سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

سند دشمنی وهابیت تکفیری با پیامبر اسلام(ص)+ تصویر
نظرات ()

شکاف کوه احد جزو مکان هایی هست که در آن رایحه پیامبر (ص) به صورت بویی خوش استشمام می شود. بیش از این وهابیت و افراطیون سعودی با ریختن قیر بر روی کف این شکاف مانع ورود افراد به داخل این شکاف می شدند. همچنین با پر کردن محل از فضولات دامی مانع استشمام بوی خوش ناشی از حضور پیامبر در این محل می گردیدند.

میدان 72/ در دامنه کوه احد در نزدیکی مدینه، شکافی که همچون غاری بسیار کوچک است، قرار دارد. این شکاف حدود سه متر ارتفاع، یک متر عرض و به اندازه قامت یک انسان دراز کشیده طول دارد. به طوری که یک نفر می تواند به راحتی در آن جای گرفته و یا پنج نفر در آن بنشینند.این شکاف تقریبا در ارتفاع پانزده متری از سطح زمین واقع شده است.
در جنگ احد صورت رسول خدا(ص) زخمی شد. این زخم به قدری شدید بود که حلقه های کلاه‌خود، در گونه های پیامبر(ص) فرورفته بود. ابوعبیده بن جراح حلقه های زره رسول خدا (ص) را از صورت آن حضرت بیرون کشید که در نتیجه دو دندان رسول خدا(ص) شکست و بیرون افتاد. حضرت علی(ع) با وجود زخم هایی که خود بر بدن داشت، در مسیر پناه بردن به این شکاف از پیامبر دفاع کرد و ایشان را در این شکاف پنهان نمود.  
به گزارش میدان 72، این مکان جزو مکان هایی هست که در آن رایحه پیامبر (ص) به صورت بویی خوش استشمام می شود. بیش از این وهابیت و افراطیون سعودی با ریختن قیر بر روی کف این شکاف مانع ورود افراد به داخل این شکاف می شدند. همچنین با پر کردن محل از فضولات دامی مانع استشمام بوی خوش ناشی از حضور پیامبر در این محل می گردیدند.  
اما با این وجود به دلیل استقبال زیاد شیعیان و اهل سنت از این مکان مقدس، هم اکنون این مکان مقدس به دست افراطیون تکفیری تقریبا به صورت کامل از بتن و سنگ پر شده است.  
در ادامه عکس های خبرنگار میدان 72 را از این مکان مقدس مشاهده می کنید.
1396949454059~01
1396949550313~01
1396949706526~01
1396949657212~01
1396949332204~01



نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/1/19
زمان : 8:54 عصر
چهل حدیث از حضرت زهرا سلام الله علیها
نظرات ()

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراءُ(علیها السلام) :

1- موقعیت اهل بیت در نزد خدا
« وَاحْمَدُوا الَّذى لِعَظمَتِهِ وَ نُورِهِ یبْتَغى مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ إِلَیهِ الْوَسیلَةَ، وَ نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أَنـْبِیائِهِ.»
خدایى را حمد و سپاس گویید که به خاطر عظمت و نورش، هر که در آسمانها و زمین است به سوى او وسیله مىجوید، و ما وسیله او در میان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جایگاه قدس او و حجّت غیبى و وارث پیامبرانش هستیم.

2- حرمت مست کننده ها
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): یا حَبیبَةَ أَبیها کُلُّ مُسْکِر حَرامٌ، و کُلُّ مُسْکِر خَمْرٌ.
پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به من فرمود:اى دوستِ پدر! هر مست کننده اى حرام است، و هر مست کننده اى خمر است.

3- بهترین زنان کیستند؟
قالَتْ فاطِمَةُ(علیها السلام) فى وَصْفِ ما هُوَ خَیرٌ لِلنِّساءِ: خَیرٌ لَهُنَّ أَنْ لایرینَ الرِّجالَ، وَ لا یرَوْ نَهُنَّ.
حضرت در وصف این که بهترین چیز براى زنان چیست، فرموده اند: این که زنان، مردان را نبینند، و مردان هم زنان را نبینند.

4- نتیجه عبادت خالص
عَنْ فاطِمَةَالزَّهْراءِ(علیها السلام) :« مَنْ أَصْعَدَ إِلَىاللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ أَهْبَطَ اللّهُ إِلَیهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.»
هر که عبادت خالصش را به سوى خدا بالا فرستد، خداوند متعال برترین بهره و سودش را به سوى او پایین فرستد.

5- فاطمه در مقام شکوه از دو خلیفه
«قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراءُ(علیها السلام) لِلاَْوَّلَینِ:أَرَأَیتُکُما إِنْ حَدَّثْتُکُما عَنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): تَعْرِفانِهِ وَ تَفْعَلانِ بِهِ؟ قالا نَعَمْ. فَقالَتْ: نَشَدْتُکُمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ اللّهِ یقُولُ:«رِضا فاطِمَةَ مِنْ رِضاىَ، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطى، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتى فَقَدْ أَحَبَّنى، وَ مَنْ أَرْضى فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانى، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنى»؟ قالا نَعَمْ، سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)، فَقالَتْ: فَإِنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ أَنَّکُما أَسْخَطْتُمانى وَ ما أَرْضَیتُمانى وَ لَئِنْ لَقیتُ النَّبِىَّ لاََشْکُوَنَّکُما إِلَیهِ.»
حضرت زهرا(علیها السلام) خطاب به خلیفه اوّل و دوّم فرمود:آیا اگر حدیثى را از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل کنم به آن عمل خواهید کرد؟ گفتند: آرى.
فرمودند: شما را به خدا آیا نشنیده اید که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرموده اند:«خشنودى فاطمه خشنودى من، و خشم فاطمه خشم من است، هر که دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر که فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته، و هر که فاطمه را خشمگین نماید مرا خشمگین نمود هاست»؟ گفتند: آرى، چنین حدیثى را از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) شنیدهایم.
فرمود: من هم خدا و فرشتگان را گواه مىگیرم که شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید، و چون پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را ملاقات نمایم حتماً از شما به او شکایت خواهم نمود.

6- بدترین امّت
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)، شِرارُ أُمَّتى الَّذینَ غَذُّوا بِالنَّعِیم، الَّذینَ یأکُلُونَ أَلْوانَ الطَّعامِ، وَ یلْبَسُونَ أَلوانَ الثِّیابِ وَ یتَشَدَّقُونَ فِى الْکَلامِ.
بدترین امّت من کسانى هستند که: از انواع نعمتها تغذیه مىکنند و خوراکى هاى رنگارنگ مىخورند، و لباسهاى گوناگون مىپوشند، و هر چه بخواهند مىگویند.

7- نزدیکترین اوقات زن به خدا
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: سَأَلَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)أَصْحابَهُ عَنِ الْمَرْأَةِ ماهِىَ؟ قالُوا: عَوْرَةٌ، قالَ: فَمَتى تَکُونُ أَدْنى مِنْ رَبِّها؟ فَلَمْ یدْرُوا.
فَلَمّا سَمِعَتْ فاطِمَةُ(علیها السلام) ذلِکَ قالَتْ: أَدْنى ما تَکُونُ مِنْ رَبِّها أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیتِها.
فَقالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): إِنَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنّى.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) از اصحابش پرسید: زن چیست؟ گفتند: زن ناموس است.
فرمود: زن چه موقع به خدایش نزدیکتر است؟ اصحاب نتوانستند جواب گویند.
چون این سخن به گوش فاطمه(علیها السلام)رسید، فرمود: نزدیکترین اوقات زن به خداى خود هنگامى است که در کُنج خانه خود باشد.
پس از این جواب، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: حقّا که فاطمه پاره تن من است.

8- نتیجه صلوات بر زهرا(علیها السلام)
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) یا فاطِمَةُ مَنْ صَلّى عَلَیکِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بى حَیثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به من گفت: اى فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و به من، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند.

9- على(علیه السلام)، رهبر و پیشوا
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: إِنَّ النَّبِىَّ(علیها السلام) قالَ:«مَنْ کُنْتُ وَلِیهُ فَعَلِىٌّ وَلِیهُ، وَ مَنْ کُنْتُ إِمامَهُ فَعَلِىٌّ إِمامُهُ».
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:هر که من سرپرست اویم، پس على سرپرست اوست و هر که را من رهبر اویم، پس على رهبر اوست.

10- حجاب فاطمه
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: یا رَسُولَ اللّهِ إِنْ لَمْ یکُنْ یرانى فَأَنَا أَراهُ، وَ هُوَ یشُمُّ الرّیحَ.
فَقالَ النَّبِىُّ(صلى الله علیه وآله): أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنّى.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) همراه با مرد نابینایى به خانه فاطمه(علیها السلام) آمد، بلافاصله فاطمه(علیها السلام)خود را کام پوشاند.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: چرا خود را پوشاندى با این که او تو را نمىبیند؟ فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى پیامبر خدا! اگر او مرا نمىبیند، من که او را مىبینم و او بوى مرا حس مىکند! پیامبر اکرم فرمود: گواهى مىدهم که تو پاره دل منى.

11- دستور العملى جامع
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: دَخَلَ عَلَىَّ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ قَدْ إِفْتَرَشْتُ فِراشى لِلنَّوْمِ، فقالَ: یا فاطِمَةُ لا تَنامى إلاّ وَ قَدْ عَمِلْتِ أَرْبَعَةً:خَتَمْتِ القُرآنَ، وَ جَعَلْتِ الاَْنـْبِیاءَ شُفَعائَکِ، وَ أَرْضَیتِ الْمُؤْمِنینَ عَنْ نَفْسِکِ، وَ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ، قالَ هذا وَ أَخَذَ فِى الصَّلوةِ، فَصَبَرْتُ حَتّى أَتَمَّ صَلاتَهُ، قُلتُ: یا رَسُولَاللّهِ أَمَرْتَ بِأَرْبَعَة لا أَقْدِرُ عَلَیها فى هذَا الْحالِ! فَتَبَسَّمَ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ قال:إِذا قَرَأْتِ قُل هُوَ اللّهُ أَحَدٌ ثَلاثَ مَرّات فَکَأنَّکِ خَتَمْتِ القُرْآنَ، وَ إِذا صَلَّیتِ عَلَىَّ وَ عَلَى الاَْنـْبِیاءِ قَبْلى کُنّا شُفَعاءَکِ یوْمَ الْقِیمَةِ، وَ إِذا اسْتَغْفَرْتِ لِلْمُؤْمِنینَ رَضُوا کُلُّهُمْ عَنْکِ، وَ إِذا قُلْتِ: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا إِلَهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أَکْبَرُ، فَقَدْ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ.
در وقتى که بستر خواب را گسترده بودم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بر من وارد شد، فرمود:اى فاطمه! نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهى: قرآن را ختم کنى، و پیامبران را شفیعت گردانى، و مؤمنین را از خود راضى کنى، و حجّ و عمره اى را به جا آورى.
این را فرمود و شروع به خواندن نماز کرد، صبر کردم تا نمازش تمام شد، گفتم: یا رسول اللّه! به چهار چیز مرا امر فرمودى در حالى که بر آنها قادر نیستم! آن حضرت تبسّمى کرد و فرمود:چون قل هو اللّه را سه بار بخوانى مثل این است که قرآن را ختم کردهاى، و چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستى، شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود، و چون براى مؤمنین استغفار کنى، آنان همه از تو راضى خواهند شد، و چون بگویى: سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اکبرُ، حجّ و عمره اى را انجام دادهاى.

12- رضایت شوهر
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): وَیلٌ لاِمْرَأَة أَغْضَبَتْ زَوْجَها وَ طُوبى لاِمْرَأَة رَضِىَ عَنْها زَوْجُها.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: واى به حال زنى که شوهرش را خشمگین سازد، و خوشا به حال زنى که شوهرش از او خشنود باشد.

13- ثواب انگشتر عقیق
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَخَتَّمَ بِالْعَقیقِ لَمْ یزَلْ یرى خَیرًا.
کسى که انگشتر عقیق به دست کند، همیشه خیر مىبیند.

14- على(علیه السلام)، بهترین داور
قالَتْ فاطِمَةُالزَّهراءُ(علیها السلام) عَنْ أَبیها(صلى الله علیه وآله وسلم) قالَ: إِنَّ نَفَرًا مِنَ الْمَلائِکَةِ تَشاجَرُوا فى شَىْء فَسَأَلُوا حَکَمًا مِنَ الاْدَمِیینَ، فَأَوْحَى اللّهُ تَعالى إلَیهِمْ أَنْ تَخَیرُوا، فَاخْتارُوا عَلِىَّ بْنَ أَبیطالب.
گروهى از فرشتگان درباره چیزى با یکدیگر مشاجره نمودند، حاکم و داورى را از بنىآدم تقاضا کردند، خداوند متعال به آنها وحى فرمود که خودتان انتخاب کنید و آنان على ابن ابیطالب(علیه السلام) را برگزیدند.

15- زنان دوزخى
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم) ... یا بِنْتى أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِها فَإِنَّها کانَتْ لا تُغَطّى شَعْرَها مِنَ الرِّجالِ، وَ أَمـَّا الْمُعَلَّقَةُ بِلِسانِها فَإِنَّها کانَتْ تُؤْذى زَوْجَها،... وَ أَمَّا الَّتى کانَ رَأْسُها رَأْسَ خِنْزیر، وَ بَدَنُها بَدَنَ الْحِمارِ فَإِنَّها کانَتْ نَمّامَةً کَذّابَةً.
وَ أَمَّا الَّتى کانَتْ عَلى صُورَةِ الکَلْبِ فَإِنَّها کانَتْ قینَةً نَوّاحَةً حاسِدَةً.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) (درباره مشاهدات خود از عذاب دوزخیان در شب معراج) فرمود: دخترم! امّا زنى که به مویش آویخته شده بود ، کسى بود که مویش را از مردان نمىپوشانید، و آن که به زبانش آویزان بود، زنى بود که شوهرش را آزار مىداد... و آن که سرش سرِ خوک و بدنش بدنِ الاغ بود، زنى بود که سخنچین و دروغگو بود، و آن که صورتش به شکل سگ بود، زنى بود که آواز مىخواند و نوحه سرایى مىکرد و حسد مىورزید.

16- شرایط روزه دار
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: ما یصْنَعُ الصّائِمُ بِصِیام إِذا لَمْ یصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ.
روزه دار چون زبانش و گوشش و چشمش و اعضایش را [از حرام ]نگه ندارد، روزه دار نیست.

17- داناترین و نخستین مسلمان
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): زَوْجُکِ أَعْلَمُ النّاسِ عِلْمًا، وَ أَوَّلُهُمْ سِلْمًا، وَ أَفْضَلُهُمْ حِلْمًا.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به من فرمودند: شوهر تو در دانش، داناترین مردم و نخستین مرد مسلمان و در بردبارى، برترین مردم است.

18- کمک به ذرارى پیامبر
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم): أَیما رَجُل صَنَعَ إِلى رَجُل مِنْ وُلْدى صَنیعَةً فَلَمْ یکافِئْهُ عَلَیها، فَأَنَا الْمُکافِئُ لَهُ عَلَیها.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: هر کسى براى فردى از فرزندان من کارى انجام دهد و بر آن کار پاداشى نگیرد، من پاداش دهنده او خواهم بود.

19- على و شیعیان
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: إِنَّ أَبى(صلى الله علیه وآله وسلم) نَظَرَ إِلى عَلِىٍّ(علیه السلام) وَ قالَ: هذا وَ شیعَتُهُ فِى الْجَنَّةِ.
پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) نگریست و فرمود: این شخص و پیروانش در بهشت اند.

20- شیعه على در قیامت
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: إِنَّ رَسُولَاللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) قالَ لِعَلِىٍّ(علیه السلام) : یا أَبَاالْحَسَنِ أَما إِنَّکَ وَ شیعَتُکَ فِى الْجَنَّةِ.
پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) فرمود: اى اباالحسن! آگاه باش که تو و پیروانت در بهشت هستید.

21- قرآن و عترت در آخرین سخن پیامبر
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: سَمِعْتُ أَبى رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) فى مَرَضِهِ الَّتى قُبِضَ فیهِ یقُولُ ـ و قَدِ امْتَلاََتِ الْحُجْرَةُ مِنْ أَصْحابِهِ ـ أَیهَا النّاسُ یوشِکُ أَنْ أُقْبَضَ قَبْضًا یسیرًا، وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَیکُمُ الْقَوْلَ مَعْذِرَةً إِلَیکُمْ، أَلا إِنّى مُخَلِّفٌ فیکُم کِتابَ رَبّى عَزَّوَجَلَّ وَ عِتْرَتى أَهْلَ بَیتى.
ثُمَّ أَخَذَ بِیدِ عَلِىٍّ فقالَ: هذا عَلِىٌّ مَع الْقُرْآنِ، وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِىٍّ لا یفْتَرِقانِ حَتّى یرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ، فَأَسْئَلُکُمْ مَا تَخْلُفُونى فیهِما.
از پدرم رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) در هنگام مرضى که به سبب آن از دنیا رفت ـ و در حالى که خانه، مملوّ از اصحاب بود ـ شنیدم که فرمود:اى مردم! نزدیک است که به آسانى از میان شما رخت بربندم، و به تحقیق سخنى که عذر را بر شما تمام کند پیش فرستادم.
بدانید که من در میان شما، کتاب پروردگارم و عترتم، اهل بیتم را بر جاى مىگذارم.
آن گاه دست على را گرفت و فرمود : این على با قرآن است و قرآن با على است، از هم جدا نمىشوند تا هر دو در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
من در قیامت از شما از آنچه درباره این دو پس از من انجام دهید، خواهم پرسید.

22- شستن دستها
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)، لا یلُومَنَّ إِلاّ نَفْسَهُ مَنْ باتَ وَ فى یدِهِ غَمَرٌ.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: سرزنش نکند جز خود را، کسى که شب کند، در حالى که دستش چرب و بدبو باشد.

23- نتیجه گشاده رویى
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: أَلْبِشْرُ فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یوجِبُ لِصاحِبِهِ الْجَنَّةَ.
گشاده رویى در چهره مؤمن براى صاحبش، بهشت را سبب مىشود.

24- رنج خانه دارى
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: یا رَسُولَ اللّهِ لَقَدْ مَجَلَتْ یداىَ مِنَ الرَّحى، أَطْحَنُ مَرَّةً، وَ أَعْجَنُ مَرَّةً.
اى رسول خدا! دو دستم از سنگ آسیا پینه بسته، یک بار آرد مىکنم و یک بار خمیر مىسازم.

25- زیان بخل
« عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لی رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): إِیاکِ وَ الْبُخْلَ، فَإِنَّهُ عاهَةٌ لا تَکُونُ فى کَریم. إِیاکِ وَ الْبُخْلَ فَإِنَّهُ شَجَرَةٌ فِى النّارِ، وَ أَغْصانُها فِى الدُّنْیا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْن مِنْ أَغْصانِها أَدْخَلَهُ النّارَ.»
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: از بخل ورزیدن بپرهیز، زیرا که بخل آفتى است که در شخص بزرگوار نیست.
از بخل بپرهیز، زیرا که آن درختىاست در آتش دوزخ که شاخه هایش در دنیاست، هر که به شاخه اى از شاخه هایش درآویزد، داخل جهنّمش گردانَد.

26- نتیجه سخاوت
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): وَ عَلَیکِ بِالسَّخاءِ، فَإِنَّ السَّخاءَ شَجَرَةٌ مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ، أَغْصانُها مُتَدَلِیةٌ إِلَى الاَْرْضِ، فَمَنْ أَخَذَ مِنْها غُصْنًا قادَهُ ذلِکَ الْغُصْنُ إِلَى الْجَنَّةِ.»
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به من گفت: بر تو باد سخاوت ورزیدن، زیرا که سخاوت درختى از درختان بهشت است که شاخه هایش به زمین آویخته است، هر که شاخه اى از آن را بگیرد، او را به سوى بهشت مىکشاند.

27- نتیجه سلام و تحیت بر رسول خدا و دخترش زهرا
« عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لی أَبى وَ هُوَ ذاحَىٍّ: مَنْ سَلَّمَ عَلَىَّ وَ عَلَیکِ ثَلاثَةَ أَیام فَلَهُ الْجَنَّةُ.»
پدرم در زمان حیاتش به من فرمود:هر که بر من و تو تا سه روز تحیت و سلام بفرستد، بهشت بر او واجب گردد.

28- خنده اسرار آمیز
«لَمّا مَرِضَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) دَعَا ابْنَتَهُ فاطِمَةَ فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ، فَقالَتْ: أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ.»
هنگامى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) مریض شد، دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت.
فاطمه(علیها السلام) گریه کرد، مجدّداً رسول خدا با او نجوا کرد، فاطمه(علیها السلام) خندید.
عایشه گوید: در این باره از حضرت زهرا(علیها السلام) پرسیدم، فرمود: چون پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مرگش را به من خبر داد، گریستم، پس از گریه ام به من خبر داد که نخستین کسى که او را ملاقات کند من هستم، در نتیجه خندیدم.

29- پیامبر، پدر فرزندان زهرا
«عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ النَّبِىُّ(صلى الله علیه وآله وسلم): إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ ذُرِّیةَ کُلِّ بَنى أُمٍّ عَصَبَةً ینْتَمُونَ إِلَیها إِلاّ وُلْدَ فاطِمَةَ(علیها السلام)فَأَنـَا وَلیهُمْ وَ أَنـَا عَصَبَتُهُمْ.»
فاطمه(علیها السلام) از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل کرده که فرمود:همانا خداوند عَزَّ وَ جَلَّ ذرّیه هر یک از فرزندان مادرى را سبب ارتباط و خویشاوندى قرار داده که به وسیله آن ذرّیه به او منسوب مىشوند، مگر فرزندان فاطمه(علیها السلام)که من سرپرست و خویشاوند آنها هستم [و به من منسوب مىشوند].

30- خوشبخت واقعى
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): هذا جَبْرَئیلُ(علیه السلام)یخْبِرُنى: إِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ، مَنْ أَحَبَّ عَلِیا فى حَیاتى وَ بَعْدَ وَفاتى.»
فاطمه(علیها السلام) از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل کرده که فرمود: این جبرئیل(علیه السلام)است که مرا خبر مىدهد: همانا خوشبخت، تمام خوشبخت و خوشبخت واقعى، کسى است که على را، در زندگىام و پس از مرگم، دوست داشته باشد.

31- پیامبر در جمع اهل بیت
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: دَخَلْتُ عَلى رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) فَبَسَطَ ثَوْبًا وَ قالَ لی: إِجْلِسی عَلَیهِ، ثُمَّ دَخَلَ الْحَسَنُ فَقالَ لَهُ: إِجْلِسْ مَعَها، ثُمَّ دَخَلَ الحُسَینُ فَقالَ لَهُ: إِجْلِسْ مَعَهُما، ثُمَّ دَخَلَ عَلِىٌّ(علیه السلام) فَقالَ لَهُ: إِجْلِسْ مَعَهُمْ، ثُمَّ أَخَذَ بِمَجامِعِ الثَّوْبِ فَضَمَّهُ عَلَینا ثُمَّ قالَ: أَلّلهُمَّ هُمْ مِنّى وَ أَنَا مِنْهُمْ أَلّلهُمَّ ارْضِ عَنْهُمْ کَما أَنّى عَنْهُمْ راض.»
بر رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) وارد شدم، جامه اى را گستراند و فرمود: بنشین، در این وقت حسن(علیه السلام) آمد، فرمود: نزد مادرت بنشین، بعداً حسین(علیه السلام)آمد. فرمود: با اینها بنشین. پس على(علیه السلام)آمد. فرمود: تو نیز با اینان بنشین، آن گاه اطراف جامه را گرفت و روى ما انداخت. فرمود: خدایا! اینها از من اند و من از اینهایم، خدایا! از اینان راضى باش، همان طور که من از اینها راضىام.

32- دعاى پیامبر در وقت ورود و خروج از مسجد
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: کانَ النَّبِىُّ إِذا دَخَلَ الْمَسْجِدَ یقُول: «بِسْمِ اللّهِ، أَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ اغْفِرْ ذُنُوبى وَ افْتَحْ لى أَبْوابَ رَحْمَتِکَ».
وَ إِذا خـَرَجَ یقـُولُ: «بِسْـم اللّـهِ، أَللّهُمَّ صَـلِّ عَلى مُحَمَّد وَاغْفِرْ ذُنُوبى وَ افْتَحْ لى أَبْوابَ فَضْلِکَ».
فاطمه(علیها السلام) فرموده است: پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) چون داخل مسجد مىشد مىفرمود: «به نام خدا، خدایا بر محمّد درود فرست و گناهانم را بیامرز و درهاى رحمتت را برایم باز کن!» و چون خارج مىشد مىفرمود: «به نام خدا، خدایا بر محمّد درود بفرست و گناهانم را بیامرز و درهاى بخششت را برایم باز کن!»

33- سحر خیزى
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: مَرَّ بى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ أَنـَا مُضْطَجَعَةٌ مُتَصَبَّحَةٌ فَحَرَّکَنى بِرِجْلِهِ وَ قالَ یا بُنَیةُ قُومى فَاشْهَدى رِزْقَ رَبِّکِ وَ لا تَکُونى مِنَ الْغافِلینَ، فَإِنَّ اللّهَ یقَسِّمُ أَرْزاقَ النّاسِ ما بَینَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلى طُلُوعِ الشَّمْسِ.»
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بر من گذشت، در حالى که در خواب صبحگاهى بودم، مرا با پایش تکان داد و فرمود: دخترم! برخیز شاهد رزق و روزى پروردگارت باش و از غافلان مباش، زیرا که خداوند روزى هاى مردم را بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب تقسیم مىکند.

34- مریض در پناه خدا
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ النَّبِىُّ(صلى الله علیه وآله وسلم): إِذا مَرِضَ الْعَبْدُ أَوْحَى اللّهُ إِلى مَلائِکَتِهِ أَنِ ارْفَعُوا عَنْ عَبْدِىَ الْقَلَمَ مادامَ فى وَثاقى، فَإِنّى أَنـَا حَبَسْتُهُ حَتّى أَقْبَضَهُ أَوْ أُخَلِّىَ سَبیلَهُ. کانَ أَبى یقُولُ: أَوْحَى اللّهُ إِلى مَلائِکَتِهِ أُکْتُبُوا لِعَبْدى أَجْرَ ما کانَ یعْمَلُ فى صِحَّتِهِ.»
فاطمه(علیها السلام) فرموده است: پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: چون بنده خدا بیمار گردد، خداوند به فرشتگانش وحى مىکند: قلم تکلیف را از بنده ام ـ تا وقتى که در عهد و پیمان من است ـ بردارید، زیرا خودم او را بازداشت نموده تا جانش را بگیرم یا آزادش گذارم. پدرم مىفرمود: خداوند به فرشتگانش وحى فرستاد که براى بنده بیمارم پاداش کارهایى را که در وقت سلامتش انجام مىداد، بنویسید.

35- نرمخویى در مقابل دیگران و احترام به زنان
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم): خِیارُکُمْ أَلْینُکُمْ مَناکِبَهُ وَ أَکْرَمُهُمْ لِنِسائِهِمْ.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده است: بهترین شما نرمخوترین شما به اطرافیان و بزرگوارترین شما به زنان است.

36- پاداش آزادى بردگان
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً مُؤْمِنَةً کانَ لَهُ بِکُلِّ عُضْو مِنْها فَکاکُ عُضْو مِنَ النّارِ.»
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :هر که بنده مؤمنى را آزاد کند، به اِزاى هر عضوى از آن بنده، عضوى از او از آتش جهنّم آزاد گردد.

37- زمان استجابت دعا
«عَنْ أَبیها رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) قالَتْ: قالَ: إِنَّ فِى الْجُمُعَةِ لَساعَةً لا یوافِقُها عَبْدٌ مُسْلِمٌ یسْأَلُ اللّهَ تَعالى فیها خَیرًا إِلاّ أَعْطاهُ إِیاهُ، إِذا تَدَلّى نِصْفُ الشَّمْسِ لِلْغُرُوبِ.»
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : در روز جمعه ساعتى است که بنده مسلمان در آن وقت چیزى از خدا نخواهد مگر آن که خداوند به او عطا گرداند، و آن وقتى است که نیمه خورشید به سوى مغرب نزدیک گردد.

38- سستى در نماز 
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: سَأَلْتُ أَبى رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) لِمَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ.
قال(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ إِبْتَلاهُ اللّهُ بِخَمْسَ عَشَرَةَ خَصْلَةً:یرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمْرِهِ، وَ یرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ، وَ یمْحُوا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ سیماءَ الصّالِحینَ مِنْ وَجْهِهِ، وَکُلُّ عَمَل یعْمَلُهُ لا یوجَرُ عَلَیهِ، وَ لا یرْتَفِعُ دُعاؤُهُ إِلىَ السَّماءِ، وَ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فى دُعاءِ الصّالِحینَ، وَ أَنّهُ یمُوتُ ذَلیلاً، وَ یمُوتُ جائِعًا، وَ یمُوتُ عَطْشانًا، فَلَوْ سُقِىَ مِنْ أَنْهارِ الدُّنْیا لَمْ یرْوَ عَطَشُهُ، وَ یوَکِّلُ اللّهُ مَلَکًا یزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ، وَ یضیقُ عَلَیهِ قَبْرُهُ وَ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ، وَ یوَکِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ، وَ الْخَلائِقُ ینْظُرُونَ إِلَیهِ، وَ یحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا، وَ لا ینْظُرُ اللّهُ إِلَیهِ وَ لا یزَکّیهِ وَ لَهُ عَذابٌ أَلیمٌ.»
از پدرم رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)درباره مردان و زنانى که در نمازشان سستى و سهل انگارى مىکنند، پرسیدم.
آن حضرت فرمودند: هر زن و مردى که در امر نماز، سستى و سهل انگارى داشته باشد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مىگرداند:1ـ خداوند، برکت را از عمرش مىگیرد،2ـ خداوند، برکت را از رزق و روزىاش مىگیرد،3ـ خداوند، سیماى صالحین را از چهره اش محو مىکند،4ـ هر کارى که بکند بدون پاداش خواهد ماند،5ـ دعایش مستجاب نخواهد شد،6ـ برایش بهره اى از دعاى صالحین نخواهد بود،7ـ ذلیل خواهد مُرد،8ـ گرسنه جان خواهد داد،9ـ تشنه کام خواهد مرد، به طورى که اگر با همه نهرهاى دنیا آبش دهند، تشنگىاش برطرف نخواهد شد،10ـ خداوند، فرشته اى را برمىگزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد،11ـ قبرش را تنگ گرداند،12ـ قبرش تاریک باشد،13ـ خداوند فرشته اى را برمىگزیند تا او را به صورتش به زمین کشد، در حالى که خلایق به او بنگرند،14ـ به سختى مورد محاسبه قرار گیرد،15ـ و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابى دردناک باشد.

39- شکست ظالم
« عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم): مَا الْتَقى جُنْدانِ ظالِمانِ إِلاّ تَخَلَّى اللّهُ مِنْهُما، فَلَمْ یبالِ أَیهُما غَلَبَ، وَ مَا الْتَقى جُنْدانِ ظالِمانِ إِلاّ کانَتِ الدّائِرَةُ عَلى أَعْتاهُما.»
فاطمه(علیها السلام) فرمود: پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده است: دو سپاه ستمگر به هم نرسند، مگر آن که خداوند آن دو را به حال خود واگذارد، و باکى نداشته باشد که کدام یک پیروز گردد.
و دو سپاه ستمگر به هم نرسند، مگر آن که هزیمت و شکست از آنِ سپاه ظالمتر باشد.

40- بخشى از خطبه زهرا(علیها السلام)
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهراءُ(علیها السلام) فى خُطْبَتِهَا المَعْرُوفَةُ:حضرت زهرا(علیها السلام) در آن سخنرانى معروفش در مسجد فرمود:

ـ جَعَلَ اللّهُ الاِْیمانَ تَطْهیرًا لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ : خداوند ایمان را براى تطهیر شما از شرک قرار داد،
ـ وَ الصَّلاةَ تَنْزیهًا لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ: و نماز را براى پاک شدن شما از تکبّر،
ـ وَ الزَّکاةَ تَزْکِیةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِى الرِّزْقِ: و زکات را براى پاک کردن جان و افزونى رزقتان،
ـ وَ الصِّیامَ تَثْبیتًا لِلاِْخْلاصِ : و روزه را براى تثبیت اخلاص،
ـ وَ الْحَجَّ تَشْییدًا لِلدّینِ : و حجّ را براى قوّت بخشیدن دین،
ـ وَ الْعَدْلَ تَنْسیفاً لِلْقُلُوبِ : و عدل را براى پیراستن دلها،
ـ وَ إِطاعَتَنا نِظامًا لِلْمِلَّةِ : و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملّت،
ـ وَ إِمامَتَنا أَمانًا لِلْفُرْقَةِ :و امامت ما را براى در امان ماندن از تفرقه،
ـ وَ الْجِهادَ عِزًّا لِلاِْسْلامِ :و جهاد را براى عزّت اسلام،
ـ وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلىَ اسْتیجابِ الاَْجْرِ :و صبر را براى کمک در استحقاق مزد،
ـ وَ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ :و امر به معروف را براى مصلحت و منافع همگانى،>
ـ وَ بِرَّ الْوالِدَینِ وِقایةً مِنَ السُّخْطِ :و نیکى کردن به پدر و مادر را سپر نگهدارى از خشم،
ـ وَ صِلَةَ الاَْرْحامِ مَنْماةً لِلْعَدَدِ : و صلهارحام را وسیله ازدیاد نفرات،
ـ وَ الْقِصاصَ حَقْنًا لِلدِّماءِ : و قصاص را وسیله حفظ خونها،
ـ وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضًا لِلْمَغْفِرَةِ : و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت قرار گرفتن،
ـ وَ تَوْفِیةَ الْمَکاییلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییرًا لِلْبَخْسِ : و به اندازه دادن ترازو و پیمانه را براى تغییر خوى کمفروشى،
ـ وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهًا عَنِ الرِّجْسِ : و نهى از شرابخوارى را براى پاکیزگى از پلیدى،
ـ وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجابًا عَنِ اللَّعْنَةِ : و دورى از تهمت را براى محفوظ ماندن از لعنت،
ـ وَ تَرْکُ السَّرِقَةِ إِیجابًا لِلْعِفَّةِ : و ترک سرقت را براى الزام به پاکدامنى،
ـ وَ حَرَّمَ الشِّرْکَ إِخْلاصًا لَهُ بِالرُّبُوبِیةِ : و شرک را حرام کرد براى اخلاص به پروردگارى او،
ـ فَاتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون بنابراین، از خدا آن گونه که شایسته است بترسید و نمیرید، مگر آن که مسلمان باشید،
ـ وَ أَطیعُوا اللّهَ فیما أَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهاکُمْ عَنْهُ و خدا را در آنچه به آن امر کرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت کنید،
ـ فَإِنَّهُ إِنَّما یخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ زیرا که «از بندگانش، فقط آگاهان، از خدا مىترسند.» (سوره فاطر آیه 28)




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/1/13
زمان : 2:50 عصر
اسناد مدفن حضرت زهرا(س) به روایت علامه عسکری(ره)
نظرات ()

علامه عسکری می‌گوید: یکی از مورخان اهل سنت در کتاب «تاریخ المدینة المنوره» درباره محل دفن حضرت زهرا(س) آورده است: امام صادق(ع) مکرر می‌فرمودند فاطمه(س) در خانه‌اش دفن شد که عمر بن ‌عبدالعزیز آن را در مسجدالنبی(ص) داخل کرد.
خبرگزاری فارس: اسناد مدفن حضرت زهرا(س) به روایت علامه عسکری(ره)
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، همزمان با فرا رسیدن ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها، درباره مدفن پیکر مطهر این بانوی بزرگوار به روایت علامه سیدمرتضی عسکری از کتاب «دختر پیامبر(ص)» اشاره می‌شود که در ادامه می‌آید:

علامه عسکری(ره) می‌گوید: آخرین فرض و احتمال در مورد جایگاه دفن دختر بزرگوار پیامبر(ص)، خانه خود آن حضرت است، این احتمال از بهترین و معتبرترین اسناد ممکن برخوردار است؛ به این دلیل که همه روایات آن از بزرگان خاندان نبوت به دست ما رسیده است. امامان معصوم(ع) از خاندان نبوت، وارثان و حافظان اسرار مخفی این بیت بودند و تنها آن‌ها می‌دانستند که چگونه و در کجا مادر بزرگوارشان دختر پیامبر(ص) دفن شده است و در چه شرایطی این دفن اتفاق افتاده است. در واقع سند اصلی ما در اعتقاد به محل دفن دختر پیامبر(ص) گزارشات تاریخی و روایاتی است که از امامان اهل بیت(ع) به دست رسیده است. همچنین دلیل قاطع ما در برابر نقلیات مأخذ مکتب خلافت (که ما آن‌ها را به دلیل مشکل متون روایات و ضعف راویان آن‌ها ضعیف یا مردود می‌دانیم) همین اسناد است؛ زیرا معتقدیم ائمه اهل بیت(ع) افراد اصلی بیت نبوت بودند. آنها اهل آن خانه‌اند و فقط آن‌ها به درستی می‌دانند در آن خانه چه گذشته است.

اولین سندی که مسأله جایگاه قبر دختر پیامبر(ص) را به وضوح روشن می‌کند، کلماتی است که از امیرالمؤمنین(ع) در هنگام دفن دختر پیامبر(ص)، حضرت صدیقه طاهره(س)، به پیامبر اکرم(ص) خطاب شده است. البته این کلام برای ابراز شکوه و شکایت از امت به محضر حضرت رسول(ص) است نه تعیین مدفن دختر ایشان. اما در ضمن کلام، از دفن شدن ایشان در جوار پیامبر(ص) به صراحت سخن به میان می‌آید.

در نهج‌البلاغه و مآخذ درجه اول دیگر نقل شده است که امیرالمؤمنین(ع) عرضه داشت: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ وَ السَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بِکَ»؛ سلام بر تو ای رسول خدا! از طرف من و از طرف دخترت که در همسایگی و جوار تو فرود آمده، دختری که زود به تو ملحق شده است. ابن‌ شهر آشوب و علی‌ بن ‌عیسی‌ اربلی نیز این نقل را معتبر دانسته، در کتاب «‌المناقب» خود آورده‌اند.

این عبارت در نقل کلینی روشن‌تر آمده است. ایشان از حضرت حسین(ع) نقل کرده است: آن‌گاه که دختر پیامبر(ص) رحلت کرد، امیرالمؤمنین(ع) ایشان را پنهانی دفن کرد و محل قبر را مخفی ساخت. سپس ایستاد و روی خود را به قبر پیامبر خدا(ص) گردانید و عرضه داشت: سلام بر تو باد ای رسول خدا(ص)! از جانب من و از جانب دخترت که به زیارت تو آمده و در بقعه تو در خاک آرمیده است.

در نقل شیخ اجل(مفید)، شیخ‌ الطائفه طوسی، ابن ‌جریر طبری و ابن‌ فتال‌ نیشابوری «البائتة‌ فی ‌الثری ‌ببقعتک» یا «الثابتة‌ فی‌ الثری‌ ببقعتک» آمده است که باید «در خاک خفته در بقعه تو» یا «در خاک جای گرفته در بقعه تو» ترجمه شود که همان مضمون بالا را با روشنی بیشتری در بر دارند.

آنچه از حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام حسین(ع) نقل شده و در جریان وصیت و دفن حضرت مجتبی(ع) آمده است و در گزارش وصیت طبق نقل کتاب «کافی» چنین آمده که ایشان به برادر بزرگوارشان فرمودند: «آنگاه که از دنیا رفتم، مقدمات دفن مرا فراهم کن. بعد جنازه‌ام را برای تجدید عهد به نزد قبر رسول خدا(ص) و بعد به نزد مادرم ببر. از آنجا به سوی بقیع حرکت بده و در بقیع دفن کن». پس به روشنی دیده می‌شود که پیکر مطهر امام مجتبی(ع) به نزد قبر پیامبر(ص) و در کنار آن، قبر مادرشان فاطمه(س) برای تجدید عهد برده شده، سپس برای دفن به بقیع منتقل شده است. در گزارش دوم از همین کتاب آمده بود: از آن پس حضرت حسین(ع) ایشان را (برای تجدید عهد) به نزد قبر مادر برده، بعد از آن از مسجد خارج کرده و در بقیع مدفون ساخت.

حضرت جعفر بن‌محمد(ع) از پدرشان حضرت امام باقر(ع) نقل می‌کنند: «دفن علی ‌فاطمه ‌رضی‌الله عنها لیلاً فی‌منزل‌ها الذی دخل فی‌المسجد فَقُبِرها عند باب المسجد»؛ علی(ع)، فاطمه(س) را شبانه در منزل خودش- که بعدها به مسجد داخل شد- دفن کرد.

گزارش دیگری مستقیماً از امام صادق(ع) در کتاب «تاریخ المدینة المنوره» نقل شده است: «عن ‌جعفر بن ‌محمد کان ‌یقول: قُبِرت‌ فاطمه‌ رضی‌الله عنها فی‌بیتها الذی ادخله عمر بن‌ عبد العزیز فی‌المسجد؛ امام صادق(ع) مکرر می‌فرمود: فاطمه(س) در خانه‌اش دفن شد که عمر بن ‌عبدالعزیز آن را در مسجدالنبی(ص) داخل کرد.

همچنین روایتی از امام ابوالحسن علی‌ بن ‌موسی‌الرضا(ع) است که با اسناد متعدد در معتبرترین مآخذ شیعی از جمله کافی کلینی، تهذیب طوسی، من‌لایحضره ‌الفقیه، عیون ‌الاخبار و معانی‌ الاخبار صدوق آمده است؛ «احمد بن‌ ابی‌نصر بزنطی» می‌گوید: من از امام ابوالحسن‌ الرضا(ع) در مورد محل قبر حضرت صدیقه طاهره(ع) سؤال کردم؛ فرمودند: دفنت‌ فی‌ بیتها فلما زادت بنو امیه‌ فی‌المسجد صارت‌ فی‌المسجد؛ ایشان در خانه خودش دفن شد و آنگاه که بنی‌امیه، مسجدالنبی را توسعه دادند، در داخل مسجد قرار گرفت.

بنابراین در میان همه نقل‌هایی که در مآخذ مختلف شیعی و غیرشیعی در مورد محل دفن دختر پیامبر(ص) وجود دارد و ما بسیاری از آن‌ها را از نظر سند و متن ارزیابی کردیم، این نقل از معتبرترین اسناد برخوردار است و شارحان و محققان بزرگ به صحت و شهرت آن گواهی داده‌اند.

حمیری متوفی قرن سوم، صاحب «قرب‌الاسناد» و صحابی حضرت عسکری(ع) روایتی از بزنطی نقل می‌کند که در واقع صورت تفصیلی روایت مشهور قبلی است. در این روایت هم بزنطی از امام ابوالحسن‌ الرضا(ع) پرسش می‌کند که فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) در کجا دفن شده است؟ حضرت فرمودند: شخصی همین مسأله را در مجلسی که عیسی‌ بن ‌موسی(القریشی) نیز حضور داشت، از امام جعفر بن‌ محمد(ع) سؤال کرد. عیسی ادب را رعایت نکرد و نسبت به امام(ع) پیش‌دستی کرد و پاسخ داد: در بقیع دفن شده است. آن شخص به امام صادق(ع) عرضه داشت: شما چه می‌فرمایید؟ امام(ع) فرمودند: عیسی به تو جواب داد. او عرضه داشت: خدا کار شما را اصلاح کند! من با عیسی ‌بن‌ موسی چه کار دارم؛ از پدرانت به من خبر بده، امام صادق(ع) فرمودند: ایشان در خانه خودشان دفن شده‌اند.

علی‌ بن ‌طاووس حسینی، عالم و محدث بزرگ قرن هفتم در یک روایت از امام هادی(ع) همین معنا را تأکید می‌کند؛ ایشان از کتاب «المسائل و أجوبتها عن‌ الائمة» نقل می‌کند که ابراهیم‌ بن‌ محمد ‌همدانی، وکیل ناحیه و صحابی امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم‌السلام می‌گوید: من به محضر حضرت هادی(ع) نامه نوشتم و از ایشان درخواست کردم: «اگر صلاح می‌دانید، مرا از محل دفن مادرتان آگاه سازید که آیا در داخل مدینه (مسجد) است یا آن طور که مردم می‌گویند، در بقیع قرار دارد؟ آن حضرت در جواب، مکتوب فرمود: «هی مع جدی صلوات‌الله علیه؛ ایشان در کنار جدم رسول خدا(ع) مدفون هستند.

بدین‌ترتیب با نفی تمام احتمالات قبل و دلائل محکمی که برای اثبات آخرین احتمال (یعنی دفن شدن در خانه) عرضه کردیم راهی جز قبول این فرض وجود نخواهد داشت.




نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 93/1/13
زمان : 2:40 عصر
راز جانسوز ترین حادثه/ یوسف رحیمی
نظرات ()

نیمه شب، اشک،‌ عزا، آه چه غوغا شده بود

مجلس ختم علی بود که برپا شده بود

گریه کن: دیده ی خونبار ولی الله و

روضه خوان: چشم کبودی که معمّا شده بود

آنکه در صبر زبانزد شده بود از اول

حال بی صبرتر از فضه و اسما شده بود

هق هق گریه و مولای صبوری، ای وای

راز جانسوز ترین حادثه اِفشا شده بود

بازویی را که نود روز ز مولا پوشاند

در شب پر زدنش، قاتل مولا شده بود

آه تا صبح دگر دیده ی او باز نشد

درد پهلو دگر انگار مداوا شده بود

دست می‌شست ز جان، لحظه به لحظه مولا

گرچه زهرا خودش از قبل مهیّا شده بود

بر علی آن شب جانکاه چهل سال گذشت

بعد از آن قامت خیبرشکنش تا شده بود

شایعه شد که علی عاقبت از پا افتاد

هر چه شد آه پس از رفتن زهرا شده بود




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/1/12
زمان : 1:5 عصر
تجلیات سهگانه حضرت زهرا(س) از زبان آیتالله ضیاءآبادی
نظرات ()

در درس اخلاق مطرح شد
تجلیات سه‌گانه حضرت زهرا(س) از زبان آیت‌الله ضیاءآبادی

از جمله‌ راه‌های متعددی که خداوند حکیم برای سیر و سلوک حضرت علی(ع) در مسیر تقرب به خودش قرار داده است، تجلیات فاطمه زهرا(س) است که روزی سه بار به اذن خدا مراتب عالیه‌ای از جمال خدادادی‌اش را برای شوهر بزرگوارش ظاهر کند.

خبرگزاری فارس: تجلیات سه‌گانه حضرت زهرا(س) از زبان آیت‌الله ضیاءآبادی
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، همزمان با فرارسیدن سالروز شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام‌الله علیها و فاطمیه دوم، بخش‌هایی از درس اخلاق آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی از اساتید حوزه علمیه تهران منتشر می‌شود.

 

 

می‌دانیم یک زن کامل با ایمان در زندگی مشترک خود وظیفه‌ دارد خود را برای همسرش بیاراید و زینت و جمال خود را در مرئی و منظر شوهر قرار داده و از او جلب توجه بنماید و از زینت و زیبایی خویش او را بهره‌مند سازد.

از طرفی هم می‌دانیم که نه مناسب شأن زهرا(س) این است که خود را با زر و زیور ظاهری از دست بند و گردنبد و و انواع آرایش‌های زنانه بیاراید و نه امیرالمؤمنین(ع) کسی است که چشمش در مقابل این زر و زیورها خیره شده و مجذوب آن آرایش‌های صوری شود.

بلکه آنچه که در زندگی این زن و شوهر مستثنای عالم امکان، جاذبه دارد و زینت و آرایش به شمار می‌رود و بر جذبه جمال می‌افزاید، ترقی در مدارج معرفت خدا، محبت خدا و تقرب به خداست و ترقی در این مدارج هم حدّ نهایت و نقطه پایان ندارد تا آنجا که خداوند حکیم آن کمال و جمال مطلق نامتناهی به رسول مکرّمش که نزدیکترین بنده به خداست دستور می‌دهد:

«وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا»؛ بگو پروردگار من بر علمم بیفزای.

از من بخواه تا بر مراتب علمت بیفزایم. مسلماً امیرالمؤمنین(ع) نیز همانند پیامبر اکرم(ص) محتاج افزایش در مدارج تقرب به خدا از طرق گوناگون است.

حال هیچ دور از واقعیت نیست که طبق این حدیث شریف بگوییم: از جمله‌ راه‌های متعددی که خداوند حکیم برای سیر و سلوک حضرت علی(ع) در مسیر تقرب به خودش قرار داده است، تجلیات فاطمه زهرا(س) است که روزی سه بار به اذن خدا پرده از چهره ملکوتی‌اش بردارد و مراتب عالیه‌ای از جمال خدادادی‌اش را که از تمام چشم‌ها پنهان است برای شوهر بزرگوارش ظاهر کند و با اذن خدا بر درجات آن حضرت در مسیر تقرب خدا بیفزاید و در عین این حال تمام این تجلیات زهرا(س) تحت‌الشعاع شمس ولایت مطلقه امام امیرالمؤمنین(ع) باشد که او پس از رسول خدا(ص) ولی خدا و امام بر مَنْ سِوی حتی زهرا(س) است.




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 93/1/12
زمان : 5:46 صبح
اثبات شهادت حضرت زهراعل?هاالس?م در منطق صحابه
نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 93/1/11
زمان : 3:21 عصر
عیدانهای از سبک زندگی فاطمی(س)
نظرات ()

بی‌گمان فاطمه(س) در همه عبادات از جمله نماز سرمشق اولیای الهی است، چنان نماز می‌خواند که محل عبادتش در نجوای توحید با او همصدا می‌شد و ملائکه برای دیدن عبادت او صف می‌کشیدند.

خبرگزاری فارس: عیدانه‌ای از سبک زندگی فاطمی(س)
خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام امیرعلی حسنلو (مدیرگروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم): سبک زندگی جامعه ما مدتی است از ریل خود خارج و به سوی انحراف کشیده شده است، رنگ سبک زندگی که زیبا و سرشار از عواطف و احساسات عمیق الهی بود، اکنون با رنگ‌های غیر دینی آمیخته و واژگون و پژمرده شده است، بدان جهت انواع ناهنجاری‌ها در جامعه نمایان می‌شود، آسیب شناسی علمی و دقیق نیز متأسفانه صورت نگرفته است تا اصلاح واقعی و درمان ریشه‌ای  انجام شود.

حقیقت این است که دوری از فرهنگ و سبک زندگی به شیوه اهل بیت(ع) اساسی‌ترین عامل همه ناهنجاری‌های فردی، اجتماعی و خانوادگی است، اگر معیارهای زندگی را بر اساس موازین و اصول مکتب اهل بیت(ع) تعریف کنیم و زندگی‌ها را بر اساس آن معیارها تشکیل دهیم، بر پایه استواری قرار داده‌ایم که لغزنده و آسیب‌پذیر نخواهد بود.

باید برای اصلاح همه ابعاد زندگی الگوهای برتری داشت که برای همه سرمشق باشند، ائمه(ع) برای خود الگو داشتند، امام زمان(عج) برای خود الگو دارد و بر اساس رفتار آن الگو عمل می‌کند، آن حضرت می‌فرماید الگوی من دختر رسول خداست(1)، بانوان باید افتخار کنند به این مسأله که الگوی انسان کامل فاطمه(س) است، به عنوان یک بانوی نمونه است، الگوی همه اهل بیت و علمای بزرگ صاحب‌نام، فاطمه است، فلسفه و سر الگو بودن فاطمه برای انسان کامل باید کنکاش شود و این به دست نمی‌آید مگر با شناخت فاطمه و منزلت رفیع او.

لذا درباره زندگی فاطمه زهرا ابعاد ناشناخته و زیبایی‌های فراوان وجود دارد که هنوز شناخته نشده است، فاطمه اقیانوس معرفت و شناخت است، لذا خداوند نیز او را با واژه « کوثر» معرفی کرده است، زیبایی‌های معرفت در وجود فاطمه نهفته است که به گوشه‌هایی از آن اشاره می‌شود:

از آنجایی که زیبایی از کیفیات است و امری نسبی شمرده می‌شود، لذا در تعریف و تفسیر آن سخنان فراوانی از زیبایی شناسان و دانشمندان ارائه شده است.(2) مرحوم علامه جعفری می‌فرماید: معنای زیبایی و جمال حقیقتی است که در برابر درک آدمی بر نهاده می‌شود و موجب تحریک مشهود و ذوق و یا احساس خاص زیبایابی می‌شود و یا در وضع روانی آدمی انبساط به وجود می‌آورد.

اما حد اعلای زیبایی، پرده و نمودی است نگارین و شفاف که بر روی کمال کشیده شده است که موجب اشتیاق آدمی به سوی آن کمال می‌گردد و کمال همان قرار گرفتن هر موضوعی در مجرای بارستگی‌ها و شایستگی‌های خود است.(3)

البته باید دانست زیبایی‌ها چه در نمایشگاه حیرت‌آور طبیعت و چه آنچه که محصول فکر و ذوق خلاق آدمی است از دیدگاه اسلام محبوب و مطلوب بوده و همه مستند به خداوند یگانه است چنانچه می‌فرماید:

«قل من حرّم زینة الله التی اخرج لعباده»(4)، ای پیامبر! (به مردمان) بگو کیست که زینت خداوندی را که برای بندگانش (از جهان طبیعت) برآورده تحریم کرده است.

برای شناخت وجود فاطمه باید از قرآن و تفسیر قرآن کمک گرفت، اگر گوییم قرآن کریم تفسیری از ابعاد وجود فاطمه است، سخن به گزاف نگفته‌ایم، فاطمه سرّ الله است و قرآن کلام الله است، هر که فاطمه را نشناخت راهی به سوی معرفت قرآن ندارد، برای فهم زیبایی‌های زندگی فاطمه باید از قرآن استمداد کرد.

در آیات قرآن چند اصل با ارزش و آرمان معقول به زیبایی توصیف شده است که به آن‌ها فهرست‌وار اشاره می‌کنیم:

1. عفو و اغماض زیبا(حجر، 85)

2. شکیبایی زیبا(معارج، 5)

3. جدایی و مفارقت نمودن زیبا(مزمل، 10)

4. زیبایی ایمان(حجرات، 7)

5. محبّت الهی و تبعیت از رسول اکرم(ص)(اعراف، 31)

اما قرآن کریم در آیات دیگری، خاطر نشان می‌سازد که هر زیبایی و آرایشی نمایانگر حقیقت نیست و چه بسا ظاهر زیبا که موجب لذات است و جسم را می‌آراید، امّا جان را می‌آزارد و دل را می‌آلاید؛ لذا هشدار می‌دهد که نباید زیبایی‌ها در خدمت پوشاندن پلیدی‌ها باشد؛ چنانچه برخی از آن‌ها را چنین بیان فرموده است:

الف: سخنان زیبا برای پوشاندن درون پلید (بقره، 204)

ب: آرایش جسمانی ظاهری با حیاتی خشکیده، (منافقون، 3 و 4)

ج: زیبایی ظاهری بی‌ارزش (بقره، 221)

و در نهایت هدفمند بودن دنیا و ظواهر زیبای آن تذکر داده می‌شود تا همه آن‌ها در خدمت سعادت اخروی قرار گرفته شود، لذا می‌فرماید: «انّا جعلنا ما علی الارض زینةً لها لنبلونهم ایهم احسن عملاً»، ما آنچه را که در روی زمین است برای آن زینت قرار دادیم تا بندگان را بیازماییم که چه کسی از آنها دارای عمل نیکوتر است.(5)

از این رو درباره زیبایی‌های سبک زندگی حضرت فاطمه که شمه‌‌ای از دریای بی‌پایان عظمت و شکوه بی‌مانند بانوی دو عالم است، اشاره می‌‌شود تا عیدی زیبا برای مردم ایران و زنان آزاده جهان باشد:

1-زیبایی سرشتی و عظمت وجودی:

خداوند برای انسان قدر و منزلت والایی در بین مخلوقات و آفریده‌ها قرار داده است، برای انسان پیامبرانی را فرستاده که ممتازترین انسان‌ها بودند، در تربیت آنان اهتمام داده و برنامه داشته است، حتی در آفرینش آن‌ها چون عیسی برنامه داشته است، درباره موسی می‌فرماید: «واصتنعتک لنفسی یا موسی»(6) در همین راستا برای ائمه که تمام کننده و ادامه دهنده را پیامبران هستند برنامه داشته است، برای آنان مادر و بنیانی چون فاطمه آفریده است، آفرینش فاطمه با برنامه بوده است، لذا فاطمه از نظر پاکی طینت و آفرینش بر اساس خواسته پروردگار متعال آفریده شده بود، همان گونه که خداوند در آفرینش هدایت گران انسان و انبیاء خود توجه ویژه و لطف خاص مبذول داشته است در آفرینش فاطمه که مادر یازده امام باید می‌بود برنامه باید داشته باشد.

رسول خدا(ص) فرمود: «انّ فاطمه خلقت حوریه فی صورة انسیه»(7) همانا فاطمه چون حوریه‌ای در صورت انسانی خلق شده است، از این ویژگی فاطمه نیز می‌توان درسی اساسی برای بنیان خانواده پاک درس گرفت و قبل از تولد کودک برای پاکی فطرت و نهاد و سرشت او مراقبت‌های ویژه داشت تا فرزندانی پاک و نسلی مؤمن و متعهد به جامعه تحویل داد.

رسول گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: «فاطمه حوراء انسیه فکلّما اشتقت الی رائحة الجنة شممتُ رائحة ابنتی فاطمه، فما قبّلتها قطّ الاّ وجدت رائحة شجرة طوبی منها»(8) فاطمه حوریه‌ای انسانی است، هر زمان مشتاق بوی بهشت می‌شوم فاطمه دخترم را می‌بویم، هیچ وقت او را نبوسیدم، مگر اینکه بوی شجره طوبی را از او استشمام می‌کنم.

2-ایمان آن حضرت:

ایمان عبارت است از معرفت عمیق و شهود قلبی از پروردگار و آفریدگار هستی، ایمان فاطمه (س) در رتبه‌ای بود که ائمه او را الگوی خود دانسته‌اند، از این رو رسول خدا(ص) فرمود: «انّ ابنتی فاطمه ملأ الله قلبهما وجوارحها ایماناً الی مشامئها»(9) همانا خداوند قلب و جوارح دخترم، فاطمه را تا مغز استخوان از ایمان سرشار کرده است.

3-عبادت و تهجد:

در اصلاح سبک زندگی مهم‌ترین تأثیر را می‌توان به بندگی داد، از جمله نماز اگر چه عبادت تنها منحصر در نماز نیست، اما زیباترین نمود بندگی که در اصلاح نفس و عمل کارساز است نماز است، بی‌گمان فاطمه(س) در همه عبادات از جمله نماز سرمشق اولیاء الهی است، چنان نماز می‌خواند که محل عبادتش در نجوای توحید با او همصدا می‌شد و ملائکه برای دیدن عبادت او صف می‌کشیدند.

4- ادب و شخصیت:

شخصیت انسان با ادب و رفتار مؤدبانه او تجلی می‌یابد، ام سلمه همسر رسول گفته است: رسول خدا(ص) امر دخترش را به من واگذار کرد تا تربیتش کنم، اما «کانت والله أداب منی واعرف بالاشیاء کلها»(10) به خدا او مؤدب‌تر از من بود و به همه چیز معرفت داشت.

5-جهیزیه و عروسی ساده:

یکی از مهم‌ترین و راهبردی‌ترین درسی که جامعه ما می‌تواند از زندگی مشترک فاطمه زهرا(س) و علی(ع) بگیرد و سبک زندگی خود را اصلاح کند، سادگی و آسان گرفتن در تشکیل زندگی است، گذشتن از موانع تشریفات پایه‌گذاری آسان زندگی مشترک مهم‌ترین روش برای اصلاح سبک زندگی است که در سایه آن مهم‌ترین عنصر زندگی زیبا نهفته است.

آنچه زندگی‌ها را پر از استرس‌ها و سختی‌ها و بیماری‌ها کرده است، به اساس تشکیل خانواده بر می‌گردد، وقتی زندگی ساده برگزار نشد، با وام‌های آلوده به ربا و اقساط سنگین بنیان زندگی نهاده شد، در حقیقت بنیان زندگی بر اساس ربا و تشریفات گذاشته شده است، چنین زندگی در معرض آسیب‌ها و آفت‌هاست، اگر در مراسم تشریفات و مهمانی‌ها هزینه سنگین به داماد تحمیل شود، داماد در آغاز زندگی زیر بار قروض و گاهی قروض ربوی و دیون سنگین غیر شرعی برود، پس از پایان مراسم که همه به دنبال زندگی خود روند، این عروس و دامادند که باید آغازگر زندگی زیبا و شادی بخش و نشاط انگیز باشند.

در پی چاره‌اندیشی به پرداختن قروض، زندگی تلخ استرس‌زا شروع کرده ممکن است همین زندگی به شکست منجر شود، سنت قدیم ایرانیان در عروسی براساس مکتب اهل بیت(ع) بود، عروسی بی تشریفات با ولیمه ساده در حد توان و جمعی از خویشان به عنوان هدیه مبالغ یا هدایای غیر نقدی در تأمین مایحتاج زندگی عروس و داماد شرکت می‌جستند، زندگی همراه با عواطف با مصداق «تعاونوا علی البر والتقوا» شروع می‌شد، اگر زندگی در تالارهای آن چنانی با چندین نوع غذا شروع شود که تنها هزینه اجاره تالار گاهی به میلیارد بالغ شده که با این پول‌ها می‌توان چندین خانواده تشکیل داد و صدها مشکل و معضل را از جامعه پاک کرد، چنین زندگی اساس بی‌بنیان خواهد داشت.

این عروسی‌ها در سبک زندگی هیچ یک از ائمه ما وجود نداشته است، بلکه بر عکس زندگی مستبدان و ظالمان و اشرار و دشمنان اهل بیت(ع) این گونه بوده است، معاویه چنین مجالسی برای عروسی یزید برپا کرد، فرهنگ اهل بیت(ع) در ازدواج این گونه پس از خواستگاری و تهیه جهاز زندگی که داماد و عروس یا خانواده و نزدیکان تهیه می‌کردند، پس از ولیمه ساده که فقرا در آن از دعوت شدگان بودند، عروسی انجام می‌گرفت و زندگی بی‌آلایش شروع می‌شد و از تشریفات سنگین و هزینه‌های دروغین خبری نبود، جوانان در سنین آغاز بلوغ ازدواج می‌کردند، لذا مفاسد اخلاقی کمتر بود.

پیامبر برای تهیه اسباب اولیه زندگی به برخی از یاران گفت: این پول را ببرید و آنچه یک زندگی بدان آغاز می‌شود تهیه کنید و بیاورید، پول که شصت درهم بود، یک پیراهن سفید، یک مقنعه، یک حوله تختخواب، دو تشک، چهار بالش، یک قطعه حصیر، یک آسیای دستی، یک کاسه مسی، یک مشک آب، یک طشت، یک کاسه گلی، یک ظرف آبخوری، یک پرده پشمی، یک ابریق، یک سبوی گلی، دو کوزه سفالی، یک پوست به عنوان فرش و یک عبا، همه ابزاری شد برای زندگی آن دو...

وقتی وسایل را پیش روی پیامبر(ص) نهادند، اشک در چشمان او حلقه زد، دست‌های مبارکش را به سوی آسمان بلند کرد و دعا فرمود: خدایا به اهل بیت من برکت عنایت کن و این ازدواج را برای کسانی که اکثر ظرف‌هایشان گلی است، مبارک گردان، بعد رو به علی(ع) کرد و فرمود: علی جان! می‌خواهی فاطمه را به تو بسپارم؟ گفتم: بله! یا رسول اللّه! فرمود: علی جان! امشب یک مهمانی مختصر بگیر و همسرت را ببر، یکی از اصحاب گوسفندی هدیه کرد و دیگر ذرت آوردند و علی با ده درهمی که پیامبر(ص) داده بود، روغن و خرما و کشک خرید و سفره‏ای گسترده شد.

بعد از ضیافت شام که مهمانان همه رفتند، پیامبر(ص) علی(ع) و فاطمه(س) را فرا خواند، فرمود: علی جان! همسرت خوب همسری است و بعد به فاطمه(س) فرمود: دخترم مبادا نگران باشی از فقر شوهرت، دخترم تو را به بهترین مرد روی زمین شوهر دادم، همسرت بزرگ دنیا و آخرت است؛ دخترم مبادا که از شویت نافرمانی کنی، شوهرت اولین مؤمن و عالم‌ترین خلق روی زمین است. دخترم ذخایر دنیا و آخرت را بر پدرت عرضه کردند، بی‌آنکه هیچ از مقامش در نزد خداوند بکاهند، امّا من نپذیرفتم و تن به مال و ثروت ندادم.(11)

6-شوهر داری:

فاطمه در زندگی چونان زنان دیگر و رزمندگان زمان پیامبر(ص) مشکلات زیادی داشت، اما هیچ گاه مشکلات و فقر و دوره جهاد علی(ع) در جبهه‌های دفاع از اسلام هیچ وقت به رخ خود نیاورد، این زیباترین نماد شوهرداری از یک زن است که بانوان دیگر از آن باید الگو بگیرند و در زندگی صبورانه شوهرداری و با کاستی‌های معاش بسازند تا زندگی در پرتو نور صبر زیبا نماید.

7-تأیید علی از شوهر داری فاطمه:

امیرمؤمنان(ع) همواره از سیره فاطمه(س) در شوهرداری لذت می‌برد، چنان که فاطمه(س) در اواخر عمر و آخرین روزهای بیماری خود، خطاب به امیرالمؤمنین علی(ع) عرض کرد: ای پسر عمو، هیچ وقت مرا در زندگی دروغگو و خائن ندیدی و از وقتی که با تو بودم هیچ مخالفت تو را نکردم.

پس حضرت علی(ع) فرمود: «معاذ الله انت اعلم بالله و ابرّ واتقی و اکرم و اشدّ خوفاً من الله ان اوّنجک بمخالفتی»(12) پناه به خدا، تو به خدا عالم‌تری و آن قدر نیکوکار و پرهیزگار و خداترس هستی که من تو را به مخالفت با خویش توبیخ کنم، اگر در جامعه امروزی ما زنان شوهران خود را از رفتار خود و شوهرداری خود راضی کنند؛ باید به آنان جایزه داد، اگر چنین باشد بسیاری از معضلات اخلاقی جامعه ما حل خواهد شد و سبک زندگی اصلاح خواهد شد، اصلاح جامعه ما به دست بانوان است که اگر به وظایف خود درست عمل کنند و از زندگی فاطمه الگو بگیرند.

8-تربیت فرزندان:

فاطمه در تربیت فرزندان برای همه الگو است، چون فرزندانی تربیت کرد که دین خدا را حفظ کردند، فرزندانی چون حسن و حسین و زینب و ام‌کلثوم تربیت کرد که هر یک نقش بزرگ الهی در راه اعتلای دین خدا داشتند، فاطمه علم و شجاعت و پارسایی و تقوا را به فرزندان با رفتار خود یاد داد، شجاعتی که امام حسین(ع) از مادر آموخت، در کربلا به جهانیان آموخت و عزتی که زینب و ام‌کلثوم از مادر آموختند در کوفه و شام به همه درس دادند که در راه دین باید بردباری داشت و از همه عزیزان گذشت، آری! دین اسلام برای همه عزیز است.

9-رعایت حق همسایگان:

قرآن به همسایه‌داری سفارش کرده و حقوق همسایگان را لازم می‌شمرد، پیامبر اکرم(ص) نیز این گونه است، از این رو امام حسن(ع) فرمود: شاهد عبادت سخت و با شکوه مادرم و نماز شب او بودم، دیدم همسایگان را دعا می‌کرد ؛ گفتم مادر جان چرا به خودمان دعا نمی‌کنید؟ فرمود: همسایگان مقدمند(13)، اگر ما امروز حقوق همسایگان را چونان زهرا مراعات کنیم و سبک رفتار با همسایه را از زهرا بیاموزیم چه روی داد زیبا در جامعه به وجود خواهد آمد؟

10-حیا و عفّت:

عفت و حیا نیروی باطنی انسان است، در روایات دینی عفت از لوازم تقوا و ایمان شمرده شده است، فاطمه در عفت و حیا نیز نمونه بود، از کودکی سرشت او تجلی‌گر عفت بود، گزارش شده چون آن حضرت از خانه بیرون آمد، تا برای بازپس گرفتن فدک نزد ابوبکر برود، چنین حجابی در بر داشته است: «هی لاثت خمارها علی رأسها واشتملت بجلبابها تطأ ذیولها»، او روسری بر سر داشت و در چادر خود فرو رفته بود در حالی که انتهای چادرش زیر پایش می‌ماند.(14) امیرمؤمنان فرمود: وقتی پیامبر(ص) از اصحاب پرسید چه چیزی برای زن نیکوتر است، همه از جواب عاجز بودند، وقتی سؤال را از فاطمه پرسیدم، فرمود: بهترین و نیکوترین چیز برای زن این است که هرگز در معرض دید نامحرم واقع نشود، نه مرد نامحرم او را ببیند نه مرد نامحرم را ببیند، وقتی پیامبر(ص) از این پاسخ آگاه شد بسیار خشنود شد و فرمود: پاسخ درستی داده است، او پاره تن من است(15) اگر بانوان تنها همین موضوع را فقط از حضرت درس بگیرند، عفت و حیا در پوشش که در جامعه به ویژه در برخی شهرها از جامعه کم رنگ شده به جامعه بر می‌گردد، ایمان و تقوا در سایه عفت اجتماعی تأمین می‌شود، چه مردان و چه زنان باید در عفت و حیا و نوع پوشش از فاطمه سرمشق بگیرند.(16)

11- راستگویی و صداقت:

دروغ بزرگ‌ترین گناه و کلید هر بدی است(17) که اگر گسترش یابد و از روابط فردی به اجتماعی کشیده شود، سبب بازداری از نزول برکات آسمانی و نزول بلاها می‌شود، دروغ بزرگ‌ترین آفت و آسیب زندگی امروزی شده است، قبح و زشتی دروغ امروزه به اندازه‌ای از جامعه و عرف رفته است که مردم به آسانی دروغ می‌گویند، فاطمه(س) در راستگویی و صداقت گفتار نیز مثال زدنی و سرمشق است، عایشه گفته است: من راستگوتر از فاطمه جز پدرش را ندیده‌ام، آری! عایشه همسر پیامبر(ص) می‌گوید که فاطمه همانند پدرش راستگوترین امت بود(18)، سزاوارست راستگویی را از فاطمه به عنوان درس برای اصلاح خود فرا بگیریم و سال جدیدمان را با راستی و درست‌گویی آغاز کنیم.

12- تأمین غذای نیازمندان:

اطعام فقرا و نیازمندان دستور قرآن و از سفارشات پیامبر و از جمله مسئولیت‌های بزرگی است که در قیامت در پیش روی انسان است، وقتی از اهل جهنم می‌پرسند به چه جرمی در آتش قرار گرفتید؟ گویند: به چند جرم: اول نماز نخواندیم؛ دوم به فرودستان نیازمند غذا ندادیم(19) و ...، فاطمه در تأمین غذای نیازمندان و رفع گرسنگی آنان به اندازه‌ای اهتمام داشت که وقتی با خانواده روزه بودند، غذای خود را سه شب متوالی به فقرا دادند و مورد تحسین خداوند واقع شدند و در شأن اخلاص آنان سوره انسان نازل شد(20) ؛ اگر این سبک زندگی او و نحوه رفتارش با فقیران برای جامعه ما درس و الگو باشد و برای همه ثروتمندان اسوه باشد، بی‌گمان آسیب‌های زیادی از جامعه رخت خواهد بست، سزاوار است در سالی که اولش با یاد و نام مادر مهربانی‌ها و شرف و عزت و آزادگی و انسانیت حضرت فاطمه(س) شروع شده درس‌هایی از زندگی او برای اصلاح سبک زندگی‌مان توشه برداریم.

 

*پی‌نوشت‌ها:

1-.شیخ طوسی الغیبه،ص285

2- ر.ک: علامه محمدتقی جعفری، زیبائی و هنر از از دیدگاه اسلام، چاپ سوم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369، صص 11 – 17.

3-همان، ص 107، نقل با تصرف در عبارات.

4- سوره مبارکه اعراف، آیه 33.

5-علامه محمّد تقی جعفری، زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، چاپ سوم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369، صص 23 ـ 145.

6- طه/41

7-  علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دار صادر، بی‌تا، ج 43، ص 7.

8- همان، ص 4 و 6.

9-  همان، ص 46.

10- همان، ص 10.

11-اربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمه ج 1 ص 360 ؛. محمد باقر مجلسی ،جلاء العیون - ص 115 114 113

12- همان، ص 191.

13- شیخ مفید الاختصاص ،ص336

14-  طبرسی، الاحتباج، چاپ اول، قم، اسوه، 1413، ج 1، ص 253.

15- قاضی نعمان ، دعائم‏الإسلام ج 2 ص 215 «و عن علی ع أنه قال قال لنا رسول الله ص أی شی‏ء خیر للمرأة فلم یجبه أحد منا فذکرت ذلک لفاطمة ع فقالت ما من شی‏ء خیر للمرأة من أن لا ترى رجلا و لا یراها فذکرت ذلک لرسول الله ص فقال صدقت إنها بضعة منی»

16- رک امیرعلی حسنلو ،پوشش در سیره معصومان ؛قم پژوهشگاه فرهنگ وعلوم 1392

17- الکافی،ج2،ص338- آفات و آسیبهای دروغ را در این کتاب مطالعه کنید.

18- فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی،ص257

19- مدثر43-44

20- انسان/8




نویسنده : لبیک
تاریخ : جمعه 93/1/1
زمان : 10:39 صبح
داستان هدیه نوروزی که برای حضرت علی(ع) آوردند
نظرات ()

 خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: عیدی دادن در خانواده های سنتی ایرانی دارای اهمیت و مفهومی در خور توجه است و این باور وجود دارد که گرفتن عیدی از دست کسان مورد احترام از نظر سنی، منزلتی و خویشاوندی تبرک و خوش یمن است.
هدیه و عیدی دادن به مناسبت نوروز رسمی دیرینه است. کتاب های تاریخی از پیشکش ها و بخشش های نوروزی در ادوار پیش از اسلام و بعد از اسلام خبر می دهند، از رعیت به پادشاهان و حکمرانان، از پادشاهان و حکمرانان به وزیران، دبیران،کارگزاران و شاعران و از بزرگترهای خاندان به کوچکترها به ویژه به کودکان.
 
رسم هدیه دادن نوروزی را، ابوریحان بیرونی از گفته آذر باد موبد بغداد چنین آورده؛ نیشکر در ایران، روز نوروز یافت شد پیش از آن کسی آن را نمی شناخت. جمشید روزی نی ای دید که از آن کمی به بیرون تراوش کرده، چون دید شیرین است امر کرد، این نی را بیرون آورند و از آن شکر ساختند ومردم از راه تبرک به یکدیگر شکر هدیه کردند و در مهرگان نیز تکرار کردند و هدیه دادن رسم شد.(آثار الباقیه، ص 328)
 
پیشکشی رعیت"تاجر، صنعتگر،کشاورز"و حاکمان ولایت به پادشاهان و خلفا در واقع بخشی از باج و خراج و مالیات سالانه بود که گفته یا نگفته به آن متعهد بودند و خزانه کشور از آن آبادان بود.
 
ابوریحان بیرونی می نویسد؛ پادشاهان ساسانی آنچه را که پنج روز عید"به ترتیب اعیان، دهقانان، سپاهیان، خاصان و خادمان"هدیه آورده بودند روز ششم امر به احضار می کرد و هر چه قابل خزانه بود نگه می داشت و آن چه می خواست به اهل انس و اشخاص که سزاوار خلوتند می بخشید.
 
"کمپفر" سیاح دوره صفوی، از هدیه های حاکان و ثروتمندان محلی که برای شاه سلیمان می آوردند به عنوان "سومین بودجه دربار"یاد می کند. تاورنیه هدیه یکی از حاکمان را به پادشاه "ده هزار اشرفی"ذکر کرده و شاردن هدیه های به پادشاه را حدود 2 میلیون فرانک تخمین می زند.
 
دروویل می نویسد؛ این هدیه های نوروزی علاوه بر طلا،جواهر و سکه های زر، عبارت از اسب های اصیل، جنگ افزار، پارچه های گرانبها و شال های کشمیر و پوست های ممتاز و قند و قهوه و چای و مربا است.
 
در کتاب های تاریخی و ادبی، بیش از همه از هدیه پادشاهان به شاعران سخن رفته، هدیه ای که بنابر رسم برای سرودن قصیده ها و مدیحه های نوروزی داده می شد. هدیه به شاعران در جشن نوروز که انگیزه و وسیله ای برای سرودن شعر و مدیحه بود در واقع نوعی حقوق ماهانه و سالانه شاعر به شمار می رفت. این بخشش ها گاه به اندازه ای بود که می توانست شاعری را توانگر سازد. رسم و ضابطه پیشکش های سنگین بها به پادشاهان و حاکمان تا دوره مشروطیت رایج بود.
 
امروز رسم عیدی دادن در بین همه قشرها و خانواده ها و سازمان ها دولتی و خصوصی پابرجاست و در سازمان های دولتی رسمیت یافته است. عیدی دادن به جوانان و کودکان در خانواده، به کسان کم در آمد و خدمتگزاران در محیط کار، به رفتگر، به نامه رسان و...در عین حال نوعی جبران زحمت و انتظار خدمت است. عیدی های امروز بیشتر به صورت نقد و اسکناس نو است. بانک ها پیش بینی تهیه"اسکناس نو"کرده و در اختیار مشتریان می گذارند. در جامعه کشاوری،روستایی و عشایری در گذشته ای نه چندان دور،پیشکش های نوروزی فراورده محلی بود و بخشش ها  کالا و فراورده غیر محلی.
 
هدیه دان که به مناسبت هایی چون عید، موفقیت، مسافرت، تولد، ازدواج، مرگ و..است. به ویژه در خانواده های سنتی دارای اهمیت و مفهومی در خور توجه است. البته این باور وجود دارد که گرفتن عیدی از دست کسان مورد احترام"از نظر سنی، منزلتی، خویشاوندی، علمی، نسبی و.."تبرک و دارای شگون است.
 
از امیرالمونین علی (ع) روایت شده است که ایرانیان ظرفهای حلوا برای او هدیه آوردند، پرسیدند اینها چه هستند؟گفتند؛ هدیه نوروزست. پس گفت؛همه روزها نوروز باشد. پس شیرینی را خورد و ندیمان را بخوراند و ظرف ها را بین مسلمین قسمت کرد. (المحاسن و الاضداد، ص 395)
 
در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر(ص) هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟گفتند امروز نوروزست. پرسید که نوروز چیست؟گفتند عید بزرگ ایرانیان است. (ترجمه آثار الباقیه ص 279 و 556 )



نویسنده : لبیک
تاریخ : جمعه 93/1/1
زمان : 10:35 صبح
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
نظرات ()

 شمـع وجود فاطمـه سوسو گرفتـه است
 
شب با سکوت بغض علی خو گرفته است
 
 
 
آتـش گـرفت جـان علی با شرار آه
 
وقتی که از ولی خدا رو گرفته است
 
 
 
در دست ناتوان خودش بعد ماجرا
 
این بار چندم است که جارو گرفته است
 
 
 
قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش
 
یک جـا بـرای غـربـت بـانو گـرفته است
 
 
 
حـتی وجـود میخ و در و تـازیـانـه ها
 
عطر و مشام از گل شب بو گرفته است
 
 
 
بـا ازدحـام مـوج مخـالف بیـا ببین
 
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
 
***
 
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
 
سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است
 
مجید لشکری 



نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/12/27
زمان : 4:33 عصر
درباره حضرت زهرا سلام الله علیها بیشتر بدانیم
نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 92/12/26
زمان : 10:57 صبح




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ