![]() |
عاق والدین
ألعقوق ثکل من لم یثکل. [همان، ص 304.] .
نافرمانی فرزند از پدر و مادر، داغ داغ نادیده است.
تأثیر صله رحم در ازدیاد عمر
ان الرجل لیکون قد بقی من أجله ثلاثون سنة فیکون وصولا لقرابته وصولا لرحمه، فیجعلها الله ثلاثة و ثلاثین سنة، و انه لیکون قد بقی من أجله ثلاث و ثلاثون سنة فیکون عاقا لقرابته قاطعا لرحمه، فیجعلها الله ثلاث سنین. [همان، ص 303.] .
چه بسا شخصی که مدت عمرش مثلا سی سال مقدر شده باشد ولی به خاطر صلهی رحم و پیوند با خویشاوندانش، خداوند عمرش را به 33 سال برساند. و چه بسا کسی که مدت عمرش 33 سال مقدر شده باشد، اما به خاطر آزردن خویشاوندان و قطع رحمش، خداوند عمرش را به سه سال برساند!
نتیجهی عاق والدین
ألعقوق یعقب القلة و یؤدی الی الذلة. [همان، ص 303.] .
نارضایتی پدر و مادر، کمی روزی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت میکشاند.
بیطاقتی در مصیبت
ألمصیبة للصابر واحدة و للجازع اثنان. [پیشین، ص 304.] .
مصیبت برای صابر یکی است و برای کسی که بیطاقتی میکند دوتاست.
همراهان دنیا و آخرت
ألناس فی الدنیا بالأموال و فی الآخرة بالأعمال. [همان، ص 304] .
مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند.
شوخی بیهوده
ألهزل فکاهة السفهاء و صناعة الجهال. [همان، ص 304.] .
مسخرگی، تفریح سفیهان و کار جاهلان است.
زمان جان دادن
أذکر مصرعک بین یدی أهلک، و لا طبیب یمنعک و لا حبیب ینفعک. [همان، ص 304.] .
وقت جان دادنت نزد خانوادهات را به یاد آر که در آن هنگام طبیبی جلوگیر مرگت و دوستی نفع رسانت نباشد.
نتیجهی جدال
ألمراء یفسد الصداقه القدیمة و یحلل العقدة الوثیقة و أقل ما فیه أن تکون فیه المغالبة و المغالبة أس أسباب القطیعة. [همان ، ص 304.] .
جدال، دوستی قدیمی را تباه میکند و پیوند اعتماد را میگشاید و کمترین چیزی که در آن است غلبه بر دیگری است، که آن هم سبب جدایی میشود.
حکمت ناپذیری دل فاسد
ألحکمة لا تنجع فی الطباع الفاسدة. [همان ، ص 304] .
حکمت، اثری در دلهای فاسد نمیگذارد.
درک لذت در قلت
ألسهر ألذ للمنام و الجوع یزید فی طیب الطعام.[ همان، ص 304] .
شب بیداری، سبب لذت بخشی خواب، و گرسنگی سبب خوش خوراکی در طعام ناب است.
اسیر زبان
راکب الحرون أسیر نفسه، و الجاهل أسیر لسانه. [همان، ص 304.] .
کسی که بر اسب سرکش سوار است اسیر هوای نفس خویش، و نادان، اسیر زبان خویش است.
تصمیم قاطع
أذکر حسرات التفریط بأخذ تقدیم الحزم. [همان ، ص 304]
افسوس کوتاهی در انجام کار را با گرفتن تصمیم قاطع جبران کن.
خشم و کینه توزی
ألعتاب مفتاح الثقال، و العتاب خیر من الحقد. [همان، ص 304] .
خشم و تندی، گشایندهی گرانباری و سنگینی است ولی در عین حال، خشم بهتر از کینه توزی است.
ظهور مقدرات
ألمقادیر تریک ما لا یخطر ببالک. [همان، ص 303.] .
مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان میسازد که به فکرت خطور نکرده است.
خودخواهان مغضوب
من رضی عن نفسه کثر الساخطون علیه. [همان، ص 303.] .
هر که از خود راضی باشد، خشمگیران بر او زیاد خواهند بود.
تباهی فقر
ألفقر شره النفس و شدة القنوط. [بحارالانوار، ج 78، ص 368.] .
فقر، مایهی آزمندی نفس و سبب اوج ناامیدی است.
راه پرستش
لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبدالله وحده خالصا. [همان، ج 78، ص 245.] .
اگر مردم به راههای گوناگونی روند، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه میپرستد خواهم رفت.
آثار گوشتخواری
من ترک اللحم أربعین صباحا ساء خلقه و من أکل اللحم أربعین صباحا ساء خلقه. [همان، ج 56، ص 326] .
کسی که چهل روز گوشت نخورد بد خلقی پیدا کند، و کسی که چهل روز پی در پی نیز گوشت بخورد اخلاقش بد شود.
یگانگی خدا
لم یزل الله وحده لا شیء معه، ثم خلق الأشیاء بدیعا و اختار لنفسه أحسن الأسماء. [همان، ج 57، ص 83.]
خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود، سپس اشیاء را به صورت نوظهور آفرید و برای خودش بهترین نامها را برگزید.
فروتنی
ألتواضع أن تعطی الناس ما تحب أن تعطاه.[ محجة البیضاء، ج 5، ص 225.] .
فروتنی آن است که به مردم، آن بخشی، که دوست داری به تو چنان بخشند. (کنایه از اینکه: با مردم چنان کن که دوست داری با تو چنان کنند).

