دولت بهار/ شامگاه پنجشنبه بیست و ششم شهریور ماه مسجد اعظم شهرستان اهواز میزبان همایشی با عنوان اقتصاد مقاومتی و نفوذ استکبار بود؛ همایشی که به همت شورای تبیین آرمان های انقلاب و بازخوانی خط امام و رهبری استان خوزستان برگزار گردید و در آن دکتر سید شمس الدین حسینی وزیر سابق اقتصاد و دارایی و نیز دکتر ابوالفضل ظهره وند از دیپلمات های کهنه کار وزارت امور خارجه و سفیر سابق کشورمان در ایتالیا و افغانستان به ایراد سخنرانی پرداختند.

در ابتدای مراسم دکتر ظهره وند پس از بیان مطالبی پیرامون رشادت های مردم خوزستان در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران زمین، به بیان سخنانی پیرامون نفوذ استکبار و در راس آن دولت آمریکا پرداختند که در ادامه به بخش هایی از آن اشاره می گردد.

ابوالفضل ظهره وند گفت: از ابتدای انقلاب اسلامی دولت آمریکا به طرق کوناگون در پی مقابله ی با انقلاب اسلامی بود. از جمله ی این اقدامات جنگ تحمیلی و حوادث قبل و حین آن را می توان نام برد. پس از فروپاشی شوروی آمریکایی ها سعی در سیطره ی بر کل منطقه داشتند اما انقلاب اسلامی به عنوان یک قدرت جریانی نه تنها در مقابل آمریکا مقاومت نمود، بلکه تبدیل به مدلی برای منطقه گردید و جریانات منطقه را الهام بخشید. تحریم و بدیل سازی از دیگر اقدامات دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی بوده است؛ به عنوان مثالی از بدیل سازی می توان به موضوع پیدایش گروه طالبان اشاره نمود که پس از یک انقلاب اسلامی در افغانستان به دنبال تضعیف جایگاه انقلاب اسلامی ایران و تبدیل شدن به بدل آن را داشت. پس از ناتوانی در تحمیل طالبان آنها به دنبال بحث فشار از پایین و چانه زنی از بالا بودند تا بدین وسیله به حضور خود در منطقه و به ویژه افغانستان مشروعیت ببخشند. حمله به عراق اقدام دیگر آمریکایی ها بود تا بتوانند فشار نظامی دو طرفه به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند که البته پس از تحمیل هزینه های فراوان شاهد خروج همراه با بحران آن ها از منطقه شدیم. پس از این ها آمریکایی ها به قدرت نرم به منظور مقابله ی با انقلاب اسلامی در منطقه روی آوردند که از نتایج آن پیدایش گروه هایی همچون داعش و جبهه النصره است. آخرین ترفند آمریکایی ها اکنون موضوع نفوذ به ایران است که در پوشش تعامل به دنبال پیگیری آن هستند.

سفیر سابق کشورمان در تبیین موضوع نفوذ در پوشش تعامل خاطرنشان کرد: آنها در بحث هایشان با کنگره می گفتند چون نتوانستیم موضوع هسته ای ایران را از راه های دیگر کنترل کنیم، مجبور به تعامل با ایران شدیم. این اعتراف اوباما بود که تحریم ها بر ایرانیان بی اثر بوده و آن ها هر روز وارد پیشرفت های جدیدی می شوند.

دکتر ظهره وند در ادامه افزود: این تعامل با آمریکا پالس هایی برای سایر کشورها نیز به همراه داشت، برای مثال در جریان بازگشایی سفارت ایالات متحده آمریکا در کوبا آقای کاسترو گفت که وقتی ایران به تعامل با آمریکا رسید ما نیز چاره ای جز تعامل و بازگشایی سفارت ها نداشتیم؛ در واقع می توان گفت که اولین پالس تعامل میان ایران و آمریکا در حیاط خلوت آمریکا دریافت گردید.

وی در ادامه به موضوع تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به عنوان یکی از اهداف آمریکایی ها اشاره کرد و گفت: مطرح کردن بحث تجزیه ی عراق به سه قسمت، مطرح شدن تقسیم بندی سوریه به وسیله ی قدرت نرم و اختلافات داخلی نمونه ای از تلاش های دولت آمریکا به منظور تغییر جغرافیای سیاسی منطقه است که نمونه اش را در پاکستان و افغانستان عملاً تجزیه شده می بینیم؛ توجیه آنها نیز به این گونه است که بدین وسیله اولاً هویت ملی را تبدیل به هویت قومی می کنیم که موجب تعارض در مردم می شود و در ادامه مردم ناگزیر به اتکا به قدرت بیرونی می شوند.

دکتر ظهره وند در ادامه ی بررسی راه های نفوذ آمریکا به ایران تصریح کرد: نفوذ از طریق جوامع مجازی ای که از اسراییل مورد هدایت و کنترل قرار دارند، از طریق مباحث قومیتی، ایجاد دوگانگی در فضای جامعه مانند دوگانی داشتن یا نداشتن فناوری هسته ای که البته پاد زهر مورد اخیر اتکا به مقام معظم رهبری به عنوان خط هدایت ماست. ایجاد تشکیک و تفکیک در جامعه پیرامون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان تیرک خیمه ی انقلاب و... نمونه هایی از تلاش ها برای نفوذ به شمار می روند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود در رابطه با اثرات نفوذ فکری خاطرنشان کرد: در همین افغانستان که بنده از نزدیک شاهد بودم نفوذ در بین انقلابیون افغان کار را به جایی کشاند که توافق نامه ی استراتژیک و پس از آن توافق نامه ی امنیتی با آمریکا توسط همان انقلابیون به تصویب رسید؛ به نحوی که انقلابیون افغان و نیروهای جهادی که سابقه ی سال ها مجاهدت در کارنامه داشتند، برای امضای کاپیتولاسیون با افتخار صف می کشیدند و مخالفت های دیرهنگام آقای کرزای هم سودی نداشت.

وی در ادامه ایجاد ناامنی پایدار در مرزها را از برنامه های دولت آمریکا عنوان کرد و افزود : شما این روزها مرزهای ناآرام عراق و سوریه را می بینید و از سوی دیگر نیز می بینید که 120 هزار نفر مهاجر پشت مرزها نگهداری می شوند به بهانه های مختلف در حالی که در 15 سال اخیر جمهوری اسلامی ایران از بیش از 2 میلیون افغان را پذیرایی کرده و در ایران آب از آب هم تکان نخورده است. در واقع این پشت مرز نگه داشتن ها و اقدامات مشابه برای ایجاد فشار به منظور حمله ی ناتو به سویه و ایجاد منطقه ی حائل است.

دیپلمات سابق وزارت امور خارجه در ادامه گریزی هم به موضوع هسته ای زد و عنوان نمود : بنده دو دور در مذاکرات هسته ای حضور داشتم، به خاطر دارم که در تهران به ما گفتند حاضریم سوخت 20 درصد را برای شما تامین کنیم و در این فاصله دارو و صفحه ی سوخت هم به شما می دهیم اما عمل نکردند و توجیهاتی آوردند؛ پس از آن با همت جوانان خودمان ظرف 9 ماه صفحه ی سوختی ساختیم که باورشان هم نمی شد. دشمن به دنبال ایجاد بی تفاوتی است تا جوانان و مردم چنین ظرفیت هایی و افق های والاتر و راه اصلی را فراموش کنند. تحمیل زندگی مجازی بجای زندگی حقیقی نیز به عنوان بخشی از برنامه ی نفوذ به دنبال کم کردن حساسیت ها و ایجاد حس بی تفاوتیست.

دکتر ظهره وند در رابطه با نفوذ ساختاری افزود : نفوذ به مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی و نیز ساختارهای اداری از طریق نیروهای تربیت یافته ی آن فرهنگ از دیگر برنامه هاست که نمونه اش را در افغانستان دیدیم که تحت عنوان کنفرانس بن نیروهای خودشان را تحمیل کردند؛ آقای زکی یمانی وزیر نفت سابق افغانستان می گفت حتی با کاهش قیمت نفت نیز حاضر به افزایش تولید هستیم! جالب است که از این افزایش تولید ها و کاهش قیمت ها هیچ دولتی به اندازه ی دولت آمریکا سود نمی برد به طوری که برای مثال در همین کاهش های اخیر قیمت نفت 420 میلیارد دلار دولت آمریکا سودآوری داشته است. به خاطر دارم که 1 جوان افغان در ابتدای ورود نیروهای آمریکایی به افغانستان در مصاحبه ای گفت که منتظریم تا آمریکایی ها برای ما برج های دوقلو بسازند و در متروی کابل کارگران ایرانی به فعالیت مشغول شوند اما امروز شاهدیم که در دهه ی دوم حضور آمریکایی ها در افغانستان زمستان ها مردم افغان از سوزاندن زباله برای ایجاد گرما استفاده می کنند و در روز 2 وعده غذا می خورند و وعده ی سوم نان خشک و چای است. حاصل آن همه پایگاه نظامی آمریکایی ها فقط توسعه ی فقر و فحشا در سراسر افغانستان بوده است. جالب است که آمریکایی ها دولت ایتالیا را به دلیل خطرناک بودن انرژی هسته ای از فعالبت در این زمینه منع می کنند اما خود دولت آمریکا در پایگاه نظامی خود در دیچنزای ایتالیا ده ها بمب اتم دارد.

در ادامه ی این همایش دکتر حسینی نیز به بیان مطالبی در خصوص موضوع اقتصاد مقاومتی و مسائل روز پرداختند که در ادامه به بخش هایی از آن اشاره می شود :
در برهه ای خاص از تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی قرار داریم، بیانات مقام معظم رهبری این روزها نسبت به گذشته دارای هشدارهای بیشتری است گویی دغدغه های بیشتری دارند.

وزیر سابق اقتصاد در تبیین موضوع نفوذ اقتصادی آمریکا به عنوان یکی از دغدغه های رهبری معظم انقلاب به ذکر مثالهایی پرداختند : ماجرای شبیخون نیکسون در سال 1971 و چاپ دلارهای بدون پشتوانه و اصالت بخشی به کاغذی به نام دلار در برابر طلا، نفوذ به اقتصاد مالزی و برخی دیگر از کشورهای شرق آسیا در اواخر دهه ی 1990 و کشاندن کار به جایی که وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی آنها باید به انتخاب عوامل آمریکایی ها باشد و...نمونه های مشخصی از اثرات مخرب نفوذ آمریکا به اقتصاد کشورهاست.

دکتر حسینی در رابطه با موضوع نفوذ آمریکا در اقتصاد کشورها به بیان خاطره ای پرداختند : به خاطر دارم پس از فروپاشی شوروی به عنوان یک مدیرکل به همراه وزیر نیروی وقت سفری به یکی از جمهوری های تازه استقلال یافته داشتیم، مدیرعامل یکی از شرکت های برق آنجا نسبت به وزیر نیروی وقت ما بی توجی می نمود؛ بنده به سفیرمان اعتراض کردم که چرا این فرد به وزیر ما این گونه بی اعتنایی می کند، سفیر در پاسخ گفت که به بهانه ی خصوصی سازی این شرکت برق به عوامل آمریکایی ها واگذار شده و این فرد دست نشانده ی آنهاست و حتی به وزیر نیروی کشور خودش هم بی اعتنایی می کند. ملاحظه می فرمایید که موضوع نفوذ اقتصادی تا چه حد می تواند در یک کشور موثر واقع شود.

وی افزود : به بهانه ی ملی شدن صنعت نفت دولت وقت ایران را تحریم کردند تا نهضت ملی شدن صنعت نفت شکست بخورد، آن زمان هم مثل امروز در زمان تحریم عده ای می گفتند این ماده ی عفن به چه درد می خورد اما دیدیم صنعت نفت ملی شد و شاهدیم که این روزها چیزی در اقتصاد نیست که به نفت وابسته نباشد. دشمن چون نتوانست از طریق تحریم و فشار صنعت هسته ای را متوقف بکند به دنبال نفوذ از طریق مذاکره و توافق است.

وی همچنین در رابطه با اقتصاد مقاومتی خاطرنشان ساخت : اقتصاد مقاومتی نیاز به نیروی جهادگر دارد، در اقتصاد مقاومتی باید ظرفیت های خود را باور کنیم؛ متاسفانه به گوشم رسید که روز گذشته فردی مجدداً عنوان کرده که خزانه خالیست و این قبیل حرف های تکراری، در حالیکه آمار نشان می دهد پرداختی های دولت در سال 92 نسبت به سال 91 افزایشی 42 درصدی داشته و همچنین در سال 93 نسبت به قبل شاهد رشد 70 درصدی در پرداخت های دولت هستیم! حال شما بگویید با یک خزانه ی خالی آیا چنین افزایش پرداخت هایی ممکن است؟! متاسفانه تیترهای رنگارنگ می زنند تا نیروهای جهادگر را از اقتصاد خارج کنند، عنوان می کنند 700 میلیارد دلار واردات از چین در دولت گذشته صورت گرفته در حالی که کل واردات در دولت قبل 400 میلیارد دلار بوده و واردات ما از چین هم بیش از 40 میلیارد دلار نبوده است. در همین پارس جنوبی به محض فشار آوردن آمریکایی ها طرف های خارجی کار را رها کردند و رفتند و جوان های خودمان کار را بدست گرفته و پیشرفت های خیره کننده ای حاصل شد؛ حال که دوباره دوستان تمایل دارند خارجی ها را بجای جوانان خودمان به پارس جنوبی راه بدهند چه تضمینی وجود دارد که مجدداً ما را در میانه ی راه تنها نگذارند؟!