 |
متاسفم...
متاسفم از استعدادهایی که بیهوده خرج می شوند.
متاسفم از قلمها و ذهن هایی که می توانند بهترین کتاب ها و داستان ها را بنویسند، ولی یا دارند خاک می خورند و یا مشغول نوشتن خاطرات روابط جنسی شان هستند.
متاسفم از شهوت هایی که در جای خود مصرف نمی شود.
متاسفم از اسپرم هایی که بیهوده بر زمین می ریزند و عرش خدا را به لرزه در می آورند.
متاسفم از خیانت های پس از اعتماد.... از رابطه هایی که به تن فروشی رسیدند.
از رفیق فابریک هایی که کارشان به همجنسبازی رسید.
از بچه مثبت هایی که کارشان به خودارضایی کشید.
متاسفم از همه این چیزها.
از همه چیزهایی که در جای خود مصرف نمی شوند.
برای خودمان متاسفم.
متاسفم که بیشتر از آنکه به دنبال راه های ارتباط با خدا باشیم، دنبال آخرین ورژن های فیلتر شکن هستیم.
تا میبینیم جایی نوشته +18، هجوم می آوریم. حتی اگر 14 سالمان بیشتر نباشد.
متاسفم برای کسانی که داستان رابطه جنسی با زندایی شان و زن عمویشان را با افتخار تعریف می کنند....
به کجا داریم می رویم؟؟؟
دیگر بدتر از این می شود که با خواهرت....
قلمم شرم دارد که بنویسد.
خدایا من را ببخش.
مهدی جان!
آلودگی دلهایمان ازحد هشدار فراتر رفته،
نفس هایمان به شماره افتاده،
سالهاست زندگیمان تعطیل رسمی است،
هوای باریدن نداری مولا جان؟!
ما دیگر طاقتمان طاق شده،
نمی توانیم....
منبع : http://sarbazevelayat777.parsiblog.com
