعی اعتراض آمیز را برگزار خواهند کرد.

گفتنی است دفتر خاتمی بلافاصله بعد از این اتفاق، با صدور بیانیه ای تعجیل آمیز مدعی شده بود که «کوچکترین برخورد فیزیکی بین دانشجویان و تیم حفاظت خاتمی رخ نداد» اما تصاویر منتشر شده به خوبی میزان صحت و سقم این ادعا را به مخاطبان نشان می دهد.

 




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/2/10
زمان : 3:48 عصر
سناریوسازان شورش علیه «جمهوریت» این بار در نقاب دفاع از «جمهوریت
نظرات ()

حبیب ترکاشوند
سناریوسازان شورش علیه «جمهوریت» این بار در نقاب دفاع از «جمهوریت»

چگونه می‌توان ادعای افرادی که فرمان «شورش علیه جمهوریت» نظام صادر کردند را در «دفاع از جمهوریت» نظام باور کرد؟! همان‌ها که بزرگترین «رفراندوم» انقلاب بعد از 12 فروردین سال 58 را به بزرگ‌ترین «چالش» تبدیل کردند.

خبرگزاری فارس: سناریوسازان شورش علیه «جمهوریت» این بار در نقاب دفاع از «جمهوریت»
تمکین به رای مردم و پذیرش مردم‌سالاری پیش‌نیاز استقرار هر نظام پویایی است که بخواهد در جهان کنونی «هژمونی» خود را در عرصه جهانی بسط دهد. در همین راستا بود که امام عظیم‌الشان ما نیز بر خلاف نظر برخی که خواهان استقرار «حکومت اسلامی» بودند بر روی استقرار «جمهوری اسلامی» تاکید کردند تا بالاخره این ساختار نوین در همه پرسی 12 فروردین سال 58 با رای 98 درصدی مردم ایران به منصه ظهور رسید.

هژمونی انقلاب اسلامی با قالبی که «جمهوریت» آن را تعریف می کرد و محتوایی که از متن دین برآمده بود طی بیش از سه دهه توانسته دسیسه‌ها علیه خود را خنثی سازد. انتخابات مهمترین راهکار این نظام الهی برای گزینش مهمترین مسئولان «اجرایی» و «تقنینی» آن در همه سال‌های بعد از انقلاب بوده بر خلاف تمامی انقلاب‌‌های مشهور و غیرمشهور جهان که حداقل تا چند دهه نام بردن از انتخابات آزاد نیز جرم محسوب میشد تا چه برسد به تحقق آن.

*با همه وجود از جمهوریت نظام دفاع می کنیم

اما سال 88 مهمترین وجه مردم‌سالاری و جمهوریت نظام اسلامی توسط عده‌ای که این بار جمهوریت بر خلاف میل و سلیقه‌شان بود مورد تاخت و تاز قرار گرفت و با حمله به این رکن رکین نظام، اردوکشی خیابانی را جایگزین صندوق رای کردند که در این باره نقش سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور اسبق کشورمان در این جرم بزرگ قابل کتمان نیست. 

اخیرا محمد خاتمی  در هفتاد و پنجمین نشست ماهانه بنیاد باران با دفاع از جمهوریت نظام مدعی شد: «ما به عنوان کسانی که دلبسته به این انقلاب و اسلام هستیم با همه وجود از جمهوریت نظام دفاع می کنیم؛ با همه لوازمی که جمهوریت دارد»

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این‌که ظاهر پرستی خطر جدی است می‌گوید: این جریان اخلاق را نابود می کند، بر خواست های اصیل و تاریخی ملت از جمله آزادی استقلال و پیشرفت خط بطلان می کشد؛ این جریان فقط به حذف می اندیشد و به تحمیل ظواهر خشکی که از روح حقیقت اسلام حقیقت دین خدا بیگانه است گرایش دارد. این خطر، خطر مهمی است. در عین حالی‌که رهبر انقلاب می گوید رای مردم حق الناس است و حتی مخالفین را دعوت می کنند که بیایید و به موازین دموکراسی تن بدهید و در انتخابات شرکت کنید این جریان با رای مردم، با جمهوریت ،با حقوق مردم و با تعیین کننده بودن نقش مردم مخالفت می کند؛آشکارا هم مخالفت می کند! این جریان جریان خطرناکی است که وجود دارد.»

رئیس بنیاد باران در فراز دیگر سخنرانی خود ادعا می کند: « ما خودمان را در متن نظام می دانیم به اصول و بنیاد انقلاب و اسلام احترام می گذاریم»،

شاید امثال آقای خاتمی گمان می برند که حافظه ملت ایران قدرت یادآوری وقایع سال 88 را ندارد و نمی تواند ادعاهای ایشان را با آن برهه‌ای که این ادعاها در صحنه عمل باید متجلی می‌شد تطبیق دهد. برای یادآوری ایشان و افرادی که سنگ ایشان را به سینه می‌زنند بد نیست فقط ذره‌ای از گفتمان متناقض نامبرده در آن برهه و نقششش در دمیدن به اتش فتنه را بازخوانی کنیم:

*همه باید آنچه مردم انتخاب می‌کنند بپذیرند!

در طلیعه صبح 22 خرداد سال 88، یکی از افرادی که در حسینیه جماران حاضر شد تا رای خود را به صندوق بیاندازد، خاتمی بود. وی که از مشاهده حضور مردم در انتخابات ذوق زده به نظر می‌رسید و به تصور خود دوم خردادی دیگر را می‌دید که بار دیگر اصلاح‌طلبان به میدان سیاست باز خواهند گشت. برای همین هنگامی که خبرنگاران از اوپرسیدند که چرا با مردم سخن نمی‌گوید با ژست خاصی گفت : «امروز جای صحبت نیست و جای عمل است.»

وی که ظاهرا جوسازی‌ها و هوچی‌گری‌های ستاد موسوی روی او نیز تآثیر گذاشته  و علی‌رغم نظر تمام نظرسنجی‌ها که در آنها رای احمدی‌نژاد بسیار بالاتر از موسوی و سایر رقبا بود، باورش شده بود که رفیقش بازی را برده است با پرستیژ توأم با غرور در مصاحبه با «خبرگزاری فارس» ابراز امیدواری کرد که انتخابات به سلامت و خوبی برگزار شود و خطاب به احزاب و جریان‌ها و اشخاص یادآور شد: «همه باید آن‌چه مردم انتخاب می‌کنند بپذیرند و از رای مردم تمکین کنند.»

وی که با سابقه 8 سال سکانداری اجرایی کشور، بیش از هر کس دیگری می‌دانست که پروسه انتخابات کشورمان چگونه است و حتی اگر دولت و یا هر شخص و جریان دیگری قصد دستکاری آراء را داشته باشند عملا این آرزو قابلیت تحقق ندارد.

*همراهی با موسوی و کروبی در فرمان شورش

فردای انتخابات و پس از مشخص شدن نتیجه آراء و توهم خودساخته موسوی، خاتمی و سایر رفقای این عده، اولین بیانیه میرحسین در رد پذیرش تنیجه انتخابات و فرمان شورش علیه جمهوریت صادر شد. خاتمی نیز که همیشه دم از قانونمداری می‌زد و طی دوران مسئولیتش  و حتی روز 22 خرداد از لزوم پذیرش رای مردم سخن گفته بود و با اینکه خود بهتر از هر کس می دانست واقعیت چیست، با میرحسین و کروبی همراه شد و عملا به یکی از سه ضلع فتنه تبدیل شد.

پس از آنکه با درخواست راهپیمایی حامیان موسوی در انتخابات برای روز 25 خرداد رد شد و مورد تایید قرار نگرفت، خاتمی نیز با موسوی و کروبی همراه شد و در بیانیه‌ای مشترک با موسوی تاکید کرد: «به رغم عدم صدور مجوز راهپیمایی و به دلیل عدم امکان اطلاع‌رسانی کافی به مردم و برای ادای احترام به آن دسته از حامیانی که در راهپیمایی میدان انقلاب تا میدان آزادی حضور پیدا کرده‌اند، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی امروز در مسیر راهپیمایی حضور یافته و مردم را به آرامش دعوت خواهند کرد» همانگونه که مشخص است در این بیانیه به صورت کاملا مرموزانه مردم را به حضور غیرقانونی در این مراسم دعوت کرده و از طرفی بهانه حضور خود را دعوت مردم به آرامش! عنوان می کنند. نتیجه این حضورکاملا آرام، جان باختن چند تن از هموطنانمان از نیروهای بسیج و معترضین در اغتشاشات غروب 25 خرداد بود.

*نامه به رئیس دستگاه قضا در دفاع از خادمان کشور!

روز 27 خرداد خاتمی به همراه موسوی در نامه‌ای مشترک به ریس دستگاه قضا برخورد با اغتشاشگران و محرکان و برنامه‌ریزان فتنه راناسازگار با معیارهای جمهوری اسلامی خواندند. معنای این نامه این بود که دستگاه قضایی باید این افراد را آزاد بگذارد تا کشور را به اغتشاش بکشند. این موضع خاتمی یادآور موضع او در فتنه کوی دانشگاه تهران است که خواستار مدارا با اغتشاشگران شد.

این دو در نامه خود آورده بودند: «دستگیری این شخصیت‌ها و افراد که قالبا نقش فعال و موثری در خدمت به مردم کشور و جلوگیری از خشونت و رفتارهای غیر مدنی دارند نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه موجب تخریب افکار عمومی و تشدید نگرانی و ناآرامی‌هاست...»

*دعوت به اغتشاش در سالروز فتنه منافقین

با آنکه اعلام شده بود که رهبری نظام روز 29 خرداد در نماز جمعه شرکت می‌کنند و مجمع روحانیون مبارز به رهبری خاتمی نیز از این موضوع مطلع بود، این مجمع خواستاردرخواست مجوز برای برپایی راهپیمایی در30 خرداد شد(یعنی همان روزی که منافقین علیه نظام اسلامی دست به شورش زدند). این درخواست مورد موافقت قرارنگرفت و با آنکه رهبری انقلاب در آن نماز تاریخی خواستار پیگیری مطالبات از مسیر قانون و خاتمه دادن به اردوکشی خیابانی شدند، این مجمع تا ساعت 2 بعدازظهر روز موعود حاضر نشد درخواست خود را لغو کند و زمانی این کار را انجام داد که عملا تاثیری نداشت چرا که معترضان به خیابان آمده بودند و حاصل آن جان باختن بیش از ده تن از هموطنان بود که بی شک نقش خاتمی به عنوان ریاست شورای مرکزی این مجمع در این باره بر کسی پوشیده نیست.

*خاتمی به همراه موسوی خواستار ابطال انتخابات بود

علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران همان  دوران در یکی از نطق‌های رسمی مجلس با انتقاد از شرط‌ گذاری‌های خاتمی برای نظام، زوایای دیگری از نقش این فرد و همدستانش در فتنه را برملا کرد. وی گفت: فراموش نمی‌کنم که برای انجام ماموریتی از سوی رئیس مجلس به همرا آقایان ابوترابی‌فرد، عباسپور، کاتوزیان، نادران، جلالی، با آقای هاشمی رفسنجانی در 26 خرداد سال 88 دیدار داشتیم، در این جلسه آقای هاشمی گفتند که در صبح 23 خرداد یعنی روز بعد از انتخابات آقای خاتمی تماس گرفت و گفت که با آقای سیدحسن خمینی و میرحسین موسوی قصد دیدارم را دارند که من گفتم جلسه مجمع تشخیص مصلحت است و به همین دلیل آقایان موسوی، خاتمی و سید‌حسن خمینی هنگام ظهر به دفتر آمدند. نماینده مردم تهران افزود: آقای هاشمی گفتند که خواسته این 3 فرد ابطال انتخابات بود و راه‌های قانونی را نیز قبول نداشتند.زاکانی اظهار داشت: جلسه یاد شده زمانی برگزار شد که هنوز آرا‌ی انتخابات در حال شمارش بود و نتیجه انتخابات مشخص نشده بود.

*برگزاری رفراندوم؛ طرحی از «مایکل لدین» که خاتمی آن را تکرار کرد!

پس از بن بست طرح تقلب در انتخابات و رو شدن دست خالی موسوی، کروبی و خاتمی برای ملت در ارائه سندی مبنی بر تایید ادعایی که به خاطر آن کشور را به آشوب کشاندند، حال نوبت به آن رسیده بود تا با طرح مباحث انحرافی و جنجالی، اولا انگشت اتهام را از خود به سمت دیگران هدایت کنند و ثانیا در راستای پیاده کردن دستورات انقلاب مخملی و جین شارب بایستی راهکاری ارائه می شد که قابلیت تحقق نداشته باشد. بر این اساس خاتمی اواخر تیرماه در دیدار با خانواده‌های بازداشت‌شدگان، برگزاری رفراندوم را تنها راهکار برون‌رفت از بحران فعلی کشور دانسته و گفت: «باید از مردم پرسیده شود که آیا از وضعیت پیش‌آمده راضی هستند و اگر اکثریت مردم از این وضعیت راضی هستند و این وضع را قبول داشته باشند، ما هم تسلیم هستیم.» این سخنان خاتمی از آنجا که می توانست حامیان داخلی فتنه را تا حدودی از لاک بیرون آورد به شدت مورد استقبال قرار گرفت و در رسانه‌های ضد انقلاب نیز به سرعت انعکاس یافت. فردای این دیدار مجمع روحانیون مبارز در بیانیه‌ای رسمی حرف‌های خاتمی را تکرار و از ایده رفراندوم دفاع کرد. روز بعد از این پیشنهاد خاتمی، روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم شریعتمداری اسنادی را رو کرد که نشان می داد این پیشنهاد از سوی مایکل لدین امریکایی ارائه شده و اقای خاتمی فقط آن را تکرار کرده است.

*با شعارهای مردم خاتمی به کمای سیاسی رفت

قریب دوماهی بود که از انتخابات گذشته بود وحال سران فتنه در این صدد بودند که بار دیگر حامیان خود را به میدان بکشند و چه فرصتی بهتر از روز قدس که طبق سنت هرساله در سراسر ایران راهپیمایی برقرار است و می توانستند با حضور در میان جمعیت شعارهای خود را سر دهند و نگاه رسانه‌های تشنه غربی را به سوی خود جلب کنند. خاتمی نیز با موسوی و کروبی فراخوان دادند و حامیان را به حضور سبز در این مراسم فراخواندند. اما آنچه در روز قدس تمامی ملت ایران شاهد آن بودند رسوایی این جریان نفاق و دروغ بود.

برخلاف پیش‌بینی این جریان، هرچند معدود افرادی به خیابان‌ها آمده بودند که صدایشان با صدای آمریکا و اسرائیل همخوانی داشت لیکن آنچه در روز قدس به وقوع پیوست بساط معرکه اغتشاش‌طلبان را تاحد گسترده‌ای جمع نمود. جالب آنکه فرصت‌طلبان با راهپیمایی جداگانه در روز قدس و با طرح شعارهای برخلاف آرمان‌های این روز، عملکرد منافقین در سال 59 را تکرار کردند. در حقیقت اقدام آنها تکرار عملکرد سال 59 منافقین بود که با جداسازی راهپیمایی خود ، عملا راه خود را از ملت جدا کردند. خاتمی نیزکه قصد داشت در حوالی دانشگاه تهران با پائین‌آمدن از خودروی خود به جمع راهپیمایان بپیوندند، پس از پایین آمدن از خودرو با خشم مردم شرکت‌کننده در این راهپیمایی روبه شد. شعارهای مردمی باعث شد خاتمی در مناسبت‌های بعدی همچون 13 آبان ، 16 آذر و22 بهمن از حضور در انظار عمومی خودداری کند.

*فقط جمهوریتی مورد قبول است که خروجی آن دلخواه آقایان باشد

در جملات فوق بخش کوچکی از نقش خاتمی در فتنه عظیم 88 که چنگ زدن خونین بر صورت نظام بود را مرور کردیم در همان انتخاباتی که فرد پیروز با تفاوت رای 11 میلیونی از رقیب خود در صدر بود. اما از آنجا که نتیجه مورد دلخواه آقایان بود بزرگترین «رفراندوم» نظام بعد از 12 فروردین سال 58 را به بزرگترین «چالش» نظام اسلامی تبدیل کردند. حال باید از ایشان و امثال وی پرسید چگونه می توان ادعای شما در دفاع از جمهوریت نظام را باور کرد وقتی که چنین کارنامه سیاهی از خود بر جای گذاشته اید و هنوز بعد از 5 سال حتی حاضر به عذرخواهی در محضر شریف ملت ایران نیز نشده‌اید؟




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/2/3
زمان : 10:47 صبح
حضور فعالان فتنه 88 در همایش زنان
نظرات ()

معاون امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری در پاسخ به سؤالی مبنی بر چرایی دعوت برخی فعالان فتنه 88 در مراسم روز زن که با حضور رئیس‌جمهور برگزار شد، گفت: مشی دولت حذف کسی نیست.
 شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری در گفت‌وگو با فارس، در پاسخ به سوالی مبنی بر چرایی دعوت این معاونت از برخی فعالان فتنه در همایش ملی «زنان، نقش‌آفرینان عرصه اقتصاد و فرهنگ» که صبح دیروز (یکشنبه) در سالن اجلاس با حضور رئیس‌جمهور برگزارشد، اظهار داشت: ما از اقشار مختلف بانوان دعوت کرده بودیم و مشی دولت هم حذف کسی نیست.
 
وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما از برخی چهره‌ها همچون نرگس محمدی در این مراسم دعوت کرده بودید، تصریح‌کرد: ما برای 2100 نفر کارت فرستاده بودیم و نام وی نیز جزء لیست بوده است؛ ما خواستیم از همه دعوت کنیم و همه در جشن حضور داشته باشند



نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/2/1
زمان : 12:51 عصر




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ