سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

نشان شوم صهیونیسم روی کیسههای برنج ایرانی
نظرات ()

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس توزیع برنج های ایرانی وخارجی در بسته بندی هایی با نشان پرچم رژیم صهیونیستی را جرم دانست و گفت: این موضوع را از طریق مجلس پیگیری می کنیم.
عزت الله یوسفیان ملا در گفت وگو با خانه ملت درباره توزیع برنج های ایرانی وخارجی در بسته بندی هایی با نشان شاهی و پرچم اسرائیل در مناطقی از کشور، گفت: باید صحت و سقم این موضوع پیگیری و با افرادی که اقدام به این جرم کرده اند برخورد شود.
 
نماینده مردم آمل و لاریجان در مجلس شورای اسلامی افزود: پیش از این اقداماتی مشابه برای ترویج خرید و فروش برنج خارجی مشاهده شده بود و این مسئله را به صورت دقیق در مجلس مطرح و پیگیری خواهیم کرد.
 
گفتنی است؛ مدتی است که توزیع برنج های آلوده و با نام و نشان غربی در کشور رواج پیدا کرده و متاسفانه منبع و متولی این واردات غیر قانونی مشخص نیست.
 
همچنین چندی پیش خبری با تیتر توزیع برنج های اسرائیلی در استان چهارمحال بختیاری برروی سایت ها و خبرگزاری ها رفت که باعث تعجب بسیاری از مردم شد که به تازگی نیز توزیع اینگونه برنج ها با برند و نام شاهی و نشان شوم پرچم رژیم صهیونیستی این بار در شهرستان بوشهر صورت گرفته است.
 
خرید و فروش اینترنتی این برنج نیز در سایت ها رونق گرفته و متاسفانه هیچ گونه برخوردی با آن نمی شود.

 

کد خبر:189225 -




نویسنده : لبیک
تاریخ : پنج شنبه 93/2/18
زمان : 4:18 عصر
سیدحسن نصرالله از چه چیزی در قم گلایه داشت؟!
نظرات ()

استاندار قم هفته پیش گفته بود «برادر عزیزم سیدحسن نصرالله هفته گذشته هیأتی را فرستادند و من پذیرای ایشان بودم و از من خواستند برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای که از قم تغذیه می‌شوند، کنترل شوند». این شبکه‌ها چه شبکه‌هایی هستند؟
خبرگزاری فارس: سیدحسن نصرالله از چه چیزی در قم گلایه داشت؟!
خبرگزاری فارس ـ سجاد اسلامیان: هفته پیش بود که حجت‌الاسلام محمدصادق صالحی‌منش استاندار قم در سخنان خود در آیین افتتاح استودیوهای پخش زنده مسجد مقدس جمکران از نگرانی سیدحسن نصرالله از اوضاع در قم سخن گفت.

او این نگرانی را چنین بیان داشت: برادر عزیزم سیدحسن نصرالله هفته گذشته هیئتی را فرستادند و من پذیرای ایشان بودم و از من خواستند که برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای که از قم تغذیه می‌شوند، کنترل شوند و گله‌مند بودند که چرا چنین زمینه‌ای در قم فراهم شده است تا برای ایشان مشکل ایجاد شود.

تغذیه، پخش و ادامه فعالیت برخی شبکه‌های ماهواره‌ای از قم اگرچه مسئله جدیدی نیست اما اعلام رسمی این نکته از زبان بالاترین مقام دولتی در قم خود معنای دیگری دارد.

چه اینکه پیش از این شاهد بودیم که شبکه ماهواره‌ای «اهل‌بیت» توسط فردی به نام حسن اللهیاری در قم تاسیس شد اما توهین‌های او به اهل‌تسنن آنچنان گسترش یافت که وی را از ایران و قم اخراج کردند.

او نیز این روزها به واشنگتن و به دامان سردمداران سیاست «تفرقه‌انداز و حکومت‌کن» رفته است تا اختلاف‌اندازی‌های خود را در آمریکا ادامه دهد.

اما در قم شبکه‌های دیگری هم یا تاسیس و یا اداره و یا تغذیه فکری می‌شوند که برخی از آنها کم و بیش همان مشکل شبکه «اهل‌بیت» را دارند.

بنابر اطلاعات موجود بر روی ماهواره‌ها 11 شبکه شیعی مختلف به زبان فارسی در حال فعالیت است و در کنار آنها شبکه‌های مختلف عربی و انگلیسی نیز فعالیت می‌کنند که در این میان شبکه‌های عرب‌زبان آنها بیشتر از دیگر شبکه‌هاست.

در این میان برخی از این شبکه‌ها از قم تغذیه و تولید برنامه دارند که موجب نگرانی بسیاری از جمله سیدحسن نصرالله شده است که بر اساس اطلاعات به دست آمده از جمله آنها شبکه «امام حسین(ع)» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی است که مرکزیت آن در کربلاست اما برنامه‌سازی‌هایی نیز در واشنگتن و قم دارد چه اینکه پیشتر رئیس دفتر این شبکه در قم به دلیل ترویج قمه‌زنی برای مدتی بازداشت شد.

این شبکه یکی از مهمترین شبکه‌هایی است که توسط «موسسه فرهنگی رسول اکرم(ص)» وابسته به یکی از مراجع تقلید ساکن قم به روی آنتن می‌رود.

شبکه امام حسین(ع) در یکی از مهمترین اقدامات خود سال گذشته «هفته برائت» را به مناسبت عید خرافی موسوم به عیدالزهرا از نهم ربیع الاول لغایت 19 ربیع‌الاول تبلیغ کرد؛ دهه‌ای که تماما همزمان با «هفته وحدت» تاسیس شد تا لعن بزرگان و نمادهای اهل‌سنت را جایگزین تلاش برای وحدت زیر سایه نام مبارک حضرت محمد(ص) بکند.

 

 

سایت رسمی شبکه امام حسین(ع) با اعلامیه «هفته برائت»

 

شبکه دیگری که از قم تغذیه فکری می‌شود شبکه «سلام» است که دو شبکه مجزا به این نام وجود دارد و علیرغم آنکه این شبکه در کالیفرنیا به ثبت رسیده است در مشهد و اصفهان دارای دفاتر رسمی است.

دیگر شبکه از این زنجیره شبکه‌ها، شبکه «ابالفضل العباس» است که علیرغم اینکه مرکزیت آن معلوم نیست اما در سایت این شبکه به صراحت به داشتن دفاتری در مشهد، قم، اصفهان و تهران اشاره شده است و اکثر راه‌های ارتباطی این شبکه در فضاهای مجازی موبایلی اعم از واتس‌آپ، وایبر و ... با کد 0098 متعلق به ایران معرفی شده است.

 

 

سایت رسمی شبکه ابالفضل العباس و شماره تلفن دفاتر آن در ایران   

 

شبکه دیگر در این زمینه «شبکه مدرسه جهانی امام صادق(ع)» است که در سایت رسمی آن به صورت رسمی از قم به عنوان دفتر مرکزی یاد شده است و در اساسنامه آن این شبکه که در آن دروس حوزوی ارائه می‌شود زیر نظر و حمایت شبکه جهانی امام حسین(ع) که پیشتر درباره آن سخن گفته شد معرفی شده است چه اینکه در اساسنامه آن آمده است: این مدرسه در ربیع الثانی سال 1431 توسط شبکه جهانی امام حسین «علیه السلام» پیشنهاد شد ...

بنابر این گزارش این در حالی است که بنابر اطلاعات موجود شبکه‌های «بقیع» و «مرجعیت» به زبان فارسی و همچنین شبکه‌های الانوار 1 و 2 به زبان عربی دارای دفاتری در قم هستند که همه این شبکه‌ها که نام آنها برده شد توسط «موسسه فرهنگی رسول اکرم(ص)» وابسته به یکی از مراجع ساکن قم هدایت می‌شود.

حضور این شبکه‌ها در ایران و در قم که اکثر آنها در خارج از ایران و چه‌بسا در آمریکا و انگلستان ثبت شده‌اند در حالی است که چندی پیش مقام معظم رهبری از اقدامات موهن علیه اهل‌سنت ابراز ناخرسندی کرده و فرمودند: نباید کینه‌ورزی‌های مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کرده‌ایم؛ بعضی حاضر نیستند [گوش کنند]. شما اگر بخواهید آن کسی را که موافق مذهب شما نیست و عقیده‌ی حقّ شما را قبول ندارد هدایت کنید، چه کار میکنید؟ اوّل شروع میکنید به مقدّسات او بدگویی کردن و دشنام دادن؟ اینکه بکلّی او را از شما دور خواهد کرد و امید هدایت او را به صفر خواهد رساند.(31/1/93)

ایشان پیش از این مهری پایانی بر تسامح با افراطیون شیعه زدند و فرمودند که « از آن طرف هم یک عدّه مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی آتش بریزند؛ که می‌بینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیّعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد.»(20/6/92)

حال با توجه به مجموع این نگرانی‌ها از سوی مقام معظم رهبری و سیدحسن نصرالله و با توجه به اینکه مسئولان جمهوری اسلامی هنگامی که متوجه اقدامات خلاف شرع اینگونه شبکه‌ها شده‌اند آنها را همچون شبکه «اهل‌بیت» تعطیل کرده و از کشور اخراج کرده‌اند و با توجه به اشاره استاندار قم مسلما در آینده خبر بسته شدن این شبکه‌ها در ایران را خواهیم شنید.

و نکته پایانی که باید به آن توجه کرد ضرورت همکاری ایران با برخی دیگر از کشورهای منطقه از جمله عراق، افغانستان و هند برای جلوگیری از ادامه کار برخی از شبکه‌های تندروی شیعی در این کشورهاست که می‌تواند از سوی سازمان صداوسیما و همچنین اتحادیه بین‌المللی رادیو تلویزیون‌های اسلامی دنبال شود.




نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/2/15
زمان : 2:43 عصر
مبلغان شیطان
نظرات ()

یکی از مهم‌ترین اهداف طرح روحی، ایجاد بسترهای لازم برای افزایش آمار تعداد بهائیان است و مسؤولان بهائیت برای دستیابی به اهداف این طرح، زمان‌بندی‌های مشخصی را معین کرده‌اند که شامل «نقشه‌های پنج‌ ساله» و «نقشه‌های چهار ساله» ‌است.

 

پس از مرگ عباس افندی (عبدالبها) در دوم ذیقعده 1309 (1921 م)، شوقی افندی 27 نفر از بزرگان بهایی را به منظور حفاظت و تبلیغ امر بهاء الله با عنوان «ایادی امر الله» انتخاب کرد.

شوقی افندی بر خلاف وصایای عباس افندی جانشینی برای خود معین نکرد و در نتیجه پس از مرگ وی بین بهائیان کشمکشی شدید به وجود آمد.

بسیاری از احباب، باب ولایت امرالله را مسدود دانستند و سال 1342 ه. ش در لندن کنفرانسی از رؤسای بهایی در محل تشکیل دادند و نه نفر از اعضای بیت العدل موعود را انتخاب کردند. (1)

ولی امرالله و همچنین ایادی امرالله جایگاه مهمی را در تاریخ بهایی بر عهده دارند. شوقی در توقیع نوامبر 1927 دربارة جایگاه ولی امرالله و ایادی تصریح می‌کند: «ای احبای الهی! تعیین ایادی امر الله و تنفیذ احکام مقدسه شریعت اله و تشریع قوانین متفرقه از منصوص کتاب اله و انعقاد مؤتمر بین المللی پیروان حضرت بهاءالله و ارتباط جامعه بهایی به انجمن‌های متفرقه علمیه و ادبیه و دینیه و اجتماعیه کل به تشکیل و استقرار بیت العدل اعظم الهی در ارض مقدس در جوار بقاع مرتفعه علیا منوط و معلق است؛ زیرا این معهد اعلی سرچشمه اقدامات و اجرائیات کلیه بهائیان است.» (2)

وی انتخاب ایادی امر الله را از وظایف ولی امر الله بر می‌شمرد و می‌گوید: «... ایادی امر اله را باید ولی امر اله تعیین و تسمیه کند (3)» و تأکید می‌کند که: «مقدر است که دو وظیفه مقدس خود یعنی حفاظت و تبلیغ امر حضرت بهاء الله را تحت نظر مراقبت ولی امر اله انجام دهند.» (4)

بهائیان معتقدند ایادیان امر در این زمان وارث اسم و لقبی نیستند؛ بلکه نفوس مقدسه‌ای هستند که تقدیس و روحانیت‌شان اذهان خلق را منور می‌سازد. هر کسی که بنده کلمه الله و رافع آن باشد، ایادی خداوند است.

عبدالبهاء در تذکرة الوفا چند تن از مؤمنین (نزدیکان به مرام صهیونی خود) را به عنوان ایادی نام برد و در الواح وصایا مقرر کرد که شوقی افندی نفوسی را به اراده خود به سمت ایادی امر اله منصوب سازد.

شوقی در وهله اول عده‌ای از نفوس را به مقام ایادی امر اله پس از وفاتش مقرر کرد! (شوقی مرده چگونه کسی را انتخاب می‌کند؟!) و سپس در سال‌های اخیر دوره ولایت سی و دو نفر را در قاره‌های پنج گانه به این سمت منصوب نمود. تعداد افرادی که منتصب به ایادیان امر اله شدند، در مجموع 50 نفر بودند. 4 نفر را بهاء‌ الله، 4 نفر را عبدالبها و 42 نفر را شوقی افندی (ولی امر الله در دین بهایی) انتخاب نمودند. در سنوات بین وفات شوقی افندی در سال 1957 و انتخاب بیت العدل اعظم در سال 1963 ایادیان امر اله وظیفه خود را حراست و صیانت جامعه بهایی ایفا نمودند. (5)

بیت العدل

بیت العدل اعظم در اوایل شکل‌گیری تصمیمی گرفت که هم در تبلیغ و هم درامور اداری امر بهایی تأثیری شدید داشت. پی بردن به این‌که جانشینی برای شوقی افندی موجود نیست، نشان داد که دیگر انتصاب و برگزیدن ایادی امر الله امکان ندارد. حال آن‌که اهمیت وظایف ایادی به نحوی در عرض شش سال بین سال‌های 1957 تا 1963 (از فوت ولی امر اله تا تشکیل بیت العدل) از پیش به اثبات رسیده بود. از این رو بیت العدل اعظم که اختیار داشت، مؤسسات جدیدی را به وجود آورد و در ماه ژوئن سال 1968 تصمیم گرفت که هیأتی را به نام مشاورین قاره ای ایجاد کند. (6)

دارالتبلیغ بین‌المللی

در توقیع مورخ نوروز 111 بدیع آمده: «... و نیز بنیانی دیگر منضّم به این ابنیّه ثلاثه خواهد شد که مرکز ترویج و دارالتبلیغ است و مقرّ استقرار ایادی امر الله که بر حسب نصّ قاطع کتاب وصایا به محافظه و صیانت امر الله و حفظ وحدت جامعه و انتشار دین الله و ابلاغ کلمه الله‌اند...»

اعضای این دارالتبلیغ شامل کلیه حضرات ایادی امرالله و در بدایت حال سه نفر از مشاورین قاره‌ای که به معیّت ایادی امرالله مقیم ارض مقدس هستة مرکزی خدمات و اجرای مهمة آن را تشکیل می‌دهند. (7)

وظایف دارالتبلیغ

1.تعهد مسؤولیت تام جهت حفظ توازن و اداره امور و تشویق و ترغیب هیأت‌های مشاورین قاره‌ای و نیز انجام وظیفه به عنوان رابط بین هیأت‌های مزبور و بیت العدل اعظم؛

2.کسب اطلاعات کامل درباره اوضاع امری در کلیه اقطار و اقالیم عالم و تنظیم راپرت‌ها و توصیه‌هایی براساس اطلاعات مزبور جهت ملاحظة بیت العدل اعظم و یا مصلحت اندیشی جهت هیأت‌های مشاورین قاره‌ای؛

3.نظارت بر موجبات امنیت و حفظ و صیانت امر الهی؛

4.اغتنام فرصت و عطف توجه به امکانات برای توسعه دایره تبلیغ امرالله و ترویج و تکامل هیأت اجتماعی و اقتصادی در داخل و خارج جامعه بهایی و جلب توجه بیت‌العدل اعظم و هیأت‌های مشاورین قاره‌ای به امکانات مزبور و ارائه توصیه و پیشنهاد جهت اقدام لازم؛

5.تعیین و پیش‌بینی احتیاجات مربوط به طبع و نشر آثار امری و اعزام مهاجرین و مبلّغین سیار و تهیه و تنظیم نقشه‌های تبلیغی بین‌المللی و منطقه‌ای جهت تصویب بیت العدل اعظم؛

6.اداره امور لجنات قاره‌ای مهاجرت؛

7.نظارت بر مصارف صندوق توکیل بین‌المللی؛

8.نظارت بر بودجة‌ سالانه‌ای که از صندوق بین‌المللی جهت هیأت‌های مشاورین قاره‌ای برای مصارف اقدامات تبلیغی و امانت و کمک به نشر آثار امری و در مواقع ضرورت مساعدت به صندوق‌های قاره‌ای تخصیص می‌یابد.  (8)

اینک به نمونه‌هایی از طرح‌ها و پیام‌های بهائیان اشاره می‌کنیم تا چگونگی تسخیر قلوب و شیوه نفوذ آن‌ها روشن شود.

طرح روحی (پیام 26 نوامبر 2003)

«طرح روحی» توسط یکی از بهائیان مهاجر ایران به نام روحی ارباب، طراحی شد. پس از بررسی و تصویب «بیت العدل حیفا» - بالاترین نماد تصمیم گیرنده فرقه ضاله بهائیت در سطح جهان – به صورت آزمایشی در کلمبیا اجرا شد.

سرانجام بیت العدل حیفا پس از پایان مرحله ده ساله آزمایشی این طرح، تصمیم گرفت، تا آن را به عنوان «راهنمای عمل» به تمام محافل بهایی ابلاغ کند و موارد طرح شده در آن مورد اجرا قرار گیرد.

یکی از مهم‌ترین اهداف طرح روحی، ایجاد بسترهای لازم برای افزایش آمار تعداد بهائیان است و مسؤولان بهائیت برای دستیابی به اهداف این طرح، زمان‌بندی‌های مشخصی را معین کرده‌اند که شامل «نقشه‌های پنج‌ ساله» و «نقشه‌های چهار ساله» ‌است که بعد از آن نیز یک نقشه دوازده ماهه و یک نقشه پنج ساله در نظر گرفته شده است. شعار اصلی نقشه پنج ساله «دخول افواج مقبلین» نام دارد. مؤسسات آموزشی که بهائیان در ارتباط با طرح روحی ایجاد کرده‌اند، افزون بر هیأت مدیره، زیر نظر مشاور قاره ای بهائیت که از سوی بیت العدل حیفا معرفی و تأکید شده است، اداره می‌شود. تبلیغات بهائیت در کشورهای اسلامی، به ویژه خاورمیانه به دلیل حساسیت‌های خاصی که درباره آن وجود دارد، بر اساس یک استراتژی ویژه‌ای که از سوی مرکزیت بهائیت بدان نام «استراتژی خاموش و پنهان» داده شده، اداره می‌شود و برای تحقق اهداف این استراتژی در کشورهای مسلمان زمان بیش‌تری در نظر گرفته‌ و تا سال 2021 میلادی برای رسیدن به اهداف مورد نظر وقت معین کرده‌اند. فعالیت طرح روحی در ایران سه سال قبل با پیام 26 نوامبر 2003 میلادی بیت العدل حیفا آغاز شد. شیوه فعالیت اجرایی طرح روحی با فعالیت‌های گذشته بهائیان در ایران تفاوت اساسی دارد.

امر تبلیغات برای این فرقه ضاله، آن قدر حائز اهمیت است که هر سال میلیون‌ها دلار هزینة کارهای تبلیغاتی خود می‌کنند. برای بهائیان اثر تبلیغات منفی نیز به اندازه تبلیغات مثبت اهمیت دارد و از رهگذر همین اعتقاد است که بیت العدل حیفا، افزون بر میلیون‌ها دلار هزینه برای خرید «فضا» و «وقت» از ماهواره‌های گوناگون (9) و کمک‌های چشمگیر به تلویزیون‌های ماهواره‌ای، مدتی است که تبلیغات رذیلانه‌ای را درباره اعزام دختران ایرانی به شیخ نشین‌های خلیج فارس، راه انداخته است. در صورت تحقیق درباره گروه‌هایی که این‌گونه دختران را به سودای بردن به اروپا و آمریکا می‌فریبند و آن‌ها را در مراکز فحشا در «دبی» و دیگر نقاط به بیگاری کثیف وامی‌دارند، با این واقعیت روبرو می‌شویم که تمام گروه‌های فعال در این کار ضد انسانی، بهایی هستند. مدیران و کارکنان این‌گونه گروه‌ها، با مأموریت از سوی بیت العدل حیفا و با هدف بدنام ساختن جمهوری اسلامی به عنوان «تبلیغات منفی» و یک برنامه کارشناسانه از پیش تدوین شده به این اقدام روی آورده‌اند. بیت العدل حیفا ‌کوشیده است، تا در این دور از فعالیت جدید و اجرای طرح روحی، در حد و اندازه یک «اپوزیسیون فعال» موضع بگیرد و این امر را می‌توان از پیام 26 نوامبر 2003 آن دریافت کرد.

در حقیقت با ارسال این پیام و آغاز اجرای طرح روحی در ایران، فرقه ضاله بهائیت شیوة تبلیغاتی جدید را در برخورد با نظام اسلامی در پیش گرفته است. به همین مناسبت در سال 1380 سیزده نفر از بهائیان به اصطلاح مستعد، در پوشش‌های گوناگون از ایران به امارات متحده عربی رفتند و در آن‌جا دوره‌های آموزشی کتاب‌هایی را آغاز کردند که برای اجرایی کردن طرح روحی تدوین و تألیف شده است.

اعزام مبلغان به دوبی با این اهداف صورت می‌پذیرد:

1.فراگیری چگونگی تبلیغ گسترده و مخفیانه در جمهوری اسلامی ایران؛

2.فراگیری راه‌های جدید فریب مسلمانان شیعه ایرانی؛

3.فراگیری چگونگی انتخاب هدف یا سوژه بی‌آن‌که گرفتار افراد مؤمن و مأموران اطلاعاتی شوند؛

رفت و آمد سالانه صد‌ها هزار مسافر که برای خرید و تفریح به دوبی می‌روند، زمینه‌ای مناسب برای سرکردگان بیت العدل حیفا است. دوبی در حقیقت به شکارگاه آنان برای صید نیروهای ناآگاه جدید مبدل شده است.

برای اجرای طرح روحی تاکنون هفت عنوان کتاب تألیف شده است و عناوین برخی کتاب‌ها عبارتند از: گفتگوهای هدفمند با غیر بهائیان، تاریخ بهائیت، آموزش و نحوه تبلیغ بهائیت و کتابی برای مبلغان فرقه.

مرکز بهائیت در حیفا توصیه کرده است که در ایران به دلیل حاکمیت نظام اسلامی و وجود وضعیت خاص، طرح روحی از 16 سالگی آغاز شود و کودکان بهایی از 12 تا 15 سالگی و در صورت امکان به همراه بزرگ‌ترهایشان با هدف فریبکاری به کارهای خیریه و عام المنفعه مانند عیادت از بیماران در بیمارستان‌ها، نظافت پارک‌های محل و معابر کوهستانی، مراجعه به آسایشگاه سالمندان و کمک به سالخوردگان بپردازند.

پس از ابلاغ پیام 26 نوامبر 2003 بیت العدل حیفا به بهائیان ایران، مؤسسات آموزشی بهائیان به کار تربیت راهنمایان بهایی سرعت بخشیدند؛ به طوری که هم اکنون بنا به گفته بهائیان تعداد راهنمایان و مبلّغان بهایی به ده هزار نفر می‌رسد و این خود زنگ خطری است که مسؤولان عقیدتی و فرهنگی جمهوری اسلامی موضوع برخورد با بهائیان را در دایره تساهل و تسامح قرار ندهند؛ زیرا دشمن بیدار و هوشیار در کمین شکار جوانان ما نشسته است. آنان از راه آشنایی مجدد با دوستان دوران مدرسه، مهاجران افغانی، کمک مالی به خانواده‌های مستمند و ایجاد کلاس‌های آشپزی و هنری، رفت و آمد به کتابخانه‌ها و سمینارهایی که در فرهنگسراها برگزار می‌شود، وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط مخفی و سپس زمینه‌ای برای تبلیغ بهائیت فراهم می‌کنند. (10)

این طرح به راحتی اکنون در شیراز و استان‌های همجوار اجرا می‌شود؛‌ به گونه‌ای که دختران و زنان 25 تا40 ساله با اغفال جوانان بر آن‌ها اثر می‌گذارند و آنان را وادار به تصدیق این فرقه می‌کنند.

حس عاطفی و گاه ایجاد شغل در یک کارگاه کاملاً بهایی و ترس از دست دادن شغل و همسر بهایی، این جوانان را به کمربندی حفاظتی در مقابل آسیب‌های وارده به این فرقه وارد می‌کند و آن‌ها به تدریج حتی امام زمان را انکار می‌کنند!

تبلیغ نو (پیام ژوئن 2007)

اخیراً بیت العدل در پیام ژوئن 2007 خود خطاب به هیأت یاران که همان اعضای محفل ملی هستند بیانیه‌ای صادر و از آن‌ها درخواست کرده است تمهیدات لازم برای خانواده‌های بهایی به منظور مطالعه پیام مزبور فراهم آید.

محورهای اصلی که بیت العدل در این پیام دنبال می‌کند به صورت خلاصه چنین است:

الف) تشویق بهائیان به تبلیغ و جلوگیری از خروج آن‌ها از ایران

ب) القای این نکته که تبلیغ فردی با حکم اطاعت از حکومت تعارضی ندارد.

ج) تبلیغ فردی از امور وجدانی است و کسی حتی حکومت، نمی‌تواند بهائیان را از تبلیغ منع کند.

د) اطاعت از حکومت فقط در امور اداری است و در مسائل اعتقادی بهائیان شهادت را بر اطاعت ترجیح می‌دهند.

ر) با یک ترفند زیرکانه می‌خواهند به اصحاب حکومت بگویند ما تشکیلات نداریم و اگر هم تبلیغ می‌کنیم فردی است و ربطی به تشکیلات ندارد؛ مانند نماز و روزه و سایر عبادات؛ بنابر این کسی نمی‌تواند مانع تبلیغ فردی شود.

ز) اصرار بر این نکته که در ایران نفوس مستعد برای قبول آیین بهایی زیاد هستند. فرصت را غنیمت شمرید و به تبلیغ نفوس بپردازید.  (11)

حال به نکات زیر توجه کنید:

1.اصولاً تبلیغ اعم از فردی و غیر فردی امری اجتماعی است؛ چون روح و حقیقت تبلیغ برقراری ارتباط با دیگران است.

2.اگر کسی مختصری با ساختار تشکیلات بهایی آشنا باشد، می‌یابد که تبلیغ فردی بدون تشکیلات بی‌معناست و اساساً عنوان فردی کوششی برای گریز از فشارهای اجتماعی و حکومتی است.

به نظر می‌رسد بیت العدل با پیام جدیدش به یک ماجراجویی خطرناک روی آورده است تا با استفاده از محمل دین و دست گذاشتن بر احساسات و ایمان بهائیان ایران، از آن‌ها سپری انسانی برای مقاصد ماجراجویانه خود بسازد و به اصطلاح به یک بازی برد – برد – برد (سه برد) به ترتیب ذیل دست بزند:

سناریوی طراحی شده این است که بهائیان ایران را مجبور به تبلیغ کند تا بدین ترتیب با نادیده گرفتن قوانین کشور، به طور رسمی به معارضه با نظام بپردازند. در این صورت دو حالت ممکن است اتفاق بیفتد:

1.حکومت به مقابله با آنان بپردازد. در این صورت، برد با بیت العدل است که از طریق رسانه‌ها فشارش را بر ایران افزایش دهد و با مظلوم نمایی نزد سازمان ملل، بیانیه‌های محکومیت برای نظام صادر کند!

2.اگر نظام در برابر تبلیغ گسترده بهائیت ساکت باشد، این را پیروزی برای امر تلقی کند و به تقویت روحیه برای بهائیان بپردازد، که باز برد با بیت العدل است.

3.در هر دو صورت، نقش محوری بیت العدل را با زیرکی مخفی کند و بگوید من دستور تشکیلاتی نداده‌ام و این بهائیان هستند که به انجام وظیفه دینی خود قیام کرده‌اند. به این ترتیب، شائبه دخالت تشکیلات بهائی در سیاست را پیشاپیش منفی می‌کند و این هم پیروزی دیگر برای بیت العدل است!

و البته همة این بازی‌ها پوششی برای پنهان کردن ضعف مدیریتی بیت العدل است. شکست هایی که این روزها بیت العدل را می‌آزارد و به انفعال می‌کشاند، عبارت است از:

1. رشد بهائیان ارتدکس که بیت العدل را قبول ندارند و آن را بدلی می‌دانند؛

2. رشد بهائیان روشنفکر که به مخالفت با تصمیمات بیت العدل برمی‌خیزند و به سانسور در کتب جدیدالتألیف تن نمی‌دهند؛

3. خروج بهائیان از بهائیت و بعضاً مسلمان شدن آن‌ها و اقدام به افشاگری در مورد نقشه‌های بیت العدل در مبارزه منافقانه با ادیان ابراهیمی و پرده‌برداری از تناقضات آن‌ها؛

4. رشد سایت‌های منتقد بهائیت در فضای اینترنت که از نظر علمی اعتقادات آن‌ها را به چالش کشیده است و نشان می‌دهد پاسخ منطقی برای نقدها ندارند؛

5. ناکارآیی تبلیغ سایت‌های یکطرفه بهایی که تنها به قاضی می‌روند و راضی برمی‌گردند؛

6. دروغ درآمدن وعده‌هایی که در مورد ایران می‌دهند که «عنقریب همه در ظل امر درمی‌آیند و سلطنت کلیه و فتح الفتوح خواهد شد.» اما هر سال دریغ از پارسال؛

7. آگاه شدن تدریجی افکار عمومی جهان از واقعیت نداشتن «وحدت عالم انسانی» و تساوی حقوق زنان و مردان و آشکار شدن اختلاف‌های بهاء و ازل و عباس و محمدعلی و فحش‌های رکیک آن‌ها به یکدیگر و تناقضات موجود در کتب و تحریفات بیت العدل و ...

و موارد بسیار دیگر که برای پوشاندن آن‌ها بیت العدل باید به این ماجراجویی‌ها دست زند!

بازداشت چند بهایی

سه تن از 54 نفری که در مدارس شیراز با عنوان یونیسف و پژوهش دنیای کودک و به بهانه آموزش بهداشت به کودکان شیعه، به تبلیغ بهائیت می‌پرداختند، دستگیر شدند. البته اینان شناسایی شدند؛ اما خدا می‌داند در روستاها با نام عمران و آبادی چه‌ها می‌کنند و یا با ترفندهای زنانه و ایجاد اشغال چگونه جوانان معصوم را به دام می‌اندازند. (12)

تبلیغات بر روی اجناس

به گزارش «آینده روشن» بر دو دی وی دی خام «لوتوس» که در بسیاری از شهرهای ایران خرید و فروش می‌شود، تصویری بسیار شبیه به مشرق الاذکار بهائیان در هندوستان نقش بسته شده و همین مسأله موجب نگرانی برخی از احتمال تبلیغ بهائیت بدین وسیله شده است. (13)

تبلیغات بهائیت در شیراز، کرج و یاسوج

حجت الاسلام منصور برزگر، عضو هیأت مدیره اتحادیه تشکل‌های قرآنی کل کشور، به خبرنگار «جهان» گفت: تا مدت‌ها قبل، این فرقه در شهرک ولیعصر شیراز پایگاهی داشتند و ایجاد آرایشگاه‌های رایگان برای مردان، جلسات شب‌نشینی و ترویج و تبلیغ ازدواج خواهر و برادر، راه‌اندازی سوپر مارکت‌ها و ارائه خدمات رایگان و تخفیف‌های پنج هزار تومانی به مشتریان معرفی شده، برخی از فعالیت‌های آنان بود.

وی همچنین خاطر نشان کرد: مبلّغان این فرقه پا را از این فراتر گذاشته‌اند و حتی به روستاهای اطراف می‌روند و با سوء‌ استفاده از فقر در مناطق محروم به دنبال رفع مشکلات مالی و اقتصادی مردم بر‌می‌آیند تا بتوانند پایگاه اجتماعی خود را ارتقا دهند.

در خرمدشت از توابع شهرستان کرج اطلاعیه‌هایی در خصوص سن بلوغ، ازدواج با محارم و حج توزیع شده است. همچنین فعالیت بهائیت در بین جوانان استان کهکیلویه و بویراحمد افزایش یافته است. (14)

پی‌نوشت‌ها

1. رژیم پهلوی برای مسافرت سران محافل متعدد بهائیان ایران به لندن و شرکت در انتخابات جهانی «بیت العدل» تسهیلات ویژه‌ای قائل شد و به هر بهایی که عازم این سفر می‌شد، مبلغ پانصد هزار دلار ارز با تخفیف ویژه پرداخت می‌کرد و نیز تخفیف قابل توجهی در بهای بلیت رفت و برگشت هواپیما در نظر می‌گرفت.

2. رساله اول، اردیبهشت 1347، ص 9.

3.عبد الحمید اشراق خاوری، توقیع 1929، مائده آسمانی، مؤسسه ملی مطبوعات امری 1287، بدیع، ج 6، ص 8.

4.رساله اول، اردیبهشت 1347، ص 4 و تلگراف 6 آوریل 1954.

5.مرکز جهانی بهایی، یادداشت‌هایی بر کتاب اقدس، 1992، ص م 230.

6.بیت العدل اعظم، قرن انوار، فصل نهم، ص 83.

7.ارکان نظم بدیع، ص 175.

8.همان، ص 181 – 180.

9.رادیو ماهواره‌ای پیام دوست، رادیو بها اینترنتی است، پارس chanalvaud TV که با اجرای شاپور راسخ، نادر سعیدی و فرهنگ هولوکایی مشغول تضعیف نظام هستند.

10.از وبلاگ خاطرات یک نجات یافته

www.babae.blogfa.com

11.مقاله‌ای با نام بیت العدل و تبلیغ در ایران از سایت بهایی پژوهی

www.bahairesearch.org

12.سایت موعود mouood.org

شهاب نیوز و ایران پرس

iranpressnews.com

13.سایت خبری آینده روشن.

14.سایت موعود

منابع جانبی

1.میرزا عبد الحسین (آواره)، الکواکب الدریه فی مائده البهائیه، 1914، مصر.

2.حسام نُقبائی، منابع تاریخ امر بهایی، مؤسسه ملی مطبوعات امری، 133 بدیع.

3.عبد الحمید اشراق خاوری، اقدام الفلاح، مؤسسه ملی مطبوعات امری، 130 بدیع.

4.روح الله مهرابخانی، شرح احوال جناب میرزا ابو الفضائل گلپایگانی، مؤسسه ملی مطبوعات امری، 131، بدیع.

5.عبد الحمید اشراق خاوری، تنظیم منصور روحانیان، یادگار، چاپ دوم 151، بدیع، 1994 میلادی. مؤسسه معارف بهایی کانادا.

منبع: ماهنامه فرهنگ پویا شماره 7

 




نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 93/2/14
زمان : 7:23 عصر
نقد عرفان نوظهور سایبابا
نظرات ()

حجت الاسلام عابدی با اشاره به کارهای عجیب عرفان نوظهور سایبابا، انجام کارهای خارق العاده را دلیل بر حقانیت ندانست و گفت: ابوعلی سینا در نمط دهم اشارات تحت عنوان« اسرار آیات»، به علت این کارهای عجیب و غریب می پردازد و می گوید: اگر کسی از غیب خبر بدهد یا مریضی را شفا دهد علت این چیست؟ اولاً، همه اینها با تمرین قابل به دست آوردن است.
به گزارش مهر، حجت الاسلام والمسلمین احمدعابدی از اساتید خارج فقه حوزه علمیه و رئیس دانشکده علوم و معارف قرآن در ادامه نقد و بررسی عرفانهای نوظهور به موضوع «سایبابا» پرداخته که متن آن از طریق «ویکی فقه» در دسترس علاقمندان قرار گرفته است :
 
یکی دیگر از عرفانهای نوظهور، عرفانی است که الان معروف است به «سای بابا»؛ سایبابا یک آدمی است که اصالتاً شیرازی است یعنی آباء و اجدادش شیرازی هستند، از شیراز به بمبئی رفتند و از بمبئی هم به حیدر آباد(جنوب هند) رفتند و در جنوب هند این آقای سایبابا حدود تقریباً شاید 70 سال پیش متولد شده است. سایبابا ادعای خدایی می کند، ادعای الوهیت می کند و عده ای متاسفانه پیروانش هستند. تقریباً یکبار در سال در میان پیروانش ظاهر می شود و مراسمی دارند و سخنرانی می کنند و عبادت و سجده اش می کنند و از این مسائل.
 
گاهی می گویند مرام و آیین شان عرفان است و دین نیست بلکه نوعی مسلک عرفانی است و گاهی می گویند عرفان هم نیست، یک مسلک اخلاقی است. گاهی هم می گویند دین جدیدی است، چطور دین سیک یک دینی است که تلفیق از سه دین اسلام، مسیحیت و هندوئیزم است، آقای نانک آمد یک چیزهایی را از اسلام گرفت و یک چیزهایی هم از مسیحیت و یک چیزهایی هم از هندو و اسمش را گذاشت یک دین جدید، آنطور که سیک یک دین تلفیق از سه دین است و به ادیان دیگر هم احترام می گذارند. البته با اینکه می گوید احترام می گذارند، این سیک ها باید همیشه چاقو داشته باشند و معتقدند که تا آخرین مسلمان کشته نشده است چاقو را نباید زمین گذاشت. در عین حال هم می گویند به اسلام احترام می گذاریم ولی با مسلمانان هم اینقدر مخالفند. سایبابا نیز همین طور است یعنی در سایبابا به اسلام احترام گذاشته می شود، در عین حال اسلام دین توحید است، به هندو هم احترام می گذارند با اینکه هندو دین شرک است.
 
این مسئله کثرت گرایی یا پلورالیزسم از همه بیشتر در سایبابا است، ادیان و مذاهبی که کاملاً متناقض است با یکدیگر، هر دو را قبول دارند و تائید هم می کنند. جالب است که مثلاً خود سایبابا با اینکه ادعای خدایی دارد، می گوید خدای ما را نیز قبول دارند ولی خود این سایبابا یک معبد «ویشنو» ساخته است، ویشنو اسم یکی از بتهای هندوهاست، یعنی کسی که مدعی خدایی است و مدعی این است که اعتقاد به خدا دارند برای ویشنو معبد ساخته است، یک معبد هم به یک نفر از پیروان خودش دستور داده بود بسازند برای اُرجونا، که تا معبد تمام نشده بود مرد، اُرجونا هم یکی از بتهای هندوهاست.
 
سایبابا از 13 سالگی ادعای خدایی کرده است، و از 14 سالگی ادعای معجزه و الان هم در هند خیلی معجزات زیادی برایش نقل می کند، و متاسفانه از جاهای مختلف دنیا برای پرستش سایبابا می روند. روزی که سایبابا می آید جلوی پیروان خودش و دستانش را باز می کند از دستانش دود بیاید. این را یک معجزه حساب می کنند، معجزه دیگر سایبابا این است که ادعای علم غیب دارد، معجزه دیگرش این است که  می گوید مریض شفا می دهد، معجزه دیگرش این است که می گوید زبان حیوانات را می فهمد و پیروانش نیز این چیزها را نسبت به او قبول دارند. البته دروغ بودن اینها که خیلی پیداست. کسی بگوید من زبان حیوانات را می فهم، حالا یک مورچه کاری می کند می گوید آن مورچه گفت بیا عقب یا برو جلو، نه قابل اثبات است و نه قابل نفی.
 
بله مریض شفا می دهد ولی مریض شفا دادن دلیل بر چیزی نیست، کسی مریض شفا بدهد دلیل بر این است که بر حق است؟ معجزه این است که دلیل بر ادعا آورده شود، این را معجزه می گویند. اما اگر یک کسی بگوید من خدایم یا پیغمبرم و نمی گوید دلیل بر آن این است که مریض شفا می دهم، می گوید من خدا یا پیغمبر هستم مریض هم شفا می دهم این را معجزه نمی گویند. معجزه این است که این عمل دلیل بر گفتار باشد، اگر کسی دو حرف دارد، یعنی سایبابا که می گوید من خدا هستم نه بخاطر اینکه می گوید مریض شفا می دهم، این علتش نیست، می گوید من خدایم خیلی کارها می توانم بکنم، این کار را هم می توانم بکنم ، اگر به سایبابا بگویید، دلیلت بر خدا بودن چیست نمی گوید مریض شفا می دهم بلکه می گوید دلیلم بر خدا بودن این است که به دلت مراجعه کن، ببین خدا هستم یا نیستم.
 
تشخیص معجزه مشکل است، مگر در طول تاریخ نبوده است که مردم معجزه می دیدند و می گفتند سحر است، بخاطر اینکه سحر شبیه معجزه است، مگر سید مرتضی نمی گفت که مثل قرآن می شود آورد اما اگر به عنوان قرآن بخواهید بیاورید حالا نمی شود، عقیده صرفه همین است. اصلاً سید مرتضی یک کتاب مخصوص همین مسئله نوشته است و آستان قدس هم چاپ کرده است، سید مرتضی می گوید عین قران می شود آورد، اما اگر کسی بگوید من به قصد اینکه عین قرآن می خواهم بیاورم، دیگر نمی شود. و الا بدون این ادعا عین قرآن می شود آورد.
 
تشخیص معجزه مشکل است، اینکه در طول تاریخ مردم معجزه را می گفتند سحر است، مردم معجزه را می دیدند می گفتند: ان هذا الا قولٌا لبشران هذا الا سحرٌ یوثَر. نه اینکه ماهیت معجزه با ماهیت اینها فرق می کند، نه، تفاوت در ماهیت نیست، تفاوت در ادعاست. حالا این معجزات را خواهم گفت که علت چیست.
 
سایبابا فراوان در کلماتش این را دارد که هیچ کس فکر نکند درباره اینکه چرا من خدا هستم، این را فکر نکنید، چون فکر احدی به من نمی رسد، بعد می گوید آیا یک مورچه می تواند درباره یک فیل حرف بزند، شماها مثل مورچه اید و من هم مثل فیل هستم، خیلی دارد اینکه درباره من و ذات من فکر نکنید، اینکه چرا من خدا شدم، فکر نکنید، فقط این را بدانید که الوهیت و خدا شدن منحصر به من نیست و شما نیز می توانید خدا بشوید و از این حرفها درباره خدا خیلی دارد و این جالب است که در ادیان صفاتی که برای خدا می گویند: اسلام می گوید خدا عالم است و قادر است، یهودیت می گوید خدا سخت کیفر است، زرتشتی می گوید خدا مهربان است. سایبابا وقتی صفات خدا را می خواهد بگوید همیشه می گوید علم و مقصودش از علم ، علم و قدرت است که ما مسلمانان درباره خدا می گوییم. درباره خدایی اش می گوید کسی دنبال دلیل نباشد و فکر هم نکند که چرا من خدا شدم و فقط بدانید من خدایم و فکر شما به من نمی رسد. این خیلی زیاد در کتابها و حرفها و سخنرانی هایش تکرار شده است.
 
مراسمشان هم تقریباً در اسفندماه برگزار می شود یعنی در اواخر هر سال مراسمی دارند در اطراف حیدرآباد هند، مردم هم از گوشه و کنار متاسفانه می روند، سایبابا در آن سخنرانی که می کند معمولاً سخنرانی اش اخلاقی است و معمولاً روی این طور چیزها تاکید می کند: روی تقوا، روی صلح، هم نوع دوستی، محبت به خانواده و مسائل اخلاقی بیشترین چیزی است که در سخنرانی هایش تاکید می شود، بحث مراقبه و فکر کردن درباره خدا، نه درباره سایبابا، و عشق به خدا، این خیلی زیاد در کلمات سایبابا است. اینکه من چرا خدا شدم را می گوید فکر نکنید، درباره خدایی هم که خالق جهان است می گوید درباره او خیلی فکر بکنید، محبت خدا هم در دل و ذهنتان باشد و امثال اینها. اما درباره معجزاتش و یا درباره علم غیبش و امثال اینها.
 
ابوعلی سینا نمط دهم اشارات را درباره همین چیزها قرار داده است و عنوان نمط دهم این است: اسرار آیات. یعنی علت این کارهای عجیب و غریب چیست؟ اگر کسی از غیب خبر بدهد یا مریضی را شفا دهد علت این چیست؟ اولاً، همه اینها با تمرین قابل به دست آوردن است. هرکسی علاقه و ارتباطش را با دنیا کم کند کارهای عجیب و غریب می تواند انجام بدهد. همه این را قبول دارند که وقتی آدم خواب می رود می تواند یک چیزهایی را ببیند یا بشنود که وقتی بیدار است نمی تواند. کی آدم خواب می رود، وقتی توجه به دنیا ندارد، آدمی که حواسش به دنیا باشد خوابش نمی برد و وقتی که حواسش به دنیا نبود، حالا خوابش می برد و وقتی خوابش برد خیلی چیزها را می بیند و می شنود و این قابل انکار نیست، و ربطی به مسلمان و کافر ندارد، همه همینطور هستند، حالا من اگر در بیداری توانستم این کار را بکنم که از این دنیا غافل بشوم آن موقع هم می توانم بگویم در دل شما چه خبر است، می توانم از خیلی چیزها هم خبر بدهم، هیچ وقت در هیچ روایتی نیامده است، خبر از غیب دادن را دلیل بر حقانیت کسی بگیرید. آنکه مثلاً عیسی (ع) می گوید اُنباکم بما تدخرون فی بیوتکم ، آن در مقام تحدی با کسانی بود که آنها هم همین را داشتند، یعنی همان مسئله صرفه سید مرتضی می شود.
 
درباره کارهایی که سایبابا انجام می دهد، (مثلاً) مریض شفا می دهد. قدرت روح و قدرت نفس خیلی بیشتر از این چیزهاست. این را قبلاً عرض کرده بودم که در لبنان کلیسایی است که اتاق پهلویش پر است از عینک و ویلچر و عصا و اینطور چیزها، و بالای کوه هم هست، یعنی آنقدر زیاد بوده اند که آدم با ویلچر آمده آنجا و خوب شده و شفا گرفته و ویلچر را گذاشته و بدون ویلچر برگشته است، شفادادن مریض هیچ وقت دلیل بر حقانیت کسی نبوده است. وقتی که روح قوی باشد می تواند بدن خود آدم را شفا بدهد، روح خیلی قویتر باشد می تواند بدن دیگری را شفاعت کند، در این دراویش قادری، اگر ندیدید شاید شندیده اید، دراویش قادری اینطوری هستند، چاقو یا خنجر را می دهند دستتان و می گوید فرو کن در شکم من، شما هرچه چاقو را در شکمشان فشار بدهید شکمش از فولاد هم سفتر است و به درون شکمش نمی رود، بعد بدهید دست خودش ، خودش چاقو را به راحتی فرو می کند داخل شکمش و از کمرش بیرون می کشد، با دستش خونش را پاک می کند و زخمش خوب می شود و ذره ای اثرش نمی ماند، خوب اینها واقعیت است و دروغ که نیست، وجود دارد. چطور این کار را می کند، این قدرت روح است، قدرت نفس است.
 
بنده الان روحم، به کل بدنم حواسش است، یعنی اگر یک پشه بنشید روی پایم اذیت می شوم، روی سرم هم بنشیند اذیت می شوم، به خاطر اینکه روح من پخش است در کل بدن و حواسش به کل بدن است، اگر توانستم روحم را متمرکز کنم اینجای دستم، در پایم چاقو فرو کنید دردم نمی آید، روی دستم هم بخواهید چاقو فرو کنید از فولاد سفت تر است، اینجا را چاقو فرو می کنید زخم می شود و بعد دوباره روحم را متمرکز می کنم اینجا، توی یک دقیقه خوب می شود، اینها که واضح است و چیز مشکلی نیست، اینکه سایبابا مریض را شفا بدهد به این خاطر است. البته یک موارد زیادی از معجزاتی که برای سایبابا می گویند دروغ است، خرافه است، یک مواردی هم راست است.
 
آنکه دلیل می شود بر حقانیت چیزی استدلال است، برهان است، منطق است، این دلیل می شود. اما اینکه کسی شفا داد یا نداد، اینها همیشه در کتابها خواندیم که مثلاً مسیلمه کذاب وقتی به او گفتند رسول خدا (ص) آب دهان انداخت در چاهی و چاه پر شد، آمد در چاهی که آب داشت ، آب دهان انداخت و چاه خشک شد، البته او آب دهان انداخت که چاه پر آب بشود ولی چاه آب داشت و او آب دهان انداخت و چاه خشک شد، خود این معجزه است یا نیست؟ همین که آب دهان بیاندازی در چاهی که آب دارد و خشک شود، خود این معجزه است، شما که نمی توانید انکار کنید، ولذا می گوییم اینها هیچ وقت دلیل بر چیزی نمی شود ولی متاسفانه مردم سراغ این چیزها می روند.



نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 93/2/7
زمان : 10:47 صبح
شیطانگرایی در گذر تاریخ/5
نظرات ()

هنگامی که فرزند شیطان در سینما متولد شد+تصاویر

القای ترس در دل انسان و ناامید کردن وی از آینده در سینما به خصوص هالیوود می‌تواند برای آنان که به دامان ادیان الهی پناه نیاورده‌اند، فرصتی ذهنی - روانی ایجاد کند تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت به نیروی دیگری پناه ببرند!

خبرگزاری فارس: هنگامی که فرزند شیطان در سینما متولد شد+تصاویر
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، امروزه شیطان‌گرایی فراتر از حرکتی زودگذر، با داعیه معنویت به میدان آمده است. این مرام برخلاف تصور رایج،‌ جذابیت‌هایی دارد که فهم و درک آن برای کسانی که تصور روشنی از آموزه‌های این آیین ندارند، بسیار دشوار است. برای بازخوانی مفهوم شیطان‌گرایی به تورق کتاب «کاوشی در معنویت‌های نوظهور» اثر حجت‌الاسلام حمزه شریفی‌دوست پرداختیم که بخش پنجم آن در ادامه می‌آید:

4-هالیوود پیامبر شیطان‌پرستی

یکی از پایه‌های ترویج شیطان‌گرایی و بلکه قدرتمندترین ابزار تبلیغی این جریان، «سینمای هالیوود» است، به گونه‌ای که اگر این مراکز فرهنگی نبود، هیچ گاه این گرایش انحرافی نمی‌توانست در میان عموم به راحتی خود را موجه جلوه دهد. هنر در این باره چنان معجز‌ه‌آسا عمل می‌کند که در «فرایند ارتباط»، مخاطب مسحور و مجذوب می‌شود و قدرت تشخیص پیام و تفکیک محتوا از قالب را از دست می‌دهد و در بسیاری از موارد خود را با یک اثر هنری، نه فقط همراه می‌کند که همدلانه برای خود نقش در نظر می‌گیرد و تلاش می‌کند که در اجرای نقش موفق عمل کند. به این ترتیب، محتوای ناشایست و پیام نادرست، آرام آرام خود را به ذهن و فکر مخاطب نزدیک می‌کند و بر قلب و روح او سایه می‌افکند، در نهایت جذب جان او می‌شود.

امروزه مرکز مهمی همچون هالیوود که در عرصه هنر سینما فعال و البته تأثیرگذار است، از فرقه شیطان‌گرایی به طور جدی پشتیبانی می‌کند. این ایفای نقش آن قدر پر رنگ است که عنوان «پیامبر شیطان‌پرستی» برای این رسانه صهیونیستی، دور از حقیقت نیست. ماهیت و مأموریت فرقه شیطان‌پرستی که امروزه در هالیوود با نام «آیین و مکتب» تبلیغ می‌شود، در محصولات هالیوودی انعکاس تام یافته است. نگاهی گذرا به چند اثر هالیوودی - که چندان جدید هم نیستند - می‌تواند از طرح حساب شده و درازمدت هالیوود در رسمیت دادن به این فرقه و جذابیت‌بخشی به آن پرده بردارد.

این طرح در گام نخست معرفی سپس عرضه یک رقیب برای ادیان الهی، آن گاه جایگزین کردن، در گام چهارم به حاشیه راندن و در نهایت از بین بردن ادیان الهی خواهد بود.

 

 

*هنگامی که فرزند شیطان در سینما متولد شد!

یکی از فیلم‌های مهم در ترویج شیطان‌پرستی، فیلمی است به نام «فرزند رزماری» که رومن پولانسکی (کارگردان یهودی) در سال 1968 در هالیوود ساخته است.

در این فیلم، شیطانی از جهنم می‌آید و نطفه خود را در رحم زنی به نام رزماری قرار می‌دهد و بدین صورت کودکی شیطانی به نام آدریان متولد می‌شود. گهواره این کودک، سیاه رنگ (پرکاربردترین رنگ در فرهنگ شیطان‌پرستی و نماد قدرت تاریکی) و بالای آن صلیبی بر عکس (نمادی که توضیح آن خواهد آمد) آویزان است. در جشن تولد این کودک که افرادی از نژادهای مختلف حضور دارند، چندین بار جمله «درود بر شیطان» تکرار می‌شود. صاحبخانه با خوشحالی می‌گوید: «این کودک، معابد و خدا را از بین خواهد برد و نفرت را آزاد خواهد کرد. او انتقام را در دل‌ها زنده می‌کند و کار خدا تمام است - درود بر شیطان».

در این فیلم ارتباط با شیطان به عنوان راه‌حل مشکلات به تصویر کشیده می‌شود. رزماری نه یک زن، که یک مادر است. برای درک یک مفهوم در دنیای هنر و سینما باید از زبان نمادها کمک گرفت. زن گاهی به معنی طبیعت منفعل است و گاهی به معنی نماد وسوسه و فریب و اغواء، اما زن اگر در شکل مادر نقشی را به عهده بگیرد، معنی خاصی دارد که با چهره‌های دوگانه قبلی بسیار متفاوت است. در نمادشناسی، اگر زنی کامل شود و جایگاه مادری بیابد، فردیت او از بین می‌رود و بعد از زوال «خود»، زمینه برای انجام مأموریت مادری فراهم می‌شود؛ همان گونه که اگر بکارت زایل شود، زمینه مادر شدن مهیا می‌شود.

در این فیلم رزماری در چهره مادر ظاهر می‌شود. این چهره برای زن، اشاره‌ای به «زادگاه» و «بزرگ مادر» و «طبیعت» است. گویا کودک رزماری که همان شیطان است به زادگاه خود برگشته است و بزرگ مادر او را تحویل گرفته است. این معنا وقتی روشن‌تر می‌شود که بدانیم قیافه این کودک به گونه‌ای است که مادرش با دیدن او وحشت می‌کند و ابتدا از پذیرش فرزندش سرباز می‌زند.

در این فیلم استفاده از طبیعت مادری برای برگشت شیطان به میان آدمیان، نشان از قصد کارگردان برای اعلام حضور جدی شیطان دارد. جالب اینکه مادر با شادباش افراد حاضر در جلسه، کودک خود را تحویل می‌گیرد و فیلم با طنین دلنواز لالایی، به پایان می‌رسد و با این فیلم «تولد شیطان» اعلام می‌شود و اولین قدم برای اعلام حضور شیطان در جوامع بشری برداشته می‌شود.

 

 

*فیلمی در مدح قدرت ماورایی شیطان!/ دو بال قدرت شیطان به روایت یک فیلم هالیوودی

این کارگردان یهودی به «اعلام حضور» شیطان اکتفا نکرد و چندی بعد با ساختن Ninth Gata (دروازه نهم) درصدد اثبات نیروهای خارق‌العاده و قدرت‌های ماورایی برای شیطان بر آمد و شیطان را قدرتی عظیم و تأثیرگذار در جهان هستی معرفی کرد. در این فیلم که چندین بار از نمادهای شیطانی استفاده شده است؛ از جمله عدد 666 (به عنوان رمز آسانسور، رمز آرشیو کتابخانه، سال نوشتن کتاب و ...) وانمود می‌شود، رسیدن به شیطان دارای آداب مخصوص سیر و سلوک است، (با طرح این که کتاب دارای سه نسخه کمیاب و محتوای رازآلود است).

در این فیلم، دین کارسو که دلال کتاب‌های نایاب است مأمور می‌شود از کتاب «دروازه نهم پادشاهی تاریکی‌ها» دو نسخه باقی‌مانده را پیدا کند. کارسو در پایان مأموریت، به همراه کتاب عازم اروپا می‌شود؛ اما در مسیر به رازی هولناک دست می‌یابد و آن اینکه هر سه نسخه مکمل یکدیگر و شیطانی‌اند. شاید مهم‌ترین درس شیطانی فیلم دروازه نهم این باشد که «لیانا» فقط شهوت را راه رسیدن به شیطان می‌دانست و شناختی از شیطان نداشت و «بالکان» هم فقط شناخت را راه اصول به حریم شیطان می‌دانست؛ بنابراین هیچ کدام به هدف خود نرسیدند و هر دو نابود شدند اما آنکه برگزیده شد و توانست به پایان راه برسد، «کورسو» بود که هر دو ابزار (شناخت و شهوت) را داشت؛ یعنی لازمه بندگی شیطانی، داشتن دو بال همزمان یعنی عمل شیطانی و معرفت به جایگاه و مقام شیطان است.

 

 

در فیلم گابریل (که همان جبرئیل است)، جهانی تاریک و غرق در فساد و ظلمت نمایش داده می‌شود. خداوند بزرگ‌ترین و قدرتمندترین فرشته خود، گابریل را مأمور نجات جهان می‌کند؛ اما گابریل بعد از نزول به زمین متوجه می‌شود قبل از او فرشتگان دیگری که مأمور این کار بوده‌اند در برابر قدرت عظیم شیطان درمانده و تسلیم و یا شکست خورده‌اند؛ اما تصمیم گابریل برای مبارزه با شیطان و برگرداندن نور به میان آدمیان قطعی است. گابریل پس از نابودی نیروهای شیطانی، با فرمانده شیاطین به نام سمائیل وارد جنگ می‌شود؛ ولی در می‌یابد که فرمانده شیاطین برای آزادی انسان‌ها قیام کرده و عامل از بین رفتن فرشتگان قبلی، خود خدا بوده است. گابریل پس از این مرحله، مأموریت خود را رها می‌کند و با ناراحتی و اعتراض به این نزاع پایان می‌دهد و می‌رود تا مانع اعزام فرشتگان از سوی خدا شود.

بدین سان مخاطب که تا مراحل آخر فیلم، خود را همراه گابریل حس می‌کند، ناگاه در چرخش آخر فیلم، منطق سمائیل را بر گابریل ترجیح می‌دهد. به روشنی در این فیلم، خدا دشمن انسان‌ها و شیطان، دوست و منجی آدمیان معرفی می‌شود.

 

 

*شیوه حضور شیطان در جهان هستی در محصولات هالیوودی بدیع و نو است

در بسیاری از فیلم‌های سینمایی مانند «طالع نحس 4» شیطان با قدرتی اهریمنی و ویرانگر در برابر قدرت خداوند قد علم می‌کند و انسان موجودی ضعیف و بی‌پناه معرفی می‌شود که در چنگال قدرت شیطان اسیر است و هیچ امدادی از سوی خداوند به او نمی‌رسد و چاره‌ای جز پناه بردن به شیطان و نیروهای او ندارد. از سوی دیگر شیطان «تنها منجی» عالم هستی معرفی می‌‌شود که باید در «دنیای تاریک» به او روی آورد.

 

 

در فیلم «مومیایی»، شیطان در عرض قدرت خدا ظاهر می‌شود و می‌تواند در برابر او عرض اندام کند. در این فیلم‌ها، با اتکا به نیروهای شیطانی، قدرت انسان به حدی می‌رسد که می‌تواند بدون تمسک به خدا، بهشت وعده داده شده خدا را در همین جا و در همین کره خاکی با دست خود بنا کند. حداکثر حضور خدا در بعضی از گفت‌وگوهاست، آن هم به گونه‌ای که حتی پیامبران به او اعتراض می‌کنند و از قدرت قوم یهود به او شکایت می‌برند.

شیوه حضور شیطان در جهان هستی در محصولات هالیوودی بدیع و نو است، به گونه‌ای که در ادیان الهی، این شکل تصرف - همان شیوه تناسخ - نه فقط برای شیطان، بلکه از اساس، غیر ممکن اعلام شده است. در نگاه هالیوودی، شیطان از آنجا که قدرت بی‌کران دارد، توان از کار انداختن قوای آدمی را دارد؛ از این رو در کالبد انسان حلول می‌کند؛ چون برای به کارگیری نیروهای خود لاجرم نیازمند کالبد آدمی است. شیطان گاهی در جسم یک کودک معصوم، گاه در کالبد یک زن و گاه در جسم یک سیاستمدار به تصرف در عالم می‌پردازد و اوضاع را به سود هواداران خود تغییر می‌دهد.

این باور خرافی نسبت به شیطان، کم‌ترین نتیجه‌ای که برای مخاطب در پی دارد، این است که انجام دادن گناه از سوی شیطان‌ حلول کرده در جسم انسان تحقق می‌یابد؛ بنابراین گناه، اجباری و غیراختیاری است و گریزی از آن نیست؛ پس وجود عذاب و عقاب در حق فردی که مسخر شیطان است امری غیرمنطقی و غیرعادلانه می‌نماید. این تفکر در مجموعه هری‌پاتر، طالع نحس، جن‌گیر، خون آشام و آثاری دیگر دنبال شده است.

در موارد بسیار، فرهنگ شیطانی و به کارگیری نیروهای شیطانی، در نظر مخاطب واژگونه معرفی می‌شود و تعریفی جدید از مفاهیم به مخاطب ارائه می‌شود که در نتیجه «شر» به «خیر» تبدیل می‌شود و «بدی» قلب ماهیت می‌یابد. در مجموعه «هری پاتر» تفکیک خیر از شر بسیار مشکل است و مفاهیم شیطانی و زشت چنان جذاب القا می‌شوند که خیر از زبان شیطان به صحنه می‌آید و شیطان، معیار خیر و شر می‌شود.

*چرایی ترویج جشن سالانه شیطانی در آثار سینمایی غربی

محصولات هنری هالیوود، مفهوم معنویت و عرفان را به مفهوم جدیدی به نام «ماورا» تبدیل کرده است و در قاموس هالیوود این دو مفهوم، یعنی ماورا و معنویت، مترادف محسوب می‌شوند؛ چنان که در ماتریکس، «اوراکل» نماینده جنبه عرفانی و ماوراءالطبیعه داستان است. او صرفاً یک راهنماست که ادعا شده فطرت حقیقت‌طلب انسان را اقناع می‌کند و نباید حرف‌های او را با ملاک درست و غلط سنجید. حرف‌های او را باید شنید و نباید با حکم عقل و برهان با او روبه‌رو شد. هر چه را می‌گوید فقط باید به کار بست و به ماورا متصل شد.

 

 

از سوی دیگر تأکید بر جشن هالووین (جشن سالانه شیطانی) در مقابل جشن‌های دینی، مثل کریسمس (جشن بزرگ مسیحیت) در این گونه آثار سینمایی پدیده‌های اتفاقی نیست. آنچه در این بزرگ‌نمایی، به گونه‌ای حساب شده تعقیب می‌شود، جایگزین کردن نمادها و ایام شیطانی به جای مراسم دینی است. در آثار شیطانی هالیوود، یادآوری و برجسته کردن و تکرار مداوم شیطان و شیطان‌پرستی، مطلوب اصلی است. در مجموعه تخیلی هری پاتر - که پرفروش‌ترین محصول سینمایی در دنیای کودکان است - از دعا، توسل، نیایش و توکل به ذات خداوند اثری نیست و همه بن‌بست‌ها با استمداد از نیروهای جادویی و شیطانی گشایش می‌یابد.

محصولاتی از این دست در هالیوود فراوان یافت می‌شود. مخاطب پس از دیدن این فیلم‌ها در می‌یابد که راه رسیدن به قدرت، شهرت و شهوت، تمسک به شیطان و قدرت‌های شیطانی است و شیطان نه فقط دشمن انسان‌ها نیست، که منجی آدمی و پیام‌آور آزادی برای اوست. با تأسف باید اعتراف کرد که هالیوود نقش خود را در انتقال مضامین شیطانی و رضایت‌بخش جلوه دادن فرهنگ شیطانی به خوبی ایفا کرده است. فیلم‌هایی از قبیل هری پاتر، جن‌گیر، طالع نحس (1، 2، 3) و ارباب حلقه‌ها با هدف القای ترس در ذهن و قلب مخاطب نسبت به شیطان و بزرگ‌نمایی قدرت او ساخته شده‌اند و در فیلم‌های کنستانتین و طالع نحس 4 و 5 شیطان قوی‌تر از خدا ظاهر می‌شود، به طوری که روحیه تسلیم و فروتنی در برابر شیطان به جان مخاطب رسوخ می‌کند.

 

 

القای ترس در دل انسان و ناامید کردن وی از آینده، به وسیله رسانه پرنفوذی همچون سینما، می‌تواند برای آنان که به دامان ادیان الهی پناه نیاورده‌اند، فرصتی ذهنی - روانی ایجاد کند تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت به نیروی دیگری پناه ببرند یا راهی برای خضوع و کنار آمدن با نیروهای اهریمنی پیدا کنند.

غیر از فیلم‌هایی که با سیاست‌های کلی حاکم بر هالیوود تولید می‌شوند، فرقه‌های شیطان‌گرا نیز خود اقدام به تولید فیلم‌های سینمایی با محوریت شیطان و شیطان‌پرستی کرده‌اند؛ از آن جمله می‌توان به فیلم‌هایی چون باران شیطانی (1975)، دکتر دراکولا (1981)، گفت‌وگوی شیطان (1995) و ... و مجموعه تلویزیونی شیطان در حومه شهر (2000) اشاره کرد که بعضاً افراد شاخصی همچون آنتوان لاوی (بنیانگذار و فرقه سیتنیسم) و پیتر گیلمور (مسئول کنونی کلیسای شیطان) در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته‌اند.

 

ادامه دارد...

- See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13921214000607#sthash.Ti8wLsBs.dpuf




نویسنده : لبیک
تاریخ : جمعه 93/1/29
زمان : 2:27 عصر
شیطانگرایی در گذر تاریخ/4
نظرات ()

راهی که شیطان‌گرایان از تحریف دعا تا تبلیغ متال پیمودند

شیطان‌گرایان با ادعای ناتوانی خدا در اجابت خواسته‌ها، به تبلیغ ایده شیطان‌گرایی می‌پردازند. آن‌ها می‌گویند: خدا نه فقط مشکلات شما را برطرف نمی‌کند، بلکه هر روز مشکلات جدیدی بر سر راهتان قرار می‌دهد، پس آنتی‌تز خداوند یعنی شیطان می‌تواند پناهگاه شما واقع شود.

خبرگزاری فارس: راهی که شیطان‌گرایان از تحریف دعا تا تبلیغ متال پیمودند
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، امروزه شیطان‌گرایی فراتر از حرکتی زودگذر، با داعیه معنویت به میدان آمده است. این مرام برخلاف تصور رایج،‌ جذابیت‌هایی دارد که فهم و درک آن برای کسانی که تصور روشنی از آموزه‌های این آیین ندارند، بسیار دشوار است. برای بازخوانی مفهوم شیطان‌گرایی به تورق کتاب «کاوشی در معنویت‌های نوظهور» اثر حجت‌الاسلام حمزه شریفی‌دوست پرداختیم که بخش چهارم آن در ادامه می‌آید:

*تحریف مفهوم دعا

شیطان‌گرایان با ادعای ناتوانی خدا در اجابت خواسته‌ها، به تبلیغ ایده شیطان‌گرایی می‌پردازند. آن‌ها چنین توضیح می‌دهند: شما برای حل مشکلات زندگی خود، هر روز دست به دعا برمی‌دارید و از خدا کمک می‌خواهید اما خدا نه فقط مشکلات شما را برطرف نمی‌کند، بلکه هر روز مشکلات جدیدی بر سر راهتان قرار می‌دهد، پس آنتی‌تز خداوند یعنی شیطان، می‌تواند پناهگاه شما واقع شود.

در استدلال بالا آنچه بیش از همه، نیاز به بازخوانی و اصلاح دارد، «مفهوم دعا» است. روشن است که بسیاری از مشکلات روانی و روحی بشر مدرن، ریشه در بنیان‌های تمدن غربی دارد. انتظار از خدا و دست روی دست گذاشتن و اکتفا به چند جمله به نام دعا برای حل مشکلات، عملی کودکانه است که هیچ قرابتی با مفهوم متعالی دعا ندارد.

خداوند هیچ گاه وعده نداده است که تمام درخواست‌هایی که انسان‌ها دارند - از هر نوع و شکلی که باشد - همه را فوراً عملی سازد. چنین برداشتی از دعا، با نگاه اومانیستی سازگار است نه با نگرش دینی و وحیانی، در بینش اومانیستی، همه چیز باید خود را در خدمت خوشی و راحتی آدمی قرار دهد و حتی خدا هم باید سهمی در این مسیر به عهده بگیرد و در اجرای فرمان انسان - که نامش را دعا می‌گذارند - کوتاهی نکند؛ اگر او در اجرای خواهش‌های انسان تأخیر کند، پس صلاحیت ورود به زندگی انسان را ندارد.

در نگرش دینی و وحیانی، آدمی از آنجا که مأموریتی الهی به او واگذار شده، لازم است با مدد گرفتن از اختیار و اراده خویش، نیروهای خود را به منظور تعالی معنوی خود و تکامل اجتماعی به کار گیرد و صد البته در آن صورت خداوند هم امکانات خویش را برای تحقق چنین هدفی بسیج می‌کند. چنین فردی از آنجا که هم غایتی الهی را اختیار کرده و هم استعدادها و امکانات را به خدمت گرفته است، باید برای تسریع در پیمودن راه از خداوند استمداد نماید و دعا در چنین فرایندی معنا خواهد یافت.

3. موسیقی

تاکنون موسیقی متال و زیرشاخه‌های این سبک، خدمت شایانی به جریان شیطانی کرده است. سبک متال به علت ظرفیت بالا، همخوانی و سنخیت زیادی که با سنت‌ها و آداب شیطانی دارد، توانسته است در انتقام مفاهیم شیطانی و رضایت‌بخش جلوه دادن مرام شیطان، چهره موفقی از خود به نمایش گذارد. بعضی از گروه‌های موسیقی هر چند به ظاهر شیطان‌پرست شناخته نشده‌اند، اما از نظر ایجاد بسترهای اجتماعی برای رشد و گسترش شیطان‌پرستی نقش برجسته‌ای داشته‌اند.

 

 

گروه «سکس پیستولز» که در زمان خود هیچ گروه پانک‌راکی به اندازه آن طرفدار نداشته‌ است، در یک تور 15 روزه در آمریکا یکی از نوازندگان خود را از دست داد. سیدویشس به ناگاه در پشت صحنه کنسرت همسر خود را کشت و در شب بعد نیز اقدام به کشتن خود کرد. هواداران این گروه این موضوع را فاجعه مقدس خواندند. چنین انحطاط و کجروی‌هایی باعث شد تا مرام شیطان‌پرستی، صحت ادعاهای خود مبنی بر مطلوب بودن اعمال جنون‌آمیز و سیاه‌نمایی از وضعیت موجود را به صورت مقبول‌تری تبلیغ کنند.

از نظر محتوا و مضمون، ابتذال و خشونت جزء لاینفک درون‌مایه ترانه‌های شیطانی است؛ یعنی مضامینی که حول محورهای بی‌پروایی جنسی، القای ترس در ذهن و جان دیگران و ضدیت با آموزه‌های وحیانی و الهی می‌چرخد.

پاره‌ای از گروه‌های موسیقی مشهور، با شیطان‌پرستی ارتباطی ناگسستنی دارند؛ به گونه‌ای که بعضی از سران این گروه‌ها به دلایلی‌، نظیر جنون جنسی، تجاوز به عنف، کتک‌کاری و افراط در مشروب‌خواری مدتی را پشت میله‌های زندان گذرانده‌اند.

 

 

مرلین منسون - که نام حقیقی‌اش، Brian Hugh Warner است - موسیقیدان و رهبر گروه Marilyn Manson است، وی تاکنون در قالب اشعار شیطانی؛ خشن و ضد دین در رواج شیطان‌گرایی نقش مؤثری داشته است. در مور وی مشهور است هنگام اجرای کنسرت با پاره کردن انجیل و پرت کردن آن به میان جمعیت، با صدای خشک و خشن فریاد می‌زد: «این است خدای شما». اعتقاد به بی‌اعتقادی و پوچی، دعوت به پوچ‌گرایی و مضامین ضد مسیح پیام کلیپ‌های منسون است.

 

 

ترانه‌های گروه منووار - که در زمان اصلاحات در ایران ترجمه، چاپ و منتشر شد - چنان به مضامین خشن پرداخته که ترویج و نشر آلبوم‌های آن در بسیاری از کشورها ممنوع شده است، درون‌مایه اشعار این گروه، اباحی‌گری، هنجارشکنی، قانون‌گریزی، تعرض به سنت‌ها، وهن مذهب و مقدسات است. سوغات این گروه ممنوعه که به صراحت داعیه «شیطان‌پرستی‌» دارند، آثار مخرب روانی و آسیب‌های متعدد اجتماعی برای جوانان بوده است.

بسیاری از ایده‌های صهیونیست‌های مسیحی - که وجه مشترک آن‌ها با شیطان‌پرستان، اعتقاد به قدرت و نیروهای شگرف شیطان است - در اشعار سران متال به روشنی به چشم می‌خورد و عقیده به قدرت‌ بی‌نظیر شیطان در آخرالزمان و عجز خدا در اداره هستی در آن موج می‌زند.

در صحیفه حزقیال نبی در مورد آخرالزمان و آرماگدون آمده است: «باران سیل‌آسا و تگرگ‌های سخت آتش، تکان‌های سختی در زمین پدید خواهد آورد که کوه‌ها سرنگون و زمین منهدم خواهد شد.»

مکان وقوع این جنگ در صحرای «مگید» در شمال اسرائیل و کرانه غربی رود اردن است که به پیش‌بینی صهیونیست‌های مسیحی این جنگ میان نیروهای خیر (یهودیان) و نیروهای شر (مسلمانان) رخ می‌دهد و به همه دنیا کشیده می‌شود.

شاعر مشهور متال، اریک آدامز در آلبوم سلاطین فلزی آورده است:

زمین با آتش در آمیخته می‌شود.

در جنگ آرماگدون ابتدا ترومپت‌ها به صدا در می‌آیند.

و سپس تگرگ، آتش و خون بر تخت سلطنت شیطان فرو می‌ریزد.

موی او همانند جامه‌ای که حقیقت را پنهان می‌کند سفید است و چشمانش همانند آذرخش می‌درخشد.

 

 

در ترانه‌های «بلک سبث»، ایده‌های آنتوان لاوی در باب سیطره شیطان بر جهان و انفعال خدا، به صورت واضح و صریح انعکاس یافته است؛ چنانچه انکار معاد و رستاخیز و به سخره گرفتن جهان پس از مرگ - که در نوشته‌های لاوی مورد تأکید فراوان قرار گرفته - در این شعر منعکس است:

... چه معبودی است اینکه می‌ایستد و گریه‌های مردمش را گوش می‌دهد و کاری نمی‌کند؟

کدام دست به اعتراض بلند خواهد شد، در حالی که مُردن مردم را می‌بیند؟

این چگونه زندگی است؟ چه آینده‌ای در انتظارمان است؟

اَه، اَه این نتیجه اشتباهاتمان است.

و یا

... دنیای فانی کم کم ما را نابود می‌کند؛

فکر نمی‌کنم هیچ خدایی اکنون بتواند رستگارمان سازد؛

رستاخیز همین‌ جاست؛

فردایی وجود نخواهد داشت؛

ای عیسی! پرسش‌های ما،

گویی هیچ گاه شنیده نشده‌اند.

... آیا به راستی بهشت و دوزخی وجود دارد؟

به من بگو که آیا آن بالا خدایی وجود ندارد؟! ...

یا در مجموعه «قوم محزون» چنین آمده است:

... ایستاده‌ام اینجا و تمام ایمانم را از دست داده‌ام؛

زندگی دوباره ممکن است دروغ باشد!

اما زندگی کنونی‌ام نیز ارزش درد کشیدن ندارد ...

عبارات بالا دقیقاً مضمون بندهایی از کتاب انجیل شیطانی لاوی است که به نظم در آمده است. این در حالی است که مروّجان و مترجمان ترانه‌های این گروه در کشور، سعی می‌کنند محتوای این اشعار را «ضد جنگ» معرفی کنند که بتوانند آن را با ارزش‌های دینی و فرهنگ بومی سازگار نشان دهند.

«دیو ماستین» که در اعتراض به انجام حرکات وحشیانه متالیکا بر روی سن در هنگام اجرای کنسرت، از اعضای گروه جدا شد و گروه «مگادث» را شکل داد، در مصاحبه‌ای با اظهار تنفر شدید از متالیکا می‌گوید: ... من در کثافت غوطه می‌خوردم وقتی جیمز هتفیلد سر خفاش زنده را با دندان جدا می‌کرد و خونش را می‌مکید، می‌خواستم همان جا روی سن بالا بیاورم ...

 

ادامه دارد...

- See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13921207000826#sthash.s8icPTcW.dpuf




نویسنده : لبیک
تاریخ : جمعه 93/1/29
زمان : 2:26 عصر
شیطانگرایی در گذر تاریخ/ 6 و پایانی
نظرات ()

جایگاه «نماد» نزد شیطان‌پرستان/ آیا شیطان قدرت ماورایی دارد

شیطان از باطن بر انسان تأثیر می‌گذارد؛ یعنی به اصطلاح در طول اراده انسان‌هاست؛ یعنی شیطان ابزاری ندارد و او از همین جا به انسان نفوذ می‌کند، این طور نیست که برای دعوت آدمی به شر و فساد دو عامل هوای نفس و شیطان وجود داشته باشد.

خبرگزاری فارس: جایگاه «نماد» نزد شیطان‌پرستان/ آیا شیطان قدرت ماورایی دارد
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، امروزه شیطان‌گرایی فراتر از حرکتی زودگذر، با داعیه معنویت به میدان آمده است. این مرام برخلاف تصور رایج،‌ جذابیت‌هایی دارد که فهم و درک آن برای کسانی که تصور روشنی از آموزه‌های این آیین ندارند، بسیار دشوار است. برای بازخوانی مفهوم شیطان‌گرایی به تورق کتاب «کاوشی در معنویت‌های نوظهور» اثر حجت‌الاسلام حمزه شریفی‌دوست پرداختیم که بخش انتهایی آن در ادامه می‌آید:

 

 

*نماد‌های شیطانی

در مورد نمادها سه نکته اساسی باید مورد توجه قرار گیرد. غفلت از این سه امر، ممکن است به شناخت و تحلیل ناصواب این فرقه منجر شود و یا باعث ترویج ناخواسته آیین شیطانی شود:

اول اینکه جریان شیطانی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین‌ها و مسلک‌ها ریشه دارد، امروز به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است. بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطان‌پرستی مشهور شده، متعلق به جریان شیطانی نیست و آن‌ها این نمادها را تصاحب کرده‌اند. هدف از این تردستی، اثبات ریشه‌دار بودن آیین شیطان‌پرستی و تثبیت آن و اعتمادبخشی به یاران شیطان است.

پاره‌ای از این نمادها در تمدن‌های باستانی مصر و یونان ریشه دارد و بعضی دیگر متعلق به شرق است؛  چنان که آنتوان لاوی در کتابش «کالی» و «شیوا» را که در میان هندوها و یوگی‌ها جایگاه خاصی دارند و از خدایان هندو به حساب می‌آیند همان شیطان معرفی می‌کند. بعضی از نمادهای ماسون‌ها یا کابالا نیز اکنون در خدمت این آیین قرار گرفته است. هر چند جریان شیطانی محصول عرفان یهود و فراماسونری و نتیجه نامشروع این دو جریان است، جریان شیطانی، امروزه خود را آیینی برخوردار از سنت‌های منحصر به فرد، نمادهای ویژه، مبانی و مجزا و در یک کلمه، یک «جریان مستقل تاریخی» معرفی می‌کند.

دوم اینکه نمادها لزوماً معنای واحد ندارند. علت این است که فرهنگ‌های مختلف از هم دیگر تأثیر پذیرفته‌اند و اقوام و ملت‌ها، در تعامل با دیگر فرهنگ‌ها، دست به اقتباس زده و به سود خود، تغییراتی در محصولات دیگران - البته به نسبت آرمان‌ها و ارزش‌های بومی خود - داده‌اند و به مرور، این فرآورده جدید، نماد ارزش‌ها و باورهای ایشان شده است؛ بنابراین نمادها نه ریشه واحد دارند و نه معنای واحد.

نکته سوم اینکه چون نماد ابزاری قوی و نافذ است و چون برخورداری از نمادهای گویا و متنوع، قدرتی بی‌بدیل محسوب می‌شود، نسبت به دادن نمادهای دیگر آیین‌ها به شیطان‌پرستی، تلاش غیرمستقیم برای تبلیغ این مرام انحرافی و کمک ناخواسته به آن است؛ بنابراین منظور ما از نماد در این نوشته، نمادهایی است که امروزه شیطان‌گرایان به سود خود استخدام کرده‌اند.

آن چه نباید از آن غفلت شود این است که نمادهایی که امروزه در خدمت این جریان ضددینی و ضدتوحیدی ایفای نقش می‌کند؛ باید برای انتساب این جریان به عقبه سیاسی خود و فهم ریشه‌ها و مبانی استکباری آن مورد توجه قرار گیرد؛ نه استقلال دادن به این جریان و در نتیجه تبلیغ و تثبیت آن.

نمادهایی که شیطان‌گرایان برای معرفی خود استخدام کرده‌اند به این شرح است:

1- بافومت (Baphomet)

 

 

این نماد که در عرفان کابالا نیز جایگاهی دارد، بز یا قوچی به نام بافومت (Baphomet)  است که هم با جانور شاخ‌دار یوحنا در کتاب مکاشفات یوحنا همانندی دارد و هم در اسطوره‌های مصری، خدای هوش و دانایی معرفی شده و آفرینش انسان به وسیله چرخ سفالگری را به او نسبت می‌دهند. شعله‌ میان دو شاخ او نیز نماد نبوغ و دانایی شیطان است و این که او بود که آدم(ع) و همسرش را به سمت درخت دانایی رهنمون شد.

البته چنان که گفته شد تأویل تک گزینه‌ای از این نماد چندان واقع‌بینانه نیست، بافومت ممکن است نماد بز قربانی در آیین یهود باشد؛ بزی مقدس که بنا بر نقل عهد عتیق، قربانی حضرت اسحاق شد. شیطان هم قربانی هدایت انسان و دستیابی او به درخت دانش و معرفت شد. با این توضیح بز می‌تواند نماد گویایی از ایثار بزرگ شیطان برای آدم باشد.

2- سر بز در میان ستاره پنج‌پر وارونه (inverted pentagram)

 

 

ستاره پنج پر (pentagram) نماد ونوس الهه زیبایی و عشق شهوانی زنانه است. این نماد از زمانی که لئوناردو داوینچی طرح مرد ویترووین (vitruvian man) را طراحی کرد، به سمبل اصالت انسان و اومانیسم تبدیل شد و در فرقه شیطان‌گرایی چون جنبه شهوانی انسان مدنظر است، پنج ضلعی اولیه به صورت وارونه در آمده و سر یک بز (بافومت) نیز در آن قرار گرفته است.

ترکیب ستاره پنج پر وارونه با سر بافومت، نماد روشن و گویایی برای تعالیم مکتب شیطان‌گرایی کرولی و لاوی است؛ چرا که شیطان را سمبل انسان محوری و  اصالت هوس‌ها و لذت‌طلبی بشر می‌دانند. از همین روی، این نشانه به نحو گسترده‌ای در شاخه سیتنیسم کاربرد دارد؛ از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: نصب نماد فوق بر روی لباس افرادی که به عضویت رسمی کلیسای شیطان در می‌آیند و رنگ به کار رفته در آن نشانه درجه عضویت فرد است و همین طور نصب این نشان در بالای محراب هنگام اجرای آیین‌‌های شیطان‌گرایی.

 

3- 666 یا FFF

 

 

عدد 666  و FFF که ششمین حرف از حروف انگلیسی است و متناظر عددی آن 666 می‌شود. این عدد به گفته یوحنا در بخش مکاشفات یوحنا در کتاب مقدس، «عدد شیطان» است، در مکاشفات یوحنا آمده است:

و دیدم وحش دیگری را که از زمین بالا می‌آید و دو شاخ مثل شاخ‌های بره دارد و مانند اژدها تکلم می‌کند و با تمام قدرت وحش نخست در حضور وی عمل می‌کند و زمین و سکنه آن را بر این وا می‌دارد که وحش نخست را که از زخم مهلک شفا یافته بپرستند و معجزات عظیم به عمل می‌آورد تا آتش را نیز از آسمان در حضور مردم به زمین فرود آورد و ... همه را از کبیر و صغیر و دولتمند و فقیر و غلام و آزاد بر این وا می‌دارد که بر دست راست یا بر پیشانی خود نشانی گذارند و اینک هیچ کس خرید و فروش نتواند کرد جز کسی که نشان، یعنی اسم یا عدد اسم وحش را داشته باشد، در اینجا حکمت است؛ پس هر که فهم دارد عدد وحش را بشمارد؛ زیرا عدد انسان است و عددش ششصد و شصت و شش است.

این عدد بعضاً با عنوان شماره تلفن شیطان نیز در کشور ما رواج پیدا کرده است.

 

4- صلیب وارونه (Upside down cross)

 

 

این نماد بر اساس تفکرات ضد مسیحی شیطان‌گرایان و به نشان خصومت با دین مسیحیت و توهین به آن استفاده می‌شود.

 

5-  دست شاخدار (Horned Hand)

 

 

دو انگشت برافراشته در این نماد، نشان از دو شاخ بز یاقوت است که به همراه عبارت Hail Satan به معنای «درود بر شیطان» استفاده می‌شود. البته این نماد در موارد دیگری نیز به کار رفته که شاید لزوماً ارتباطی بین آن معانی و جریان‌های شیطان‌گرا وجود نداشته باشد؛ مثلاً گاهی به نشانه حرف W که حرف کلمه آن (War جنگ) است، خصوصاً از طرف سیاستمداران و جنگ‌طلبان دنیا استفاده می‌شود؛ به معنای اصرار و استقامت در جنگیدن. البته استعمال غالبی آن در مراسم شیطانی و از طرف شیطان‌گرایان مشاهده می‌شود.

 

6- اُبلیسک (obelisk)

 

 

ابلیسک ستونی است با قاعده چهار ضلعی و رأس هرمی، که سمبلی از «رع» خدای خورشید در مصر بوده و در اثر افزایش قدرت فراعنه به ممالک دیگر راه یافته است. رع دارای دو فرزند به نام‌های «ست» و «اوزیریس» بوده است.

«ست» خدای ظلمت است که در حمایت شدید رع قرار دارد (اسطوره‌های مصری، ص 44) او برادر خود ازیریس را کشته، تاج و تخت را از چنگ فرزندش، هوروس در می‌آورد، دومین جریان بزرگ شیطان‌پرستی مدرن، یعنی ستیانیسم که معبد «ست» را در سانفرانسیسکو تأسیس کردند، این خدای افسانه‌ای را ارج می‌نهند و خواهان تحقق حکومت او در زمین هستند. ابلیسک را معمولاً نمادی از قدرت و سلطنت اوزیریس می‌دانند.

ظاهراً این سمبل در زمان حضرت ابراهیم(ع) هم وجود داشته است و پیامبر بزرگ خدا با این ذهنیت در حرم الهی نماد شیطان را به صورت ابلیسک می‌سازد و آن را رمی می‌کند، تا با این عمل تمام اوهامی را که تا امروز هم ادامه یافته است،‌ طرد کند.

این نماد، امروزه در میدان‌های بزرگ کشورهای اروپایی و آمریکا ساخته شده و مردم هر روز به گرد آن می‌چرخند. سی بنای ابلیسک از مصر باستان باقی مانده که سیزده تا از آن‌ها به روم برده شده و بقیه در شهرهایی نظیر سیسیل، پاریس، لندن، نیویورک و سزاریا در قسمت اشغال شده فلسطین نصب شده است.

بزرگترین ابلیسک دنیا در واشنگتن ساخته شده که ارتفاع آن به 170 متر می‌رسد و رئیس‌ها جمهور آمریکا در پای آن، سوگند یاد می‌کنند، ابلیسک نماد قدرت است در زمین و حیات و حمایت جاودانی اوزیریس در دنیای مردگان است؛ از این رو سنگ‌هایی که شبیه آن تراشیده شده است، در قبرستان‌های آمریکا بسیار به چشم می‌خورد.

 

7- صلیب شکسته (Swastika)

 

 

این نماد نیز در گروه‌های شیطان‌گرا به نشانه تمسخر و توهین به نماد دین مسیحیت (صلیب) به کار می‌رود و آن را نشان از صلیبی که شکسته شده است می‌دانند. البته گروه‌های نژادپرست نیز گاهی از این نماد استفاده می‌کنند و در زمان حکومت هیتلر بر آلمان نیز نشانه ارتش نازی‌ها بوده است. برخی محققین در زمینه جادوگری معتقدند که برخی معاونان ارشد هیتلر دارای تفکرات شیطان‌گرایی بوده‌اند و استفاده از این علامت در حزب نازی ممکن است با اهداف شیطان‌گرایانه صورت گرفته باشد. این نماد نشان آیین میتراییسم )مهرپرستی) در ایران باستان نیز بوده و با نام «چرخ خورشید» از آن یاد می‌شده است.

شیطان‌گرایان و مراکز قدرت حامی آن‌ها، برای ترویج نمادهای یاد شده در حوزه فرهنگ عمومی، از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند؛ از آن جمله می‌توان به استفاده از این نمادها در ساخت زیورآلات، پوشاک، طراحی ساختمان، نقاشی بر روی دیوار و اماکن عمومی و ... اشاره کرد.

بنا بر آن چه گذشت، از این واقعیت نباید غفلت شود که امروزه شیطان‌پرستی با ابزارهای فراگیری مثل سینما، نمادهای متنوع و رسانه‌های مختلف صوتی و تصویری، به عنوان «دین دهکده جهانی» مطرح و تبلیغ می‌شود.

 

*شیطان واقعی

به راستی، واقعیت وجودی شیطان چیست؟ آیا این موجود آن گونه که هوادارانش ادعا می‌کنند، چنین قدرت‌ها و اعمال تصرف‌هایی دارد؟ سرانجام آیا آخرین کتاب الهی چنین ادعاهایی را تأیید می‌کند؟

اینکه شیطان‌گرایان ادعا می‌کنند شیطان از ملائکه بود - و البته در کتب مقدس یهود و مسیحیت هم به آن اشاره شده است - به هیچ وجه مورد تأیید آخرین کتاب آسمانی نیست و برخلاف نص قرآن است. قرآن می‌فرماید: «کان من الجن ففسق عن امر ربه» (شیطان از جن بود، پس از امر خداوند سرپیچی کرد). تغییر دقیق‌تر در مورد جایگاه شیطان قبل از خلقت آدم در میان ملائکه، این است که او در صف ملائکه بود نه از جنس ملائکه.

قرآن می‌گوید: «کَانَ مِنَ الْجِنِّ». از یک سو تصریح شده اصل خلقت شیطان از آتش است؛ اصل خلقت جن هم از آتش است. این اشتراک در خلقت، مورد تصریح قرآن است؛ «و خلق الجان من مارج من نار»، خداوند جن را از آتش آفرید، در صورتی که در قرآن راجع به خلقت ملائکه، چنین مطلبی نیامده است. از طرف دیگر قرآن برای شیطان، غیر از اعوان و انصار، ذریه هم ذکر می‌کند که بیانگر نوعی زاد و ولد و تکثیر نسل است، اما در مورد ملائکه چنین موضوعی را نمی‌گوید و نوعی ثبات و عدم تغییر را در عالم فرشتگان می‌پذیرد.

شیطان - آن گونه که قرآن معرفی می‌کند - موجودی است که از باطن بر انسان تأثیر می‌گذارد؛ یعنی به اصطلاح در طول اراده انسان‌هاست نه در عرض آن؛ یعنی شیطان، بیش از غرایز شهوانی که در انسان وجود دارد، ابزاری ندارد و او از همین جا به انسان نفوذ می‌کند به عبارت واضح‌تر این طور نیست که برای دعوت آدمی به شر و فساد، دو عامل وجود داشته باشد: یک عامل هواهای نفسانی، یک عامل هم شیطان، وقتی ملائکه انسان را به سوی امور خیر و نیکی دعوت می‌کنند عامل مجزایی به حساب نمی‌آیند، بلکه در طول گرایش‌های متعالی وجود انسانند و عامل ثانوی در مقابل الهامات شر نیست، چنان که در حدیث آمده است که دل انسان دو گوش دارد، از گوش راست ملائکه می‌آید الهام خیر می‌کند و از گوش چپ شیطان می‌آید و القای شر می‌کند.

از طرف دیگر، نقش شیطان و هواهای نفسانی برای انسان، فقط در حد «دعوت» است نه بیشتر؛ یعنی راه تسلط شیطان، همان راه هواهای نفسانی است و هواهای نفسانی هیچ‌گاه عامل اجبارکننده نیستند؛ چرا که انسان همیشه خود را در مقابل دو میل مختلف می‌بیند و ‌آن دو، یک راه را انتخاب می‌کند؛ بنابراین لشکر شیطان، هواهای درونی و تمایلات نفسانی است، قرآن می‌گوید: « إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ» شیطان و قبیله او شما را می‌بینند.

قرآن از این نقش برای شیطان به «تزئین»- زینت دادن- یاد می‌کند، عبارت «وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ» همان رنگ و لعاب دادن به اموری است که مطلوب شیطان است.

روشن است که رنگ و لعاب دادن فقط ممکن است تمایل انسان را به ارتکاب گناه بیشتر کند و هیچ‌گاه به مرز اکراه و اجبار آ‌دمی و در نتیجه تسلط تکوینی شیطان بر انسان نمی‌رسد.

قرآن به صراحت می‌گوید: «إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ» شیطان بر افرادی که سرپرستی او را پذیرفته‌اند، تسلط دارد - تسلط به همان معنایی که در بالا گفته شد، نه به معنای «حلول اجباری» که در آثار هالیوودی ادعا می‌شد - یعنی افرادی که با اراده خود، شیطان را به زندگی راه دادند و برایش جایی در نظر گرفته‌اند، شیطان می‌تواند به زندگی ایشان وارد شود؛ در غیر این صورت شیطان راهی برای ورود به زندگی انسان‌ها ندارد.

 

*آخرین کلام شیطان

به شهادت آخرین کتاب آسمانی، در قیامت مناظره‌ای میان شیطان و پیروانش رخ می‌دهد و شیطان همه کاسه و کوزه‌ها را بر سر طرفدارانش خرد می‌کند و با ندای بلند از آن‌ها برائت می‌جوید و بدین‌سان آه حسرت را بر دل‌ آن‌‌ها می‌نشاند:

«وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِیفَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ? إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ».

قرآن خبر می‌دهد که در قیامت، شیطان طلبکار می‌شود و مریدان خود را در جایگاه بدهکار می‌نشاند وقتی کار به نهایت می‌رسد، شیطان به مردمی که از او پیروی کرده‌اند، رو کرده می‌گوید: خدا به شما نوید و وعده داد، من هم وعده دادم، وعده خدا راستین بود، وعده من خلاف؛ «إِنَّ اللهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ»!

معنای سخن شیطان این است که تسلط من بر شما که از تسلط خدا بیشتر نبود (یعنی حداکثر در همین حد بود)، همان طور که خداوند به بشر نوید داد که اگر کار خوب بکنید، پاداش خواهم داد و کسی را به کار حق مجبور نکرد، من هم به شما نوید معصیت و گناه دادم و کسی را مجبور نکردم و به زور به جایی نکشاندم، من فقط شما را دعوت کردم و شما مرا لبیک گفتید، من شما را خواندم و شما به سرعت پذیرفتید، پس مرا ملامت نکنید، بلکه خود را سرزنش کنید، پس جایگاهی که برای خود آماده کرده‌اید، خودتان باید تحمل کنید.

 

سرانجام شیطان در قیامت دم از توحید می‌زند و گناهکاران را به شرک متهم می‌کند و می‌گود: «مرا در جایگاه خدا قرار دادید، ولی من از این شرک تبری می‌جویم».




نویسنده : لبیک
تاریخ : جمعه 93/1/29
زمان : 2:25 عصر
کورش کبیر یک صهیونیست بود !
نظرات ()

بر این اساس شیمعون پـِرِس (Shimon Peres)نهمین رییس جمهور کشور مجعول اسراییل، طی یک مصاحبه زنده با یک رسانه ی عرب زبان با عنوان پانت، در پاسخ به سوال کاربر فیس بوکی این رسانه که خود را ایرانی معرفی نموده بود، مدعی شد که: کورش کبیر یک "صهیونیست" بود و ما بطور تاریخی پیوسته با ایران دارای روابط خوبی بوده ایم.

وقتی کورش کبیر صهیونیست می شود

شیمعون پـِرِس حدودا 100 ساله در پاسخ به سوال این به ظاهر ایرانی که از وی پرسیده بود اگر پس از موافقتنامه صلح با فلسطینیان، ایران اسراییل را به رسمیت بشناسد، نظر او چه خواهد بود، گفت: من نمی توانم درک کنم که چرا ایران باید به تهدید های خود علیه اسراییل ادامه دهد. ایران به صورت یک کانون وحشت و ترور در آمده، و به تهیه و تولید سلاح های کشتار جمعی، اشتغال پیدا کرده است. ما هرگز نه آنها را تهدید کرده و نه با یکدیگر دارای مرز مشترک و دیگر مسائل و بحران ها بوده ایم. چرا برای یک رهبر ایران ضرورت و جبر شده است که روزی از خواب بیدار شده و بگوید که ما قصد داریم اسراییل را نابود سازیم؟ آیا اسرائیل نسبت به ایران مرتکب چه عملی شده است؟ کورش کبیر یک "صهیونیست" بود و ما بطور تاریخی پیوسته با ایران دارای روابط خوبی بوده ایم.

وقتی کورش کبیر صهیونیست می شود

فارغ از بررسی ابعاد چرایی این اظهارات پـِرِس، باید بر این نکته دقت شود که این انگ تاریخی به کورش کبیر در حالی صورت می پذیرد که عموم ایران پرستان و مدعیان ایران باستان، در سکوتی معنی دار به سر برده و هنوز هیچ واکنشی در برابر خواندن صهیونیست صورت نپذیرفته است.




نویسنده : لبیک
تاریخ : پنج شنبه 93/1/28
زمان : 3:8 عصر
هک شدن 500 سایت صهیونیستی
نظرات ()

یک عضو مغربی گروه هکر موسوم به "Anonymous" از موفقیت آمیز بودن حمله اینترنتی به وب سایت های رژیم صهیونیستی خبر داد.
به گزارش شبکه العالم، عملیات هک سایت های رژیم صهیونیستی از روز گذشته آغاز شده و به گفته این هکر مغربی، حملات نتیجه بخش بوده و تاکنون بیش از 500 سایت از جمله سایت های رسمی رژیم صهیونیستی هک شده است.
 
هکر معروف به لوتیس (LouTis)، در مصاحبه با سایت مغربی "هِس پرس" گفت: اعضای "انانیموس" همچنان مشغول هک سایت بازار بورس اسرائیل هستند و از طریق حفره امنیتی xss که از سایت پارلمان کشف شده است، به سایت بورس نفوذ کرده و اطلاعات آن را به دست آورده اند.
 
اعضای عرب انانیموس همچنین تصاویر بسیاری را از سایت سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) از جمله تصاویر مزدوران این رژیم به دست آورده اند و به پرونده های محرمانه ای در سایت "یاکا" دست یافته اند.
انونیموس در صفحه خود در فیسبوک اعلام کرد: آنچه انونیموس انجام داده، تنها سرآغازی برای سیطره بر سایت های اسرائیلی است.
 
این هکر مغربی تاکید کرد: دلیل هک سایت های اسرائیل اینست که این رژیم هر روز مردم فلسطین را به خاک و خون می کشد و آنها را در محاصره نگه داشته است و اعضای انانیموس تلاش می کنند که افکار عمومی را از رنجهای مردم فلسطین مطلع کنند



نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/1/20
زمان : 11:57 صبح
شیطان پرستان مشهور هالیوود را بشناسید
نظرات ()

فارس- تعدادی از بازیگران مشهور هالیوود و خوانندگان و مدلهای مشهور یا به صراحت عنوان می‌کنند که شیطان پرست هستند و یا با کنایه در سخنان خود به این مورد اشاره کرده اند که در این گزارش به تعدادی از آنها اشاره می شود.

هالیوود همواره در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی خود به طور آشکار از نماد‌های فراماسونری و شیطان‌پرستانه استفاده کرده و در این امر هیچ واهمه‌ای نداشته است.

کمپانی صهیونیستی «برادران وارنر»، یکی از تولید‌کنندگان محصولاتی از این دست است که برای آن مصادیق زیادی وجود دارد.

 

فیلم «شیوع» با بازی «مت دیمون» و «گوینت پالترو» از جمله این آثار است.

«شیوع» داستان حدود یک میلیارد از جمعیت کره زمین است که توسط سازمان سیا/پنتاگون/گروهی از نژادپرستان محکوم به فنا می‌شوند.

 

در این فیلم علاوه بر تبلیغ سازمان‌های خاص(نظیر CDC، WHO، FEMA و ارتش آمریکا)، ترسی فراگیر به مخاطب القاء می‌شود ترسی که در سایه آن به هیچ‌کس نمی‌توان اعتماد کرد، حتی نمی‌توان به آغوش گرم مادر به عنوان یک مأمن نگاه کرد، در کنار این ترس تمام افراد آگاه و باخبر در بندند که تمامی این افکار زیر مجموعه‌ای از تفکرات فرقه انحرافی کابالیست‌های یهودی است.

فیلم «تعویض» به کارگردانی «دیوید دوبکین» نیز یک فیلم کمدی از کمپانی «برادران وارنر» است که داستان آن درباره دو دوستی است که یکی بی‌قید و بند و معتاد به ماریجوآنا و دیگری مردی متاهل و متعهد با دو فرزند است که در یک شب آرزو می‌کنند که جایشان با یکدیگر عوض شود و آرزویشان به واقعیت می‌انجامد.

در این فیلم، همچون آنچه که در افکار فراماسونرها و شیطان‌پرست‌های وجود دارد، تمام شخصیت زن در موجودی شیطانی و اغواگر و مادر شیاطین خلاصه می‌شود.

یکی دیگر از نمادهای شیطان‌پرستانه‌ای که در فیلم «تعویض» مشاهده می‌کنیم، زمانی است که دو شخصیت اصلی فیلم همزمان با ادرار کردن در آب، آرزو می‌کنند و آرزویشان برآورده می‌شود.

در کنار فیلم «تعویض»، فیلم «خماری 2» ساخته می‌شود که ظاهرا صرفا یک فیلم کمدی بسیار بامزه و سرگرم کننده است.

در تمام فیلم یک مونولوگ با این مضمون وجود دارد که همه شخصیت‌ها یک شیطان غالب در درون خود دارند، یک تفکر شیطان‌پرستانه دیگر که به همان مالکیت شیطان بر جسم و روح انسان برمی‌گردد.

«نیکولاس دوپلسیس»، محقق در نمادهای فراماسونری و شیطان پرستانه بر این عقیده است که شیطان پرستان هالیوود به بازیگرانی که نتوانند کنترل آنها را در دست بگیرند علاقه چندانی ندارند و انتخاب اولشان، بازیگرانی است که به نوعی با مشکلاتی چون اعتیاد دست و پنجه نرم می‌کنند و این یکی از دلایلی است که بسیاری از این بازیگران آخر و عاقبت چندان مطلوبی ندارند.

«دوپلسیس» متذکر می‌شود: «چارلی شین» از جمله این بازیگران است، کمتر کسی است که نداند که او یک معتاد حرفه‌ای و دائم الخمر است. «کمپانی برادران وارنر» نیز در یکی از پروژه‌های سینمایی با او قراردادی بالغ بر 25 میلیون دلار امضاء می‌کند و در کنار آن مواد او را نیز در طول فیلمبرداری تأمین می‌کند.

این محقق آمریکایی تاکید می‌کند: به هیچ عنوان نمی‌توان باور کرد که هالیوود به شما اجازه دهد که در شوهای پرزرق و برق باقی بمانید و هر ساله 100 میلیون دلار به جیب بزنید و در عوض روحتان را به آنها نفروشید.

«دوپلسیس» در ادامه به «هیث لجر»، بازیگر فیلم‌های «کوهستان بروکبک» و نقش جوکر در فیلم «بتمن: شوالیه تاریکی» اشاره می‌کند و اینطور ادامه می‌دهد: «هیث لجر»، هرگز سابقه استفاده از مواد مخدر نداشت تا آنکه با کمپانی برادران وارنر قرارداد بست و تنها مدتی بعد در آپارتمانش در نیویورک درحالی که بر اثر استفاده بیش از حد کوکائین درگذشته بود، پیدا شد. 

دوپلیسیس معتقد است که عامل اصلی اعتیاد و سرنوشت غم‌انگیز «هیث لجر»، کمپانی «برادران وارنر» است که خیلی راحت این مواد را در اختیار بازیگرانش می‌گذارد.

او در وبلاگ خود نیز به این مطلب اشاره می‌کند و عنوان می‌کند: در حقیقت زمانی‌که از طریق اخبار متوجه شدم که «لجر» برای بازی در فیلم «شوالیه تاریکی» با کمپانی «برادران وارنر» قرارداد بسته است، همان موقع با خودم گفتم که به زودی او به دردسر خواهد افتاد. «لجر» نابود شد، مواردی از این دست زیاد است آنچنان‌که ضروری می‌بینم که به زودی کتابی در این باره بنویسم.

«براد پیت»، یکی دیگر از قربانیان کمپانی «برادران وارنر» است که توانست خود را از این منجلاب نجات دهد.

او که 20 سال پیش در فیلم «مصاحبه با خون‌آشام» در کنار «تام کروز» خوش درخشید، این پروژه سینمایی را یکی از بدترین و تاریکترین خاطرات حرفه‌ای خود می‌داند چون به گفته خود در طول ساخت این فیلم بدترین بلاها را به سر خود آورده و گویی عقل در سرش نبوده است.

اگرچه او در مصاحبه خود هیچگاه به این مسئله که منظورش از بدترین بلاها چه بوده اشاره نکرد ولی با توجه به گفته‌های «دوپلسیس»، می‌توان در این باره حدس‌هایی زد.

فیلم «مصاحبه با خون‌آشام» داستان خون‌آشامی است که داستان زندگی‌اش را برای یک روزنامه‌نگار تعریف می‌کند.

اگرچه «براد پیت» تاکنون به صراحت اعلام نکرده که یک شیطان پرست است ولی چند سال پیش در یکی از مصاحبه‌‌هایش اینگونه عنوان کرد: من در یک محیط بسیار مسیحی و سالم و خانواده‌ای دوست‌ داشتنی بزرگ شدم ولی در همان فضا پارامترهایی وجود داشت که برای من قابل درک نبود. من با تردید به آنها نگاه می‌کردم. این تردید تا زمان بزرگسالی با من همراه بود تا آنکه با چیز جدیدی آشنا شدم و آن شیطان پرستی بود که به خوبی جوابگو بود.

«جانی دپ»، دیگر بازیگر مطرح هالیوود با آنکه همواره یک انگشتر اسکلت نشان (یکی از علائم شیطان پرستی) در دست دارد که هیچگاه آن را از خود جدا نمی‌کند ولی تاکنون به صراحت به این موضوع اعتراف نکرده است.

 

 

 

با اینحال او از جمله بازیگرانی است که نامش در بسیاری از لیست‌هایی که از اسامی هالیوود‌های شیطان پرست منتشر شده، موجود است و دلیل آن حضور او در برخی میهمانی‌های شیطان پرستان و دوستی با افرادی است که به صراحت به شیطان‌پرست بودنشان اعتراف کردند.

 

مطلب شائبه برانگیز دیگری که در مورد او وجود دارد، به چهار سال پیش برمی‌گردد، زمانی‌که دو مرد آمریکایی به نام‌های «چارلز جیسون بالدوین» و «جسی لیود میسکلی» به اتهام قتل سه کودک 8 ساله در یکی از محافل آئینی شیطان پرستان دستگیر و به حبس ابد محکوم شدند، «جانی دپ» یکی از چند نفری بود که نسبت به محکومیت آنها به شدت اعتراض کرد و حتی در یکی از برنامه‌های تلویزیونی شبکه سی‌بی‌اس آمریکا حاضر شد و از این دو تن حمایت کرد.

«لیندسی لوهان»، بازیگر و مدل آمریکایی که مشهور به دختر بد هالیوود است در کنار جنجال‌های زیادی که به خاطر اعتیادش به مواد مخدر و مشروبات الکلی به پا کرده بود با اعلام خبر شیطان پرست شدنش بار دیگر در صدر اخبار ایستاد.

او در یکی از مصاحبه‌هایش به صراحت اعلام کرد که یک کاتولیک به دنیا آمده و تاکنون نیز یک کاتولیک بوده ولی اکنون قصد دارد که یک کابالیست شود.

«بیانسه»، خواننده و همچنین بازیگر سینما که در فیلم‌هایی چون «پلنگ صورتی» و «دختران رویایی» ایفای نقش کرده است، یکی از کسانی است که تاکنون بارها به صراحت به شیطان پرست بودن خود اعتراف کرده و همواره در کنسرت‌هایش از نمادهای شیطان پرستی استفاده می‌کند.

 

 

او معتقد است، زمانی که روی صحنه می‌رود، یک روح شیطانی به نام «ساشا فیرث» او را تسخیر می‌کند.

«بیانسه» در این باره می‌گوید: زمانی که مردم با من ملاقات می‌کنند، انتظار دارند که ساشا را ببینند و حقیقتا هیچ کس مثل او نیست، او کارهایی می‌کند که من قادر به انجامشان نیستم، کمی پیش از آنکه اجرایم را شروع کنم، دستم را بالا می‌برم و از همان موقع است که احساس می‌کنم که چیزی در دورنم شکل می‌گیرد و زمانی که روی صحنه می‌روم، اینگار که روح در بدن ندارم به طوری که اگر پایم را ببرم و یا حتی از بلندی به پایین پرت شوم به هیچ عنوان احساس نمی‌کنم، فوق‌العاده نترس می‌شوم و هیچ کدام از اعضای بدنم را حس نمی‌کنم.

مدونا، لیدی گاگا و ریحانا،خواننده، مدل و بازیگران هالیوودی از دیگر کسانی هستند که به طور آشکار با علائم شیطانی در برابر دید عموم ظاهر می‌شوند.

 

مدونا

 

                                      لیدی گاگا

لیدی گاگا

بنا براین گزارش، ساتانیسم، کابالیسم و ایلومیناتی و ... همه و همه فرقه‌هایی از شیطان پرستی هستند که امروزه نه تنها در آثار هالیوودی که در میان ستارگان این صنعت سینمایی به شدت رواج یافته تا آنجا که امروزه اخلاق‌گراهای غربی نیز به این مسئله معترفند و نسبت به آن ابراز نگرانی می‌کنند.




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/1/20
زمان : 11:57 صبح




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ