محمد علی مسعودی- رجانیوز: مذاکرات هستهای میان ایران و 5+1 با خواستها و مطالبات روشنی صورت گرفت. طرف ایرانی با خواست برداشته شدن تحریمها حاضر به پذیرش محدودیتها و صرف نظر از حقوق حقه خود در زمینه هستهای و انجام اقدامات فراوانی در راستای شفافیتسازی شده است. اما اینکه چه میزان از خواست ایران محقق شده است سوال مهمی است که در ارزیابی نتیجه حاصل شده از دو سال مذاکره بسیار اهمیت دارد.
تا قبل از لوزان وضعیت برداشته شدن تحریمها زیاد مشخص نبود. اما بعد از لوزان وضعیت تحریمها در توافق نهایی کمی روشنتر شد. در آنجا بود که مشخص شد آمریکا متعهد به «توقف موقت اجرا» شده است. بعد از لوزان مباحث فراوانی درباره ابعاد برداشته شدن تحریمها صورت گرفت تا اینکه با نهایی شدن توافق جامع میزان و حدود برداشته شدن تحریمهای آمریکا دقیقا مشخص شد.
قبل از ورود به متن توافق لازم است اشاره شود که تحریمهای آمریکا به دو بخش تقسیم میشود. یک دسته تحریمهایی که با دستورات اجرایی رئیس جمهور آمریکا اعمال شده و دسته دیگر تحریمهایی است که از طریق قوانین کنگره اعمال شده است. نکته مهم در این میان رابطه میان دستورات اجرایی رئیس جمهور (Executive Order) و قوانین کنگره است. این رابطه چند حالت دارد، یا میان دستور اجرایی و قانون کنگره رابطهی مستقیمی نیست و دستور اجرایی به صورت مستقل به اعمال تحریمی مبادرت کرده است. حالت دیگر این است که دستور اجرایی بعد از اعمال تحریم و نشان دادن ظرفیت خود در قانون کنگره آورده شده است و اصطلاحا codify شده است. حالت دیگر هم این است که قانون کنگره وضع شده و دستور اجرایی رئیس جمهور برای اعمال آن وضع شده است. لغو شدن دستورات اجرایی در حالت اول و حالت سوم موثر است. در حالت دوم بیفایده خواهد بود.
موافقان توافق جامع معتقدند که هرچند قوانین کنگره تنها اجرایش متوقف میشود، اما در مقابل دستورات اجرایی رئیس جمهور لغو میشود و این یک دستآورد بزرگ است. دو ایراد به این استدلال وارد است. اول اینکه این دسته از افراد به نسبت میان دستورات اجرایی و قوانین کنگره توجه نداشته و به صورت بسیط با این مساله مواجهه میکنند.
ایراد دوم به این افراد این است که آیا لغو دستورات اجرایی که رئیس جمهور آمریکا به آن متعهد شده است شامل تمام دستورات اجرایی میشود یا تنها بخشی از آنها را شامل میشود؟
وضعیت دستورات اجرایی رئیس جمهور آمریکا در برجام
در بند 17.4 از ضمیمه پنجم برجام بیان شده است که آمریکا دستورات اجرایی شماره 13574، 13590، 13622، 13645 و بندهای 5 تا 7 و 15 دستور اجرایی شماره 13628 را در روز اجرا لغو خواهد کرد.
سوال مهم این است که آیا دستورات اجرایی اشاره شده در برجام تمامی دستورات اجرایی رئیس جمهور آمریکاست؟
در ادامه لیست دستورات اجرایی تحریمی علیه ایران بر اساس گزارش مرکز تحقیقات کنگره که در 15 جولای 2015 منتشر شده است[i]، میآید:
1. دستور شماره 12170؛ 14 نوامبر 1979
2. دستور شماره 12938؛ 14 نوامبر 1994
3. دستور شماره 12957؛ 15 مارس 1995
4. دستور شماره 12959؛ 6 می 1995
5. دستور شماره 13059؛ 19 آکوست 1997
6. دستور شماره 13224؛ 23 سپتامبر 2001
7. دستور شماره 13382؛ 28 ژوئن 2005
8. دستور شماره 13438؛ 17 جولای 2007
9. دستور شماره 13553؛ 28 سپتامبر 2010
10.دستور شماره 13574: 23 می 2011 (در روز اجرا لغو میشود)
11.دستور شماره 13590؛ 20 نوامبر 2011 (در روز اجرا لغو میشود)
12.دستور شماره 13599؛ 5 فوریه 2012
13.دستور شماره 13606؛ 22 آوریل 2012
14.دستور شماره 13608؛ 1 می 2012
15.دستور شماره 13622؛ 30 جولای 2012 (در روز اجرا لغو میشود)
16.دستور شماره 13628؛ 9 اکتبر 2012 (در روز اجرا بند 5 تا 7 و 15 لغو میشود)
17.دستور شماره 13645؛ 3 ژوئن 2013 (در روز اجرا لغو میشود)
لیست فوق تمامی دستورات اجرایی رئیس جمهور آمریکا بوده است که طی 34 سال گذشته علیه ایران وضع شده است. هرکدام از این دستورات اجرایی به تحریم بخشی از اقتصاد ایران مبادرت کرده و هم وزن نیستند. برخی اثرات بیشتری نسبت به سایر دستورات دارند.
اما آنچه که با بررسی فهرستی این دستورات مشخص میشود این است که تنها 5 دستور اجرایی رئیس جمهور آمریکا از 17 دستور اجرایی موجود لغو میشود.
برای نمونه دستور اجرایی 13599 که قرار نیست در روز اجرا لغو شود مربوط به بلوکه شدن داراییهای موسسات مالی ایران و بانک مرکزی ایران در آمریکاست. این دستور اجرایی بند C از بخش 1245 قانون NDAA را عملیاتی میکند.
مشاهده میشود که دولت آمریکا به همان تعهد اولیه خود مبنی بر لغو دستورات اجرایی پایبند نبوده و متاسفانه این مهم نیز از سوی تیم ایرانی مطالبه جدی نشده است.
[i] -Iran: U.S. Economic Sanctions and the Authority to Lift Restrictions, Dianne E. Rennack, July 15, 2015, Congressional Research Service