در حوزه علمیه
در حوزه علمیه نجف اشرف
در حوزه علمیه قم
شعر امام خمینی:
من به خال لبت ای دوست گرفتار شــدم
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شـــــــدم
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شــــــــدم
غم دلدار فکنده است به جانم، شــــررى
که به جان آمدم و شهره بازار شــــــــــدم
درِ میخانه گشایید به رویم، شـب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کـــــردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شــــــــــــدم
واعظ شهر که از پند خــــود آزارم داد
از دم رند مى آلوده مددکار شـــــــــــــدم
بگذارید که از بتکــــــــده یادى بــــــکنم
من که با دست بت میکده بیدار شـــــــــدم
در جواب امام خامنه ای سروده اند:
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شـــدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شـــدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شـــــدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخـشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شـــــدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توســــــــــــت
امت از گفته در بار تو هشیار شــــــدی
واعظ شهر همه عــــــــــمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از توپدیدار شـــــــــــدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غـــــــــم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شــــدی
:: برچسبها: سید علی آیت الله خامنه ای