قابل ذکر است رشید پور پس از مدتی که ممنوع التصویر بود، با برنامه «عینک آفتابی» شبکه نسیم به صدا و سیمای جمهوری اسلامی برگشت.
این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .
درباره ی وب سایت این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده و تابع مقررات و قوانین ایران می باشد .
دوستان آخرین مطالب |
نظرات ()
به گزارش قاصدنیوز، رضا رشید پور 16 ماه پیش در صفحه اینستاگرام شخصی خود عکس سگی را منتشر کرد و در ذیل آن نوشت: « هاپوی خوشگل و باهوش من Max»
قابل ذکر است رشید پور پس از مدتی که ممنوع التصویر بود، با برنامه «عینک آفتابی» شبکه نسیم به صدا و سیمای جمهوری اسلامی برگشت.
نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/6/25
زمان : 5:45 صبح
نظرات ()
«هارنام کائور»، 23 ساله پس از تحمل انتقادهای فراوان به دلیل ظاهر خود بالاخره در یک نمایشگاه جدید عکس با عنوان «صاحب بهترین موی صورت جهان» حضور پیدا کرد. هارنام که تنها زن حاضر در نمایشگاه است از سن 16 سالگی و زمانی که متوجه شد به سندرم پلیکیستیک تخمدان مبتلاست، موهای صورت خود را کوتاه نکرد.
این زن که یکی از 60 فرد انتخاب شده برای شرکت در این نمایشگاه است، گفت: احساس خوبی است که تنها زنی با این ظاهر خاص در میان تمام مردان شرکتکننده باشید. اکنون احساس قوی بودن دارم. هارنام پس از آنکه در آیین سیکای هند غسل تعمید گرفت از کوتاه کردن موی صورت خود منع شد و تصمیم گرفت خود را با این شرایط بپذیرد.
این زن همچنین گفت: زمانی که تصمیم به بلند کردن موی صورت خود داشتم دلیلم تنها آیین مرسوم در مذهبمان بود اما با گذشت زمان دلایل شخصی جایگزین آن شد.
«هارنام کائور»
به گزارش ایسنا به نقل از روزنامه دیلیمیل، هارنام افزود: اکنون احساس یک زن با اعتمادبهنفس و شجاع را دارم که از پا گذاشتن روی هنجارهای جامعه هراسی ندارم.
نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/5/29
زمان : 4:32 عصر
نظرات ()
سکوت معنادار روحانی در مورد فروش نفت و عدم دریافت وجه آن از خریدار اماراتی/عدد 2.6 میلیارددلاری دوره احمدینژاد از عدد مفسده مالی 4.1 میلیارد دلاری دوره روحانی بزرگتر است؟
محمدکاظم انبارلویی: اثبات لزوم افزایش قیمت خودرو و دفاع از آن توسط وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت و شورای رقابت با اکثریت هشت نفره اعضای متشکله از سوی دولت و انکار این لزوم افزایش تا سرحد تکدر خاطر رئیسجمهور که توسط سخنگوی دولت به اطلاع عموم رسید، نتیجه قابل تاملی داشت و آن اینکه وزیر صنعت، معدن و تجارت در باب توجیه این تناقض اعلام داشت به رئیسجمهور اطلاعات نادرست داده شده است. این نتیجهگیری از آن جهت مایه نگرانی است که به دنبال پاسخ به این پرسش باشیم که چه تضمینی وجود دارد که در سایر موارد مهم مرتبط با حقوق مردم هم به شخص دوم مملکت اطلاعات نادرست از سوی کارگزارانش داده نشود؟ و اثر وضعی تصمیمات یا اظهارات مبتنی بر این اطلاعات نادرست چگونه اعتبار دوم شخص مملکت را فرو خواهد کاست؟ این نگرانیها وقتی تشدید میشود که فرازهایی از سخنان اخیر رئیسجمهور در جلسه شورای اداری استان چهارمحالوبختیاری به محک معیارهای درست و نادرست عیارسنجی شود. مراتب این عیارسنجی برای تشخیص اطلاعات درست از نادرست به شرح زیر است: 1- رئیسجمهور فرمودهاند: ما مخالف هرگونه فساد، باندبازی و حزببازی و معتقد به شایسته سالاری هستیم که سخنی متین است اما وزانت آن منوط به عمل است. بدین نحو که هیچ کس اعتقادی به غیرشایستهسالاری ندارد. اعتقادداشتن یک مقوله است و عمل به آنچه که معتقدیم مقولهای دیگر است. آیا به رئیسجمهور اطلاع ندادهاند یا رئیسجمهور نمیداند که بزرگترین فساد و مفسده در جریان فتنه 88 واقع شد که میرفت عمود خیمه نظام که همانا ولایت باشد و اساس جمهوریت و اسلامیت ما را سرنگون کند؟ آیا شایستهسالاری که رئیسجمهور به آن معتقد است از باب بهکارگیری فتنه گران در حوزه وزارت علوم و 80 واحد تابعه دانشگاهی آن همچنین در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از قوه به فعل درآمده است یا در مورد عدم استخدام آنان به وی گزارش نادرست دادهاند؟
2- رئیسجمهور فرمودند: مگر میشود در استانی که قطب گردشگری است دانشگاه آن در زمینه دیگری تحقیق کند؟!! جمله معترضه در آن سخن این است که چه کسانی به رئیسجمهور اطلاعات غلط دادهاند که بله عدهای میخواهند در این دانشگاه در فلان زمینه تحقیق کنند و رئیسجمهور را قانع کردهاند که نه نمیشود! اصولا مگر تحقیق و پژوهش زوری و دستوری و تحمیلی هم میشود که رئیسجمهور میگوید نه نمیشود.
3- رئیسجمهور فرمودهاند: دولت گذشته میگفت ما تحریم را دور میزنیم. و ایشان این گفتمان دولت سابق را به سخرهگرفته است. آیا دور زدن تحریمها قباحت دارد یا حسن است؟ آیا دولت فعلی قصد دور زن تحریمها را ندارد و در صدد تسلیم شدن در برابر تحریم است؟
4- رئیسجمهور میگوید در اثر دور زدن تحریمها نفت ما را خوردند و ملت را دور زدند آیا رئیسجمهور از میزان ارزی یا ریالی نفتی که مدعی است خورده شده و چگونگی این خورده شدن مطلع است؟ یا به ادعای وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت در این مورد هم به وی اطلاعات نادرست دادهاند در این صورت اطلاعات درست کدام است؟
5- رئیسجمهور اگر مایل نیست و یا نمیگذارند در مورد مفسده کرسنت یا استات اویل که برخی از حامیان پروپاقرصش و برخی از اعضای دولتش که در بروز و وقوع آن مسئولیت حقوقی دارند، اطلاعات درستی داشته باشد، لااقل در مورد پرونده بابک زنجانی اطلاعات درست را از مراجع صلاحیتدار مطالبه کند.
6- اطلاعات درست آن است که مانده خلاصه حساب فیمابین شرکت HK و شرکت ISO با گردش مالی جمعا 4.2 میلیارد دلار که در اثر دور زدن تحریمها در بانک FIIB قبل از لو رفتن هویت معاملهگران جریان داشت که لو رفتن آن به هر دلیل از جمله فرستادن سیگنالهایی از سوی ارباب حلقهها و فتنه به خارجیها به منظور تشدید تحریمها در جریان و گردش طبیعی بود بعد از افشا و مسدود شدن حساب تنها مبلغ 2.6 میلیارد دلار از مانده آن بازماند و تسویه نشد.
7- در مرحله دادرسی با توجه به وثایق موجود به این پرونده رسیدگی شد، وثایق ضبط شد و طرف هم زندانی شد. آیا رئیسجمهور محترم از رای مرجع صلاحیتدار و مبلغ محکومیت طرف حساب را که میفرماید خوردند و بردند آگاه است؟ آیا رئیسجمهور میداند و اطلاعات درستی از میزان محکومیت 89 هزار میلیارد تومانی پرونده موسوم به بابک زنجانی صادره از مرجع صلاحیتدار که به تقویم زیر است به وی دادهاند؟
8- آنگونه که اطلاع رسانی شده محکومیت پرونده بابک زنجانی فعلا در مرحله اجرای احکام است و محکوم در زندان. اما آیا دولت اجازه میفرماید تقویم ریالی و ارزی پرونده موسوم به کرسنت واستات اویل و بهینه سازی مصرف سوخت – که در آن برخی از ارباب حلقههای فتنه به عنوان خوانده ردیف اول و دوم مطرح هستند- هم به جریان افتد رسیدگی شود؟ و در این میان کمکی به تسریع این محاکمه نماید؟
9- دو اصل از اصول قانون اساسی بر علنی بودن محاکمات استوار است. آیا رئیسجمهور به عنوان مسئول حسن اجرای قانون اساسی در مورد محاکمه علنی آقای م-هـ که عالم و آدم از هویتش آگاهند اما به دلایل نامعلوم شاید هم معلوم، از جمله فشاری که دادستان کل از آن یاد کرده و به صورت غیرعلنی در حال برگزاری است ، این فشار را کم نماید؟
10- در ایام فتنه 88 قواعد ریاضی و حسابان به هم ریخت و ارباب حلقههای فتنه عدد 13 میلیون رای را بزرگتر از عدد 25 میلیون رای اعلام کردند. به نظر میرسد که این قاعده بیقواره ریاضی در سال 93 در حال باز تولید است. بدین نحو که مگر میشود در مورد پرونده 2.6 میلیارد دلاری بابک زنجانی که شرح رسیدگی و برخورد قانونی آن با عدد و رقم مشخص شد پروپاگاندا شود تا آنجاییکه دور زدن تحریمها در جلسه رسمی شورای اداری چهارمحال و بختیاری توسط رئیسجمهور به سخره گرفته شود. اما در مورد پرونده مشابه آن (فروش نفت و عدم دریافت وجه آن از خریدار اماراتی) به مبلغ 4.1 میلیارد دلار ساکت بود و هیچ نگفت؟
11- آیا عدد مالی 2.6 میلیارددلاری دوره دولت احمدینژاد- از عدد مفسده مالی 4.1 میلیارد دلاری دوره دولت روحانی بزرگتر است؟ که یکی اصلا رسیدگی نشود و مسکوت ماند و دیگری علیرغم رسیدگی و محکومیت در بوق و کرنا دمیده میشود در حالی که هر دو از یک جنس حقوقی مالی و محاسباتی هستند.
12- رویداد مالی 4.1 میلیارد دلاری دولت یازدهم در مقایسه با رویداد مالی 2.6 میلیارد دلاری دولت دهم هم به لحاظ مبلغ و هم به لحاظ چگونگی عدم وصول مهمتر است اما چرا اولی مسکوت و دومی اینگونه بزرگنمایی میشود؟
13- در رویداد مالی 2.6 میلیارد دلاری اقدام به تسویه بدهی از طریق ضبط وثایق به هر مقدار که شناسایی شده در حال انجام توسط اجرای احکام است. اما رویداد مالی 4.1 میلیارد دلاری چطور؟ آیا رئیسجمهور میداند بدهی شرکت اماراتی به نیکو از طریق پابهپایی وجوه صندوق توسعه ملی با وجوه بانک مرکزی تسویه بخوانید مساویسازی شده یا نمیداند؟ دانستن و ندانستن صحت و سقم این مهم محتاج طرح و بررسی موضوع در مرجع صلاحیتدار است. دولت سابق که رفت، آیا دولت لاحق با رجوع به چنین مرجعی رای مرجع صلاحیتدار را در این خصوص طلب میکند و آثار وضعی آن را برمیتابد؟
14- توجه و تأمل در بزرگنمایی مفسده 2.6میلیارد دلاری بابک زنجانی و کوچک نمایی و حتی محو و نادیده گرفتن مفسده 4.1 میلیارد دلاری که هر دو از یک جنس یعنی یک رویداد مالی در حوزه نفت محسوب میشوند موید این ادعاست. ماجرای سوء جریان مالی موسوم به رانت 650 میلیون یورویی بماند که آن خود حدیثی جدا از دو مقوله فوق است.
منبع: روزنامه رسالت
نویسنده : لبیک
تاریخ : پنج شنبه 93/5/23
زمان : 2:17 صبح
نظرات ()
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، حسین شریعتمداری در ستون «یادداشت روز» شماره امروز کیهان با انتشار مطالبی تحت عنوان «حق با شماست ولی اشتباه می کنید!» سخنان اخیر رئیسجمهور علیه منتقدانش را ،اهانتآمیز توصیف کرده و آورده است:
«اینکه با فرافکنی مشکلات را به دیگران نسبت دهیم و به دیگران لجنپراکنی کنیم که کاری ندارد. ادبیات رئیس جمهور باید همراه با اخلاق و ادب باشد و نباید بیدلیل به دیگران تهمت بزنیم... وقتی افرادی که مسئولیتهای سنگین دارند اخلاق را زیر پا میگذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین میرود... ما باید آستانه تحمل خود را افزایش داده و از نقد و انتقاد نهراسیم و...» اگر تصور میکنید این پند و اندرزهای عاقلانه و دلسوزانه را شماری از افراد خیرخواه و نیکاندیش از باب نصیحت خطاب به رئیس جمهور محترم ادا کرده و ایشان را به خاطر اظهارات توهینآمیز نسبت به منتقدان دولت ملامت کردهاند، باید گفت؛ حق با شماست! ولی اشتباه میکنید! حق با شماست چرا که اظهارات آقای دکتر روحانی علیه منتقدان، در خور ملامت است و اما، از سوی دیگر، تصور شما اشتباه نیز هست! زیرا جملات یاد شده فقط بخشی از انبوه اظهارنظرهای قبلی جناب آقای روحانی است که بارها و بارها در «مذّمت فرافکنی»، «نسبت دادن مشکلات به دیگران» و به قول ایشان «لجنپراکنی علیه منتقدان»، «تهمت بیدلیل به این و آن»، «ضرورت افزایش آستانه تحمل مسئولان»، «نیاز دستاندرکاران نظام به اخلاق مداری» و... ایراد کردهاند! (18اردیبهشت و 15 خرداد 92 و...). درباره اظهارات موهن و به دور از انتظار رئیس جمهور محترم که در جمع سفیران و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران مطرح کردهاند، گفتنیهایی هست که از آن میان به چند نکته بسنده میکنیم. 1- جناب روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی خود و در موارد فراوان دیگری تأکید کردهاند اگر مسئولانی که مسئولیت سنگین دارند اخلاق را زیرپا بگذارند، اعتماد عمومی از بین میرود. آثار و نتایج این دیدگاه را که عالمانه و دقیق نیز هست در فاصله کوتاهی بعد از اظهارات اخیر ایشان به وضوح میتوان دید و کاش رئیس جمهور محترم بدون توجه به وسوسه برخی از مشاوران و اطرافیان، نیم نگاهی به واکنش طرفداران خویش- و نه منتقدان دولت که طرفدار هستند ولی انتقاد نیز دارند- بیندازند. واکنش طیف یاد شده را در چهار محور میتوان ارزیابی کرد. اول: شماری از مدعیان طرفداری از دولت و رئیس جمهور که ترجیح دادند درباره اظهارات آقای روحانی سکوت اختیار کنند. سکوت این عده را فقط میتوان به حساب شرمندگی آنها نوشت و این که در اظهارات اخیر رئیسجمهور کمترین زمینهای برای دفاع و حمایت نمیبینند. آیا این عده «اعتماد» قبلی خود به رئیسجمهور محترم را از دست ندادهاند؟! دوم: بخش دیگری از طیف مدعی طرفداری رئیسجمهور، تلاش کردند با چسبهای ناچسب، اظهارات ایشان را به اصطلاح توجیه! و حتی منتقدان را مستحق اهانت قلمداد کنند. یکی از سایتهای این طیف تا آنجا پیش رفت که منتقدان دولت را به «زنان بدکاره»! تشبیه کرد و آقای روحانی را به «انسان درستکار» که فحاشی وی به زن بدکاره! نه فقط«این زن بیعفت را نمیآزارد بلکه برعکس از این که میتواند در میدان بیحیایی با او درافتد خوشحال هم میشود»! این عده که بسیار اندک و کمشمار نیز هستند، کمترین ارزشی برای پرداختن ندارند آنها برده پول و پله هستند و به قول بروبچههای تهران «آب دهان روی پیادهرو را به هوای سکه 2 ریالی برمیدارند»! ولی باید برای آقای روحانی عمیقا متأسف بود که به اینگونه افراد اجازه میدهند خود را طرفدار ایشان معرفی کنند! سوم: دسته سوم کسانی هستند که ضمن نقد اظهارات آقای روحانی و ملامت ایشان که چرا زبان به این سخنان آلودهاند، به منتقدان دولت نیز به شدت تاخته و آنان را مستحق اعتراض و انتقاد دانستهاند اما به رئیسجمهور پیشنهاد کردهاند از الفاظ و عبارات دیگری برای مقابله با منتقدان استفاده کند! این طیف عمدتا- وتقریبا همه آنها - از افراد و گروههای مدعی اصلاحات هستند. یعنی طیفی که در ماههای اولیه ریاستجمهوری آقای دکتر روحانی «به کنایه» و این روزها با صراحت اعلام میکنند با رئیسجمهور مرزبندی تعریف شدهای دارند و ضمن حمایت «مشروط» از ایشان، تاکید میکنند که وی را اصلاحطلب! نمیدانند! موضع دوگانه این طیف نسبت به اظهارات اخیر رئیسجمهور، حسابشدهتر از طیفهای دیگر است و از هماهنگی درون گروهی آنان خبر میدهد. این طیف به روال چند ماه اخیر خود، اصرار دارد که اشتباهات و ناکامیهای روحانی را به حساب خود او بنویسد و در همان حال انتخاب وی به ریاستجمهوری را مدیون اصلاحطلبان و حمایت خاتمی و هاشمی از ایشان قلمداد کند! موضع دو پهلوی طیف یاد شده نشان میدهد که آنها نیز اظهارات اخیر آقای روحانی را به اندازهای غیرقابل قبول و آسیبرسان میدانند که حاضر نیستند هزینه سنگین آن را که کاهش چشمگیر اعتماد مردم به رئیسجمهور است تحمل کنند. چهارم: این طیف شامل بخش دیگری از اصلاحطلبان است که درباره اظهارات رئیسجمهور، موضعی متفاوت با طیف سوم و نزدیکتر به مردم دارند. طیف یادشده اظهارات اخیر رئیسجمهور را «ناامیدکننده»! و با تصور و انتظاراتی که از ایشان داشتهاند متفاوت ارزیابی کردهاند تا آنجا که یکی از روزنامههای وابسته به این طیف ضمن ملامت آشکار رئیسجمهور، با صراحت بیشتری مینویسد «در آستانه یک سالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود» و تاکید میکند «صادقانه بگوئیم این روحانی، آن روحانی نبود». به بیان دیگر، این طیف در لفافه - اما نه چندان پوشیده و پنهان - اعلام میکند در دیدگاه و تصور اولیه خود نسبت به آقای روحانی دچار اشتباه شده است و این روحانی که امروز میبینید با آن تصور که هنگام انتخابات از وی داشت، تفاوت دارد! اکنون باید از جناب رئیسجمهور محترم پرسید؛ آیا در همین واکنشهای اولیه که به فاصله اندکی بعد از اظهارات حضرتعالی صورت گرفته است، تحقق عینی فرمولی که خود ارائه کرده بودید را نمیبینید؟! «وقتی افرادی که مسئولیتهای سنگین دارند، اخلاق را زیر پا میگذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین میرود.»...؟! 2- انتظار آن بود - و هنوز هم هست- که آقای روحانی به جای عتاب و اهانت به منتقدان، در مقام پاسخ مستدل و منطقی به آنها باشند و موفقیتهای مورد ادعای خویش را برای مردم برشمرده و توضیح بدهند. مثلا بفرمایند در مذاکرات هستهای غیر از آن همه امتیازات «نقد» که دادهاند و در مقابل «وعدههای نسیه» که گرفتهاند چه دستاورد دیگری داشتهاند؟ مگر نمیفرمودند و نمیفرمایند که منتقدان ایشان از مذاکره با آمریکا «هراس» دارند و آن را «تابو» میدانند؟! خب! حالا بفرمایند کدام دیدگاه واقعیت داشت و کدام «تابو» بود؟ آیا میتوانند این واقعیت را انکار کنند که درباره «صداقت آمریکا»! که تابلوهای نماد بیصداقتی آن را با دستپاچگی از سطح شهر جمع کردند، دچار اشتباه فاحش شدهاند و درپی «آب»، به سوی «سراب» رفتهاند؟ دست آقای روحانی و تیم مذاکرهکننده با وجود بدبینی نسبت به نتیجه این مذاکرات بازگذاشته شد ولی دست خالی بازگشتند البته مذاکرات اخیر دستاورد بزرگی نیز داشته است که همان اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست، بنابراین نمیتوانند ادعا کنند که میخواستند مشکل را حل کنند ولی عدهای نگذاشتند! و نمیتوانند از هماکنون - آنگونه که پیداست - برای ناکامی خسارتبار خود بهانه بتراشند. گفته بودند آقای اوباما آدم مؤدبی! است و برخورد مؤدبانه ما، باعث مواجهه مؤدبانه ایشان شده است! ولی هنوز این جمله ناتمام بود که با متکبرانهترین برخوردهای اوباما روبرو شدند و خانم وندی شرمن با وقاحت فریب و فریبکاری را بخشی از «دی.ان.ای- یعنی ذات» مردم ایران معرفی کرد! وعده داده بودند که علاوه بر سانتریفیوژها، چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد ولی به جای آن بسیاری از سانتریفیوژها نیز از چرخش افتاد! قول داده بودند که پاسپورت ایرانی را از احترام بینالمللی برخوردار سازند، اما چند ماه است که آمریکا برخلاف قوانین بینالمللی به نماینده رسمی ایران در سازمان ملل اجازه ورود نمیدهد. قرار بود طی 100 روز اول ریاستجمهوری، گشایش چشمگیر اقتصادی به مردم هدیه بدهند. ولی در موعد 100روزه و زنگحساب، انشاء خواندند، و... اگر این واقعیات قابل انکار است، بفرمایند که چرا؟ و اگر قابل انکارنیست -که نیست - اهانت به منتقدان که باید شایسته تقدیر باشند، برای چیست؟ 3- کاش جناب رئیسجمهور به این نکته بدیهی توجه میفرمودند که اگر منتقدان ایشان - منظور همه منتقدان نیست - خدای نخواسته در پی دشمنی با دولت آقای روحانی بودند، خطاهای آن را گوشزد نکرده و به نقد نمیکشیدند چرا که هیچ بدخواهی خواستار اصلاح طرف مقابل نیست و فقط دوستان دلسوز هستند که لغزش دولت و زیانهای حاصل از آن را برنمیتابند و با نقد مستند و خیرخواهانه در پی اصلاح خطاها برمیآیند زیرا دولت را بخشی از نظام مقدس جمهوری اسلامی میدانند و کمترین آسیب احتمالی به آن را، نمیتوانند تحمل کنند. دقیقا برخلاف دشمنانی که به لباس دوست درآمدهاند و یا دوستان نادانی که همیشه آسیبرسان و ضایعهآفرینند. 4- در خاتمه این نکته نیز گفتنی و این گلایه مطرح کردنی است که چرا جناب روحانی برخلاف توصیه اکید و حکیمانه خداوند تبارک و تعالی، ابراز دوستیهای خود را نثار دشمنان تابلودار نظام میکنند و خشم و عصبانیت خویش را به سوی دوستان میفرستند؟! و دراینباره گفتنیهای دیگری نیز هست که میگذاریم و میگذریم و برخلاف برخی از کسانی که به ریا و نفاق خود را دوستدار آقای روحانی جامیزنند - و در همان حال پنهان نمیکنند که ایشان را پلی برای مقاصد حزبی خود میدانند - برای رئیسجمهور محترم آرزوی موفقیت داریم. نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/5/22
زمان : 12:3 عصر
نظرات ()
«در مثل مناقشه نیست: فحش دادن انسانی درستکار به زنی بدکاره که "تو چنینی و چنان" ، هر چند منطبق بر واقع باشد اما نه در شأن گوینده است و نه زن بی عفت را می آزارد بلکه بر عکس از این که می تواند در میدان بی حیایی، با او در افتد و پیروز شود خوشحال می شود.» به گزارش رجانیوز، این مساله البته چندان عجیب نیست چون به نظر می رسد وقتی رییس جمهور یک ملت با الفاظی مانند به جهنم، ترسو، بزدل، ترسو، افراطی، بی سواد، بدون شناسنامه، متوهم و ... از منتقدانش یاد می کند، طبیعتا رسانه های زردی که به هر قیمت دنبال افزایش مخاطب خود هستند با الگوگیری از چهره سیاسی مورد حمایت خود، از بیان هر حرف موهن و زننده ای دریغ نخواهند کرد. نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/5/22
زمان : 3:56 صبح
نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 7:38 عصر
نظرات ()
نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 7:35 عصر
نظرات ()
گروه سیاسی- امیرحسین ثابتی: «ما در منطق کم نمی آوریم. ما دیپلمات های مجربی داریم. امروز در راس وزارت خارجه افرادی هستند که جزو برترین دیپلمات های جهانی هستند، نه منطقه. بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید. نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 7:31 عصر
نظرات ()
دولت «اعتدل و تدبیر و امید» در گذر رویدادها و فرصتها یکساله شد. با احتساب تبلیغات قبل از انتخابات، رئیسجمهور و برخی نزدیکان وی در این دوره یکی دو ساله ادب و ادبیاتی را وارد فضای افکار عمومی کردهاند که در نوع خود قابل مطالعه است؛ چه از این منظر که نقش تربیتی اجتماعی- سیاسی دارد و چه از این چشمانداز که بعضا تند و نابهجا به نظر میآید. واقعیتهای این یک ساله در جای خود سنگ محکی برای جدا کردن مرز ذهنگرایی فانتزی از واقعگرایی و سیاستگذاری معطوف به واقعیات است. منطقا رئیس دولت نمیتواند مانند 15-16 ماه قبل سخن بگوید و به واقعیتها عنایت نداشته باشد. اما اگر همین واقعیتها عرصه را بر ذهنیات و تصورات طیف حاکم بر دولت تنگ کند، آنگاه باید کدام روش ادبیات را برگزید؟ ادبیات اصلاح ادبیات و ذهنیات؟ ادبیات احترام به منتقدان در عین حفظ احترام خود؟ یا روش پرخاش و تندی و عصبانیت و اصطلاحا فرار به جلو؟ آیا معقول است که بگوییم «برخی سرشان را به پشت گرفتهاند و میترسیم اینها بخورند زمین» اما پس از یک سال و نیم گفتن و گفتن و گفتن، سرمان را بگیریم عقب و فرار به جلو داشته باشیم و منتقدان سکوت اختیار کرده را تحریک کنیم که اینها مذاکرههراس و بزدل یا بیشناسنامه و افراطی و بیخبر از دنیا هستند و به جهنم که نگرانند؟! آیا امروز صورت مسئله بعد از مذاکرات زنجیرهای، خود مذاکره و مذاکرههراسی است؟ اگر قرار باشد افکار عمومی و صاحبان فکر و نقد نگاه لقمانی و ادبآموزی به ادبیات برخی مسئولان ارشد دولتی نداشته باشند، آیا باید اخلاق و ادب و اعتدال را از این پمپاژ خشم و خشونت کلامی و عصبانیت استدلالی بیاموزند؟ آیا منطق «دلایل قوی باید و معنوی- نه رگهای گردن به حجت قوی» همین منطقی است که دوستان پیشه کردهاند؟ به نظر میرسد این نوع ادبآموزی، حکایت همان آموزگاری است که به متعلمان میگفت «من که میگویم انف، پس شما چرا میگویید انف؟ شما نگویید انف، بگویید انف»! اما از اثرات منفی این ادبیات تند در ایجاد رادیکالیسم مذموم سیاسی و اجتماعی که بگذریم، باید راز این پرخاش را فهمید و راهی به تأویل این ادبیات جست. رئیسجمهور محترم دیروز در جمع روسای نمایندگیهای کشورمان در خارج گفته است «مردم در انتخابات 24 خرداد 92 به ما گفتند ما از افراط گریزانیم و به اعتدال پناه میآوریم. مردم به ما گفتند در برخورد با بیگانگان راه منطق و استدلال و مواضع شجاعانه و مدبرانه را در نظر گرفتن منافع ملی میخواهیم... اگر دچار محاسبه غلط شویم به پیروزی نمیرسیم یا با هزینه گزاف به پیروزی میرسیم. همانطور که در 8 سال دفاع مقدس هر جا محاسبه کردیم با هزینه کم پیروز شدیم و هر جا محاسبه نکردیم به فتح نرسیدیم... در کربلای 4 پیروزی به دست نیاوردیم که ناشی از نداشتن محاسبات لازم بود... به عنوان نمونه چند مورد از مذاکرات خود با مقامات کشورهای دیگر را در کتاب هستهای آوردهام تا ترسوها آن را ببینند؛ چرا که یک عده به ظاهر شعار میدهند اما بزدل سیاسی هستند و هر وقت صحبت از مذاکره به میان میآید، میگویند ما میلرزیم؛ به جهنم، بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است. تعاملهراسی و مذاکرههراسی و مفاهمههراسی غلط است. مقام معظم رهبری از تعبیر نرمش قهرمانانه استفاده کردهاند. نرمش قهرمانانههراسی هم غلط است. دلمان میخواهد با همه کشورهای جهان که بخواهند با ما رفتاری خوب داشته باشند و مخاصمه نکنند، ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم حتی آنهایی که سالیان دراز با آنها تنش داشتهایم.» درباره این سخنان تأملاتی در میان است: 1- در کجای قانون اساسی قید شده که منتخبان انتخابات شاقول تشخیص معتدلها از افراطیها هستند؟ این سخن قبل از هر چیز چالش با درک و فهم گوینده آن است که بوی خودشگفتی و سوء تفاهم میدهد. آیا آن 49/7 درصد مردم که به دیگر نامزدها رای دادند افراطگرا بودند؟ یا آن 97 درصدی که به فاصله 9 ماه از انتخابات در رفراندوم انصراف از یارانهها به خواسته وی «نه» گفتند، جزو افراطیون محسوب میشوند؟ آیا شخص رئیس دولت میتواند میزان و فرقان تشخیص اعتدال از افراط باشد؟ یعنی خدای نکرده آقای روحانی خود را معصوم فرض میکنند؟! 2- راه به خطا بردهایم- اگر تعمد نداشته باشیم- که صورت مسئله امروز (محل نزاع بحث) را «مذاکرههراسی» معرفی کنیم و منتقدان محتوای مذاکره و نتایج آن را ترسو و بزدل بنامیم و به زور به جهنم بفرستیم! ما اکنون در ایستگاه پیش از سفر نیویورک یا مذاکرات ژنو و آن کولیبازی برخی رسانههای زرد نایستادهایم بلکه اتفاقا مسئله بر سر همان محاسبه خطای مورد اشاره آقای روحانی است. دوستان امروز نمیتوانند ادعا کنند که هنوز میوه ممنوعه مذاکره با شیطان بزرگ را نچشیدهاند. از تماس تلفنی با اوباما تا چند ملاقات زنجیرهای با وزیر و معاونین وزیر خارجه آمریکا و تا بیان اینکه «من آقای اوباما را مودب و باهوش یافتم» و تا نوع نرمشهایی که قبل و بعد از توافق ژنو- قهرمانانه یا غیرقهرمانانه- از سوی همین دوستان به نمایش درآمد، باید راهی در دل کدخدا میگشود و نگشود. اینکه آقای روحانی و برخی دیپلماتها با خوشگمانی- و محاسبه فاقد مبنا- گفتند 3 ماهه میتوانیم به توافق برسیم، به اعتبار این تصور دور از واقع بود که «مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند اما آمریکاییها به قول معروف کدخدا هستند. پس اگر با کدخدا ببندیم راحتتر هستیم تا اینکه برویم سراغ مقام پایینتر» (دانشگاه شریف، 23 اردیبهشت 93). به مرور معلوم شد کدخدا خود نوکر اربابی به نام اسرائیل و صهیونیستهاست. 3- دوستان چرا با وجود تصوری که از نرمش داشتند و آن را اعمال کردند نتوانستند در وین 1 و 2 با کدخدا ببندند؟ آیا اینها از مدار اعتدال ادعایی خارج شدند یا شیطان بزرگ زبان مفاهمه انسانی را حالی نبود؟ تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنیسازی مورد نیاز و تکلیف توسعه برنامه هستهای بر اساس اولویتها یا سرنوشت فردو و راکتور اراک به کنار، آیا در همین مذاکرات که کاملا از سوی تیم ایرانی برای داخل کشور سرّی نگه داشته شده، تکلیف لغو تحریمها معلوم شده است؟! حتی تحریمها پیشکش! رئیسجمهور محترم به یک سوال ساده و سرراست پاسخ روشن بدهند؛ کاری هم به احترام پاسپورت ایرانی نداریم: چرا بالغ بر 7 ماه است که دولت اوبامای مودب و اهل مفاهمه، به سفیر جدید ایران در سازمان ملل (آقای ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور) که نامزد شخص آقای روحانی است ویزا نمیدهد؟ مذاکره و مفاهمهای که نتواند امر روتین و عادی معرفی سفیر یک کشور در مقر سازمان ملل را به سرانجام برساند، چه قدر محاسبه شده و شجاعانه است؟ به تعبیر دیگر نرمش تا کجا پذیرفتنی است و از کجا به بعد است که دیگر نمیشود گفت «به جهنم»!؟ بنابراین مسئله، مسئله تعاملهراسی و مفاهمههراسی یا نرمش قهرمانانههراسی نیست. اینکه «دلمان میخواهد با همه کشورها که بخواهند رفتار خوب با ما داشته باشند و مخاصمه نکنند ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم» قطعا مصداقش شیطان بزرگ نیست. اگر آمریکا میخواست، چالش هستهای زودتر از 3 ماه حل میشد اما بالغ بر 10 سال است که آمریکاییها نه با علی لاریجانی و سعید جلیلی و نه با روحانی و ظریف نتوانستهاند تعامل و تفاهم کنند چون رفتار فرعونی دارند. 4- شاید عجیب باشد که وعده توافق و بستن 3 ماهه پرونده هستهای با وعدههای 100 روزه گشایش اقتصادی همآهنگ بود و توافق ژنو حول و حوش اولین سررسید وعده 100 روزه به هر طریق تدوین شد. اما اکنون که یک سال از تشکیل دولت محترم میگذرد دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت آن وعده 3 ماهه گشایش را تمدید میکند و وعده یک سال و نیم (18 ماه) بعد را برای رونق اقتصادی و خروج از رکود و تورم میدهد. یعنی عجالتا آن وعده 3 ماهه به 27 ماه (9 برابر وعده نخستین) تمدید شده است! البته اکنون دولتمردان خوشگمان واقعگراتر شده و برخلاف یک سال پیش تاکید میکنند که همه تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات نمیگذاریم. اما برای جبران این خطای فهم و اشتباه در محاسبه لازم نیست عصبانی شویم و به جای ابرو درکشیدن مقابل شیطان زبان نفهم و مستکبر، دوباره به ناصحان دلسوز که چند ماه است سکوت کردهاند اهانت کنیم. این تندی همچنان تردید ایجاد میکند که آیا ما از آرزوگردی و ذهنپردازی به دامنه عقلانیت و تدبیر و اعتدال بازگشتهایم یا خیر؟ و آیا خدای ناکرده درصدد ساختن دشمن فرضی و انحراف افکار عمومی از واقعیتها نیستیم؟! اکنون نمیشود گفت منتقدان نمیگذارند بلکه واقعیت این است که تعامل کذایی با شیطان بزرگ به حد امتناع رسیده است؛ همان که رئیسجمهور به نوعی درباره ماجرای غزه گفت و در همه جا مصداق دارد. «تا زمانی که بنیان سیاست خارجی آمریکا حمایت از ظلم است، امیدی به مساعدت آمریکا وجود ندارد.» آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگهای جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابههای تبلیغاتی اهانتآمیز یا رجزخوانیهای پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان میتوانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیهپذیربود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است. بیانصافیهای انتخاباتی و تبلیغاتی هرچه بود گذشت. دادن آدرس اشتباه و رقابت انتخاباتی به شیوههای غیراخلاقی و بیانصافانه هرچه بود با پرونده انتخابات بایگانی شد. اما بیانصافی بزرگتر و زیانبارتر آن است که همان روش تزریق پندار و آدرس غلط به افکار عمومی را پیش ببریم و با واقعیتها لجاجت کنیم یا توپ را از زمین دشمن برداشته و به زمین خودی بیاندازیم؛ یا با حقایق کشتی بگیریم، که فرمودهاند هر کس با حق کشتی بگیرد، زمین میخورد. و خدا نکند که دولت محترم حتی پایش بلغزد چه رسد به اینکه زمین بخورد. منبع : کیهان نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/5/21
زمان : 1:20 صبح
نظرات ()
گروه سیاسی – رجانیوز: رئیس جمهور امروز در همایش سفرا و رؤسای نمایندگیهای ایران گفت: «برخی ترسوها و بزدلهای سیاسی اعتماد به نفس ندارند و همه را مانند خودشان گمان میکنند. هر وقت مذاکرات شروع میشود برخی میگویند ما داریم میلرزیم، به جهنم، بروید و جای گرم برای خود پیدا کنید.» به گزارش رجانیوز، این ادبیات دور از شأن رئیس محترم جمهور در خطاب قرار دادن منتقدان دولتش، موجب نگرانی هر شنوندهای خواهد شد چرا که این ادبیات بیش از هرچیز از نوعی عصبانیت حکایت میکند که به ظاهر منجر به از کف دادن اختیار گوینده این جملات شده است. اما هر چند آقای روحانی سیاستورزان را در یکی دو سال گذشته از تندروی در گفتار و رفتار سیاسی بر حذر داشته و به اعتدال فرا خواندند، با این حال خود با ادبیاتی تند از منتقدان سیاست خارجی دولت خواسته که «به جهنم بروند.» شاید بد نباشد با جستجو در کلام امام خمینی(ره) به سه سؤال مهم در این زمینه پاسخ داد که اساسا چه کسی باید به جهنم برود و چه چیز سبب میشود که انسان به جهنم برود: 1. این حب جاه است که انسان را به جهنم میبرد امام خمینی(ره) حبّ جاه و مقام پرستی را عامل جهنمی شدن انسان معرفی می فرمود: «همه بلاهایى که سر انسان مىآید از این حبّ نفس است؛ [از این] که آدم خودش را دوست دارد. تمام گرفتاریهایى که براى همه ما هست، براى این حبّ جاه و حبّ نفس است. حبّ جاه است که انسان را به کشتن مىدهد، انسان را به فنا مىدهد، انسان را "به جهنّم" می برد. رأس همه خطیئه ها همین است: رَأْسُ کُلِّ خَطیئَةٍ همین حبّ جاه و حبّ نفس است.» 2. منشأ دشمن پنداری منتقدان چیست؟ امام خمینی(ره) خودخواهی و حبّ نفس را منشأ دشمن انگاری منتقدان و ناصحان می دانستند: «همه خطاها از اینجا بروز می کند. انسان چون خود را می بیند و خودخواه است، همه چیز را براى خودش مىخواهد؛ و هر کس مانع او بشود- و لو به توهّمش- با او دشمن مىشود؛ و هر چه را که مىخواهد، چون براى خودش می خواهد، حدود، دیگر قائل نیست؛ از این جهت مبدأ همه گرفتاریها می شود.» 3. چه کسانی اهل مبارزه و مقاومت دربرابر دشمنان اسلام نیستند؟ درک این نکته که دلواپسی منتقدان سیاست خارجی دولت، از جنس ترس و لرز مورد اشاره رئیس جمهور نیست کار سختی نیست. دلواپسان، دلواپس وادادگی و عقب نشینی دولت از حقوق ملت و ارزشهای انقلاب و اسلامند، نه دلواپس تعامل با دنیا. آنها دلواپس تحقق پیش بینی تلخ امام خمینی(ره) از روزهای بدی هستند که آن پیر فرزانه در خشت خام دیده بود و هشدار داده بود. نگران آنند که نکند خدای ناکرده حبّ جاه مانع مبارزه و مقاومت دربرابر دشمنان اسلام شود. چنانکه امام فرمود: «شما خداى نخواسته روزهاى سیاهى در پیش دارید؛ این طور که زمینه است، روزهاى بدى خواهید دید. ایادى استعمار می خواهند تمام حیثیات اسلام را از بین ببرند، و شما باید در مقابل ایستادگى کنید؛ و با حبّ نفس و حبّ جاه و کبر و غرور نمی توان مقاومت کرد. عالِم سوء، عالِم متوجه به دنیا، عالِمى که در فکر حفظ مسند و ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام مبارزه نماید. و ضررش از دیگران بیشتر است. قدم را الهى کنید، حبّ دنیا را از دل بیرون نمایید، آن وقت می توانید مبارزه کنید.» به نظر نمیرسد نوع ادبیات بکار گرفته شده از سوی رئیس محترم جمهور در قبال منتقدان، تاثیری در کاستن دلواپسی منتقدان عملکرد دولت در عرصه سیاست خارجی داشته باشد، اما قطعا یک دلواپسی دیگر به دلواپسی آنها افزوده خواهد شد، و آن نگرانی از اینکه چه عاملی موجب شده تا آقای روحانی به چنین ادبیات دور از شأنی برای از میدان به در کردن منتقدان روی بیاورد. قطعا ریاست تمام شدنی است و آنچه باقی خواهد ماند نامه اعمال و کردار و گفتار ماست. نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/5/20
زمان : 11:28 عصر
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
موضوعات آرشیو ماهانه لوگو ما دیگر موارد بازدید امروز: 184 بازدید دیروز: 45 کل بازدیدها: 2593443 |