در متون معروف و اصلى تشیّع، احادیث فراوانى در زمینه خمس و چیزهائى که خمس به آنها تعلّق مىگیرد، و طرز تقسیم و مصرف و سایر احکام آن نقل شده است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، در کتاب معروف «وسائل الشّیعه» بیش از هشتاد حدیث در پانزده باب مختلف در زمینه احکام خمس از کتب معروف شیعه جمعآورى شده است.
باب اوّل، درباره اصل وجوب خمس.
باب دوم، درباره وجوب خمس در غنائم جنگى.
باب سوم، درباره معادن.
باب چهارم، نصاب معادنى که خمس به آن تعلّق مىگیرد.
باب پنجم و ششم، درباره وجوب خمس در گنج.
باب هفتم، درباره وجوب خمس در چیزهائى که به وسیله غوّاصى از دریاها بیرون مىآورند.
باب هشتم، درباره وجوب خمس در منافع حاصل از تجارت، صنعت و زارعت و مانند آن.
و بابهاى دیگر، در مورد طرز تقسیم خمس و مستحقّین آن و بعضى دیگر از موارد وجوب خمس است.
در باب هشتم که یکى از مهمترین ابواب خمس است و درباره عوایدى که از انواع کسبها و تجارتها و صنایع به دست مىآید بحث مىکند، ده حدیث وارد شده که عموم فقهاى ما بر طبق آن فتوا دادهاند، که هرگونه درآمدى از هرگونه کسبى عاید انسان شود، اگر از مخارج و هزینههاى گوناگون سال او افزایش داشته باشد، یعنى در آخر سال پس از کسر تمام مخارج، چیزى براى او به عنوان اندوخته باقى بماند، باید یک پنجم آن را به عنوان خمس به امام یا جانشین امام بدهد، تا در مصارف لازم که به آن اشاره کردیم مصرف شود.
برخی از افراد کم اطّلاع که آگاهى کافى از علم رجال نداشتهاند، چنین پنداشتهاند که همه احادیث این باب از نظر سند قابل انتقاد است در حالى که این تصوّر خیال باطلى بیش نیست، که حکایت از ضعف اطّلاعات گوینده مىکند، و به هیچ وجه با واقعیّت تطبیق ندارد.
تنها به عنوان نمونه به چهار روایت اشاره میکنیم:
1. در حدیث محمّد بن اشعرى مىگوید: «کتب بعض اصحابنا الى ابىجعفر الّئانى علیه السلام اخبرنى عن الخمس اعلى جمیع ما یستفید الرّجل من قلیل و کثیر من جمیع الضّروب و على الصّناع و کیف ذلک؟ فکتب بخطّه علیه السلام الخمس بعد المؤونة؛
یکى از اصحاب ما به امام نهم علیهالسلام چنین نوشت: به ما اطّلاع بدهید که آیا خمس بر تمام چیزهایى است که انسان استفاده مىکند از کم و زیاد از تمام انواع درآمدها و همچنین بر صنعتگران؟ و آیا این خمس را چگونه باید پرداخت؟ امام به خطّ خویش نوشت خمس بعد از هزینه زندگى است.»
از این عبارت بخوبى استفاده مىشود که سؤالکننده هم در عمومیّت خمس شک داشته است، و هم در کیفیّت آن، و امام با یک جمله کوتاه آنچنان که معمول نامهنگارى آن زمان بود به هردو سؤال پاسخ گفته است.
هنگامى که مىفرماید خمس بعد از هزینه زندگى است، هم پاسخ کیفیّت گفته شده که سؤال دوم راوى است و هم پاسخ سؤال اوّل راجع به اصل وجوب خمس در تمام درآمدها.
2- ابوعلى بن راشد که از وکلاى حضرت جواد و امام هادى علیهماالسلام بوده است مىگوید: «قلت له امرتنى بالقیام بامرک و اخذ حقّک فاعلمت موالیک بذلک فقال لى بعضهم واىّ شىء حقّه؟ فلم ادرما اجیبه، فقال یجب علیهم الخمس، فقلت ففى اىّ شىء؟ فقال فى امتعتهم و صنایعهم، قلت و التّاجر علیه و الصّانع بیده، فقال اذا امکنهم بعد مؤونتهم؛
به امام علیهالسلام عرض کردم به من دستور دادهاید به کارهاى شما رسیدگى کنم، و حقّ شما را بگیرم، این موضوع را به دوستان شما اطّلاع دادم، بعضى از آنها گفتند: حقّ امام چیست؟ من ندانستم چه در جواب بگویم؟ امام فرمود خمس بر آنها واجب است، گفتم در چه چیز؟ فرمود در امتعه و صنایع، گفتم و کسانى که تجارت مىکنند و با دست خود چیزى را مىسازند؟ فرمود بلى در صورتى که بعد از هزینه زندگى براى آنها امکانى بماند.»
3- «کتب الیه ابراهیم بن محمّد الهمدانى اقرأنى على کتاب ابیک فیما اوجبه على اصحاب الضّیاع انه اوجب علیهم نصف السّدس بعد المؤونة، بانّه لیس على من لمیقم ضیعته بمؤونته نصف السّدس، و لاغیر ذلک، فاختلف من قبلنا فى ذلک فقالوا: یجب على الضّیاع الخمس بعد المؤونة، مؤونة الضّیعة و خراجها، لا مؤونة الرّجل و عیاله فکتب: و قرء على بن مهزیار علیه الخمس بعد مؤونته و مؤونة عیاله و بعد خراج السّلطان؛
ابراهیم بن محمّد الهمدانى به امام علیهالسلام نوشت: که على (ابن مهزیار) نامه پدر شما را براى من خواند که در آن دستور داده شده بود، صاحبان آب و زمین بعد از هزینه خود یک دوازدهم درآمد خویش را به حضرت بپردازند، و امّا کسانى که آب و ملک آنها براى هزینه آنها کفاف نمىدهد، چیزى بر آنها واجب نیست، نه یک دوازدهم و نه غیر آن، افرادى که در نزد ما هستند در این زمینه اختلاف و گفتگو دارند مىگویند بر آب و زمین خمس درآمد لازم است، آن هم بعد از هزینه خود آب و زمین و خراج آن، نه هزینه خود انسان و همسر و فرزند او.
امام در جواب او چنین نوشت و على بن مهزیار نیز آن نامه را مشاهده کرد که، بر چنین شخصى خمس لازم است بعد از هزینه زندگى خود و زن و فرزند و بعد از خراج حکومت.»
4- روایت دیگرى که هم از نظر سند و هم از نظر دلالت قابل ملاحظه است و خمس را در تمام درآمدها اثبات مىکند، روایت «سماعة بن مهران» از امام «موسى بن جعفر» علیهالسلام است: «قال سألت ابالحسن عن الخمس فقال فى کلّ ما افاد النّاس من قلیل او کثیر.»
مىگوید: از امام موسى بن جعفر علیهالسلام درباره خمس سؤال کردم، فرمود در تمام سودهائى که به مردم مىرسد اعم از کم و زیاد خمس ثابت است.
ادامه دارد ...