سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

فقط برای رضایت خدا و دیگر هیچ ...
نظرات ()

آیا میدونستی تو توان این رو داری که کاری کنی که خدا خوشحال بشه یا اینکه ناراحت بشه ؟! بین این چند میلیارد آدم روی زمین ، هر آدم به تنهایی همچین توانایی رو داره ، یعنی خود تو ، به تنهایی میتونی سبب خوشحالی یا ناراحتی خدا بشی ...

مثلا همین خودارضایی ، تو با این گناه ، به تنهایی ، داری خدا رو ناراحت میکنی ...

تو در مقابل خدا خیلی و خیلی ریز هستی ! اما با وجود این ریز بودنت ، میتونی خدا رو ناراحت کنی یا اینکه شادش کنی ...

بیا از الآن تصمیم بگیریم و با خودمون بگیم :

 

خدایا من خودارضایی رو ترک می کنم ، نه به این دلیل که : جسم و روحم رو داغون کرده ، نه به این خاطر که از زندگی عقب افتادم ...

بگو من خودارضایی رو ترک می کنم فقط به این خاطر که : تو گفتی این کارو انجام نده ...

چون تو گفتی انجام نده ، منم انجام نمیدم ...

نه به خاطر خودم ، نه به خاطر خانواده ام ، نه به خاطر آینده ام ، نه به خاطر ثوابش ، بلکه فقط به خاطر خدا ...

چرا امام حسین سرش از بدنش جدا شد ؟ چرا داغ فرزندان و برادرش را دید ؟ چرا امام علی اینقدر سختی کشید و در سجده نماز ضربت دید ؟ چرا حضرت مهدی به دور از اجدادش ، غریبانه هنوز در این دنیاست ؟ چرا ؟؟؟ 

آیا دلیلی غیر از رضایت خداست ، آنها خودشان را با خواسته های خدا هماهنگ کردند ...

 خدای امام حسین ، خدای امام علی و خدای حضرت مهدی همان خدای من و شماست ...

خط قرمزهای خدا مشخصه ، خودارضایی خط قرمز خداست ...

اگه در زندگی ات از پدر و مادرت ، از خواهر و برادرت ناراحتی به دل داری ، اگه از دوستان و همسایه ات کینه ای به دل داری ، اگه گناهانی در زندگی ات مرتکب میشی ...

بیا و فقط به خاطر خدا بگذر و تمومش کن ...

خوشحال کردن خدا خیلی راحته ، بدست آوردن دل خدا خیلی ساده هست ، با بردن یک استکان چای پیش پدر و مادرت ، خدا خوشحال میشه ...

نماز اول وقت خدا رو شاد میکنه ...

فراموش کردن کینه و ناراحتی از اقوام و دوستان ، خدا را شاد میکنه ...

و بالاخره ترک یه گناه کبیره ، شادی و خیر و برکت خدا رو به همراه داره ...

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : 


محبوب ترین اعمال نزد خدا ، به خاطر خدا دوست داشتن و به خاطر خدا بغض و تنفر داشتن است .
منبع : http://noestemna.mihanblog.com

 

 



نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/12/21
زمان : 12:42 صبح
پرچم خدا رو دوباره با دستانت بالا ببر ...
نظرات ()

حتما در بعضی از فیلم های جنگی دیدید که هر گروهی در قلعه و قلمرویش ،  پرچم گروه یا مملکتش رو به احتزاز در آورده ، وقتی دشمن حمله می کنه ، هدفش پایین کشیدن اون پرچمه ...

وقتی دشمن اون پرچم رو پایین میکشه ، اون گروه تلاش و جان فشانی می کنند تا دوباره پرچمشون رو بالا ببرند

تویی که داری خودارضایی رو ترک می کنی ، یعنی پرچم انسانیت ، پرچم معنویت و پرچم خدا رو با دستات بالا بردیو مشکل شیطان دقیقا همین جاست !

شیطان تو رو وسوسه میکنه و ...

به گناه دعوتت می کنه تا قلمرو وجودت رو فتح کنه و پرچم سیاهی و گناه و شیطان رو بالا ببره ...

دعوا سر پرچم است ، جنگ ، جنگ احتزاز پرچم هاست ...

و حالا سوالم از شما ؟ :

پرچمی که در دستان توست ، پرچم شیطان است یا پرچم خدا و اهل بیت علیهم السلام ؟؟؟

اگه شیطان تمام وجودتو محاصره کرده و شکستت داده ، جنگ هنوز تموم نشده ، با توبه و غسل از جایت بلند شو و پرچمی که بر روی زمین افتاده ، دوباره در آسمان به احتزاز در بیار ...

ترک گناه یعنی همان لبیک یا حسین (ع) ...

منبع : http://noestemna.mihanblog.com




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/12/21
زمان : 12:41 صبح
خودارضایی و کنکور
نظرات ()

 نمی دونم در چه مقطعی داری درس می خونی  دبیرستان؟ پیش دانشگاهی؟ کنکور؟ دانشگاه؟ ...

نمی دونم چه مدته که خودارضایی رو شروع کردی نمی دونم شدت اعتیادت چقدره... از روزی که به این لعنتی دچار شدی مثه سابق نمی تونی درس بخونی حواست پرته تمرکز نداری حافظه ات ضعیف شده نسبت به همه چی بی تفاوت شدی و نفر اول بودن دیگه برات مهم نیست همه ازت جلو زدن...

خیلی از دوستانی که میان اینجا نظر میزارن کنکوری هستن و سه چهار ماه دیگه باید کنکور بدن...

کنکور یکی از مهم ترین آزمون های زندگیه که سرنوشت و آینده ی یه جوون رو رقم می زنه...برای کنکور باید با همه ی وجود درس خوند و خوب هم خوند ...باید زیاد بخونی و بفهمی چی داری می خونی...می دونم خودارضایی ضعیفت کرده ولی با وجود این هم می تونی به هدفت برسی و کنکور و خودارضایی رو با هم شکست بدی...

من هم مثه تو سه سال پیش کنکور دادم  با  کم ترین امکانات و در سخت ترین شرایط و با وجود اعتیاد به خودارضایی...مطمئن باش تک تک لحظاتی رو که داری تجربه می کنی من هم تجربه کردم راهی رو که داری میری من قبلا رفتم...

 

می دونم استرس داری با خودت می گی اگه نتونم چی؟؟ اگه نرسم درسا رو تموم کنم چی؟؟

چند روز رو بکوب می خونی و همه چی خوبه ولی همین که خودارضایی می کنی انگیزه ات از بین می ره از خودت بدت میاد تا دوباره به خودت بیای و خودتو جمع و جور کنی یکی دو روز گذشته این اعتیاد لعنتی علاوه بر اینکه ذهن اراده و روحیه تو ضعیف می کنه وقتتو هم تلف می کنه... وقتی که بقیه از ساعت به ساعتش استفاده می کنن...

درسته که اعتیاد به خودارضایی آفت درس خوندنه دشمن پیشرفت تحصیلیه ولی نباید اعتیاد به خودارضایی رو بهانه کنی و تلاش نکنی...من خودم با وجود اعتیاد شدید به این عمل تونستم به هدفم برسم و پزشکی قبول بشم...خیلی بهم فشار اومد خیلی درد کشیدم عذاب وجدان و افسردگی حاصل از خودارضایی ،استرس و فشارکنکور به همراه مشکلات دیگه ای که نمی شه راجع بهشون حرف زد سد راه من بود ولی من کوتاه نیومدم و گفتم من این حرفا حالیم نیست تا روز آخر بکوب می خونم هرچی شد، شد روز موعود فرا رسید و رفتم کنکور دادم تستای اول ریاضی رو بدجوری پیچونده بودن من هم که خودمو ریاضی دان می دونستم ول کن سئوالا نبودم به خودم اومدم دیدم واسه 35 سئوال شیمی 25 دیقه وقت دارم!!!!فقط تونستم سئوالاتی رو که محاسباتی نبودن جواب بدم...استوکیومتری رو المپیادی کار کرده بودم ولی چون وقت کم بود نتونستم به سوالاش پاسخ بدم .

وقت تموم شد و پاسخ نامه ها رو از ما گرفتن و من هنوز منگ بودم که چرا وقت کم آوردم؟؟  ...اومدم خونه دلگیر و ناراحت بودم دعا کردم و گفتم خدایا من گناهکار و روسیاهم ولی تو هم بخشنده و بزرگی می دونی که کوتاهی نکردم و برای کنکور کم نذاشتم خودت یه جوری هوای ما رو داشته باش...چند هفته دیگه جواب کنکور اومد رتبه ام سه رقمی شده بود ....

شب تاریک و سنگستان و مو مست                        قدح از دست من افتاد و نشکست

نگه دارنده اش نکو نگه داشت                             وگرنه صد قدح نفتاده بشکست

من نه کلاسی رفتم و نه به اون صورت کتابی خریدم اکثر کتابای تست رو از این و اون گرفته بودم...کلاس هم نرفتم و آزمون ها رو هم به صورت بورسیه ثبت نام کردم...به عبارتی موفقیت من به خاطر تسلیم نشدن در برابر مشکلات و کمک خدا بود...

اومدم دانشگاه از اون قیف سر بالایی که می گفتن هیچ خبری نبود همه مثه چی داشتن درس می خوندن الا من...تمرکز نداشتم درسا خیلی سنگین بودن...حس می کردم خوندن درسای رشته پزشکی از توان من خارجه...اعتیاد به خودارضایی ذهن و اراده ی منو بیش از پیش ضعیف کرده بود...گذشته از اینها افسردگی مزمن گرفته بودم و حال و حوصله ی انجام هیچ کاری رو نداشتم سر کلاس فقط برای حاضری زدن می رفتم قیافه ی استاد رو نگاه می کردم که داره واسه خودش یه چیزایی می گه نمی تونستم تمرکز کنم کوییزهایی رو که اساتید می گرفتن سفید تحویل می دادم..همه برای یادگیری و مطالعه شور و شوق داشتن الا من...

امتحانات میان ترم رو همه زیگزاگی می زدم گاهی اوقات هم فقط گزینه ی ج.

به امتحانات پایان ترم رسیدیم درسا همه جمع شده بودن و من هم مثه سابق حال و حوصله و صد البته اراده ی درس خوندن رو نداشتم...گاهی اوقات که به اصرار دوستم می رفتم سالن مطالعه چند صفحه رو نگاه می کردم و فکر می کردم درس رو فهمیدم ولی همین که برمی گشتم اون صفحات رو نگاه کنم  انگار اصلا در عمرم این مطالب به گوشم نخورده بودن مغزم پوک شده بود...می دونید یکی از عوارض افسردگی کاهش حافظه و اختلال در یادگیریه...ما مشروط شدیم و کلی واحد رو هم افتادیم ترم های بعد هم به همین منوال پیش می رفت واحد پشت واحد می افتادم نمی تونستم پاسشون کنم...به خودم اومدم دیدم ای داد بیداد از هم ترمی های خودم دو ترم عقب افتادم...از جام پا شدم و گفتم باید تغییر کنم درس خوندن رو شروع کردم یکی دو ماه اول خیلی سخت بود بازده ام خیلی پایین بود هر چیزی رو که می خوندم فراموش می کردم ولی بعدش بهتر شد مبارزه باخودارضایی اراده و توانم رو زیاد کرده بودچون واحدهایی که گرفته بودم از کلاسای مختلف بود امتحان بعضی از درسا افتاده بود توو یه روز و مجبور بودم شبا رو تا خود صبح بیدار بمونم بهم فشار زیادی اومد...یادمه در طول سه شبانه روز پشت سر هم یعنی 72 ساعت  فقط چهار ساعت و نیم خوابیدم..بدنم یاری نمی کرد ولی  روحیه ام خستگی ناپذیر بود خودم هم کف کرده بودم که این منم یا دارم خواب می بینم مبارزه با خودارضایی اراده ی منو پولادین کرده بود...همه می گفتن یکی دو درس رو بذار واسه ترم بعد و بقیه درسا رو بخون ولی من کوتاه نیومدم و تا لحظه آخر جنگیدم امتحانات پایان ترم حتی یه واحد هم نیفتادم و معدلم هم بالای 16 شد...چند تا از درسا رو نمره اول کلاس شدم...یکی از اساتید جلوی همه ازم تقدیر کرد...این ترم آخرین فرصت برای نجات از این افت تحصیلیه اگه نتونم جمعش کنم اخراجم...

هیچ چی نمی تونه جلوی درس خوندن منو بگیره من از این خواب ترسناک بیدار شدم و باید به بقیه ثابت کنم عقب افتادگی من به خاطر مشکلات بوده و نه ناتوانی...

بعد از 9 سال دربه دری و شکست می خوام از این قفس تنگ و تاریک بیام بیرون و نفس کشیدن و زندگی کردن رو باز هم تجربه کنم...

من دارم این لعنتی رو برای همیشه فراموش می کنم من دارم به زندگی برمی گردم وقت برای جبران همه چی هست...برای موفقیت در کنکور باید تا می تونی کم تر خودارضایی کنی(اگه بتونی کلا ترکش کنی که فوق العاده ست) ...بیشتر از سه ماه قرصت داری سه ماه فرصت خیلی خوبیه خیلیا به این موقع که می رسن ناامید می شن و روحیه شونو از دست می دن...اگه روحیه تو حفظ کنی و تا روز آخر به تلاشت ادامه بدی به نتیجه می رسی...هر چی می ری جلوتر استرس و ترس بیشتر می شه  به جایی می رسی که فکر می کنی خوندن دیگه فایده ای نداره اگه توقف کنی و ناامید بشی که کارت تمومه ولی اگه نترسی و تا روز آخر ادامه بدی به اندازه ی زحمتت نتیجه می گیری...

می دونم مشکل داری رسیدن به موفقیت بدون وجود مشکل ارزشی نداره...چند ماه دیگه که نتیجه ی کنکور اعلام بشه دوست و فامیل ازت می پرسن رتبه ات چند شد نمی پرسن رتبه ات چند شد و مشکل داشتی یا نه؟؟؟

هیچ بهونه ای قابل قبول نیست...

فرصت باقی مونده فرصت خوبیه قرار نیست که همه ی درسا رو تموم کنی..من خودم فقط زیست شیمی معارف و ادبیات رو کامل خوندم..بقیه درسا رو هدفمند خوندم...

منبع : http://noestemna.mihanblog.com




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/12/21
زمان : 12:41 صبح
قدم دوم برای ترک-ادامه پست قبل
نظرات ()

از همه ی شما دوستای گلم به خاطر همدردیتون ممنونم نظرات رو خوندم یکی از بچه ها گفته بود به خاطر مشکلات شخصی رسیدگی به وبلاگ رو رها نکن...راست می گه،همه ی شما مثه برادر و خواهرای من می مونید خوندن نظرات و حرف زدن باهاتون خستگی رو ازم می گیره و باعث می شه کم تر به مشکلاتم فکر کنم

روزهای خیلی سختی رو دارم می گذرونم

به خدا توکل می کنم و سعی می کنم با  مشکلم کنار بیام

از دوست خوبم رضا هم به خاطر نظرش ممنونم در هر شرایطی سعی می کنم وبلاگ رضا رو که متعلق به همه ی شماست روپا نگه دارم

بپردازیم به ادامه ی مسیرهای ترک...

 

گفتیم دومین قدم برای ترک همیشگی دوری از همه ی عوامل تحریک کننده ست و توو پست قبلی چندتاشونو مورد بررسی قرار دادیم...

 

نگاه کردن به جنس مخالف و کنترل نکردن نگاه یکی دیگه از عوامل تحریک کننده ست که ممکنه به خودارضایی منجر بشه...

 

توو قسمت نظرات بچه ها گاهی برام می نویسن که نگاه کردن به یه دختر بدحجاب با پوشش نامناسب باعث شده خودارضایی کنن...زندگی توو شهرای بزرگ که بدحجابی توش زیاده سخته ...بدحجابی و بی بندوباری داره به یه فرهنگ تبدیل می شه...من تعجب می کنم وقتی می بینم زنایی که سنی ازشون گذشته هم حجاب رو رعایت نمی کنن مو میزارن بیرون و مثه یه دختر 18 ساله تیپ می زنن...یکی نیست به اینا بگه ننه جان شما باید دیگه به فکر اون دنیات باشی ... بارها با خودم فکر کردم این دخترها و زنهایی که به هیچ اصولی برای پوشش پایبند نیستن برادر پدر یا شوهر ندارن؟؟؟غیرت و ناموس پرستی کجا رفته؟؟؟قبلا وقتی یکی به یه دخترچپ نگاه می کرد خون و خونریزی اتفاق می افتاد الان پسرایی هستن که می دونن خواهرشون دوست پسر داره و ککشونم نمی گزه...مادرهایی هستن که دخترشون به داشتن دوست پسر تشویق می کنن...چند وقت پیش توو تاکسی بودم به یه جایی رسیدیم همه مردم جمع شده بودن دو نفر با هم دعواکرده بودن صورت یکیشون خونی بودن پرسیدیم سر چی بوده گفتن دوتاشون سر یه دختر با هم دعوا کردن این گفته باید با من بیاد اون گفته نه دوست دختر منه...بی غیرتی و پست فطرتی تا این حد؟؟؟

مردم جامعه ی ما چه مرگشون شده؟؟به کجا داریم می ریم؟؟؟

 

دختر خانمی که هفت قلم آرایش می کنی،لباس تنگ می پوشی و مو میزاری بیرون...باید بدونی در گناه کسایی که با دیدن تو تحریک می شن شریکی...هیچ کی به تو به عنوان یه انسان نگاه نمی کنه همه تو رو یه وسیله می بینن وسیله ای برای خوش گذرونی

 

  

توو این شرایط برای ماها که قصد داریم با کنار گذاشتن خودارضایی به مشکلات زندگیمون پایان بدیم کنترل نگاه خیلی کمک کننده ست...وقتی می تونی نگاه کنی ولی چشاتو درویش می کنی یه جورایی احساس قدرت بهت دست میده و فکرت آرومه

 

 

 

باید از هر شرایطی که تو رو به یاد خودارضایی می ندازه دوری کنی

 

عوامل دیگه ای هم هست که برای هر کسی ممکنه خاص باشه....حذف تمامی عوامل تحریک کننده دومین قدم اصلی برای ترک همیشگی و آغاز یه زندگی جدیده

همین الان یه قلم و کاغذ بردار و عواملی که باعث می شن خودارضایی کنی(اینترنت،دیدن فیلم ،چت کردن و ...) رو بنویس..و برای محدود کردن و حذفشون برنامه ریزی کن

 

ترک خودارضایی هزینه ای داره که هر کدوم از ما باید بپردازیم...باید روی علایق و سلیقه ها پا گذاشت و خلاف میل باطنی عمل کرد

توو پستای بعدی راجع به سومین قدم ترک یعنی مهار فکر و خیال و برنامه ریزی 24 ساعته حرف می زنیم...راهکاری اگه بهش عمل بشه هم میشه به خودارضایی برای همیشه خاتمه داد و هم توو زمینه های دیگه به موفقیت رسید

چند این شب و خاموشی؟؟ وقت است که برخیزی

وآن آتش پنهان را با صبح درآمیزی

منبع : http://noestemna.mihanblog.com



نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/12/21
زمان : 12:40 صبح
قدم دوم برای ترک
نظرات ()

بعد از توکل به خدا و عزم و اراده ی راسخ برای ترک باید مبارزه رو شروع کنی...اگه واقعا می خوای از این جهنم نجات پیدا کنی و همه ی تلخی ها و شکست ها رو جبران کنی باید روی علایقت پا بذاری و برای ترک از دل و جون مایه بذاری...به عبارتی نباید هم خدا رو بخوای و هم خرما رو...نمی شه از اینترنت پرسرعت استفاده کنی فیلم زبان اصلی ببینی دوست تلفنی داشته باشی توو خیابون روی دخترای بدحجاب زوم کنی و در عین حال ترک هم بکنی....

دومین قدم برای ترک

 

حذف تمامی عوامل تحریک کننده ست....

باید طوری شرایط زندگیتو تغییر بدی که نتونی تحریک بشی...باید تمامی عوامل تحریک کننده رو حذف کنی...

 عوامل تحریک کننده زیادن مهم ترین اونها:

 

اینترنت:شاید بشه گفت مهم ترین دلیل خودارضایی  استفاده نادرست و چرخ زدن بی هدف در محیط اینترنته...دانلود فیلتر شکن و به دنبال اون فیلم غیراخلاقی به سادگی آب خوردنه...تبلیغات ساده سایت های مختلف هم می تونن تحریک کننده باشن دیدن یه عکس یا حتی خوندن یه مطلب می تونه جرقه ی یه فکر ناجور توو ذهنت باشه...این همه شب و روز توو اینترنت چرخ زدی از رویدادهای مختلف ورزشی و سیاسی و اجتماعی باخبر بودی داستان خوندی به کجا رسیدی نیاز ضروری ما به اینترنت کم تر از اون چیزیه که فکر می کنیم من خودم جز برای گرفتن مقاله، رزرو غذای دانشگاه ،کارهای مربوط به انتخاب واحد حذف و اضافه و سر زدن به این وبلاگ نیاز دیگه ای به اینترنت ندارم...و اگه بیشتر از این مقدار از اینترنت استفاده کنم اشتباه کردم...کلا برای سرگرمی و گذروندن وقت نباید از اینترنت استفاده کرد...این یکی ازقانون های من برای ترک همیشگی هست...

 خیلیا با گوشی میان نت...و اینترنت به عنوان یه ابزار خطرناک همیشه در دسترسشونه...اگه با گوشی به اینترنت وصل می شی سعی کن با یه گوشی ساده عوضش کنی اگه نمی شه و بهش نیاز داری اینترنتشو غیرفعال کن چه می دونم یه بلایی به سرش بیار که دیگه به اینترنت وصل نشه....

 

فیلم های تحریک کننده:دیدن فیلم های غیر اخلاقی و صحنه  دار، سریال ها و تبلیغات ماهواره و در بعضی از موارد حتی فیلم های سینمایی خودمون منجر به خودارضایی می شه مگه می شه آدم فیلم غیر اخلاقی ببینه و خودارضایی نکنه...همیشه قبل از اینکه این فیلمارو نگاه کنی به خودت می گی نگاه می کنم ولی خودارضایی نمی کنم نگه می کنی و فکرش مثه خوره می افته توو وجودت اونقدر با خودت کلنجار می ری که بالاخره تسلیم می شی و خودارضایی می کنی همین که ارضا بشی دنیا رو سرت آوار می شه از خودت حالت به هم می خوره به خودت بد و بیرا می گی انگیزه و امیدتو از دست می دی دوس داری یه جا تنها باشی و به حال خودت زار بزنی...

 یادت باشه:

  دیدن فیلم غیراخلاقی و تحریک کننده=خودارضایی=از دست دادن انرژی، انگیزه و اعتماد به نفس=پسرفت توو همه ی جنبه های زندگی...

پس:همین الان هر چی فایل تحریک کننده(فیلم عکس و ..)رو سیستمت داری حذف کن...

 

دوست پسر و دوست دختر(هیچ اصطلاح معادلی براشون به ذهنم نرسید):الان خیلیا رابطه با جنس مخالف رو کلاس و فرهنگ می دونن که بخش زیادیش به خاطر ماهواره ست...هدف از این رابطه ها اکثرا خوش گذرونی هست حالا بعضی ها تا اینو حرفو می شنون سریع موضع می گیرن که ما عشقمون پاکه و شما معنای عشق رو نفهمیدی...در جواب این عزیزان باید گفت عشق و دلبستگی واقعی بعد از ازدواجه که به وجود میاد دلبسته ی رنگ و لعاب شدن که عشق نیست...زیبایی یه چیز نسبیه کسی که فقط به خاطر زیبایی ظاهری دلبسته ی یه نفر می شه فردا روزی اگه یه دختر زیباترو ببینه عشق قبلی رو فراموش می کنه...این جور رابطه ها به ندرت به ازدواج و زندگی مشترک ختم می شه و عاقبتش هم معلومه...اگه واقعا از یه دختر خوشت میاد و می دونی به درد زندگی آینده ات می خوره مثه مرد با خانواده ش مطرح کن و برای ازدواج پا پیش بذار اگه با مخالفت مواجه شدی می تونی خودتو بهشون ثابت کنی و با تلاش و توکل به خدا موانع رو از سر راه برداری...دیگه چت و فرستادن شارژ و قرار گذاشتن و ولنتاین و ... معنی نداره.

کسی که رو ناموس خودش غیرت و تعصب داره جز برای ازدواج سمت دختر مردم نمیره...

برادر/خواهر من رابطه با جنس مخالف برای کسی که مبتلا به خودارضاییه مثه سمه...خیلی اوقات حرفای عاطفی به حرفای جنسی تبدیل می شن...یه دختر خانمی نظر گذاشته بود که دوست پسرم پشت گوشی مجبورم کرده حرف جنسی بزنیم و بعدش خودارضایی کردم...

گذشته از این حرفا نمی شه آدم قبل از ازدواج با جنس مخالف رابطه داشته باشه هر کاری بکنه و انتظار داشته باشه یه همسر پاک و وفادار نصیبش بشه...خدا خودش در قرآن می گه: زنان پاک برای مردان پاک و زنان ناپاک برای مردان ناپاک...

 

چند وقت پیش یه دختر به شماره ی من زنگ زد و منم جواب دادم و گفت ببخشید اشتباه گرفتم...بعدش چند بار دیگه زنگ زد و هر دفعه تا می گفتم الو گوشی رو قطع می کرد،انتظار داشت بهش زنگ بزنم. من هم دو بیت شعر واسش اس ام اس کردم:

              تو را بهتر که جوید نام جویی           که ما را نیست در دل آرزویی

               مرا افتادگی آزادگی داد                   نیفتاد آنکه مانند من افتاد

همین که اس ام اس رو فرستادم شروع کرد به زنگ زدن(مشخص بود بدجوری بهش برخورده)..منم سریع گوشی رو خاموش کردم...

پس اگه می خوای برا همیشه ترک کنی باید دور رابطه با جنس مخالف رو خط بکشی...

 

ادامه در پست بعدی


منبع : http://noestemna.mihanblog.com




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/12/21
زمان : 12:39 صبح
قدم اول برای ترک
نظرات ()

راهکار اول ترک تقویت معنویات و خوندن نماز هست....خوندن نماز باعث می شه که آدم همیشه به یاد خدا باشه و حضور خدا رو  در کنار خودش حس کنه... حرف زدن با خدا به آدم آرامش می ده و صبر و تحمل آدمو در برخورد با مشکلات زیاد می کنه...نماز به آدم یه حالت معنوی می ده و از انجام خیلی از گناهان هم جلوگیری می کنه...طی تحقیقی که چند سال پیش

رو مجرمین جامعه ی خودمون انجام شد مشخص شد که تقریبا هیچ یک از افراد آدمکش و جنایتکار در طول عمرشون نمازخون نبودن...نیازی به تحقیق نیست من از شما می پرسم کدومیک از افراد اوباش و الواتی که شما دیدین نماز می خونن؟؟؟..چند درصد از کسایی که واسه نوامیس مردم مزاحمت ایجاد می کنن توو عمرشون سر به مهر گذاشتن؟؟؟

در یکی از آیات قرآن کریم اومده که در قیامت از دوزخیان پرسیدند چرا از اصحاب جهنم شدید؟؟ گفتند: ما از نمازگزاران نبودیم...

مشکلی که ما الان توو جامعه مون داریم اینه که خیلی ها به خاطر نمازخون ها بی نماز شدن...هستن آدمای ریاکار و دورویی که نماز می خونن و توو صف اول نماز جماعت هم وامیسن...هستن آدمای نماز خونی که افراطی و کم عقلن و خدا رو فقط متعلق به خودشون می دونن و رفتارهاشون باعث شده که مردم از دین فاصله بگیرن...

همه ی اینا درسته ولی ما هر کی که باشیم با هر فکر و گرایشی بالاخره مسلمونیم و به وجود خدای رحمان اعتقاد داریم و لازمه ی بندگی خدا عبادته و برترین عبادات هم نمازه...خیلی ها وقتی بهشون می گی چرا نماز نمی خونی؟؟چرا حجابتو رعایت نمی کنی؟؟می گن ما درونمون پاکه ظاهر مهم نیست،دل آدم با خدا باشه کافیه...

در حالی که خدا توو قرآن همیشه در کنار ایمان از عمل صالح حرف زده..ایمان خالی اگه به مرحله ی عمل نرسه به درد نمی خوره...خدا می گه اگه به من اعتقاد داری نماز بخون و ظواهر و جزییات رو رعایت کن... بزک کرده نیا توو خیابون، نگاهتو کنترل کن،خودارضایی نکن...

خیلی از کسایی که امام حسین(ع) رو یاری نکردن به حقانیت و امامت امام حسین ایمان کامل داشتن ولی ایمانشون در حدی نبود که ظهر عاشورا در کنار امام باشن...به عبارتی ایمانشون به مرحله ی عمل نرسید و ارزش نداشت...تا حالا به این فکر کردی که چند درصد از عمرتو به یاد خدا و آخرتت بودی...چند درصد از کارهایی که انجام می دی برای خداست...گاهی اوقات که پشت اینترنتی گذر زمان رو حس نمی کنی به خودت میای می بینی چند ساعت گذشته و تو نفهمیدی ولی جالبه 10 دیقه حرف زدن با خدا برات سخته...همین که یه مشکل بزرگ برات پیش بیاد فوری دست به دامن خدا می شی و مرتب نماز می خونی ولی همین که مشکلت حل شد فراموش می کنی خدایی هم داری و دیگه در خونه خدا آفتابی نمی شی... چند سال پیش بچه ی همسایمون سر درد عجیب و ناتوان کننده ای گرفته بود که هیچ  شباهتی به میگرن و سردرد های دیگه نداشت خود پزشکا هم هنگ کرده بودن که باید چیکار کنن یکی از دارو درمانی حرف می زد و یکی از عمل جراحی مغز و چند تای دیگه هم می گفتن هیستریکه(بچه مشکل روانی داره و خودشو زده به بیماری)...خلاصه مشکل این بچه اصلا قابل حل نبود بابای بچه هم از همه جا ناامید شده بود و هفته ای نبود که این بچه رو به یه مکان زیارتی نبره از مشهد مقدس و قم گرفته تا همه ی امامزاده های استان...همسایه ما هر روز توو خونه اش مراسم دعا و روضه می گرفت..نذر و نیاز می کرد و نمازشم هرگز ترک نمی شد...روزانه قرآن می خوند و من فکر می کنم اگه بیماری بچه ادامه پیدا می کرد این بابا بعد یه مدت طیر الارض می کرد!!!... بالاخره خدا حاجت این آقا رو داد و سردرد بچه خوب شد...ولی بعد از یه مدت اون آقا دیگه نماز نخوند چون خرش از پل گذشته بود...

به جزخوندن نماز حضور در مراسمات مذهبی مثل دعای کمیل عزاداری ائمه ی معصومین و ...خیلی کمک کننده ست...تقویت ارتباط با خدا تا حدود زیادی عزم و اراده ی مارو برای شکست خودارضایی محکم می کنه...

قدم اول برای ترک خوندن نمازه...پس از همین امروز مرتب و منظم نمازهاتو می خونی اونم با حضور قلب...

منبع : http://noestemna.mihanblog.com




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/12/21
زمان : 12:39 صبح
با خودارضایی ، راه خیر و برکت در زندگی ات بسته میشه !!!
نظرات ()

تو تعیین میکنی زندگی ات زیبا بشه یا تلخ ، البته همه چیز دست خداست ، اما خدا هیچ وقت نمیخاد تو ، دلگیر و ناراحت و افسرده باشی !

وقتی تو ، مدام گناه میکنی ، خدا چی کار کنه ! وقتی تو با گناه ، روح خودتو سیاه کردی ، خدا چی کار کنه !!!

این سوال مهم رو از خودت بپرس : چقدر من مقصرم ؟؟؟

در روزهای ترک ، شاد هستی و با روحیه ، چون خودت خواستی ، خودت گناه نکردی و خدا برکتش رو بهت داده 

راه رسیدن به خیر و برکت خدا اینه که ...

تو وظایفت رو درست انجام بدی ، اگه تو گناه کنی ، خیر و برکت و آرامشی در کار نیست ، راه خیر و برکت رو نبند 

آدمی که گناه میکنه ، خدا رو دوست نداره ! دروغ میگه که خدا رو دوست داره ! دوست داشتن به عمله ...

در زیر لب زمزمه کن : من گناه نمی کنم ، زیرا خدا رو دوست دارم ...

با ترک خودارضایی ، با ترک گناه ، زندگی ات خود به خود در ریل و مسیر درست قرار می گیره ، باور کن خود به خود قرار می گیره ...

{ منتظر نظرات شما هستم }

منبع : http://noestemna.mihanblog.com




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/11/29
زمان : 10:21 عصر
امید روزهای تنهایی و سختی ...
نظرات ()

یکی هست که خیلی در حقش نامردی کردی ، اما هیچ وقت رویش رو از تو بر نگردونده !

یکی هست که از همه غم های دلت خبر داره ، غم ها و رازهایی که با مادرت هم نمیتونی در میون بگذاری ، اما با اون میشه !

یکی هست که هیچ وقت از دوستی باهاش پشیمون نشدی ، هیچ وقت !

یکی هست که خیلی در حقت خوبی کرده ، اما تو با گناهت ازش تشکر کردی !

روزهایی میرسه که می فهمی خیلی تنهایی ، تنهای تنها ، اما ... 

یکی هست که در اون تنهایی و بی کسی ، حرفاتو گوش میده ...

تا کی به این خوب ، بد کنیم ؟؟!

فرستنده : بنده روسیاه و همیشه شرمنده

گیرنده : خدای مهربانتر از مادر ، تنها امید روزهای تنهایی و سختی ...

{ منتظر نظرات شما هستم }




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/11/29
زمان : 10:20 عصر
تلاشی فارغ از نتیجه
نظرات ()

چیزی که توو این پست می خوام در موردش حرف بزنم تلاش و مبارزه برای پیروزی هست تلاشی فارغ از نتیجه...

تقریبا ما همه ی کارهامونو برای رسیدن به یه هدف انجام می دیم و موفقیت و شکست رو در رسیدن یا نرسیدن به اون هدف می دونیم...غافل از اینکه 

گاهی اوقات تلاش برای رسیدن به هدف هم ارزش پیدا می کنه حتی اگه به اون هدف نرسی....بین کسی که طبق معمول داره به خودارضایی ادامه می ده و کسی که داره خودشو به آب و آتیش می زنه که ترک کنه فرق زیادی هست...

حس کمال گرایی رو باید کنار گذاشت...وقتی یه مدت محدود مثلا یه هفته یا مثلا یه ماه پاکی و سمت این عمل نمی ری حتی اگه توبتو هم بشکنی نباید به چشم یه شکست بهش نگاه کنی...تو یه هفته یا یه ماه پاک موندی و این یعنی پیشرفت کردی و به بدن خودت فشار کم تری آوردی...

یه مشکل خیلی بزرگ اینه که وقتی توبتو می شکنی قید همه چیو می زنی و همون روزی که توبتو شکستی چندین بار خودارضایی می کنی......من ضرب المثل مسخره ی"آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب" رو اصلا قبول ندارم...باید همیشه بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنی...حتی اگه به جای ترک کم تر خ.ا کنی یا مثلا این عمل رو با فواصل زمانی بیشتری (مثلا یه هفته به جای دو سه روز انجام بدی) باز پیشرفت کردی و باید به ادامه ی راه خوشبین و امیدوار باشی...

فراموش نکن کاری که داری انجام میدی جهاد اکبره مبارزه با نفسه...خودتو دست کم نگیر تو داری در مسیر خدا حرکت می کنی...

خدا وقتی می بینه برای کنار گذاشتن این گناه و جبران گناهانت داری مبارزه می کنی و عذاب می کشی یه جور دیگه نگات می کنه و هواتو داره...وقتی برای رسیدن به یه هدف با همه ی وجود تلاش کنی و به خدا توکل داشته باشی حتی اگه توانایی و قدرت لازم برای پیروزی رو نداشته باشی اون بالا سری برات پارتی بازی می کنه....این یه قانون تغییر ناپذیره...

مهم نیست که تا الان کی بودی و چیکار کردی...مهم نیست که چقدر از زندگیت عقب افتادی...مهم اینه که الان می خوای یه آدم دیگه ای بشی...مهم اینه که می خوای همه ی ناکامی ها و شکست های گذشته رو جبران کنی...ترک و دوری از خودارضایی اراده و قدرت عجیبی به آدم میده اینو خودم تجربه کردم اراده ای به مراتب قوی تر و محکم تر از آدمای عادی...

نگو نمی شه نگو نمی تونم...اینا همش حرف شیطانه...خدا فرشته هاشو وادار کرد که به تو سجده کنن تو یه انسانی...تو اراده داری...تو می تونی بین غریزه و عقلت دومی رو انتخاب کنی...گوهر انسانی وجودت ارزشمند تر از این حرفاست...

به خودت بیا



                                                      بی صبرانه منتظر دیدن نظرت هستم

منبع : http://noestemna.mihanblog.com





نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/11/29
زمان : 10:19 عصر
دستانت هدیه خداست به تو ...
نظرات ()

میدونی زیر پوست دستانت چه خبره ؟ تا حالا عکسی از مویرگ ها و گوشت و استخوان ها و عضلات کف دست و انگشتانت رو دیدی ؟؟!

برای اینکه از خواب غفلت بیرون بیای ، حتما ادامه مطلب رو ببین و بخون :

این عکس رو همیشه به یاد داشته باش وهمین الآن به دستهایت نگاه کن ...

آره ! این همون دستی هست که به زیبایی و ظرافت توسط خدا ساخته شده و تو متاسفانه در راه نافرمانی خدا ازش کمک می گیری ( گناه کبیره )  !

این دست هدیه خداوند است به تو ، بهترین راه تشکر از خدا ، ترک گناه هست از جمله ترک خودارضایی ...

و حالا دو آیه از قرآن ، همان قرآنی که در یک گوشه ای از خانه ات ، غریبانه به گوشه ای چشم دوخته است :

آیا آدمی فکر می کند که ما هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد ؟ چرا ! ما حتی می توانیم سر انگشتان او را نیز دوباره منظم درست کنیم ! ( سوره قیامت آیه 3 و 4 )

در درون وجود شما ، آیات و نشانه های خداست ، آیا نمی بینید ؟ (سوره ذاریات آیه 21)

آیا دوست داری کاری کنی که باعث خوشحالی خدا بشه ؟؟؟

 پیغمبر اکرم (ص) فرمود : نماز در اول وقت ، باعث خشنودی خداوند می شود .

{ منتظر نظرات شما هستم } 

منبع : http://noestemna.mihanblog.com




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/11/29
زمان : 10:19 عصر




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ