![]() |


این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .
درباره ی وب سایت ![]() این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده و تابع مقررات و قوانین ایران می باشد .
دوستان آخرین مطالب |
نظرات ()
آنکارا - ایرنا - ارتش ترکیه در پی افشای نشست محرمانه مقامات دولتی این کشور علیه سوریه، به حال ?آماده باش قرمز? در آمده است.
صدایی منتسب به ?هاکان فیدان? رییس ?سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه? (میت) در یک فایل صوتی که از سوی مخالفان اردوغان پنجشنبه گذشته در شبکه اجتماعی یوتیوب منتشر شد، حاکی از آن است که وی گوید، ?برای ورود نیروهای نظامی به سوریه من می توانم با برخی اقدامات، بهانه لازم را بوجود آورم?.
این فایل صوتی نتیجه شنود بحث میان هاکان فیدان رییس سازمان اطلاعات، ?احمد داود اوغلو? وزیر خارجه، ?فریدون سینیرلی اوغلو? قائم مقام وزارت خارجه و ?یاشار گولر? جانشین ستاد ارتش ترکیه در مورد طرح پنهانی برای مداخله نظامی این کشور در سوریه است .
یکی از مقامات بلند پایه وزارت خارجه ترکیه که نامش فاش نشد، روز شنبه در گفت و گو با پایگاه خبری ?حریت? با اشاره به اینکه نشست محرمانه در وزارت خارجه به مثابه ?نشست کوچک شورای امنیت ملی ترکیه? بود، گفت: با افشای مسایل طرح شده در این نشست، دیدگاه ترکیه در مورد گروه های تروریستی?القاعده? و ?داعش ? نیز بطور کامل افشاء شده و این، امر خطرناکی برای ترکیه است.
وی با اشاره به حضور 48 نیروی نظامی ترکیه در مقبره? سلیمان شاه? (جد بنیانگذار امپراتوری عثمانی) در داخل خاک سوریه، افزود: مساله مهم تامین امنیت این نظامیان است با توجه به اینکه نیروهای داعش در اطراف مقبره سلیمان شاه افزایش یافته و با افشای جزئیات مطرح شده در این نشست، حس انتقام گیری این گروه های تروریستی از ترکیه نیز تشدید خواهد شد.
او تصریح کرد : مقامات نظامی ترکیه نیز از افشای محتویات این نشست ناخرسند هستند و بعد از افشای محتویات نشست یاد شده، وضعیت آماده باش قرمز در ارتش ترکیه اعلام شده است.
احمد داوداوغلو وزیر خارجه ترکیه نیز پیش از این عنوان کرده بود که در صورتی که نیروهای گروه های مسلح شبه نظامی به مقبره تاریخی در شهر ?حلب? سوریه حمله کنند ، ترکیه واکنش نشان خواهد داد.
وی ادعا کرد که مقبره سلیمان شاه تنها بخشی از خاک ترکیه است که بر اساس توافقنامه سال 1921 در خارج از مرزهای ترکیه قرار دارد و به همین دلیل آنکارا این حق را دارد که برای حفظ امنیت این منطقه و ثبات آن ، تمام تدابیر لازم را اتخاذ کند.
بر اساس ماده 9 معاهده منعقد شده میان ترکیه و فرانسه در دوره سلطه فرانسه بر سوریه در سال 1921 مقبره سلیمان شاه تحت حاکمیت ترکیه قرار دارد و سربازان ترکیه ای برای محافظت از آن عمل می کنند.
ترکیه از آغاز بحران در سوریه به همراه کشورهای عربستان سعودی و قطر از معارضان و تروریست های سوری حمایت کرده اند و اکنون این معارضان در کنار مرزهای ترکیه و سوریه قرار دارند. ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 93/1/9
زمان : 4:44 عصر
![]()
نظرات ()
جریان حضور ایرانیها در عراق برای حمایت از سرنگونی صدام/ فریب دستگاه اطلاعاتی آمریکا توسط صدام/ جلسهی هماهنگی مخالفین صدام در تهران
گروه بینالملل رجانیوز: آنچه در زیر میآید، قسمت اول سلسله مطالبی است که به ترجمهی خاطرات سیاستمدار معروف و پرحاشیهی عراقی، احمد چلبی اختصاص دارد. چلبی در این سلسله مطالب، که مصاحبهای است با روزنامهنگار معروف عراب غسان شربل، درباره سالهای آخر مبارزه با صدام، نقش آمریکا در ارتباط با مخالفین عراقی، چگونگی سرنگونی صدام و نهایتا دوران اشغال عراق و ... روایت خود را عرضه میکند: *اولین موشک در جنگ سرنگون کردن صدام حسین شلیک شد؛ هواپیماهای آمریکایی شروع به بمباران عراق کردند. در آن لحظه کجا بودی و چه کردی؟
-من روز 17 مارس 2003 از ترکیه آمدم. در اصل ما در ژانویه 2003 وارد کردستان [عراق] شده بودیم.
*چطور وارد کردستان شده بودید؟
-با پای پیاده از ایران.
*با علم و اطلاع نیروهای ایرانی؟
-طبعاً بله. اصلاً ایرانیها برای ما برنامه خداحافظی رسمی ترتیب دادند. در این سفر به ایران، با سران مخالفینِ رژیم صدام که آنجا بودند دیدار داشتیم.
*مثلاً چه کسی؟
-مثلاً مرحوم آیتالله سید محمد باقر حکیم و رهبران حزب الدعوة و سازمان عمل اسلامی. آنها در ایران بودند. در آن سفر به اسران همره من استاد کنعان مکیة و سرلشگر وفیق السامرائی و دکتور لطیف رشید (وزیر منابع آبی عراق در حال حاضر [یعنی زمان انجام مصاحبه]) همراه من بودند. هم با رهبران مخالفین رژیم صدام دیدار داشتیم و هم با مسئولین ایرانی.
*با کدام مسئولین ایرانی؟
-با وزیر خارجهی وقت کمال خرازی و با سرتیپ قاسم سلیمان مسئول قرارگاه قدس.
*همان که در عربی به فیلق قدس [سپاه قدس] معروف است؟
-بله. با سرتیپ محمد جعفری که در آن زمان عضو شورای عالی امنیت ملی بود و با شیخ هاشمی رفسنجانی هم دیدار داشتیم. ضمنا با سرتیپ سیف الله که سمئول قرارگاه نصر (یعنی جایی که مسئول روابط جمهوری اسلامی ایران با مخالفین عراقی بود) بود هم دیدار داشتیم. این دیدار بعد از کنفرانس لندن صورت میگرفت که مخالفین عراقی در دسامبر 2002 برگزار کردند، و قبلش هم جلسهای در تهران برگزار شد. در آن جلسه استاد مسعود بارزانی (رئیس فعلی اقلیم کردستان) و مرحوم آیتالله سید محمد باقر حکیم و نمایندهی استاد جلال طالبانی که کسرت رسول بود و همچنین من حضور داشتیم و می خواستیم مشخص کنیم که کنفرانس مخالفین در لندن به چه دیدگاههای مشترکی میخواهد برسد.
با توجه به اینکه جلسات دیگری هم در تهران برگزار کردیم، در آن دیدار در تهران به یک نتیجه مشترک رسیدیم . توافق کردیم که [برای اداره عراق پس از سقوط صدام] یک حکومت موقت عراقی تشکیل شود. بعد از آن بود که کنفرانس مخالفین در لندن را تشکیل دادیم. در آن کنفرانس آمریکایی هم حضور داشتند، زلمای خلیلزاد نمایندی رئیس جمهور آمریکا جورج بوش در آن کنفرانس بود و برخی مسئولین دیگر آمریکایی از سی آی ای و وزارت خارجه و وزارت دفاع هم حاضر بودند و جالب آنکه همهشان متفقا با تصمیم ما مبنی بر تشکیل یک حکومت موقت عراقی مخالف بودند.
*چرا مخالف بودند؟
-به این خاطر که یک جهتگیری بسیار قوی در حکومت آمریکا وجود داشت که خواستار تشکیل یک حکومت آمریکایی یا همراه با هم پیمانان دیگرش [مثل انگلیس] بود فلذا از تشکیل یک حکومت موقت عراقی استقبال نمیکردند. آن کسانی هم که داخل حکومت آمریکا برای حمایت از این حکومت موقت ما رویشان حساب کرده بودیم به اندازه کافی برای محقق شدن این امر فشار نیاوردند.
بر همین مبنا [آمریکاییها] در مسیر تشکیل حکومت موقت در کنفرانس لندن سنگاندازی کردند و در نهایت توافق شد که این کنفرانس، یک کمیته 65 نفره تشکیل دهد و آن کمیتهی 65 نفره در ژانویهی 2003 در منطقهی صلاح الدین در کردستان عراق، تشکیل جلسه دهند و برای عملی شدن مصوبات کنفرانس بحث و تشکیل یک هیئت اجرایی برای آن، گفتگو کنند. ولی این جلسه به تأخیر افتاد. ما راهی عراق شدیم و قرار بود که این جلسه در 15 ژانویه تشکیل شود. ولی تشکیل نشد و ما هم در 17 ژانویه همراه با کسانی که پیشتر اسم بردم راهی ایران شدیم و بعد از آن در اواخر ژانویه مجددا به عراق بازگشتیم.
*با پای پیاده وارد عراق شدید؟
-بله. اتفاقا تعدادی عکس هم از ورودمان با پای پیاده به عراق گرفته شد. از منطقهی مرزی پیرانشهر و حاج عمران با پای پیاده به عراق رفتیم. در آنجا هیئتی از «حزب دموکراتیک کردستان» که یکی از اعضای دفتر سیاسی حزب (استاد فلکالدین کاکائی) هم در آن حضور داشت به استقبالمان آمد. از حاج عمران به سمت صلاحالدین به راه افتادیم. در آنجا با استاد مسعود [بارزانی] دیداری داشتیم و بعدش راهی منطقه دوکان در کنار دریاچه دوکان شدیم و آنجا در مقری که استاد جلال طالبانی برایمان فراهم کرد مستقر شدیم. استاد جلال طالبانی آن وقت دبیرکل «اتحادیه ملی کردستان» بود.
این اتفاقا در اول فوریه 2003 بود. شروع به فعالیت در دوکان کردیم. ولی تشکیل کنفرانس صلاحالدین که قرار بود 65 شخصیتی حاضر شوند که با کنفرانس لندن موافقت نکرده بودند. آمریکا شکایت و تردید داشت که اصلا نمایندهای بفرستد یا نه. با این حال ما بر تشکیل کنفرانس صلاحالدین اصرار داشتیم فلذا یک هیئت آمریکایی به ریاست زلمای خلیلزاد به صلاحالدین آمد. یک هیئت ایرانی به ریاست سرتیپ محمد جعفری از اعضای شورای عالی امنیت ملی هم در کنفرانس حاضر بود. سرتیپ جعفری با عراقیها و خصوصا کردهایی که طی 8 سال جنگ، در کنار آنها با نظام صدام جنگیده بود، روابط بسیار گرمی داشت. بعد از آنها روابط خوبش با آنها حفظ شده بود و مجموعا دارای تأثیر و نفوذ در آنها بود. او هم آن وقت به صلاحالدین آمده بود.
*این در ماه فوریه بود؟
بله. کنفرانس صلاحالدین تشکیل شد و ما تشکیل یک حکومت موقت عراقی را تصویب نمودیم. ولی خلیل زاد طبق دستوری که از حکومت آمریکا داشت با این مسئله مخالفت کرد.
*دستور چه کسی یعنی؟
-سیاست کاخ سفید مستلزم تشکیل نشدن حکومت موقت عراقی بود.
*تفسیرت از این موضع آمریکاییها چیست؟
-تفسیرم این است که آمریکایی ها نمیخواستند مخالفین عراقی بر این حکومت موقت مسلط شوند. آمریکاییها (خصوصا سی آی ای) معتقد بودند که میتوانند موافقت فرماندهان نظامی عراق و برخی اعضای حزب بعث را برای شورش علیه صدام و تغییر او فراهم کنند. اینها تا آخرین لحظه هم انتظار داشتند که این فرماندهان و اعضای حزب بعث نقشی در تغییر در عراق ایفا کنند، فلذا میگفتند که تشکیل حکومت موقت باعث میشود اینها از فکر تغییر صدام حمایت نکنند و مجبور میشوند که در کنار او قرار بگیرند.
*شما میخواستید یک حکومت انتقالی تشکیل دهید؟
-بله. یک حکومت عراقی موقت Provisional Government.
*یک حکومت موقت قبل از سرنگونی نظام؟
-بله. دولت موقتی که مقرش در عراق باشد و در عملیات آزادسازی عراق مشارکت کند. این نکتهی خیلی مهمی است.
*آمریکاییها روی چیزی شبیه به کودتا ضد صدام حساب باز کرده بودند؟
-بله. چنین خیالاتی در سرشان بود.
*ارتباطاتی هم با نظامیان رده بالای وقت عراقی داشتند؟
*دستگاه اطلاعاتی عراق فریبشان داد. صدام فریبشان داد.
*چطور؟
-توصیه میکنم کتاب War and Discussion را بخوانی. این کتاب را دوگلاس فایت که وکیل وزیر دفاع آمریکا بوده نوشته و در سال 2008 منتشر شده است. نکتههایی که در کتاب آمده را به سادگی نمیشود رد کرد چون برایش اثباتش به سندها و صورت جلساتی از شورای امنیت ملی آمریکا استناد کرده است. کتاب باب وودورد را توصیه می کنم بخوانی که درباره خیالات سی آی ای برای تماس با افسران عراقی است و اتفاقا همین، یکی از دلایل اختلاف عمیق ما با آمریکاییها بود. قبل از سقوط صدام، یکی از نیروهای سیآی ای استفان ریختر بود. ریختر در زمان جنگ کویت در سال 1991، مدیر پایگاه سی آی ای در عمان بود. در این زمان که صحبتش را میکنیم، ریختر در عمیان دیداری داشت با سرلشگر بازنشسته محمد عبدالله الشهوانی که الان [زمان انجام مصاحبه] شده است رئیس دستگاه اطلاعاتی عراق.
*آغاز توطئه؟
-این آغاز توطئه بود. با او در آنجا دیدار کرد و این ارتباط را مدام هم تقویت میکرد. در سی ای ای گمان میکردند از طریق عبدالله الشهوانی با مجموعههایی از افسران عراقی و با کسانی که معرفی کرده بود مرتبطند.
ریشههای این ارتباط برمیگردد به قضیه کشته شدن عدنان خیرالله (که وزیر دفاع و پسردایی صدام بود) در سقوط هلیکوپتر که صدام را متهم به کشتن او میکردند. دور و بر عدنان خیرالله مجموعهای از افسران قرار داشتند که وضعشان متمایز بود. از جمله این افسرانی همین عبدالله الشهوانی بود و عدنان محمد نوری (که در کردستان در «الوفاق» بود) و محمد نجیب الربیعی (پسر سپهبد نجیب ربیعی که در زمان عبدالکریم قاسم رئیس مجلس السیادة عراق بود و افسری است قدیمی و محترم و توانا) و برخی افسران دیگر. این ها در اطراف عدنان خیرالله بودند (از جمله وزیر دفاع فعلی عبدالقادر العبیدی که طبعا صدام بازداشتش کرد) اینها روابط خوبی با عدنان خیرالله داشتند و وقتی که عدنان خیرالله کشته شد اینها یا اخراج شدند یا تبعید شدند یا مهاجرت کردند. فلذا تماس ریختر با عبدالله الشهوانی سببی شد برای تماس بین اینها و دستگاه اطلاعاتی آمریکا.
*پس از کشته شدن عدنان خیرالله؟
-بله. بعد هم پس از قضیه حمله صدام به کویت این ارتباط خیلی پیشرفت پیدا کرد. شروع کردند به برقراری تماس و معتقد بودند که می توانند در عراق کودتا کنند، خصوصا پس از تمام شدن جنگ خلیج فارس و ادامهی سنگاندازی در اجرای موارد توافق شده از سوی صدام و ادامه تهدید آمریکا و دوستانش در کویت و عربستان توسط صدام.
همه این چیزهایی که میگویم بعدا که بقیه استناد اطلاعاتی در اختیارمان قرار گرفت ثابت شد.
آمریکایی ها دنبال کودتای نظامی بودند و خب شکست خوردند. اطلاعات زیادی هم هست که منتشر نشده است. مثلا فرمانده عملیات در عراق که بود؟ یا پل ارتباطی بین الشهوانی و مسئولین توطئهی کودتا در عراق که بود؟ پل ارتباطی کسی بود به اسم عزت محمد عبدالرزاق عفیفی که یک مصری بود و در سفارت مصر در بغداد مشغول فعالیت بود.
*نقشاش چه بود؟
-پیک مسائل دیپلماتیک بود. چیزهایی را از سفارت مصر در بغداد به عمان می برد. ولی در حقیقت از سال 1982 داشت برای دستگاه اطلاعاتی عراق کار میکرد و پروندهای در اطلاعات عراق دارد که واقعا میشود از روی آن یک فیلم ساخت. حالا حساب کنید همین عفیفی پل ارتباطی بین الشهوانی و توطئه گران [برنامهریزان کودتا] در بغداد بود. عفیفی پول و دستگاههای تماس را [برای رساندن به سران کودتا] میگرفت و به بغداد می برد و اول تحویل دستگاه اطلاعاتی عراق میداد. آنها هم آن را بررسی میکردند و از پول ها تصویر برداری میکردند و بعد از ثبت آنها، دوباره پول و وسایل را تحویل عفیفی میدادند که به دست کودتاچیان برساند. فلذا دستگاه اطلاعات عراق کاملا در جریان قضایا قرار داشت.
من در نوامبر 1995 در کردستان عراق بودم و میخواستم بین طرفهای کردیای که در آن زمان با هم درگیر بودند صلح ایجاد کنم.
یک هیئت آمریکایی از وزارت خارجه به ریاست باب دویچ هم حضور داشتند. به آنجا رفتیم که به توافقی برسیم. مسئول بخش اطلاعات در «کنگرهی ملی» در آن زمان أراس حبیب بود که با برخی افسران اطلاعاتی عراقی در بغداد ارتباط داشت. یکی از آن افسران حکومت عراق در مأموریتی سری به اربیل آمد و با أراس تماس گرفت و گفت که لازم است از این توطئه که الشهوانی و دکتر ایاد علاوی برای آن خود را حاضر میکردند، خودت را کنار بکشی، چرا که این قضیه کاملا برای ما رو شده است.
أراس پیش من آمد و قضیه را برایم گفت. گفتم که با آن افسر تماس بگیر تا اطلاعات بیشتری بگیری. گفت که اطلاعاتش به نقل از یک افسر اطلاعاتی عراقی است و تأکید میکند که سیستمهایی که به بغداد فرستاده میشود را به دستگاه اطلاعاتی می برند و آنها هم آن را بررسی می کنند و ما خودمان عملیات را مدیریت میکنیم.
بعد از اینکه این اطلاعات خطیر به دستم رسید به آمریکا رفتم و درخواست کردم که جلسهای با رئیس وقت سازمان سیا داشته باشم. در آن زمان در دوره ی بیل کلینتون رئیس سیا جون دویچ، و معاونش در آن زمان جرج تنت بود.
ترتیب جلسه داده شد و همراه دویچ ریختر هم به جلسه آمد.یک کتاب از حنا بطاطو درباره عراق را برای دویتچ بردم، او در دانشگاه ام آی تی که من هم در آنجا درس خواندم استاد بود. چند سال پیش از تحصیل من در آنجا تحصیل کرده بود و بعد هم استاد رشته ی الکیمیاء شده بود. من هم در آن موقع قرار بود که به زودی ادرس الکیمیاء. در ابتدای جلسه درباره دانشگاه صحبت کردیم. وقتی که این بحث تمام شد گفت: «شما کشور بزرگی هستید که می دانید چه میخواهید ولی ما به شما هشدار میدهیم. مجبور نیستید چیزی به ما بگویید ولی ما میخواهیم هشداری به شما بدهیم: شما دارید یک توطئه ضد نظام را در بغداد پیش میبرید و برخی افسران سیا در عمان هستند که در دستگاه اطلاعاتی اردن هم جایگاه خاصی دارند و با برخی افسران عراقی دیدار میکنند. این توطئه [ضد صدام] به رهبری الشهوانی و علاوی است ولی این قضیه برای دستگاه اطلاعاتی عراق رو شده است. نشان به آن نشان که شما برخی سیستمهای ارتباطی (دستگاههای ارتباط ماهوارهای و دستگاههای پارازیت) و پول می فرستید و یک سرپل ارتباطی دارید ولی برخی از این سیستمهای ارتباطی الان در اختیار دستگاه اطلاعاتی عراق است و ما در این باره اطلاعاتی از دستگاه اطلاعاتی عراق به دست آوردهایم. فلذا مواظب باشید.»
سکوت سنگینی فضا را گرفت. حدود سی ثانیه ساکت به یکدیگر نگاه میکردند. گفتم ممنون و خدانگهدار.
بعد از آن سراغ برخی رفقایی که در آمریکا داشتم رفتم و گفتم شاهد باشید که من این قضیه را به دویچ گفتم.
یکی از همین رفقا با تنت تماس گرفت و گفت: جورج، من پیش فلانی [چلپی] ام. میگوید که طرحتان در عراق لو رفته است. یک هیئت از خارج سیا تشکیل بدهید که security clearance داشته باشند تا بررسی کنند اوضاع از چه قرار است.
تنت جواب داد: اوضاع تحت کنترل است.
چند وقت بعد که طرح در عراق کشف شد، سیا شروع کرد به اتهام زنی به من که من باعث لو رفتن قضیه شده ام. این یکی از تهمتهایی بود که به من زدند و دروغ بودنش از سندای دستگاه اطلاعاتی عراق که بعدها به دست ما رسید و سیر کشف این توطئه را توضیح می داد، ثابت شد. این داستان خودش باید کتاب شود. ما در این قضیه سه پرونده در اختیار داریم که از سال 1993 شروع میشود.
ادامه دارد ...
مترجم: وحید خضاب
![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 93/1/9
زمان : 4:39 عصر
![]()
نظرات ()
حرم مطهر دو صحابی بزرگوار پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) بار دیگر از سوی تروریستهای تکفیری مورد هتک حرمت قرار گرفت و گلدستههای حرم فروریخت.
به گزارش مشرق، ? تروریستهای تکفیری دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" صبح امروز طی یک انفجار مهیب حرم مطهر «عمار یاسر» و «اویس قرنی» دو صحابی بزرگوار پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) را در استان الرقه منفجر کردند.
بنابر این گزارش، عناصر داعش که با همکاری دیگر گروههای تروریستی استان رقه در شرق سوریه را در کنترل خود دارند، با انفجار حرم مطهر این دو صحابی بزرگوار گلدستههای حرمین را تخریب کردند.
تصاویر منتشرشده از این اقدام شنیع که از ورود تکفیریها به حرم مطهر عمار یاسر و اویس قرنی منتشر شده، بیانگر حجم و گستره این فاجعه است.
![]() ![]() ![]() تروریستهای تفکیری در ماه رمضان سال گذشته نیز با شلیکهای پیاپی موشک به دیوارهای حرم، بخشهای زیادی از آن را منهدم کرده بودند.
این آرامگاه در سال 2004 توسط سازمان اوقاف جمهوری اسلامی ایران برای شیعیان منطقه ساخته شده است. ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 93/1/9
زمان : 12:1 صبح
![]()
نظرات ()
از فردا در رجانیوز بخوانید؛
خاطرات یکی از شخصیتهای اصلی عراق؛ کسی که هم با آمریکا دوست صمیمی بود هم با ایران/هر چه میخواهید درباره حمله آمریکا به عراق بدانید/از دستگیری صدام تا نصب حاکم آمریکایی در عراق
![]()
گروه بینالملل رجانیوز: ایامی که در آن به سر میبریم، یادآور چنین روزهایی در 11 سال پیش است، وقتی که در مراسم دید و بازدید عید نشسته بودیم و از طریق پخش مستقیم شبکهی خبر، بمباران بغداد را تماشا میکردیم! حملهی آمریکا و متحدانش به عراق و پیروزی سریعش بر صدام و سپس جریاناتی که پیش آمد و عراق را تبدیل به باتلاقی برای آمریکا و متحدانش کرد، در ذهن همهی ما هست، اما دانستن برخی پشتپردههای این اتفاقات و خصوصا مروری بر سیر برخی مبارزات سالهای آخر حکومت صدام حسین که در نهایت منجر به حملهی آمریکا به این کشور شد، بسیار جالب است، خصوصا اگر روای آن کسی باشد که در قلب وقایع حضور پررنگ (و به تعبیر بسیاری، پررگترین حضور) را داشته است. احمد چلبی، کسی است که بسیاری او را «عامل مستقیم ایران» و بسیاری «عامل مستقیم آمریکا» میدانند! همین که دو تحلیل در دو سر طیف درباره یک شخص واحد مطرح است نشان میدهد که با چه فرد خاصی طرفیم. شبهات و سؤالاتی که پیرامون نقش او وجود دارد هم سر به فلک میزند، و صد البته خاطراتش، گنج شایگانی است از نکات ناگفته و وقایع شنیده نشده دربارهی پس پردههای سیاست عراق، منطقه و جهان.
![]() [احمد چلبی]
احمد چلبی چند سال قبل در گفتگو با خبرنگار معروف جهان عرب، غسان شربل به بازخوانی خاطراتش از وقایع آخر حکومت عراق و سپس حملهی آمریکا به این کشور و وقایع پس از آن نشست. مدتی بعد غسان شربل، این گفتگوی تفصیلی را در کنار سه گفتگوی تفصیلی دیگرش دربارهی صدام و عراق (که هر کدام دورهای از حیات صدام را پوشش میدادند) گذاشت و آنها را در کتابی با عنوان «صدام از اینجا رد شده است» منتشر نمود. خود او در این کتاب و به عنوان مقدمهی مصاحبهاش با احمد چلبی نوشته است:
«هر کتابی درباره حملهی آمریکا به عراق منتشر میشود یا هر وقت که از این ریسک جنونآمیز بوش صحبت میشود، اسم دکتر احمد چلبی (رئیس حزب «کنگرهی ملی عراق») حتماً به میان میآید. عراقیها و اعراب بسیاری هم هستند که حرفهای تند و تیزی درباره او میزنند.
این کتابها و مقالهها و صحبتها، ذکاوت این مرد و نقش تعیینکنندهاش را در سرنگونی نظام صدام حسین کتمان نمیکنند، ولی اکثرشان سیلی از اتهامات سنگین را هم متوجه او مینمایند: «او کسی است که آمریکاییها را به جنگ با عراق واداشت» «او همان کسی است که آمریکایی ها را به گرداب عراق کشاند» «او همان کسی است که دستگاه اطلاعاتی آمریکا را فریب داد و چند شاهد قلابی دست و پا کرد که قضیهی سلاحهای کشتار جمعی و آزمایشگاههای متحرک را از خودشان دربیاورند»، «او همان کسی است که توانست بزرگترین رسانههای آمریکایی و از آن طریق، افکار عمومی تنها ابرقدرت جهان را فریب بدهد و گمراه کند»، «او همان کسی است که توانست موافقت ایرانیهای با تصمیم آمریکا برای حمله به عراق را به دست بیاورد و بعداً هم اطلاعات سریای را به اطلاع ایرانیها رساند که آمریکاییها را بر آن داشت که به دفتر کارش حمله کنند»، «او کسی است که سازمانش سالها از حمایت مالی آمریکا برخوردار بود ولی آمد و جریان «بیت شیعی» را [ضد آمریکاییها] تأسیس کرد»، «او همان کسی است که در تصویب قانون «آزادسازی عراق» [در کنگرهی آمریکا در دهه 90 میلادی] نقش داشت و بعداً هم نئومحافظه کاران را قانع کرد که سرنگون کردن صدام فرصت آنها برای تغییر عراق است و آنها هم از بعد حملات 11 سپتامبر به سرعت این فرصت را مغتنم شمردند و به عراق حمله کردند»، «او کسی است که خیال میکرد بعد از حملهی آمریکا رئیس جمهور عراق خواهد شد و وقتی به آرزویش نرسید، شروع کرد به ستیزهجویی و حمله و سنگاندازی و برانگیختن طرفهای مختلف آمریکایی ضد هم»، و ... . غیر از این اتهامات سیاسی، اتهاماتی شخصی درباره «دست داشتن در فساد مالی» هم به او میزنند.
من هم این اتهامات را میخواندم و میشنیدم ولی این آدم را نمی شناختم و او را از نزدیک ندیده بودم. داستان این شخص، متفاوت و حساسیت برانگیز بود؛ چراکه تا پیش از این هیچوقت نشده بود که یک شخص عرب را متهم کنند که نقشی ایفا کرده که موجب تغییر موازین قوا هم در عراق و هم در منطقه شده باشد.
رفیق سیاستمداری داشتم که به من نصیحت کرد که برای گفتگو به این آدم نزدیک نشوم چرا که صرف بازکردن باب گفتگو با چلبی، (به قول این رفیقم) مخالفت «دریایی از دشمنان» را برخواهد انگیخت.
نصیحتش بیشتر تحریکم کرد که به سراغ چلبی بروم! مطبوعات دنبال آدمهای معصوم نیست، و با داستان قدیسها هم سر و کار ندارد.
حالا احمد چلبی برای اولین بار داستانش را خودش روایت میکند. قضیه بازدیدش از یک زندانی به نام صدام حسین را به یاد میآورد و از جنگ آمریکاییای که او را سرنگون و زندانی کرده بود حکایت میکند. داستان آنچه پیش از جنگ رخ داد و مواضع ایران را روایت میکند و از خطاهایی که پس از پیروزی آمریکا ایجاد شد میگوید. از روابطش با پل برمر حرف میزند، مردی که عراق پس از سرنگونی نظام صدام در قبضه او قرار گرفت و ارتشش منحل شد و حزب بعث ریشه کن گردید و دزدیهای فجیعی به وقوع پیوست.
داستان تلاش طولانیاش را روایت میکند، تلاشهایی که وقتی بذل نمود که برداشت کرد سرنگونی صدام بدون راضی کردن آمریکا به سرنگونی او، محال است.
این داستان سالهای طولانیای است که در خلال آنها، پای احمد چلبی به راهروهای کنگره و سی آی ای و وزارت دفاع و به محافل تصمیمساز آمریکا باز شده بود.»
گروه بینالملل رجانیوز، با توجه به اهمیت فراوان بحث عراق در استراتژیهای کلان سیاسی- نظامی- فرهنگی جمهوری اسلامی و همچنین اهمیت تاریخی این مباحث (در کنار خوادنی بودن آنها)، ضمن تأکید بر اینکه مطالب وارده در آن لزوما مورد تأیید صد در صد رجانیوز نیست و تنها از جهت حفظ امانت به صورت کامل ترجمه شده، اقدام به ترجمهی بخش مصاحبهی احمد چلبی از این کتاب نموده است که میتوانید از فردا، این ترجمه را در رجانیوز بخوانید. ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : جمعه 93/1/8
زمان : 11:53 عصر
![]()
نظرات ()
جنایات گروههای تکفیری در سوریه پایانی ندارد و هر روز گوشهای از این جنایات برملا میشود که تازهترین این جنایات «پختن سر قربانیان» است.
![]() به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، به نظر میرسد که جنایات گروههای تکفیری در سوریه پایانی ندارد و هر روز گوشهای از جنایات این گروهها برملا میشود.
در تازهترین جنایات این گروهها، شبکههای اجتماعی اینترنتی اقدام به انتشار تصاویری از گروه تروریستی «جبهه النصره» کردهاند که در آن نشان داده شده، عناصر این گروه تکفیری پس از جدا کردن سر دو نفر از نیروهای ارتش سوریه در حمله به زندان مرکزی درعا واقع در جنوب سوریه اقدام به پختن آن روی آتش میکنند. این شبکههای اجتماعی اینترنتی ذکر نکردهاند که هدف از این اقدام عناصر النصره چیست؟
![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/1/5
زمان : 10:17 صبح
![]()
نظرات ()
جلسه طوفانی دولت لبنان در اتمام جنگ 33 روزه/وقتی رئیس ستاد ارتش سهامش را میفروشد!/ سید حسن نصرالله در سخنرانی پیروزی چه گفت؟
گروه بینالملل رجانیوز: آنچه در زیر میآید قسمت آخر از ترجمهی فصولی از کتاب شوک و پایداری نوشتهی کریم بقرادونی (مشاور رؤسای جمهور سابق لبنان) است. در 23 قسمت قبلی این نوشتار مروری داشتیم بر وقایع مهم نیمهی دوم سال 2004 تا نیمه سال 2006 در سوریه و خصوصا لبنان. دیدیم که چگونه ریاستجمهوری امیل لحود تصویب شد و رفیق حریری از نخستوزیری استعفا داد و سپس قطعنامهی 1559 سازمان ملل در پی آن آمد. سپس قضیهی طوفانانگیز ترور رفیق حریری (در حلقهای از سلسله حلقات ترورهای لبنانی) رخ داد و از جمله پیامدهای آن، خروج ارتش سوریه از لبنان، تشکیل گروههای 8 مارس و 14 مارس، اکثریت یافتن اپوزیسیون در مجلس و سپس در دولت و به نخستوزیری رسیدن فؤاد سنیوره بود. در سیر بررسی مسائل درونی دولت و اختلافات پسپردهی دولت و در فضای افزایش فشارها به سوریه، قضیه جنگ 33 روزه حادث شد و مواقف مختلف و بعضا متضادی از مسئولین لبنانی در قبال آن بروز کرد تا آنکه این جنگ در آگوست 2006 با پیروزی مقاومت به خاتمه رسید. در زیر و به عنوان آخرین قسمت این سلسله مطالب، مروری خواهیم داشت بر اثرات فوری این جنگ و اولین وقایع پس از آن: ![]() در تمهید قطعنامه 1701، هیئت وزیران جلسهای اضطراری در ساعت 8 هفتم آگوست برگزار کرد. در انتهای این جلسه اعلام شد که دولت لبنان «بر آمادگیاش جهت فرستادن نیرویی 15هزار نفری از ارتش و و انتشار آن در جنوب، پس از عقبنشینی ارتش اسرائیل) تأکید می نماید.»
در این جلسه، لحود ناگهان با این قضیه مواجه شد که فرمانده ارتش و رئیس اطلاعات ارتش بدون اینکه از طرف او دعوت شده باشند، در جلسه حضور دارند.
سنیوره جلسه را با این صحبت آغاز کرد که ارتش برای اجرای قطعنامه 1701 آماده است. لحود به این صحبت اعتراض کرد و گفت که لازم است قبل از صدور فرمانی به ارتش، مضمون قطعنامه در هیئت وزیران بررسی شود. فلذا از فرمانده ارتش و رئیس اطلاعات ارتش خواست تا زمان اتمام بحثهای سیاسی منتظر باشند.
سنیوره در این جلسه همزمان هم از لحن «اطمینانبخش و آرام» استفاده می کرد هم از لحن «شدید و غلیظ». در بخشی از جلسه گفت: «ارتش برای حمله و زدن و پاشیدن، به جنوب نمیرود» اما در عین حال ارتش به قول مصریها «أذناً من کین و أذناً من عجین» (یعنی کر و کور) نخواهد بود.
وزیر حزبالله در کابینه، محمد فنیش گفت: «قطعنامه 1701 نه منصفانه است نه عادلانه و نه بیطرفانه. این قطعنامه به جای آنکه مجرم یعنی اسرائیل را محکوم نماید، او را تبرئه می کند.» فنیش به این نکته هم اشاره کرد که این قطعنامه آنجا که از دو اسیر اسرائیلی سخن می گوید، به «آزادی بی قید و شرط» تصریح دارد، ولی جایی که از اسرای لبنانی سخن میگوید تنها ذکر کرده که «بذل تلاش در اینباره را تشویق مینماید.»
فنیش وقتی به موضوع سلاح مقاومت رسید با نهایت صراحت سخن راند و گفت: «این مسئله مرتبط است با حل نهائی موضوع مزارع [اشغالی] شبعا.» اما در انتهای صحبتش با وجود ایرادهایی که این قطعنامه دارد و ایراداتی که حزبالله در آن می بیند، با آن اعلام موافقت نمود.
سنیوره از این مسئله خرسند شد و گفت: «جهان، جهان ظالمی است. طوری که مغز آدمی سوت می کشد! بدترین چیزی که رخ داده این است که ما قربانی رقابتهای [کشورهای بزرگ] شده ایم: فرانسویها برای خودشان طرحی دارند، آمریکایی ها برای خودشان طرحی دارند، انگلیسیها دارند به روس ها نزدیک می شوند که آنها هم برای خودشان طرحی دارند. باور کنید داستان ما شبیه افسانهها و قصههایی که زنها تعریف می کنند شده است!»
پیر جمیل هم بحثی شایان توجه مطرح کرد و گفت که او جزو معترضین به عملیات اسیرگیری حزبالله بوده است البته «باید اعتراف کنیم که این مقاومت دست به کاری دلاورانه و قهرمانانه زد، ولی لبنان هزینهای سنگین پرداخت. حزبالله توان تحمل این هزینهها را دارد ولی وطن توانش را ندارد.»
پیر جمیل از هیئت دولت خواست که با قطعنامه 1701 موافقت نماید و ارتش را به جنوب ارسال کند، و افزود: «اسرائیل خودش اعتراف میکند که شکست خورده است. یک ماه تلاش کرد و نتوانست داخل لبنان شود. ورود به جنوب لبنان [مثل گذشتهها] دیگر برایش یک گشت و گذار تفریحی نبود. الان برای اولین بار این فرصت در مقابل ماست که با قبول قطعنامه بینالمللی، از جهت میدانی و سیاسی پیروز نبرد باشیم.»
سنیوره رو به فنیش کرد و گفت: «این قطعنامه معنیاش این است که سلاحی جز سلاح ارتش لبنان [در جنوب] وجود نداشته باشد.» فنیش پرسید: «پس بحث مزارع شبعا چه شد؟»
سنیوره گفت: «عقبنشینی از یک ماه دیگر شروع میشود.»
فنیش: «آیا اسرائیل آتشبس و عقبنشینی خواهد کرد؟»
سنیزوة: «آتش بس، ولی روی یک سری قواعد معین.»
فنیش: «یعنی اسرائیل عقبنشینی نخواهد کرد مگر بعد از آنکه یونیفل و ارتش لبنان سلاح [مقاومت] را جمع کرده باشند.»
سنیورة: «اگر سلاح [مقاومت] بماند، اسرائیل هرگز عقبنشینی نخواهد کرد.»
فنیش: «قطعنامه، جمعآوری سلاح [مقاومت] را الزام نکرده است.»
سنیروة: «قطعنامه می گوید هیچ سلاح جز سلاح ارتش نباشد. خب شما با سلاحتان چه خواهید کرد؟ میبریدش به شمال لیتانی یا تحویل ارتش میدهیدش یا آنکه مخفیاش میکنید؟»
طراد حمادة: «حل است. همه توافق داریم.»
سنیورظ: «نه. توافق نداریم. باید شفاف حرف بزنیم: هر سلاحی [جز سلاح ارتش در جنوب] باشد مصادره خواهد شد.»
فنیش: «آیا ارتش منازل را خواهد گشت؟ مثلا همه مردم عادی در عیتاالشعب مسلحاند. ارتش سلاح مردم در عیتاالشعب را جمع خواهد کرد؟»
سنیروة: «من که از تو نمیخواهم به من فهرست [ذخیره سلاح] بدهی.»
فنیش: «مقاومت متعهد میشود که اجرای قطعنامه را تسهیل کند، عملیات ارتش و کارهای یونیفل را هم همین طور. ما ابدا و هرگز مانعی بر سر راه گسترش و بسط تسلط دولت [بر کل اراضی لبنان] نخواهیم بود. هرچیز دیگر هم که هست، دیگر جزئیات نظامی است.» حزبالله مصمم بود که جنگ پایان یابد چرا که کاملا حس میکرد پیروز شده است و حالا مشکل منتقل شده است به داخل اسرائیل.
وزیر دفاع درباره [یک کلمه که در قطعنامه آمده بود یعنی کلمه:» «منطقهی عاری از سلاح» توضیحی داد و گفت که منظور از منطقهی عاری از سلاح، منطقهی عاری از مسلسل یا کلت نیست. همه مردم در آنجا مسلسل یا تفنگ دارند. بله منظور خالی از اسلحهی سنگین است.
خالد قبانی پیشنهاد کرد که هیئت دولت با اجماع موافقت خود با قطعنامه 1701 را اعلام کند «به رغم ملاحظاتی که دولت درباره برخی بندهایش دارد.»
پس از بحثهایی (که بعضا تند هم میشد)، مروان حمادة و نایلة معوض از مخالفتشان با قطعنامه کوتاه آمدند، در نتیجه هیئت دولت با اجماع با قطعنامه اعلام موافقت کردند. نوبت رسید به بحث دربارهی سلاح حزبالله در جنوب رودخانهی لیتانی.
در موقع تنفس جلسه، لحود به فنیش گفت: «تصمیم گرفتهاند که سلاح حزبالله را بگیرند. شما در جلسات هیئت دولت شرکت نکنید تا موضوع سلاح را از دستور کار خارج کنند.» و این چیزی بود که در عمل هم رخ داد.
رویکرد صادقانهی سید حسن نصرالله
این جنگ، همه نگاهها را متوجه سید حسن نصرالله کرد، کسی که سختترین و شدیدترین مواجهه با اسرائیل را رهبری کرده بود و با صراحتی مؤمنانه هم گفته بود «اگر میدانستیم که عکسالعمل اسرائیل به این حجم خواهد بود، دست به عملیات اسیرگیری 12 جولای نمیزدیم.» اما در هر حال خودش و فرماندهانش، جنگ را از حیث نظامی و رسانهای به شکلی متقن اداره کردند.
آغاز بحران داخلی در اسرائیل
به محض تمام شدن جنگ، بحرانی شدید داخل اسرائیل شلعه ور شد، یعنی دقیقا چیزی که توقعش میرفت و نشانههایش قبل از آتش بس هم دیده میشد.
وزیر دفاع سابق موشه آرینز درباره نتایج اینکه حزبالله از این جنگ شکستنخورده بیرون بیاید، آن هم بعد از آنکه هزاران موشک بر شهرهای اسرائیل [فلسطین اشغالی] ریخته است، هشدار داد و گفت: «این، نتیجهای فاجعه آمیز برای اسرائیل در آینده خواهد بود.» کما اینکه یک مسئول سابق موساد هم اذعان کرد: حزب الله را «میتوان بهترین نیروی مسلح عربی دانست که در تاریخمان با آن مواجه شده ایم.»
اسرائیلیها از مسئولان نظامی و سیاسی ناتوانشان انتقاد میکردند و تمرکزشان در انتقاد از شکست اطلاعاتی در تعیین قدرت واقعی حزبالله بود و در این انتقادات، حجم شکست بزرگی که ارتش و جامعه با آن مواجه شده بود را آشکار نموده و حتی در صحیح بودن تصمیم به آغاز جنگ و جدیت آن تردید کردند. اختلافات بین ژنرالها و سیاسیون بالا گرفت. درست مثل بالاگرفتن اختلاف بین اولمرت و وزیر خارجهاش تزیپی لیونی (که حالا بین حاکمان وقت، بیشترین محبوبیت را داشت.).
حالا حزبالله معادله را تغییر داده بود. دیگر [طبق آن شعار معروف ارتش شکست ناپذیر] این ارتش اسرائیل نبود که «شکست نمیخورد» بلکه این حزبالله بود که «نمیشود در آن نفوذ کرد.»
همه اسرائیلی ها در باب لزوم تشکیل یک هیئت تحقیق برای بازخواست مسئولین درباره خطاها و بینظمیهای صورتگرفته متفق بودند. در رأس این مسئولین هم رئیس ستاد مشترک ارتش، دان حالوتس بود که سهامهایش را در بورس، چند ساعت پس از ربایش دو سرباز اسرائیلی و قبل از سقوط شاخصهای بورس، فروخته بود. این مسئله طوفانی از انتقادات داخل ارتش به راه انداخت و موجب تسریع در سقوط دان حالوتس و وزیر دفاع عمیر پرتز و بعدا هم ایهود اولمرت گشت.
به قول بزرگترین تحلیلگر نظامی اسرائیلی زئیف شیف در روزنامهی ها آرتس، همه به این نکته اذعان داشتند که اسرائیل «سیلی محکم«ی خورده است.
افسران اسرائیلی شرکت کرده در جنگ اعتراف کردند که اسرائیل در این جنگ 1800 بمب که حاوی یک میلیون و دویست هزار بمب کوچکتر بوده بر روی لبنان ریخته اند.
یک افسر دیگر هم افشا کرد که ارتش در این جنگ از بمبهای فسفری استفاده کرده است و گفت: «کاری که ما کردیم کاری دیوانهوار و وحشیانه بود.»
جشن پیروزی حزبالله و سخنرانی مهم سید حسن نصرالله
حزبالله در 22 سپتامبر، جشن پیروزی خود را در ضاحیه جنوبی برگزار نمود و سید حسن نصرالله «سخنرانی پیروزی» [معروف] خود را ایراد نمود. این جشن [که بزرگترین تجمع مردمی در تاریخ لبنان خوانده شده است] تبدیل شد به محل نمایش قدرت مردمی حزب و نوعی به مبارزه طلبی اسرائیل که علنا خواستار ترور دبیرکل حزبالله شده بود و مدعی شده بود که او ابدا جرئت نخواهد کرد که از مخفیگاهش خارج شود [ولی سید حسن نصرالله شخصا در آن جشن حاضر شد و یک ساعت و نیم سخنرانی نمود.]
نصرالله در سخنرانی خود به تشریح نتایج جنگ پرداخت و نظرگاه هایش را درباره مرحله پیش رو مشخص نمود و پیامهایی برای طرفهای مختلف فرستاد: پیامهای مبارزه جویانه به اسرائیل و آمریکا، و پیامهای نصیحت آمیز به نیروهای بینالمللی [حاضر در لبنان] و ارتش، و پیامهای هشدار به دولت و گروه 14 مارس.
دبیرکل حزبالله تأکید کرد که این جنگ از جهت سلاح و برنامهریزی و مدیریت، جنگی آمریکایی بود.
او تناقض موجود در سیاست آمریکا را مورد اشاره قرار داد که از طرفی مدعی حقوق بشر است و از طرف دیگر و در همان زمان، جرم و جنایت [اسرائیل] را تحت پوشش قرار میدهد.
نصرالله به حکام عرب حمله و شدیدا از آنان انتقاد کرد چرا که آنان «بین تختای پادشاهیشان با ملتهایشان» تختهای پادشاهیشان را برمیگزینند. او این ایراد را به آنان وارد دانست که اسرائیل را تحریم نکردند و از سلاح نفت و پول استفاده ننمودند و حتی مانع تظاهرات مردم [به نفع مقاومت] شدند و به طور ضمنی به عجز خود چه در جنگ و چه در رسیدن به صلح «که مرد میطلبد» اعتراف کرده اند. سید حسن نصرالله مقاومت را نمونهای خواند که به همه آزادگان عالم الهام میبخشد و اعلام کرد که عصر شکستها و تسلیم در جهان عرب به سر رسیده است.
به ایران و سوریه درود فرستاد و به ملت عراق توصیه کرد که در دام فتنه ی مذهبی- که در آن زمان میرفت در عراق دربگیرد- نیفتند و حمایتش از ملت فلسطین برای تکرار «معجزهی الهی در خاک فلسطین» را اعلام کرد و متذکر شد که «نشستن و گریه کردن از کسی محافظت نمیکند [بلکه مردانگی و ایستادگی لازم است.]» ظاهرا این صحبتها اشارهای بود به اشکای سنیوره در جلسه وزرای خارجهی عرب در بیروت.
نصرالله در سخنان خود خواستار تشکیل حکومتی «قوی و توانا» شد که بتواند از کشور محافظت کند و دعوت کرد که یک دولت وحدت ملی متوازن تشکیل گردد.
او همچنین موضوع سلاح حزبالله را با همه ابعادش مطرح کرد و تأکید نمود که جنگ تأثیری بر ذخایر موشکی مقاومت (که هنوز بیش از بیست هزار موشک در اختیار دارد) نگذاشته است. و به کسانی که روی یکسرهکردن کار مقاومت با فشار و زور حساب کرده اند هم نصیحت کرد که از خواب و خیالشان بیرون بیایند.
نصرالله اعلام کرد که نقش نیروهای بینالمللی فقط کمک به ارتش است و جزو مأموریت هایش «خلع سلاح حزبالله» نیست. بر روی این نکته تأکید کرد که حل موضوع سلاح حزبالله فقط از طرق سیاسی ممکن خواهد بود، و با جرئتی مثال زدنی اعلام کرد: «منطقی نیست که این سلاح [حتی پس از نابودی دلیل وجود آن یعنی دشمن اشغالگر] همچنان و تا ابد باقی بماند و این سلاح باید روزی انتهایی داشته باشد. این سلاح، سلاحی لبنانی است نه شیعی. و این سلاح برای استفاده در داخل نیست بلکه فقط ضد اسرائیل است.» و افزود: «هر حرف و سخنی درباب گرفتن سلاح حزبالله یا تسلیم آن، در سایه وجود این حکومت و این دولت و این وضع موجود، مطرح نیست و غیر ممکن است.»
نصرالله معادلهی قبلی را که تسلیم سلاح را به آزادشدن مزارع شبعا و بازگشت اسرا مرتبط می کرد تغییر داد و معادلهی جدید مطرح کرد که در آن موضوع سلاح مرتبط بود به ایجاد حکومتی قوی که بشود به آن پشتگرم و مطمئن بود و به آن «اعتماد » داشت.
و در انتهای سخنرانیاش دستش را برای فشردن گرم دست همه لبنانیها دراز کرد: «قضا و قدر ما و سرنوشت ما و تصمیم ما این است که با هم و در کنار هم و مساوی و در حکومتی یکپارچه زندگی کنیم.»
نصرالله در آخر هم پیروزی را تقدیم به ملت لبنان کرد و گفت: «ما نمی خواهیم کسی را حذف کنیم یا کنار بزنیم یا منحل کنیم ... همه را دعوت میکنیم که با هم و در کنار هم حمایت کنیم و بسازیم و دفاع کنیم. ... این پیروزی، پیروزی یک دستهی خاص نیست بلکه پیروزی همهی لبنان است.»
پایان
مترجم: وحید خضاب ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/1/4
زمان : 9:39 صبح
![]()
نظرات ()
منابع خبری اعلام کردند که عناصر مسلح وابسته به داعش یک شهروند سوری را در استان الرقه به صلیب کشیدند.
به گزارش مشرق، الحدث نیوز نوشت: افراد مسلح وابسته به گروه "دولت اسلامی عراق و شام" موسوم به داعش در استان الرقه سوریه، یک شهروند سوری را در میدان الساعة بعد از رگبار به صلیب کشیدند.
![]() داعش این فرد را به اتهام قتل عمد، به صلیب کشیده است.
خبرگزاری المنار نیز اعلام کرد که دیده بان حقوق بشر سوریه، داعش را به ارتکاب این جنایت متهم کرده است. ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 93/1/3
زمان : 2:22 عصر
![]()
نظرات ()
یک مقام ارشد ارتش رژیم صهیونیستی گفت : "قاسم سلیمانی "، فرمانده سپاه قدس ایران نقشی مهم در جنگ داخلی سوریه ایفا می کند و اوست که هدایت نبردها در جبهه های سوریه را در دست دارد. ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 93/1/3
زمان : 12:15 صبح
![]()
نظرات ()
باشگاه خبرنگاران- از آغاز بحران سوریه و جنگ چند ملیتی در این کشور چهار سال میگذارد. در طول چهار سال جنگ، علاوه بر کشتارها، ویرانیها و خساراتی که به ملت و دولت سوریه وارد شده است، بعد دیگری از افراطیگری و بازگشت به دوران جاهلیت نمایان شده است، رفتارهایی مانند بریدن سر انسانهای بیگناه و تبدیل سر آنها به توپ فوتبال، خوردن گوشت قربانیان، تجاوز گسترده به زنهای سوریه و صدور فتواهای عجیب توسط مفتیهای وهابی.
![]() با این رفتارهای غیر انسانی تروریستها در بحران سوریه، چهره واقعی تکفیریها بیش از پیش برای دنیای اسلام مشخص شد. همزمان با آغاز جنگ و بحران سوریه، تروریستهای خارجی با عنوان جهادگر(!) علیه دولت بشار اسد به پا خاستند و تاکنون اقدامات شنیع و غیر قابل باوری انجام دادهاند، اقداماتی که تصور آنها در قرن بیست و یکم بسیار سخت است. بهگونهای که اگر رفتارهای محیرالعقول و اقدامات وحشیانه تروریستهای تکفیری در واقعیت سوریه رخ نمیداد، کمتر کسی حوادث رخ داده در سوریه را باور میکرد. ![]() تروریستهای تکفیری "داعش" و "جبهه النصره" که با پول چند کشور مرتجع منطقه و حمایت گسترده رسانهها و دولتهای غربی در سوریه مشغول به قتل عام مردم بوده و حتی گستره خود را به تازگی به عراق هم کشاندهاند، چنان رفتارهای وحشیانهای انجام دادهاند که حامیان خود از جمله عربستان، ترکیه، قطر و کشورهای غربی را مجبور به تجدید نظر درباره اوضاع سوریه کردهاند. بسیاری از کارشناسان غربی در حال حاضر تمایل به بقای حکومت بشار اسد دارند تا سقوط آن. ![]()
تروریستهای تکفیری چگونه تحریک میشوند؟/ تحریک افراطیون توسط مبلغین تکفیری اما سوالی که مطرح میشود، این است که تروریستها با چه انگیزهای و چه قوه محرکی هزاران کیلومتر را جهت سقوط دولت اسد طی میکنند؟ در دی ماه سال 1392، دفتر نمایندگی سوریه در سازمان ملل در یادداشت اعتراض آمیز خود به دبیرکل این سازمان از نقش مخرب مفتیها و مبلغان تندروی سعودی در سوریه و اقدامات آنها در تحریک تروریستها به کشتار ملت این کشور خبر داد. تکفیریها تنها از کشورهای عربی منطقه مانند عراق و عربستان و اردن و لیبی و غیره وارد سوریه نمیشوند، بلکه براساس تصاویر و اخبار منتشره و آمارهای موثق، تروریستهای بسیاری از کشورهای اروپایی مانند انگلیس، آلمان و بویژه فرانسه نیز به سوریه آمدهاند. در یادداشت اعتراضی دفتر نمایندگی سوریه در سازمان ملل، مبلغان سعودی به تحریک تروریستها جهت ارتکاب اقدامات خشونتآمیز و قتل و کشتار در سوریه متهم شدهاند. ![]() دفتر نمایندگی سوریه در سازمان ملل متحد با ارائه فهرست اسامی مبلغان سعودی تصریح کرد: این مبلغان از طریق ایراد خطبه در مساجد عربستان، تروریستهای کوردل را به کشتن طرفداران مذاهب مختلف اسلامی تحریک و ترغیب میکنند. تکفیریها، چهارپایانی را در قالب انسان به سوریه فرستادهاند وی افزود: یک تروریست چچنی، سعودی و یا ترکیهای چگونه میتواند درخواست ملت سوریه را جامه عمل بپوشاند در حالی که در کشور ما، مردان روبروی فرزندانشان تحت عنوان انقلاب، سر بریده میشوند. تحت عنوان انقلاب بزرگ، سازمانها منفجر و زنان حلال میشوند، نبش قبر میکنند، سرها قطع و مردم ذبح میشوند. ![]() در گزارش زیر، مقدمهای بر تکفیریها بهطور کلی و برخی از فتاوی مضحک و قابل تامل آن نگاشته شده است. در ادامه به اقدامات بعضا عجیب و فتاوی مفتیهای وهابی در سوریه پرداخته خواهد شد. فرقه ضاله وهابیت "فرقه ضاله وهابیت" از جمله فرقههای نوپدیدی است که در حال حاضر پایگاه اصلی آنها در عربستان میباشد و به گونهای سیطره و جایگاه محکمی دارند که میتوان ادعا کرد حکومت آن کشور را کاملا در دست دارند و از این رهگذر و بهرهمندی از امکانات و ثروت فراوان آنجا برای گسترش تفکر واندیشه وهابیت، فعالیتهای شدید و گستردهای را داشته و دارند. وهابیان، اکثر مسلمانان غیر خود را مشرِک و کافر قلم داد نموده و حتى آنها را واجبالقتل میدانند و مبارزه با مسلمانانِ مشرک و کافر! را به عنوان "جهاد در راه خدا" و در واقع نوعى اعلام جنگ به سرتاسر جهان اسلام و پیروان مذاهب اسلامى نمودند!
![]() برخی از فتواهای مفتیهای وهابی به شرح زیر است؛ پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر میشود!! پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر میشود همبستر شدن با همسر مرده حلال است
فتوای جنجال برانگیز دیگری که شیخ عبد الباری الزمزمی، رئیس انجمن مطالعات و تحقیقات در مغرب صادر کرد، این است که هم بستری مرد با همسرش که تازه فوت کرده است، مجاز است! ![]() خوردن سمبوسه حرام است جنبش الشبابالمجاهدین (جوانان مبارز) در سومالی با صدور فتوایی اعلام کرد خوردن سمبوسه به علت شکل سه ضلعی آنکه مشابه ثالوث مقدس مسیحیان است، حرام است. "محمد الزغبی" مبلغ مصری با صدور فتوایی، خوردن گوشت جن را درصورت دسترسی به آن مجاز دانست. کسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، شهید است
شیخ احمد ابویوسف، رییس مرکز ارشاد مذهبی در وزارت دیانت مصر، در پاسخ به استفتای مردی که پرسیده بود، نظر اسلام در مورد مرد مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد چیست؟ پاسخ داد: هرکسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، از نظر اسلام شهید به حساب میآید! خطر شیعیان نسبت به اسلام بیشتر از یهود و نصاری است به تازگی بر روی شبکههای اینترنتی اجتماعی متن فتوای یکی از مفتیان کینه توز وهابی به نام "ناصر العمر" در مورد شیعیان پخش شده است، این مفتی در سوالی با این مضمون" خطر شیعیان نسبت به اسلام بیشتر از یهود و نصاری است، برای نجات امت اسلام چگونه این طایفه را ریشه کن کنیم؟" این چنین پاسخ میدهد: ![]() اول: همه شیعیان را چون سر بریدن گوسفند، سر ببرید تا خون سر تا پای آنها را فرا بگیرد، و چه منظره بدیعی است زمانی که تو میبینی اجساد شیعیان در دریایی از خون شناورند و صدای امواج خون رافضی گوشهایت را نوازش میدهد و جنازههایشان، چشمهایت را به وجد میآورد. فتوای مفتیهای وهابی در سوریه پس از ورود تروریستهای تکفیری به سوریه، مفتیهای تکفیری که میدان را برای القای تفکرات منحط و غیر عقلانی خود باز میدید، جانی دوباره گرفته و صدور فتواهای عجیب و غریب خود را این بار با موضوع سوریه را آغاز کردند. یکی از جنجالبرانگیزترین، فتواهای مفتیهای تکفیری "فتوای "جهاد نکاح" بوده است. فتوایی که توسط محمد عریفی مفتی سعودی صادر شد و باعث گسیل بسیاری از زنان و دختران عربی و حتی اروپایی به سوریه شد. براساس این فتوا که آن را به مفتی تندرو "محمد العریفی” نسبت میدهند، دختران 14تا 16 ساله و یا "زنان مطلقه”، اگر برای رفع نیازهای شورشیان سوری به این کشور سفرکنند، ثواب آنها بهشت است.
زنان آواره سوریه را به کنیزی بگیرد بر اساس ویدیویی که در سایتهای اجتماعی از جمله یوتیوب منتشر شده، یک شیخ اردنی به نام یاسر العجلونی مدعی شد بر اساس یک "فتوای شرعی" به کنیزی گرفتن زنان سوری که در جریان نبردهای جاری در این کشور به اردن پناهده شدهاند جایز میباشد و هرگونه بهرهبرداری جنسی از آنها جایز است. ![]() العجلونی در توجیه صدور این فتوای خود گفته است: به خاطر کثرت زنان پناهنده اهل سوریه و کم بودن مردان در اردن باید راه چارهای برای این معزل پیدا کرد و آن ازدواج به صورت ملک یمین است. براساس این فتوا، هرمرد میتواند با بیش از 50 زن ازدواج کند ولی ازدواج بیش از چهار زن را مشروط به ازدواج با پناهدگان زن سوری دانسته است. فتواهای شیخ دلقک برای براندازی نظام سوریه شیخ عرعور در میان کسانی که هوادار او هستند و منتسب به جریانهای دینی مانند اخوان المسلمین [سوریه] هستند، دارای القابی مانند شیخ انقلاب یا فرمانده میدانی است. اینها، شیخ را رکن اساسی ارکان انقلاب میدانند و دستورات اوست که اتفاقات را ایجاد میکند و به عقیده خودشان سبب جریان آن در مسیر درست میشود. ![]() مخالفان به این نسخه عمل کردند و 40 شب را هم اجرا کردند ولی نظام سقوط نکرد تا اینکه این نسخه یکی از ویژگیهای مخالفان سوریه شد و فرق نمیکرد که گرایش آنان به سوی لیبرالهاست یا دینگراها یا لائیکها. ![]()
عرعور: شیعیان کشته و جسد آنها جلوی سگها انداخته شود به گزارش شیعه نیوز، "عدنان عرعور" که نماد فرقه ضاله وهابیت به شمار میرود و در برخی شبکههای ماهوارهای به شدت به تشیع اهانت میکند، در اظهارات خود در یک نوار ویدئوئی شیعیان سوریه را تهدید به قتل عامی وحشتناک میکند.
وی در تهدید خود میگوید: باید شیعیان کشته و جسد آنها جلوی سگها انداخته شود تا آنها را بدرند. عرعور در میان معارضان سوریه نانهای فانتزی کروسانت حرام هستند هیئت شرعی شهر حلب در سوریه به حرمت خوردن نانهای فانتزی "کروسانت" فرانسوی و اروپایی فتوا داد به خاطر اینکه این نانها دلالت بر استعمار میکنند و از طعام کفار هستند.
یکی از اقدامات شنیعی که وهابیون علیه شیعیان مقدسات انجام میدهند تخریب قبور مقدس و زیارتگاههای شیعی است. برای مثال تروریستهای تکفیری در سوریه قبر عمار یاسر و اویس قرنی دو صحابی بزرگوار پیامبر(صلی الله علیه واله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام)، صحن آن را تخریب کرده و با شلیکهای پیاپی موشک به دیوارهای حرم، بخشهای زیادی از آن را منهدم کردند. ![]()
تروریستهای سوریه در هر منطقهای که پا میگذارند هر نماد شیعی را که توجه آنها را جلب میکند از بین میبرند. در همین راستا اماکن متبرک شخصیتهای جهان تشیع مثل "حجر ابن عدی" را در تیررس حملات خمپارهای و موشکی خود قرار دادند.
داعش از مسیحیها جزیه میگیرد تروریستهای گروهک داعش با پخش اعلامیههایی در مناطق مسیحینشین شمال شهر استان رقه سوریه،با تمام مسیحیان اقلیتهای دینی این منطقه اتمام حجت کرده و شروط داعش برای در امان ماندن آنها از ذبح شدن را اعلام کردند. همزمان با انتشار اماننامه تروریستها، سختگیریهای مذهبی و تحت تعقیب قرار گرفتن مردم بدلیل اعتقاداتشان شدت گرفته است. پیشنهاد بیشرمانه داعش به زنان مسیحی
گروه تروریستی دولت اسلامی در عراق و شام شرط عجیب برای مسیحیانی که نمیخواهند مسلمان شوند، اعلام کرد. گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) که در حال حاضر تسلط برخی مناطق شهر "رقه" سوریه را به دست گرفته است؛ خطاب به مسیحیان این شهر اعلام کرد که باید مسلمان شوند. یا "ذبح شوید" و یا اینکه "یکی از فرماندهان داعش در منازل شما و در کنار همسرانتان به مدت یک هفته زندگی کند"(!).
"قوانین شرعی" داعش استان رقه سوریه به گزارش روسیه الیوم، قوانین جدید اعلام شده از سوی گروه دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش،ممنوعیت شنیدن و خرید و فروش موسیقی و آلات آن، استعمال سیگار است و خاطیان بر اساس آنچه که "قوانین شرع" اعلام شده مجازات خواهند شد. زنان باید روبنده و دستکش داشته باشند زنان اجازه ندارند بدون همراهی با یکی از محارم مرد خود در انظار عمومی ظاهر شوند و حضور در خیابانها در شب برای زنان ممنوع است. به گفته دیدهبان حقوق بشر سوریه در بیانیه داعش همچنین آمده است: هر زنی که به دستورات اخلاقی عمل نکند بر اساس قوانین شریعت مجازات شده و مرد محرم وی نیز به تناسب مجازات خواهد شد. برخی دیگر از قوانین گروه تروریستی داعش از این قرار است که در بنرهایی در سطح شهرهای اشغال شده آمده است:
نشستن زنان روی صندلی ممنوع است پوشیدن هرگونه شلوار جین و تیشرت و آرایش صورت برای دختران ممنوع همچنین کشیدن سیگار و قلیان ممنوع بوده و کسی که مرتکب آن شود، به قطع دو انگشت سبابه و وسط محکوم شده و در صورت تکرار، به 80 ضربه شلاق محکوم و با ادامه آن اعدام خواهد شد. آرایشگاههای مردانه باید بسته شود. فوتبال با سر مردم سوریه گروههای تروریستی فعال در سوریه تصویری را در صفحه توئیتر خود منتشر کردند که نشان میدهد اعضای این گروه تا چه حد از اصول اولیه انسانیت دور شدهاند. ![]() در این تصویر، اعضای گروه داعش در حال فوتبال بازی کردن با سرهای بریده شده چند نفر از شیعیان سوری هستند.
![]() خدمات شرکت آدمسازی مصنوعی به تروریستها یک شرکت آدمسازی مصنوعی فرانسوی که زنان مصنوعی شبه انسان تولید میکند رسما اعلام کرده است جهت کمک به تخلیه روحیات و شهوات جنسی تروریستهای سوریه زنان مصنوعی را رایگان در اختیار آنها قرار میدهد.
این شرکت فرانسوی اعلام کرده است که در راستای حمایت از مخالفان رژیم بشار اسد زنان مصنوعی را برای تخلیه شهوات انسانی سربازان ارتش آزاد سوریه بصورت رایگان در اختیار آنها قرار میدهد و در گزارشی مفصل که یک مجله هرزه نگار فرانسوی آن را منتشر کرده است این اقدامش را علنی کرده است.
این شرکت همچنین اعلام کرده است که هیچ محدودیتی برای ارسال زنان مصنوعی ندارد و هر تعدادی که فرماندهان ارتش آزاد سوریه بخواهند در اختیار آنها قرار مید هند . بر اساس گزارشهای منتشر شده صاحب این شرکت فرانسوی یکی از شیخنشیان قطری است. ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 93/1/2
زمان : 2:0 عصر
![]()
نظرات ()
سازمان ملل متحد به تازگی گزارشی را در خصوص راه های انتقال سلاح به سوریه و دیگر مناطق بحران زده دنیا منتشر کرده است.
به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، گروه کارشناسی ویژه لیبی که طبق قطعنامه شماره 1972 سال 2011 شورای امنیت سازمان ملل متحد تشکیل شده است، و مأموریتش طبق قطعنامه شماره 2095 سال 2013 تمدید شد، گزارش نهایی خود را ارائه کرد.
در این گزارش نحوه اجرای قطعنامه شماره 1970 سال 2011 درباره ممنوعیت فروش اسلحه به لیبی، بلوکه کردن اموال و ممنوعیت سفر مسئولان این کشور بررسی شده است .
گزارش گروه کارشناسی ویژه لیبی حاوی اطلاعات بسیار مهمی درباره نحوه خرید و قاچاق اسلحه و مهمات از لیبی و رساندن آن به دست گروههای تروریستی در سوریه است .
در این گزارش آمده است که قاچاق اسلحه و مهمات به سوریه باعث افزایش قدرت گروه های تروریستی خواهد شد.
این گروه کارشناسی خاطرنشان کرد: پس از قاچاق اولین محموله تسلیحاتی از لیبی به سوریه، قاچاق اسلحه و انتقال افراد مسلح از لیبی به سوریه به طور بی سابقه ادامه دارد؛ حجم برخی از محمولههای تسلیحاتی نشان میدهد که برخی از مسئولان لیبی احتمالاً از قاچاق این محمولهها به سوریه مطلع هستند، ولی چشم پوشی کردند یا در قاچاق محموله ها مستقیماً دست داشتند .
گروه کارشناسی ویژه لیبی در گزارش خود می افزاید: اکثر انبارهای سلاح لیبی تحت تصرف گروههای مسلح است، و دولت کنترل کامل مرزها، بنادر و فرودگاه ها را در دست ندارد، که این امر باعث ناامنی این کشور و همسایگانش شده است .
در این گزارش آمده است: گروههای تروریستی فعال در تونس، سوریه، مالی، مصر و نیجریه از سلاحهایی که از لیبی به دست شان می رسد، برای تحکیم موقعیت خود استفاده میکنند.
این گزارش که "انتقال اسلحه به سوریه " نام دارد، می افزاید: لیبی به علت داشتن انبارهای تسلیحاتی فراوان، عدم اجرای قوانین در این کشور و ظهور تجار جدید اسلحه به یکی از منابع تسلیحاتی گروههای مسلح فعال در سوریه تبدیل شده است.
گروه کارشناسی ویژه لیبی اعلام کرد : تعداد زیادی از اتباع لیبی با گروههای مسلح فعال در سوریه همکاری میکنند .
گروه کارشناسی ویژه لیبی افزود: محمولههای تسلیحاتی از طریق خاک ترکیه به سوریه قاچاق می شود و گروه های مسلحی که این محموله ها را دریافت می کنند ، با یکدیگر اختلاف دارند و حمایت تسلیحاتی کشورهای مختلف از گروه های مسلح باعث تشدید اختلافات این گروه ها شده است . ![]() نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/12/27
زمان : 4:37 عصر
![]() .:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
موضوعات آرشیو ماهانه لوگو ما ![]() دیگر موارد بازدید امروز: 14 بازدید دیروز: 43 کل بازدیدها: 2606012 |