سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

توجیهات عراقچی هم جواب نداد
نظرات ()

در حالیکه حسن روحانی کلید عبور رکود را در پسا برجام ورود حداقل 50 میلیارد دلار سرمایه خارجی در سال اعلام کرد و آن را مهمترین راه حل دولت برای حل معضلات اقتصادی دانست، در اقدامی حیرت انگیز در یک تور اروپایی در دو کشور تحریم کننده اقتصاد ایران در 5 سال گذشته بخاطر زحماتی که بابت گسترش فقر در ایران کردند، 51 میلیارد دلار معادل دو برابر درآمد نفتی ایران در یک سال سرمایه گذاری کرد و اقتصاد فرانسه و ایتالیا را از بحران اقتصادی نجات داد.
در حالیکه حسن روحانی کلید عبور رکود را در پسا برجام ورود حداقل 50 میلیارد دلار سرمایه خارجی در سال اعلام کرد و آن را مهمترین راه حل دولت برای حل معضلات اقتصادی دانست، در اقدامی حیرت انگیز در یک تور اروپایی در دو کشور تحریم کننده اقتصاد ایران در 5 سال گذشته بخاطر زحماتی که بابت گسترش فقر در ایران کردند، 51 میلیارد دلار معادل دو برابر درآمد نفتی ایران در یک سال سرمایه گذاری کرد و اقتصاد فرانسه و ایتالیا را از بحران اقتصادی نجات داد.

گروه اقتصادی – رجانیوز: در حالیکه حسن روحانی کلید عبور رکود را در پسا برجام ورود حداقل 50 میلیارد دلار سرمایه خارجی در سال اعلام کرد و آن را مهمترین راه حل دولت برای حل معضلات اقتصادی دانست، در اقدامی حیرت انگیز در یک تور اروپایی در دو کشور تحریم کننده اقتصاد ایران در 5 سال گذشته بخاطر زحماتی که بابت گسترش فقر در ایران کردند، 51 میلیارد دلار معادل دو برابر درآمد نفتی ایران در یک سال سرمایه گذاری کرد و اقتصاد فرانسه و ایتالیا را از بحران اقتصادی نجات داد.

به گزارش رجانیوز؛ حسن روحانی در روز اجرای برجام در 27 دی امسال در صحبت های خود در مجلس شورای اسلامی از سیاست های اقتصادی دولت خود در پسا برجام گفت و از جذب سرمایه گذار خارجی با عنوان اولویت اول نام برد. روحانی در این روز اظهار داشت:

در سیاست‌های کلی برنامه ششم که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، به درستی بر نرخ رشد 8 درصدی اقتصاد تأکید شد و اصولاً هدف اصلی برنامه ششم دستیابی به رشد شتابان پایدار و اشتغال‌زا بود اما دستیابی به رشد 8 درصد مستلزم جذب سالیانه حداقل 30 تا 50 میلیارد دلار سرمایه خارجی است.
در مجموع جهت‌گیری اصلی اقتصادی دولت در شرایط پساتحریم، جذب سرمایه‌گذاری خارجی، توسعه صادرات غیرنفتی و استفاده بهینه از منابع ارزی است.

وی همچنین دو روز بعد در 29 دی در همایش " اجرای برجام؛ فصل نو در اقتصاد ایران" صحبت از رشد اقتصادی 8 درصدی در سال آینده کرد که لازمه آن نیز ورود سرمایه خارجی به کشور است. وی در این همایش در این خصوص اذعان داشت:

 اگر می‌خواهیم برای جوان بیکار اشتغال ایجاد کنیم به یک رشد اقتصادی 8 درصدی نیاز داریم و اگر بخواهیم رشد 8 درصدی داشته باشیم و تمام امکانات داخلی به میدان بیایند به سالانه حدود 50 میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی نیاز داریم و کارآفرینان و بخش خصوصی کشور باید سرمایه خارجی را جذب کند و دولت هم باید به سهم خود، سرمایه و تکنولوژی بیاورد.

در این حین که جامعه پس از شنیدن چنین سخنانی از سوی رئیس جمهور انتظار اقدام جدی دولت برای کاهش ریسک های اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار بودند تا زمینه ساز برای ورود سرمایه های خارجی و تشویق سرمایه گذاران داخلی برای سرمایه گذاری در امر تولید داخلی بودند و سفر روحانی به ایتالیا و فرانسه را آغاز ورود سرمایه گذران اروپایی به کشور فرض می کردند؛ سرخط خبری روز دنیا قرارداد 18.4 میلیارد دلاری با ایتالیایی ها و 33 میلیارد دلاری با فرانسوی ها شد که همگی مربوط به خرید کالاهای فرانسوی و ایتالیایی بوده است. نه خبری از ورود سرمایه گذران اروپایی به ایران شد و نه خبری از خرید تکنولوژی. بلکه روحانی و تیم نخبگانی اقتصادی دولت یازدهم، 180 درجه خلاف جهت صحبت های گذشته خود و انتظارات فعالان اقتصادی به سرمایه گذاری 51 میلیارد دلاری در اروپا روی آورد و با ایرباس فرانسوی به کشور بازگشت.

 دیپلماسی و سیاست های اقتصادی روحانی در اروپا واقعیت خود را در امضاهای انجام شده خود را نشان داد. دیپلماسی ای که عده ای آن را نفوذ ایران در قلب اروپا تفسیر کردند؛ فرانس 24 از آن تعبیر دیگه ای نمود و گفت: استقبال کردیم چون روحانی پول زیادی با خود آورده بود!

"پاتریکا آله مونیئر" سردبیر بخش بین‌الملل شبکه تلویزیونی "تی.اف-" در پاسخ به این پرسش که چرا اینگونه گرم از رئیس جمهوری ایران در فرانسه استقبال شد، گفت: از روحانی استقبال بسیار گرمی به عمل آمد چرا که وی نماینده چیزهای زیادی از جمله پول زیادی بود. پیش از اعمال تحریم‌ها در ایران، شرکت‌های فرانسوی، به ویژه شرکت خودروسازی پژو فعالیت زیادی در ایران داشتند که این رابطه به یک باره قطع شد.

احتمالات مختلفی را می توان برای این اقدام دولت حسن روحانی متصور بود. جدی ترین احتمالی که وجود دارد و مورد اتفاق بسیاری از کارشناسان قرار گرفته، وجود یک امتیاز بزرگ از سوی ایران در توافق هسته ای است که دولت برای حفظ آبرو و عدم پاسخگویی، بدون دادن پاسخی روشن آن را رد می کرده است. این امتیاز بزرگی چیزی نیست جز آنکه پول بلوکه شده ایران به کشور بازگشت نداده خواهند شد و ایران می بایست معادل آن را کالا خریداری نماید.

اما سوال مهم که با بررسی متن جمع‌بندی توافقنامه یا همان برجام برای کارشناسان در همان ابتدای امضای برجام ایجاد شده بود این است که آیا ایران با پذیرش توافق‌نامه می‌تواند به پول‌های حاصل از فروش نفت خود در گذشته و نفتی که در آینده خواهد فروخت، دسترسی داشته باشد؟

پاسخ این سوال خیر است. ایران می تواند به فروش نفت خود بپردازد ولی قادر به دریافت پول آن نخواهد بود چرا که در برجام به قانون IFCA بندهای (e) و 1247 (d) اشاره نشده است. بر اساس این قسمت درآمدهای نفتی و گازی ایران همچنان در تحریم باقی می‌مانند و ایران مانند زمان تحریم می بایست معادل پول نفت بوکه شده قدیمی و جدید از کشور خریدار نفت، کالا، تکنولوژی و یا خدمات دریافت نماید و از آنجا که دریافت تکنولوژی نیازمند به کارشناسان و مدیران خبره داشته و کاری جدی و پر زحمت محسوب می گردد؛ دولت یازدهم آسان ترین راه یعنی همان خرید کالا را انتخاب کرده و در تور اروپایی خود، به خرید محصولات ایتالیایی و فرانسوی روی آورده است.

رجانیوز در گزارش های متعددی از گاف های بسیاری در متن برجام خبر داده بود که آقایان ظریف و عراقچی، بدون پاسخگویی تنها این انتقادات را رد کرده و حسن روحانی آن را نشان از کم‌سوادی قلمداد نمود.  ولی آنچه واقعیت دارد  به مرور زمان در حال رخ دادن است و با توجیهات غیرموجه نمی توان جلوی آن را گرفت.




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 94/11/13
زمان : 8:42 صبح
هاشمی پس از تایید توسط شوراینگهبان به آن حمله کرد
نظرات ()

شکی نیست که مردم و نظام به امام بدهکار هستند اما هاشمی عامدانه دوست ندارد به خود بقبولاند که بیش از مردم، این خویشاوندان و منتسبین به امام هستند که مدیون امام هستند، چرا که اگر امام انقلاب نمی‌کرد امروز علاوه بر آنکه نظام و جمهوری‌اسلامی در کار نبود، «بیت‌امام و یادگار امام»ی هم در میان نبود.
شکی نیست که مردم و نظام به امام بدهکار هستند اما هاشمی عامدانه دوست ندارد به خود بقبولاند که بیش از مردم، این خویشاوندان و منتسبین به امام هستند که مدیون امام هستند، چرا که اگر امام انقلاب نمی‌کرد امروز علاوه بر آنکه نظام و جمهوری‌اسلامی در کار نبود، «بیت‌امام و یادگار امام»ی هم در میان نبود.
گروه سیاسی-رجانیوز: هاشمی رفسنجانی صبح امروز در مراسم گرامیداشت  سالروز ورود امام خمینی(ره) در فرودگاه مهرآباد در سخنانی بی‌سابقه به شورای‌نگهبان حمله کرد. 
به گزارش رجانیوز، در حالی که طی یک هفته گذشته که بررسی صلاحیت‌های نامزدهای خبرگان در جریان بود شخص هاشمی و سایتش در سکوت مطلق فروررفته بودند و حتی سایت او هیچ مطلب جدیدی منتشر نمی‌کرد؛ صبح امروز هاشمی که خیالش از تایید صلاحیتش راحت شده بود سکوتش را شکست و شدیدا به فقهای شورای‌نگهبان حمله کرد.
 
در حالی که تلاش هاشمی و جریان تحریف امام طی دوسال گذشته برای تحریف اصول انقلاب و دیدگاه‌های امام آنقدر بالاگرفته بود که رهبرانقلاب هم به آن واکنش نشان دادند؛ این‌بار هم هاشمی کوشید با «مساوی‌دانستن امام و بیت امام» عدم احراز صلاحیت حسن خمینی را «توهین به امام و قدرناشناسی از ایشان» معرفی کند! هاشمی در سخنان امروزش گفت: « صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمی‌کنید؛ شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما اجازه داد که یکجا بنشینید و داوری کنید؟ برای مجلس و دولت و جاهای دیگر و اختیارات را در دست بگیرید؟ چه کسی اجازه داد که اسلحه برای شما باشد و تریبون‌ها برای شما باشد؟ چه کسی اجازه داد که تربیون‌های نماز برای شما باشد و صداوسیما برای شما باشد؟ چه کسی به شما این‌ها را داد؟ اگر امام خمینی و نهضت ایشان و اراده عمومی مردم نبود هیچ‌کدام از این‌ها نبودند. زمانی که باید همه به هم تبریک بگوییم هدیه بدی به بیت امام دادید.»
 
 
فارغ از اینکه «اشبه‌الناس به امام» بودن را باید با ملاک‌ها و اصول امام سنجید و صِرف انتساب فامیلی به یک نفر منجر به اشبه‌الناس‌بودن به او نخواهد بود؛ باید گفت حتی اگر فرض هاشمی مبنی بر «اشبه‌الناس دانستن سیدحسن خمینی» به «امام» را درست بدانیم، آیا باید صرفا به خاطر این «انتساب»، قانون و چارچوبهای قانونی زیرپا گذاشته شود؟ به تعبیر دقیق‌تر قرار است یک فرد چون نوه‌امام‌راحل و بنیان‌گذار کبیر انقلاب است از همه قوانین وچارچوب‌های قانونی استثنا باشد و درب هیچ‌کجا به رویش بسته نباشد؟
 
در این نکته تردیدی نیست که همانطور که هاشمی گفته « اگر امام خمینی و نهضت ایشان و اراده عمومی مردم نبود» انقلابی صورت نمی‌گرفت و هیچ‌یک از مسئولین در این جایگاه‌ها نبودن و به همین خاطر همه مردم و انقلاب مدیون امام هستند؛ اما آیا این به این معناست که برای قدرشناسی از امام باید برای منسوبین و خویشاوندان ایشان امتیازات ویژه و فراقانونی قائل شد و آنها را از همه ساختارها و فرآیندهای قانونی استثناء کرد؟ تلاش هاشمی برای معرفی «عدم احرازصلاحیت حسن خمینی برای خبرگان» به عنوان «هدیه بد به بیت امام» در حالی است که سیره سیاسی و زندگی امام در دوران حیاتشان بر خلاف این قضیه بوده است. امام هیچگاه انتساب فرزندان و خویشاوندانشان را عاملی برای استثناء دانستن آنها از قوانین نمی‌دانستند، بلکه عملکرد ایشان در قضیه سیدحسین خمینی خلاف این مساله را ثابت می‌کند.
خوب است آقای هاشمی که علاقه‌زیادی به ذکر خاطرات از امام دارد به جای فرافکنی و توهین به شورای‌نگهبان به جرم استثنا نکردن «اشبه‌الناس به امام» از قانون و چارچوبهای قانونی؛ تنها یک مورد از سیره امام  را نقل کنند که امام استثنا شدن خویشاوندانشان از قانون را تایید کرده باشند. شکی نیست که مردم و نظام به امام بدهکار هستند اما هاشمی عامدانه دوست ندارد به خود بقبولاند که بیش از مردم، این خویشاوندان و منتسبین به امام هستند که مدیون امام هستند، چرا که اگر امام انقلاب نمی‌کرد امروز علاوه بر آنکه نظام و جمهوری‌اسلامی در کار نبود، «بیت‌امام و یادگار امام»ی هم در میان نبود. 
 
 
اما کلیدِ فهمِ چرایی سخنان تندِ امروز هاشمی را باید در «نگاه ابزاری او به قانون و ساختارهای قانونی» جستجو کرد. کارنامه سیاسی هاشمی ثابت کرده که هرگاه قانون در راستای منافع او و جریان سیاسی همسو با خودش باشد، چشم بر سایر آسیب‌های احتمالی و نقدهایی وارده می‌بندد حامی دوآتشه‌اش می‌شود و مخالفان و منتقدانش را هم می‌نوازد. به همین خاطر است که وقتی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 68 از بین 79 نفر، فقط صلاحیت هاشمی تایید شد و برای اینکه هاشمی بدون رقیب نماند صلاحیت عباس شیبانی را نیز تایید شد؛ هاشمی هیچ اعتراضی نکرد! اما همین هاشمی وقتی خودش و جریان سیاسی همسو با او به خاطر فتنه‌گریهای سال 88 رد صلاحیت می‌شوند، «مدعی حق انتخاب مردم» می‌شود و به شورای‌نگهبان اینگونه حمله می‌کند.
 
وقتی قانون مچِ فسادهای مالی کرباسچی و کارگزاران را بگیرد، دستگاه قضایی متهم به سیاسی کاری می‌شود؛ وقتی فرزندانش از جمله مهدی هاشمی با اسناد غیرقابل انکار محکوم می‌شوند همسر هاشمی حکم را «پدرسوختگی» می‌خواند و هاشمی هم قوه‌قضاییه را طعنه‌باران می‌کند. حالا هم همین روند در حال تکرار است، اما با این تفاوت که هاشمی پس از آنکه یک هفته سکوت کرد تا صلاحیتش تایید شود ناگهان قفل سکوتش را شکست و به شورای‌نگهبان حمله کرد. هاشمی درحالی صلاحیت شورای‌نگهبان را زیرسوال می‌برد که خودش هم توسط همین شورا و ساختارقانونی تایید شده است، اما باید این سوال را از او پرسید که چرا این صحبتها را در دوهفته گذشته مطرح نکرده است؟ چرا هاشمی علیرغم اینکه چارچوب قانونی نظارت شورای‌نگهبان را قبول ندارد، در آن حاضر می‌شود؟ و سوال اساسی‌تر این است که آیا کسی که قانون نظارت شورای‌نگهبان بر انتخابات را قبول ندارد و اینچنین تند وهتاکانه به آن می‌تازد صلاحیت حضور در انتخابات را دارد؟
 
هاشمی در حالی به فقهای شورای‌نگهبان به خاطر عدم‌احراز حسن خمینی  توهین می‌کند که امام بارها نسبت به تضعیف فقهای شورای‌نگهبان هشدار داده اند. اما جریان تحریف امام در راستای «معرفی امام به عنوان یک شخصیت محترم تاریخی» که هرجور بخواهند تفسیرش می‌کنند ترجیح داده‌اند این بخش از گفتمان‌ و سیره امام را نیز سانسور کنند. امام‌راحل سال 63 درباره چهره‌ها و جریانهای تضعیف‌کننده شورای نگهبان می‌گویند: «من به این آقایان هشدار می‌دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد می‌شود و در آخر، رژیمی را ساقط می‌نماید.»



نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 94/11/13
زمان : 8:41 صبح
انتقاد میرکاظمی از ارائه اطلاعات غلط به رئیس دولت یازدهم
نظرات ()

 متوسط قیمت فروش نفت طی دولت‌های نهم و دهم 79 دلار و در دولت یازدهم معادل 78.8 دلار در هر بشکه است، هر چند حجم صادرات نفت خام نسبت به دولت قبل 50 درصد کاهش یافته، اما صادرات میعانات گازی بیش از 30 درصد افزایش یافته است.
متوسط قیمت فروش نفت طی دولت‌های نهم و دهم 79 دلار و در دولت یازدهم معادل 78.8 دلار در هر بشکه است، هر چند حجم صادرات نفت خام نسبت به دولت قبل 50 درصد کاهش یافته، اما صادرات میعانات گازی بیش از 30 درصد افزایش یافته است.

گروه سیاسی- رجانیوز: سیدمسعود میرکاظمی در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس (12 بهمن 94) با بیان اینکه در سایه وجود مقام معظم رهبری تحریف‌کنندگان راه و سخن امام موفق به انحراف انقلاب نخواهند شد، با تبریک فرا رسیدن ایام الله دهه فجر گفت: تحریم کنندگان راه و سخن امام موفق به انحراف انقلاب نخواهند شد.

وی افزود: در دولت یازدهم شاهد ارائه آمار و اطلاعات توسط دولتمردان هستیم که جای بسی تعجب و جای تحلیل دارد. به راستی ریشه این اطلاعات غیرواقعی و غیرکارشناسی کجاست؟ به راستی این حلقه بسته و جریان خاص چه هدفی را از ارائه این اطلاعات به مدیران عالی دنبال می‌کند.

 

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: رئیس‌جمهور اخیرا عنوان کرد که علت مشکلات اقتصادی مردم فروختن نفت 25 دلاری در مقابل فروش نفت 147 دلاری در دوره قبل است. ای کاش رئیس‌جمهور به آمار و اطلاعاتی که به دستش می‌دهند کمی دقت کند.

 

میرکاظمی اظهار داشت: با توجه به گزارشات وزارت نفت و تفریغ بودجه سنوات قبل به راحتی می‌توان دریافت که متوسط فروش قیمت نفت طی دولت نهم و دهم معادل 79 دلار و در دولت یازدهم معادل 78.8 دهم دلار بوده که تقریبا مساوی هستند. هر چند حجم صادرات نفت نسبت به دولت قبل 50 درصد کاهش اما صادرات میعانات گازی بیش از 30 درصد افزایش داشته و نرخ تسعیر ارز نیز از هزار و 5 تومان در دولت گذشته به 2 هزار و 660 تومان در دولت یازدهم افزایش یافته است و این یعنی 2.7 دهم برابر.

 

وی ادامه داد: در نتیجه این مسئله نه تنها کاهش صادرات نفت را جبران کرده بلکه منابع خوبی را در اختیار دولت یازدهم قرار داده است. لذا نباید ناکارآمدی دولت را به کاهش درآمد نفتی ناشی از تحریم گره زنید و این مسئله توجیه باشد بر ضرورت اجرای برجام و تن دادن به زیاده‌خواهی‌های کشورهای 1+5 .

 

عضو کمیسیون انرژی مجلس اضافه کرد: این موضوع را در کنار اقداماتی همچون برداشت غیرقانونی از صندوق توسعه ملی و ذخایر بانک مرکزی و نیز کمک‌های بلاعوض جهانی پساتحریم که اطلاعات آن هنوز به مجلس داده نشده و سایر موارد از این قبیل منابع خوبی را برای دولت فراهم کرده است. پس باید پاسخگویی عملکرد این منابع باشید.

 

میرکاظمی افزود: برابر اعلام بانک مرکزی حجم نقدیندگی در دولت نهم و دهم در طول 8 سال معادل 400 هزار میلیارد تومان افزایش داشته که معادل 2 سال دولت یازدهم تا شهریور سال جاری است. لذا با اطلاعات موجود می‌توان گفت در دولت سابق ماهیانه 4 هزار و 200 میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه و در دولت یازدهم ماهیانه 15 هزار و 100 میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه شده است.

وی ادامه داد: بفرمایید چگونه تورم کنترل و چرا تولید در حال رکود و تشنه نقدینگی است. این واقعیت عملکرد اقتصادی دولت شماست.

 

عضو کمیسیون انرژی مجلس اظهار داشت: آقای رئیس‌جمهور ممکن است بفرمایید ما که تورم را کنترل کرده‌ایم شاید تصادفی حجم نقدینگی اضافه شده باید گفت همانگونه که تصادفی با آقای کری قدم زدند و با آقای اوباما دست دادند تصادفی در سالروز شهادت شهید احمدی‌روشن قلب رآکتور اراک را با بتن پر کردند. تصادفی شما از مخالفان سرسخت قرارداد کرسنت بودید و یک باره موافق و مدافع آن شدید.

 

میرکاظمی اضافه کرد: تصادفی هر زمان وزیر فعلی نفت بر سر کار آمده قیمت نفت به پایین‌ترین نرخ تنزل پیدا کرده. از این تصادفات زیاد است.

 

وی افزود: برای روشن شدن واقعیت عملکرد اقتصادی دولت یازدهم خوب است به هزینه‌های جاری نیز اشاره داشته باشیم. عملکرد هزینه جاری سال آخر دولت دهم معادل89 هزار میلیارد تومان بود. با افزایش سالانه پیش‌بینی می‌شود عملکرد هزینه جاری سال 90 دولت شما تا پایان امسال به 170 هزار میلیارد تومان برسد و این یعنی دو برابر شدن هزینه‌های جاری ظرف سه سال و این در حالی است که یارانه اضافی به مردم پرداخت نشده و اعتبارات سرمایه‌ای کاهش چشمگیری داشته است.

 

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: مجموعه هزینه‌های جاری دولت سابق ظرف 8 سال معادل 469 هزار میلیارد تومان بوده و با تخمین عملکرد سال جاری مجموع هزینه‌های جاری دولت یازدهم تا پایان امسال به 432 هزار میلیارد تومان می‌رسد. یعنی متوسط سالانه 2 و نیم برابر سال قبل. آقای رئیس‌جمهور آیا این اطلاعات را به شما می‌دهند؟ دیوان محاسبات می‌تواند در تائید این مسائل صحبت کند.

میرکاظمی خاطرنشان کرد: کل واردات در دولت نهم و دهم ظرف 8 سال طبق گزارش گمرک معادل 420 میلیارد دلار است. چگونه معاون اول رئیس‌جمهور اعلام می‌کند 700میلیارد دلار واردات از چین اشتغال برای جوانان چینی درست کرده و وی در شرایطی انتقاد می‌کند که متوسط واردات سالیانه دولت یازدهم از چین 2 و نیم برابر متوسط واردات سالیانه دولت سابق شده است. این به این معناست که وی هم از طرف همان جریان است. از نظر دریافت اطلاعات مدیریت می‌شود.

 

وی ادامه داد: مواردی همچون حل مشکلات 100 روزه، خروج از رکود، رشد اقتصادی 3 درصد، کاهش بیکاری، تعطیلی مسکن مهر به دلیل افزایش پایه پولی، کنترل نقدینگی و غیره از جمله اطلاعات خلاف واقع است که اعلام شده و مورد پذیرش مردم واقع نشده است.

 

عضو کمیسیون انرژی مجلس اظهار داشت: آقای رئیس‌جمهور ای کاش حلقه ارتباط‌گیری خود را وسیع‌تر می‌کردید و به نظر منتقدان ارزش قائل می‌شدید که کشور کمتر دچار ضرر و زیان شود. اینگونه سیاه‌نمایی بدون ذکر شاخص بیانگر راه‌اندازی یک جریان در مقابل تفکر اصولگرایی است که مبتنی بر یک سناریوی از پیش تنظیم شده است. به ظاهر مقابل دولت سابق است ولی در واقع اصول ارزش‌ها را مورد هدف قرار داده است و متاسفانه برخی از اصولگرایان بی‌بصیرت نیز با آن همراهی می‌کنند.

 

میرکاظمی اضافه کرد: شاهد بر این موضوع راه‌اندازی جریاناتی از جمله قرار دادن تخصص در برابر تعهد و دو قطبی کردن جامعه، بزک کردن آمریکا، تشویق و ترغیب به غربزدگی به انحاء مختلف، به کار گیری فتنه‌گران و دو تابعیتی‌ها و حرکت به سمت حذف کامل اصولگرایان، تضعیف پشتیانی از مقاومت در داخل کشور و منطقه،‌تحریف و تحقیر ارزش‌ها و خط واقعی امام، تضعیف توان ملی در حد آبگوشت بزباش و بهانه‌ای برای حضور بیگانگان و ده‌ها مورد دیگر که حاکی از جریانی است که اضمحلال انقلاب را در برنامه داشته واین یعنی بسترسازی برای نفوذ و بازگشت به خط امام و اینها همه از جمله مواردی است که نگرانی مقام معظم رهبری را فراهم آورده است.

وی افزود: آقای رئیس‌جمهور لازم است مروی به سه دهه گذشته داشته و ببینیم در کدام یک از حوزه‌ها موفق بوده و رتبه جهانی به دست آورده‌ایم. جایی که معطل بیگانگان شدیم؟ یا حوزه‌هایی که با توکل به خدا و اتکا به سرمایه داخلی و با برون‌نگری عالمانه تحسین جهانیان را به همراه داشتیم؟

 

نماینده مردم تهران در مجلس اظهار داشت: چه کسانی 8 سال دفاع مقدس را با خلاقیت و نوآوری اداره کردند. باید پرسید مقاومت و پیروزی در جنگ مرهون دلدادگان غرب بود یا دلدادگان خمینی؟ در حوزه‌هایی همچون هوافضا، نانو، ماهواره، صنایع دفاعی، سلول‌های بنیادی، هسته‌ای، سد و نیروگاه و سایر حوزه‌هایی که در جهان صاحب رتبه شدیم و باعث افتخار ایران شد آیا جز با روحیه جهادی و اعتقاد به مقاومت و توکل بر خدا به دست آمده است؟

 

میرکاظمی خاطرنشان کرد: در مقابل آن می‌توان به حوزه‌هایی اشاره کرد که منتظر بودند از بیرون کشور بیایند و آنها را به سرحد فناوری و دانش برسانند و نهایتا حداقل دو تا سه دهه کشور را عقب نگه داشتند و مشکلات عدیده‌ای برای مردم به وجود آوردند که بنده به ذکر آن نمی‌پردازم زیرا مردم به خوبی آن را حفظ می‌کنند.

 

وی افزود: آقای رئیس‌جمهور امروز هم اگر اتفاقی در کشور بیفتد همین‌ها سینه سپر می‌کنند. همانطور که همین الان هم شاهد تشییع شهدای مدافعان حرم هستیم. اگر دیروز به عشق خمینی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌شتافتند امروز دل به امام خامنه‌ای داده و با اهریمن سعودی- آمریکایی در ستیزند. مراقب باشید دل آنها را نشکنید.

 

عضو کمیسیون انرژی مجلس ادامه داد: دل به افرادی ندهید که وقتی طرح منع به کارگیری دو تابعیتی‌ها در مجلس مطرح می‌شود مجبور شوید به عجله و دستپاچگی موضوع را پیگیری کنید که از دستور خارج شود. این افراد کسانی نیستند که در سختی‌ها کنار مردم بمانند.

میرکاظمی اضافه کرد: کسانی که به دشمن گرا داده که تحریم‌ها را تشدید و با سرویس‌های بیگانه ارتباط برقرار کرده و کشور را تا لب پرتگاه برده‌اند و ایران راکه در سطح تراز بین‌المللی بود با یک بازی از قبل طراحی شده و مدیریت اجرایی سفارت منحوس انگلیس به قهقرا و انزوای سیاسی بردند و هزینه‌های زیادی را بر کشور تحمیل کردند امروز می‌بینیم همین‌ها می‌آیند و در کنار شما می‌گویند آمده‌ایم کشور را نجات دهیم.

 

وی افزود:‌آقای رئیس‌جمهور یک بار دیگر آراء خود را در روستاهای کشور ببینید تا یادآور شود که چه کسانی به شما رای دادند. شما وامدار آنها هستید نه کسانی که نه تنها اقبالی بین مردم نداشتند بلکه دولت شما را اجاره‌ای و ابزار گذر تلقی می‌کنند. مراقب باشید آنها به دست شما به خط امام و آرمان‌های انقلاب آسیب نرسانند تا بتوانند خودشان را اثبات و زمینه را برای نفوذ مجدد فراهم کنند.

 

عضو کمیسیون انرژی مجلس اضافه کرد: اطراف خود را از افراد دلسوز خالی نکنید. به نظر منتقدین توجه داشته باشید. حلقه‌های تشکیل شده اطراف خود را بشکنید تا اطلاعات ناب و واقعی از وضعیت اقتصاد مردم به شما برسد. خطا در جایگاه شما هزینه بالایی دارد.

 

میرکاظمی افزود: عده‌ای اطلاعات نادرست به شما و دستور چاپ به روزنامه‌های زنجیره‌ای می‌دهند که شما خوشتان بیاید و نگرانی جدی هم آنجاست که شما خوشتان بیاید و این یعنی فاصله‌گرفتن از مردم و دلسوزان که تداوم این جریان منجر به انزجار از منتقدین و بی‌احترامی به آنها می‌شود.

 

وی در پایان با اشاره به لزوم برخورد با فساد در کشور تاکید کرد: آقای رئیس‌جمهور شما امانتدار مردم هستید. با دستمال کثیف نمی‌توان پاکیزگی آورد. افراد مسئله‌دار در دولت شما هستند. به طور مثال نخ کرسنت را بکشید و ببینید چند نفر از مدیران عالی و میانه شما فراخوانده می‌شوند. شاید به همین دلیل توصیه امنیتی کردن کرسنت را مطرح کردند. ولی این را بدانید که اگر هزینه‌ای به کشور تحمیل شود تمام کسانی که مانع انجام وظیفه نظارتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی شده‌اند باید پاسخگو باشند.

منبع: فارس




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 94/11/13
زمان : 8:41 صبح
سخنان تند هاشمی درباره برخی ردصلاحیتهای انتخابات خبرگان
نظرات ()

در مراسم سالگرد ورود حضرت امام در فرودگاه مهرآباد مطرح شد

سخنان تند هاشمی درباره برخی ردصلاحیت‌‌های انتخابات خبرگان

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم سالگرد ورود حضرت امام خمینی(ره) که در فرودگاه مهرآباد برگزار شد، برخی ردصلاحیت‌های انتخابات مجلس خبرگان رهبری را به شدت مورد انتقاد قرار داد.

خبرگزاری فارس: سخنان تند هاشمی درباره برخی ردصلاحیت‌‌های انتخابات خبرگان

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، اکبر هاشمی رفسنجانی امروز در مراسم گرامیداشت سی و هفتمین سالگرد ورود امام به کشور و در آغاز دهه فجر در فرودگاه مهرآباد اظهار داشت: در این مراسم خاطرات گذشته به نحوی احیا شد.

وی با اشاره به نقش مردم و امام در پیروزی انقلاب افزود: مردم با همدلی و وحدت به میدان آمدند و وارد خیابان‌ها شدند، از مساجد حرکت کردند و شعارهایی دادند؛ مردم با اعتماد و اکثریت قاطع در میدان‌های مبارزه حاضر شدند و در این شرایط که خداوند پیروزی حق را وعده داده است به مردم کمک کرد و این پیروزی محقق شد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: لازم است در اینجا به نکته ظریف قرآنی و تشابه شخصیتی و عملکردی امام راحل با حضرت موسی اشاره‌ای کنم.

هاشمی رفسنجانی گفت: حضرت موسی (ع) در دوره رژیم فرعون متولد شد زمانی که این رژیم فرزندان ذکور بنی‌اسرائیل را می‌کشت و فرزندان مونث را نگه می‌داشت، امام هم در شرایطی آمد که نزدیک به عصر پهلوی بود و پهلوی برنامه داشت، قرآن، محرم‌، امام حسین (ع)  و عزاداری‌ها را حذف و جامعه را سکولار کند،امام خمینی (ره) در چنین شرایطی رشد کرد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: حضرت موسی در آن شرایط آمد و در رود نیل غرق شد و به دست عمه فرعون از آب گرفته شد و خداوند محبت او را در دل فرعون قرار داد، حضرت موسی بزرگ شد و اولین اقدامش ضربه به طاغوت بود و بعد هم محکوم به اعدام شد و از سوی افراد خدا آگاه و مطلع شد که در خطر است. حدود 10 سال در بیرون از مصر در دامان یکی از انبیاء الهی رشد کرد و با دختر حضرت یعقوب ازدواج کرد و به مصر برگشت و دوباره در کانون خطر قرار گرفت.

وی ادامه داد: امام نیز چنین شرایطی را داشت و با طاغوت زمان خود با همکاری ملت انقلاب را پیروز و طاغوت را بیرون کرد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: تا مردم به صورت هماهنگ به خیابان‌ها نیامدند نتوانستیم از شر رژیم پهلوی نجات یابیم، مردم انقلاب را پیروز کردند و شخص امام بالای سر همه مقدمات را فراهم کرد و مردم هم با اعتماد به امام با خیال راحت وارد میدان شدند.

وی افزود: پس از انقلاب دچار مشکلاتی شدیم که نقاط تفرقه ایجاد شد، کسانی که با هم بودند به تفرقه دچار شدند و اگر به این نقطه خوب و دقیق توجه کنیم دیگر نگران سرنوشت آینده نخواهیم بود و اگر تفرقه‌ها عمیق شود نباید منتظر تداوم انقلاب باشیم.

هاشمی رفسنجانی افزود: در 12 سال اخیر دچار این تفرقه شده‌ایم که بد تفرقه‌ای است، راه‌ها بسیار عوض شد و حتی روحانیونی که نقشی در انقلاب نداشتند در این تفرقه دست داشتند، کار به اختلاف کشیده شد؛ دوران سختی داشتیم، منزوی و تحریم شدیم و ثروت ما در شرایطی که نفت در اوج قیمت خود بود از زمین خارج شد و نمی‌دانیم به کجا رفت.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دوباره مقطعی دیگر پیش آمد و زمینه وحدت ملت ایران ایجاد شد و اکثریت راه خود را یافتند و خداوند راه مبارزه را پیش پای ما گذاشت و دوباره دل‌ها به راه واقعی برگشت.

وی با بیان اینکه داریم به نقطه تعادل در منطقه دست می‌یابیم گفت: پس از جنگ تحمیلی به نقطه تعادل رسیدیم و سال‌ها پایداری داشتیم اما این نقطه تعادل به هم خورد و دوباره به آن نقطه نزدیک شدیم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به برجام اشاره کرد و افزود: هیچ کس تصور نمی‌کرد که 6 قدرت جهانی که پشتوانه 90 درصد کل قدرت دنیا را دارند مقابل تیم مذاکره کننده ما که فقط حرف حق می‌زد و حربه دیگری نداشت قرار بگیرند و مذاکره کنند.

وی با بیان اینکه همه دنیا به صلح‌جویی و آرامش‌طلبی ملت ما اعتقاد پیدا کردند گفت: ما می‌توانستیم همان روزهای جنگ تحمیلی بمب اتم بسازیم اما نساختیم حتی می‌توانستیم در جنگ عراق و کویت انتقام بگیریم اما وارد این مباحث نشدیم و به سازندگی پرداختیم و همه به صلح‌جویی ملت ایران پی بردند.

وی به نظریات مختلف در مورد برجام اشاره کرد و گفت: همه فهمیدند که منزوی بودن ایران به ناامنی منطقه می‌انجامد و نتیجه همان است که امروز در سوریه، افغانستان، پاکستان غائله تمام نشده و به تونس و نیجریه هم سرایت کرده است.

هاشمی رفسنجانی به تحریم‌های دهه اخیر کشور اشاره کرد و گفت: امروز توانستیم تحریم‌ها را رفع کنیم و دنیا هم قبول کرد که مذاکرات برای ایران پیروزی بی‌سابقه‌ای داشت.

وی با بیان اینکه ایران ملت هوشیار و با تجربه‌ای دارد مدعی شد عده‌ای می‌گویند برجام نتیجه داد اما برای پاریس. در حالی که اینها چیزی نمی‌دانند؛ ما بدون آنکه هزینه کنیم امکاناتی فراهم کردیم تا ترابری هوایی که تاخیر داشت، فرسوده بود و در بسیاری از مراکز دنیا جایی برای فرود نداشت با یک تصمیم و هزینه سرمایه‌گذاران خارجی نوسازی شود.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ما چهارراه ترانزیتی دنیا در زمین و هوا هستیم، گفت: همه دنیا امروز مایل به تعامل با ایران هستند.

وی افزود: این شرایط مناسب را مردم خلق کردند، مردمی که آگاه شدند و پای صندوق‌های رأی رفتند و دولتی که می‌توانست خطر آوردن جنگ بر سر کشور را اجرا کند، عوض کردند و دولتی مدبر بر سر کار آمد.

هاشمی رفسنجانی به برخی رد صلاحیت‌شدگان خبرگان رهبری اشاره کرد و گفت: عده‌ای صلاحیت شخصیتی که جدش امام است را قبول نمی‌کنند، باید از آنها پرسید پس شماها خودتان صلاحیت خودتان را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما صلاحیت داده است، چه کسی به شما اجازه قضاوت داده است، چه کسی به شما اختیارات، اسلحه، تریبون، تریبون نماز جمعه و صدا و سیما داده است؟ اگر امام نبود، اگر آن نهضت نبود، اگر آن اراده مردمی نبود شماها هم نبودید؛ به بیت امام بد کردید و زمانی که باید در این دوران به بیت امام تبریک می‌گفتید تبریک بدی گفتید خداوند از سر تقصیرتان بگذرد و باید عذرخواهی کنید.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: وقتی که مردم نمی‌خواهند کسی هم نمی‌تواند باشد و این یک اصل اجتماعی روشن است.

وی با اشاره به برگزاری انتخابات گفت: لازم بود صلاحیت‌ها قبل از ثبت‌نام و آن هم در قالب نگرش‌های سیاسی بررسی شود نه اینکه اول بدون در نظر گرفتن صلاحیت واقعی اسم نویسی کنیم و سپس دنبال احراز صلاحیت باشیم.

وی افزود: باید اجازه داد مردم انتخاب کنند افکار عمومی کمتر از ما اشتباه می‌کند و اگر اشتباه کند خودشان جبران می‌کند.

 

وی افزود: امیدواریم نقطه تعادلی که با تیم مذاکره کننده و دولت و با حمایت رهبری ایجاد شده است پایداری دایم داشته باشد.




نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 94/11/12
زمان : 2:1 عصر
بازخوانی کتاب جنجالی اصلاحات
نظرات ()

گوشه‌هایی از تخریب و اهانت اصلاح‌طلبان علیه هاشمی رفسنجانی+تصاویر

اگرچه هاشمی در سال‌های اخیر مدعی است که تغییری نکرده، ولی با تورقی در گذشته سیاسی جریان اصلاحات، درمی‌یابیم که او در فضای کنونی از گروه‌هایی حمایت می‌کند که در سال‌های نه چندان دور، دشمنان قسم خورده‌اش محسوب می‌شدند.

خبرگزاری فارس: گوشه‌هایی از تخریب و اهانت اصلاح‌طلبان علیه هاشمی رفسنجانی+تصاویر

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، هر کتاب قصه‌ای مخصوص به خود دارد. قصة کتاب «عالی‌جناب سرخ‌پوش و عالی‌جنابان خاکستری‌پوش» نیز نکات بسیار ظریفی دارد که در ادامه به بررسی این نکات خواهیم پرداخت.

کتاب چگونه منتشر شد؟

عالی‌جناب سرخ‌پوش و عالی‌جنابان خاکستری‌پوش کتابی است در 265 صفحه که توسط انتشارات طرح نو منتشر شد.

این کتاب با همکاری «شورای فرهنگ عمومی» در سال 1378 و در حالی که ریاست شورا را وزیر ارشاد وقت، عطاالله مهاجرانی، بر عهده داشت، به صورت گسترده در کشور منتشر شد و طی کمتر از دو سال 155000 نسخه از این کتاب با مجوز وزارت ارشاد مهاجرانی در کل کشور توزیع شد و به چاپ بیست و هفتم رسید.

این کتاب مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و مصاحبه‌های اکبر گنجی در نقد دولت و شخص هاشمی رفسنجانی و برخی موضوعات دیگر بود که پیش‌تر به صورت مقالاتی جداگانه در روزنامه‌های زنجیره‌ای دوم خردادی منتشر شده بود.

عالی‌جناب سرخ‌پوش، قبل از انتشار کتاب، به‌عنوان یادداشتی توسط اکبر گنجی در 29 دی‌ماه 1378 در روزنامه صبح امروز- به مدیر مسئولی سعید حجاریان- منتشر شد. گنجی در این مقاله تلاش می‌کند هاشمی را مسبب اصلی ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر معرفی کند و خون صدها هزار شهید و هزاران معلول را به گردن هاشمی بیندازد، اما مهم‌ترین موضوعی که در مقالة گنجی بحث می‌شود، بحث قتل‌های زنجیره‌ای است.

گنجی می‌نویسد: آقای هاشمی می‌فرمایند: «در دورة مسئولیت اینجانب، وزارت اطلاعات تمیزترین دوره را داشته است؛ وزارت اطلاعات در دورة ‌من خیلی تصفیه شد، از خیلی چیزها پاک شد.»

گنجی درباره این ادعا می‌نویسد: «این مدعا به‌هیچ‌وجه با واقعیت انطباق ندارد. در دوران هشت‌سالة صدارت آقای هاشمی حدود هشتاد تن به وسیلة محفل‌های اطلاعاتی و به علل سیاسی به قتل رسیده‌اند که معروف‌ترین آن‌ها قتل سعیدی سیرجانی، مهندس برازنده، میرعلایی، تفضلی و ... بودند. از طرف دیگر، حادثه ربودن فرج سرکوهی و به دره‌انداختن اتوبوس حامل نویسندگان در همان دوره روی داد. بازداشت 23 تن از نیروهای ملی-مذهبی، مهندس علی صالح‌آبادی، مهندس ابراهیم‌زاده، مهندس عباس عبدی و ... در تمیزترین دورة وزارت اطلاعات روی داد.»

این کتاب شامل 48 یادداشت و مصاحبه و شش ضمیمه است که بیشتر مقالات آن، به نقد هاشمی رفسنجانی و بقیه نیز به موضوعات دیگری از جمله استیضاح عبدالله نوری می‌پردازد. بازه زمانی انتشار این یادداشت‌ها همگی مربوط به دوره انتخابات مجلس ششم و به منظور تخریب یا به قول گنجی «از آسمان به زمین درآوردن هاشمی» نوشته شده است.

بخش‌های از کتاب؛ از اتهام در قتل‌های زنجیره‌ای تا انتقادناپذیری هاشمی

گنجی درباره عدم حمایت هاشمی از کرباسچی و عبدالله نوری در روزنامه عصر آزادگان، به سردبیر ماشاالله شمس‌الواعظین، می‌نویسد: هاشمی رفسنجانی رفیق و یار عبدالله نوری بوده، اما در مقابل محاکمه و مجازات او سکوت پیشه کرده است. وی در قضیه «فائزه هاشمی» بر سر اتهام روزنامه زن در چانه‌زنی‌های پشت پرده در مقابل دادگاه ایستاد و مسئله را حل کرد. متأسفانه هاشمی نشان داده است که پشت سر کسی نمی‌ایستند. هاشمی برای اینکه «پدر» باشد و همة گروه‌ها او را به‌عنوان فصل‌الخطاب و داور بپذیرند، خود را از منازعات سیاسی و مسائل اختلافی دور نگاه می‌دارد و در برابر مسائل حساس ابراز نظر نمی‌کند، اما این رویکرد در دوره‌ای که ایدة توسعة سیاسی گفتمان مسلط زمانه است، به جای آنکه باعث پذیرش وی به‌عنوان فرد مقبول تمامی گروه‌ها شود، باعث دوری گروه‌ها از او شده است. او وقتی پشت قوی‌ترین مدیرش (کرباسچی) را که با اختیارات ویژه منصوب شده بود خالی کرد، دیگران فهمیدند که در نحوة اتکا به او باید بازنگری کنند.

گنجی در آذرماه 1378 در مصاحبه با روزنامه آریا دربارة فضای امنیتی دوره هاشمی می‌گوید: در دوران ماقبل دوم خرداد امکان اینکه حتی یک پرسش در مورد وزارت اطلاعات یا نیروهای نظامی و امنیتی مطرح شود، وجود نداشت. خوف و هراسی که در دوران وزارت اطلاعات فلاحیان در جامعه ایجاد شد، کسی جرئت نمی‌کرد، حتی در مجلس سؤالی دربارة وزارت اطلاعات مطرح کند.

او در ادامه مصاحبه خود و در صفحه 56 کتاب، برای مقصر جلوه دادن هاشمی در قضیه قتل‌های زنجیره‌ای می‌گوید: «البته همان‌طور که ادعای عدم اطلاع فلاحیان از اقدامات سعید امامی برای مردم غیرقابل‌قبول است، ادعای عدم اطلاع هاشمی رفسنجانی از اقدامات فلاحیان نیز غیرقابل‌قبول است. هاشمی رفسنجانی مدعی است که تاریخ دستور برکناری سعید امامی از معاونت امنیتی را در دفتر خاطرات خود ثبت کرده است، اما پرسش این است که اگر مدعای هاشمی صحت دارد؛ فلاحیان چرا از دستور وی سرپیچی کرد و آن را نادیده گرفت؟ هاشمی نمی‌تواند اقدامات فلاحیان را به طور کلی از سر خود باز کند و بگوید هیچ اختیاری در وزارت اطلاعات نداشته است.»

مقالات گنجی علیه هاشمی و سیاست‌های دوران سازندگی ادامه پیدا می‌کند تا اینکه در تاریخ 29/10/1378 مقاله معروف خود به نام «عالی‌جناب سرخ‌پوش» را در روزنامه صبح امروز منتشر می‌کند. گنجی در این یادداشت می‌نویسد: آقای هاشمی دربارة فعالیت‌های اقتصادی وزارت اطلاعات می‌فرمایند: «این‌ها یک اجازة محدود داشتند، مثل بقیة سرویس‌های جاسوسی دنیا، پوشش‌هایی برای خودشان داشته باشند از قبیل شرکت‌ها. نمی‌توانستند به‌عنوان مأمور اطلاعات در همه‌جا باشند و در دنیا ارتباط‌هایی داشتند، این هم برمی‌گردد به دورة جنگ. این در دورة من شروع نشده است. جنگ بود و ما می‌خواستیم از بازار سیاه کالا بخریم و با فروشندگان اسلحه ارتباط داشته باشیم. این هم کار هر کسی نبود، یک شرکت معمولی نمی‌توانست این کارها را بکند، ابزارهای اطلاعاتی لازم داشت. به همین دلیل به وزارت اطلاعات اجازه داده شد که از این پوشش‌ها استفاده کند. اواخر دورة من معلوم شد که افراط کردند و مراجعات زیادی در همین باره شد. من شخصاً پیگیری کردم و شروع کردم به کم کردن کار اقتصادی وزارت اطلاعات. ما بدون هیاهو کار کردیم. وقتی شروع کردیم به تدریج داشتیم این‌ها را کم می‌کردیم.»

گنجی سپس در نقد این اظهارات هاشمی می‌نویسد: «مدعای آقای هاشمی نه‌تنها نوری بر تاریکی‌ها نمی‌افکند، بلکه بر تیرگی‌ها می‌افزاید: «حق‌الکشف» در چه زمانی وضع شد؟ مبارزه با ثروت‌های بادآورده توسط وزارت اطلاعات و در یک روزنامة خاص به کارگردانی عناصر اطلاعاتی از چه زمانی آغاز گشت؟ ایجاد پوشش برای فعالیت‌های اطلاعاتی خارجی چه ربطی به مالکیت کارخانه‌های داخلی داشت؟ تأمین درآمد توسط وزارتخانه و نهادها و ارگان‌های مختلف در چه زمانی، در پرتو چه سیاستی و با مجوز چه کسی آغاز شد؟ آیا فعالیت گستردة اقتصادی در پرتو رانت امنیتیِ، افراط نام دارد؟ آیا استفاده از خط ترانزیت مواد مخدر برای مسائل جنگ و خرید اسلحه صورت گرفت؟ آیا قتل فاطمه قائم‌مقامی و سیامک سنجری در رابطه با جنگ و خرید اسلحه قابل‌تحلیل است؟»

گنجی درباره انتقادناپذیری هاشمی در مقاله‌ای با عنوان «روشنفکران و عالی‌جناب سرخ‌پوش» می‌نویسد: «آقای هاشمی در دهة اول انقلاب پس از حضرت امام و در دهة دوم انقلاب پس از مقام رهبری نیرومندترین مرد نظام جمهوری اسلامی ایران بود. عالی‌جناب سرخ‌پوش می‌خواهد تا در دهة سوم انقلاب همچنان قدرتمند باقی بماند و برای بسط قدرت در صدد تصاحب همزمان کرسی ریاست مجلس و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است تا از این طریق به عضویت بسیاری از دیگر نهادها و ارگان‌های تصمیم‌گیر اصلی نظام درآید، ولی متأسفانه ایشان حاضر به پاسخگویی به پرسش‌های شهروندان و روزنامه‌نگاران نیست. قدرت غیرپاسخگو برای هر ملتی مضر و خطرناک است. قدرت نامحدود با پروژة توسعة سیاسی تعارض بنیادین دارد. آقای هاشمی و کارگزاران اینک که به پایگاه اجتماعی و مشروعیت دوم خردادیان نیاز دارند، هیچ‌گونه انتقادی را از ایشان برنمی‌تابند. اگر ایشان بر کرسی ریاست مجلس تکیه زند، با چنین شخصی چه نوع رابطه‌ای می‌توان برقرار کرد؟»

گنجی در مقالة دیگری به نقد نظریه اعتدال هاشمی رفسنجانی می‌پردازد و اشکالات متعددی نسبت به این نظریه مطرح می‌کند. وی در مقاله خود با عنوان «فقر و مسکنت نظریه اعتدال» که در روزنامه فتح منتشر شده، می‌نویسد: «اگر مشکلات نظریة اعتدال را نادیده بگیریم و فرض کنیم که آن تئوری هیچ نقصان و خللی ندارد، هنوز جای یک پرسش جدی باقی است: آیا عالی‌جناب سرخ‌پوش، با رفتارهایی که تاکنون داشته، مصداق اعتدال است یا اعتدال‌گراست؟ آیا زبان «تحقیرگر» و «دشمن‌خوان» هاشمی رفسنجانی از اعتدال حکایت دارد؟ آیا وقتی هاشمی رفسنجانی کابینة خود را غیرسیاسی معرفی کرد و افزود که خود به جای بقیه به‌قدر کافی سیاسی است، از اعتدال خبر می‌داد یا اعتدال را بنا می‌نهاد؟ آیا قتل بیش از هشتاد نفر از روشنفکران و دگرباشان در مدت صدارت هاشمی نشانة اعتدال است؟ آیا مستثنا کردن هاشمی از قانون انتخابات و قبول آن از طرف هاشمی نشانگر اعتدال است؟ آیا استفادة‌ هاشمی از تریبون نماز جمعه و صدا و سیما برای انتخابات اعتدال را به نمایش می‌گذارد؟»

بحث قتل‌های زنجیره‌ای آن‌قدر بالا می‌گیرد که اکبر گنجی، اکبر هاشمی را دعوت به مناظره درباره این قتل‌ها می‌کند و می‌نویسد: «آقای هاشمی رفسنجانی می‌فرمایند وزارت اطلاعات در دورة ایشان تمیزترین دوران را داشته و قتل‌های زنجیره‌ای پس از اتمام دورة ایشان و آغاز به کار دولت خاتمی به وقوع پیوسته است. من آقای هاشمی رفسنجانی را دعوت به یک مناظره علنی دربارة قتل‌های زنجیره‌ای در دورة ریاست جمهوری ایشان می‌کنم. اگر در این مناظره نتوانم وقوع قتل‌ها در دوران ایشان را اثبات نمایم، حاضرم داوطلبانه روانه زندان شوم، اما در صورتی که وقوع قتل‌ها در دوران ریاست جمهوری ایشان را اثبات کردم، قضاوت نهایی در خصوص مدعیات و عملکرد آقای هاشمی با مردم خواهد بود.» این بحث آن‌قدر برای روزنامه‌های دوم خردادی اهمیت داشته است که این یادداشت هم‌زمان در روزنامه‌های آفتاب امروز، مشارکت، فتح، صبح امروز و عصر آزادگان منتشر می‌شود و این مباحث و دعوت به مناظره درست چند روز قبل از انتخابات مجلس ششم از سوی رسانه‌های زنجیره‌ای و به منظور تخریب هاشمی صورت گرفت.

گنجی در ادامة حملاتش به هاشمی در یادداشتی با عنوان «رانت‌جوی و ثروت‌اندوزی» چهار روز قبل از انتخابات مجلس ششم با متهم کردن هاشمی به فساد می‌نویسد: «کارشناسان اقتصادی دو کارکرد مهم برای سیاست تعدیل اقتصادی در نظر می‌گیرند:

اول: تخصیص بهینة منابع

دوم: حذف رانت

این دو کارکرد مهم سیاست تعدیل، به دلیل شخصیت هاشمی در ایران به وقوع نپیوست. آقای هاشمی به طور جدی در تخصیص منابع دخالت می‌کرد و منابع را آن‌طور که خود می‌پسندید و تشخیص می‌داد، توزیع می‌کرد. در دو دهة گذشته بر اثر رانت‌جویی، «طبقة جدیدی» در جمهوری اسلامی شکل گرفته است. این طبقة نوکیسه در فرآیند خصوصی‌سازی با خرید تقریباً مجانی بسیاری از صنایع ملی، به ثروت‌های بادآورده دست یافت. در دوران سازندگی حتی به دستگاه‌های غیراقتصادی و امنیتی اجازه داده شد با فعالیت اقتصادی نیازهای مالی خود را تأمین نمایند. در پرتو چنین مجوزی، فسادهای کلانی به وجود آمد و خط ترانزیت مواد مخدر با هدف ثروت‌اندوزی و تخریب غربیان فعال شد.

آقای هاشمی در پاسخ به پرسش دانشجویان در خصوص فعالیت‌های اقتصادی فرزندانشان می‌فرمایند: «بحث‌های اقتصادی که مطرح می‌کنند، دروغ است. زندگی ما پیش از انقلاب از لحاظ دارایی از الآن بهتر بود. زندگی متوسطی داریم، این خیلی مهم است که بیست سال از انقلاب بگذرد و خانواده‌ای که کارهای زیادی دستش بود، امکاناتش نسبت به قبل کمتر شود.» وضع اقتصادی خانوادة آقای هاشمی قبل از انقلاب چگونه بود؟ ایشان می‌فرمایند: «بنا داشتم برای اولین بار اتومبیل بخرم. یک پژوی 404 دست دوم به صورت قسطی خریدم.» یعنی قبل از انقلاب ایشان توان و امکان خرید یک اتومبیل نو را نداشتند؛ لذا به طور قسطی یک اتومبیل پژوی دست دوم خریداری می‌کنند.»

واکنش‌ها به این کتاب در بین سیاستمداران چه بود؟

پس از انتشار این کتاب و مطرح شدن تهمت‌ها و تخریب‌های گنجی علیه هاشمی رفسنجانی افراد بسیاری درباره کتاب گنجی موضع گرفتند که در ادامه برخی از این مواضع را مرور می‌کنیم:

حسین مرعشی که یکی از نزدیک‌ترین افراد به هاشمی است در مصاحبه‌ای این‌گونه از عملکرد اکبر گنجی و سیل اتهامات وی به هاشمی رفسنجانی دفاع می‌کند:

سؤال: وقتی کتاب عالی‌جناب سرخ‌پوش منتشر شد شما چه کاری کردید؟

مرعشی: ما تحمل کردیم تا خود و دوستانمان که این کار را کردند به اشتباهشان پی بردند!

سؤال: چرا در برابر اتهامات تندی که به آقای هاشمی از طرق مختلف از جمله انتشار کتاب عالی‌جناب سرخ‌پوش و توزیع و انتشار آن به دستور وزیر ارشاد وقت زده شد، موضع محکمی نگرفتید؟

مرعشی: ما تحمل کردیم.

سؤال: یعنی در مورد هرچه فکر کنید اشتباه است،‌ تحمل می‌کنید؟ ضمن اینکه آن‌ها امروز نمی‌گویند اشتباه کرد‌ه‌اند، بلکه معتقدند آقای هاشمی تغییر کرده است.

مرعشی: همه انسان‌ها در حال تغییر هستند. آن‌ها تغییر کردند ما هم تغییر کردیم.

این واکنش‌های مرعشی نشان می‌دهد هنگامی که هاشمی در اوج تخریب از سوی اصلاح‌طلبان بود، کارگزارانی‌ها بیشتر سعی می‌کردند این انتقادات را تحمل کنند تا اینکه از هاشمی دفاع کنند و هاشمی نیز در همان سال‌ها از این رفتار کارگزارانی‌ها گله کرد.

هاشمی در نقد کارگزارانی‌ها می‌گوید:‌ «نظر من این است که کارگزاران جریان مثبتی است، گرچه نسبت به مرکزیت کارگزاران انتقاد دارم. چون آن‌ها بعد از دوم خرداد آن راهی را که به خاطر آن فعالیت را شروع کردند، فراموش کردند و در حقیقت در دولت آقای خاتمی هضم شدند و مشارکتی‌ها آن‌ها را تحت فشار قرار دادند و به هر دلیلی ترسیدند. مثلاً آقای نجفی که رئیس برنامه و بودجه بود، به اسم سازندگی آمده بود، ولی در این زمینه کاری نکرد و چیزی دیگری می‌گفت. یا آقای کرباسچی که هویت خود را از سازندگی گرفته بود، بعدها سازندگی را فراموش کرد.»

محسن هاشمی نیز از جمله کسانی بود که به کتاب گنجی واکنش نشان داد و مهاجرانی را حامی این کتاب دانست. هاشمی می‌گوید: «اصلاح‌طلبان تندرو در سال‌های 76 تا 78 علیه ما شایعات راه انداختند. در زمان وزارت فرهنگ آقای مهاجرانی، کتاب عالی‌جناب سرخ‌پوش چاپ و بارها تجدید چاپ شد.»

صادق زیباکلام نیز در مصاحبه‌ای غیر از اکبر گنجی، نام افراد دیگری را نیز جزء این پروژه می‌داند و می‌گوید: کسانی که وی را عالی‌جناب سرخ‌پوش یاد می‌کردند امروز به اشتباه هولناک خود پی بردند، اصلاح‌طلبان تندرو مانند اکبر گنجی، عباس عبدی، موسوی خویینی‌ها و محمد قوچانی متوجه شدند ضربه‌ای که به هاشمی وارد می‌کردند به ضرر اصلاحات بود و آن‌گونه که وی را مورد هجمه قرار دادند اشتباه‌ترین سیاست ممکنه بود و شاخه‌ای را می‌بریدند که خود بر روی آن نشسته بودند.

 

 

منبع:مشرق




نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 94/11/11
زمان : 12:16 عصر
دهها تجمع سراسری هم در اعتراض به قراردادهای نفتی انجام شود کم اس
نظرات ()

نماینده تهران در مجلس گفت: ده‌ها تجمع سراسری هم در اعتراض به قراردادهای نفتی انجام شود، کم است.

خبرگزاری فارس: ده‌ها تجمع سراسری هم در اعتراض به قراردادهای نفتی انجام شود کم است

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نشست علنی امروز (یکشنبه) پارلمان در تذکری آیین‌نامه‌ای با استناد به بند 11 ماده 24 آیین‌نامه داخلی مجلس و با اشاره به تجمع روز گذشته مقابل وزارت نفت، خطاب به لاریجانی گفت: انتظار می‌رفت شما درباره تجمعات صورت گرفته در مقابل وزارت نفت و نحوه برخورد با این افراد تذکری دهید، دانشجویان در اعتراض به قراردادهای جدیدنفتی مقابل وزارت نفت تجمع کردند، البته من قبول دارم باید برای این تجمع مجوزی اخذ می‌کردند که متأسفانه این اقدام صورت نگرفت، ولی اهمیت قرارداد نفتی به حدی بالاست که اگر ده‌ها تظاهرات سراسری برای آن انجام شود، باز هم کافی نیست.

وی همچنین با اشاره به دستگیری 38 دانشجو مقابل وزارت نفت گفت: روز گذشته 34 نفر از این دانشجویان آزاد شدند اما هنوز تکلیف 4 نفر از آنها مشخص نیست، لذا از شما درخواست دارم به عنوان نماینده ملت ایران کمک کنید تا این افراد به زودی آزاد شوند چرا که اهمیت این قراردادها در اقتصاد همچون برجام در سیاست است.

سپس علی لاریجانی رئیس مجلس در پاسخ به تذکر توکلی توضیح داد: بر اساس پیگیری‌هایی که بنده شب گذشته انجام دادم، گویا تعدادی از این دانشجویان دیشب آزاد شدند اما واقعیت آن است که تجمع باید بر اساس قانون صورت گیرد و باید این دانشجویان ضوابط قانونی را رعایت می‌کردند.

رئیس مجلس تصریح کرد: فرض کنید شما نظری دارید و نسبت به بندهای این قرارداد معترض هستید، بدون شک رفع آن، راه‌حل‌هایی دارد و با تظاهرات نمی‌توان قرارداد تنظیم کرد، بدون شک افراد صاحب‌نظر و حتی برخی از دستگاه‌ها نظرات خود را در این خصوص اعلام کردند که البته ما نیز به هیأت تطبیق اعلام کرده‌ایم که به این موضوع رسیدگی کند.

 

لاریجانی در پایان خاطرنشان کرد:‌ در کشور نظمی برای رسیدگی به این امور وجود دارد و این مسائل در خیابان قابل حل نیست و افراد اگر نظری دارند، می‌توانند نظر خود را به صورت قانونی اعلام کنند.




نویسنده : لبیک
تاریخ : یکشنبه 94/11/11
زمان : 12:14 عصر
برنامه پر از حسرت ثریا؛ واردات خودروهای هیبریدی و حکایت آنچه خود
نظرات ()

این یک تحلیل اشتباه است که یک سازمان در سال 81 باعث می‌شود که جهت‌دهی کشور اشتباه بشود؛ ان‌شاالله که این صرفاً یک تحلیل اشتباه است و مباحث دیگر در آن دخیل نبوده است. جالب است که این نامه فقط دو خط است حتی جا داشت یک خط از این مبتکر تقدیر می‌کردند و جالبتر این است که نمی‌گویند خودروی شما مشکل دارد و می‌گویند کلا خودروهای الکتریک آینده ندارد!
این یک تحلیل اشتباه است که یک سازمان در سال 81 باعث می‌شود که جهت‌دهی کشور اشتباه بشود؛ ان‌شاالله که این صرفاً یک تحلیل اشتباه است و مباحث دیگر در آن دخیل نبوده است. جالب است که این نامه فقط دو خط است حتی جا داشت یک خط از این مبتکر تقدیر می‌کردند و جالبتر این است که نمی‌گویند خودروی شما مشکل دارد و می‌گویند کلا خودروهای الکتریک آینده ندارد!

گروه اقتصادی-رجانیوز: برنامه چهارشنبه شب ثریا با موضوع بررسی وضعیت خودروهای الکتریکی و با حضور دکتر امیر جعفرپور، استاد دانشگاه و مدیرکل حمل و نقل عمومی سازمان شهرداری های وزارت کشور و جمشید آرین، مخترع خودرو الکتریک و هیبرید بر روی آنتن شبکه اول سیما رفت. 

به گزارش رجانیوز همزمان با رونمایی از واردات 50 تاکسی الکتریکی از رنو و تویوتا توسط مسئولان، مشکلات عدیده‌ صنعت خودوروسازی و اوج گرفتن آلودگی‌های کلان‌شهرها، ثریا به بررسی راهکارهای جلوگیری از این واردات بی‌رویه و احیای صنعت خودورسازی پرداخت. یکی از راهکار‌های مبارزه با این معضلات، بها دادن به پژوهشگران داخلی است که در حوزه خودروهای هیبریدی حرفی برای گفتن دارند و باتوجه به اینکه توانایی بسیار زیادی دارند، از سال 81 تا کنون مورد غفلت مسئولین کشور واقع شده‌اند و کماکان شرایط مطلوب برای این افراد محقق نشده است.

در ابتدای برنامه جمشید آرین، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه شد که شما به سراغ خودروهای الکتریک و هیبریدی رفتید، گفت: در حقیقت 1379 بنده به این موضوع علاقه‌مندشدم چراکه یک احساس نگرانی داشتم و برای آن دلیل علمی نداشتم و فکر می‌کردم که با این روندی که بشر جلو می‌رود که حمل و نقل بخش مهمی از این روند تکاملی بود، مطمئنا به مشکل می‌خوریم.

خودروهای الکتریک اختراع جدیدی نیستند اما مورد غفلت واقع‌ شده‌اند

وی در ادامه افزود: مطالعاتی اولیه در خصوص گرمایش کره زمین و گازهای CO2 داشتیم که باعث شد بنده برای تکمیل مطالعاتم به چند کشور سفر کنم؛ یکی دیگر از برنامه‌هایم این بود که آشنا بشم با اینکه آیا کشورهایی مثل اروپا و آمریکا برنامه‌هایی برای محیط زیست و دهه‌های آینده دارند یا خیر. بعد از آن با یک سری کنفرانس تحت عنوان EVS آشنا شدم که هرساله در یک کشور برگزار می‌شد و معتبرترین کنفرانس در خصوص انرژی‌های پاک و خودروهای الکتریکی است که بنده سعی کرده‌ام همیشه در این کنفرانس‌ها یا شرکت و یا سخنرانی کنم.

آرین افزود: در مطالعات اولیه متوجه شدم که خودروی الکتریک اختراع جدیدی نبوده است و قبل از خودروهای فسیلی و بنزینی این خودروها اختراع شده بودند و حتی در دهه 1920 تعداد خودروهای الکتریک در آمریکا بیشتر از خودروهای بنزینی بود منتها به دلایلی مانند استخراج نفت و معایب خودروهای الکتریک باعث شد که این خودروها کنار بروند و تا چندسال پیش هیچ سیاست‌گذاری به این تکنولوژی علاقه‌ای نشان نداده بود و این دلیلی بود که من را مجاب کرد تا به این تکنولوژی روی بیاورم.

واردات 50 دستگاه خودروی برقی مصداق " آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد" است

محسن مقصودی با خطاب قرار دادن دکتر جعفر پور و با طرح سوالی مبنی بر اینکه رشد خودروهای الکتریکی در دنیا چگونه است، گفت: در این یکی دو روز اخیر خبری رسید که 50 تاکسی هیبریدی به تهران وارد شده است که متاسفانه تولید تویوتای ژاپن و رنوی فرانسه است که این مصداق کامل " آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد" است. ما روی کاری که 15 سال قبل آقای آرین در کشورمان انجام داده‌اند سرمایه‌گذاری نکرده‌ایم تا به تولید انبوه برسیم اما اکنون آن را وارد می‌کنیم.

دکتر جعفر پور در پاسخ به سوال مجری برنامه خاطر نشان کرد: سابقه این خودروهای هیبرید حدودا یک قرن است اما در دهه اخیر مورد توجه قرار گرفتند؛ مزیت‌های خودروهای برقی روز به روز خودش را نشان می‌دهد چراکه منبع تامین انرژی آن با یک سیر بسیار سریع ارزان می‌شود بطوریکه از سال1375 تا 1385 قیمت باتری‌های خودروهای برقی به یک چهارم تنزل پیدا کرده است و این روند ادامه خواهد داشت و به سمتی می‌رویم که صرفه اقتصادی پیدا می‌کند؛ پیش‌بینی‌هایی که مراکز  مطالعاتی دانشگاه‌های مهم غرب انجام داده‌اند نشان می‌دهد که تا سال 2050 آنچه در خودروهای دنیا غلبه خواهد کرد، خودروهای برقی و فناوری شناوری مغناطیسی است.

این استاد دانشگاه افزود: اگر بخواهم مصداقی بگویم باید به "پاد" که ما به عنوان نوعی گوشی با آن آشنایی داریم و در دنیا به یک واژه پر کاربرد تبدیل می‌شود اشاره کنم؛ خودروهایی هستند که بدون راننده هستند و با استفاده از فناوری‌هایی که اپل و گوگل معرفی کرده‌اند و در اتصال با گوشی و اینترنت کار می‌کنند و پیش‌بینی کرده‌اند که در طی 10 سال آینده مانند گوشی موبایل که از یک اندازه‌ای با قواره بزرگ به قابلیت امروزی با قواره کوچک رسیده است، ماشین‌های برقی‌ هم به این قابلیت برسند و نهایتا تا سال 2030 مواجه با یک تحول در حمل و نقل خواهیم بود.

منافع شخصی مانع از توسعه خودروهای الکتریک شد!

محسن مقصودی خطاب به آرین گفت: بنده یادم است روسای جمهوری مانند هوگوچاوز و بشار اسد که میهمان ایران بودند، سوار خودروی شما می‌شدند و حتی مسئولین نظام هم همینطور؛ اما برای ما سوال است که شما 14 سال قبل به این فناوری می‌رسید و با مسئولین دولت هشتم نامه‌نگاری می‌کنید، اما چرا واقعا مسئولین استقبال نکرده‌اند؟ آیا منافع عده‌ای به خطر می‌افتاد یا اینکه برداشت‌های علمی متفاوت بود؟ در صورتیکه ما بجای اینکه امروز بخاطر آلودگی هوا 50 تا از این خودروها را وارد کنیم، می‌توانستیم این خودروها را الان صادر کنیم به کشورهای دیگر.

جمشید آرین تصریح کرد: بنظر من دلیل عدم توجه به این خودروها این بود که منافع اشخاص به خطر می‌افتاد نه منافع مردم و دولت چون ما می‌توانستیم با این تکنولوژی به خودکفایی برسیم و دیگر فرانسه نمی‌توانست قهر کند و چین نمی‌توانست با بازار ما بازی کند، ما الان زمین تحقیق و توسعه چین هستیم، چین امروز به اروپا ماشین نمی‌فروشد اما تا سه سال دیگر این کار را می‌کند چون مثل یک پل از کشور ما استفاده کرده است و تحقیقاتش را تکمیل کرده؛ در حقیقت این مباحث پاسخ سوالات شماست چون وقتی ما وارد این تکنولوژی می‌شدیم از نظر فناوری چیزی کم نداشتیم بطور مثال 14 سال پیش با خودروی آریانا 792 از زیبا کنار به میدان شهرداری رشت، استانداری، اداره صنایع رفتیم و برگشتیم یعنی حدود 110 کیلومتر رانندگی کردیم و این رکوردی بود که ما 14 سال پیش ثبت کردیم.

پلت‌فرم‌های مورد ادعای مسئولین که ایرانی هستند، ساخت چین است.

این پژوهشگر صنعت خودرو افزود: تمام قطعات این خودرو را هم در کارخانه خودمان ساختیم یعنی پلت‌فرم (که این همه مسئولین ما می‌گویند ما پلت‌فرم درست می‌کنیم درصورتی‌که چینی‌ها این کار را برای ما انجام می‌دهند) و طراحی برای خودمان بود، خودرویی که ساختیم شبیه هیچ خودروی دیگری نبود.

نخبگان کشور در پیچ و خم‌های اداری گم می‌شوند!

مقصودی در بین صحبت‌های آرین گفت: بنظرم این اتفاقات یک درسی دارد چراکه ما در حوزه‌های مختلف آرین‌های زیادی داریم که یک ابتکار و دانش فنی دارند و ما باید به دانش این افراد تکیه کنیم منتهی در این نخبگان در پیچ و خم‌های اداری گم می‌شوند و تحلیل‌های اشتباه و منافع گروهی به این بحث ضربه می‌زند.

پاسخ دو خطی خانم ابتکار؛ خودروهای الکتریک هیچ‌گونه آینده‌ای ندارند!

مجری برنامه ثریا در ادامه با ارائه نامه معصومه ابتکار که سال 81 رییس سازمان حفاظت محیط زیست بود، تصریح کرد: این نامه، نامه‌ای است که در جواب مکاتبات آقای آرین و بعنوان یک محقق و مخترع داده شده است؛ جالب است که خانم ابتکار در دو خط جواب دادند و گفتند که " بازگشت به نامه شماره  ***** مورخ 81.10.5 درخصوص خودروهای الکتریک به اطلاع می‌رساند که خودروهای الکتریک به دلیل وزن زیاد باتری‌ها هیچ‌گونه آینده‌ای ندارند".

تحلیل اشتباه مسئولین در سازمان حفاظت از محیط زیست در سال 81 باعث می‌شود جهت دهی کشور به کل اشتباه بشود.

مقصودی در ادامه گفت: این یک تحلیل اشتباه است که یک سازمان در سال 81 باعث می‌شود که جهت‌دهی کشور اشتباه بشود؛ ان‌شاالله که این صرفاً یک تحلیل اشتباه است و مباحث دیگر در آن دخیل نبوده است. جالب است که این نامه فقط دو خط است حتی جا داشت یک خط از این مبتکر تقدیر می‌کردند و جالبتر این است که نمی‌گویند خودروی شما مشکل دارد و می‌گویند کلا خودروهای الکتریک آینده ندارد!

مقصودی با بیان اینکه این تحلیل‌های اشتباه گاها از سمت مسئولین صورت گرفته است، گفت: در خصوص بنزین پتروشیمی که ما به کمک آن مقابل تحریم ایستادیم و توانستیم خودمان بنزین تولید کنیم هم همین تحلیل‌های اشتباه از طرف برخی از سازمان‌ها از جمله سازمان محیط زیست مطرح شد که این بنزین‌ها سرطان زاست که این خطی بود که از آمریکا در رسانه‌های ما القا شد.

افرادی که گفته بودند "خودروهای الکتریک هیچ آینده‌ای ندارد" امروز به واردات آن روی آورده‌اند!

این مجری صداوسیما با ارائه نامه‌ای دیگر گفت: این نامه از سازمان‌ بهینه‌سازی مصرف و سوخت کشور است که آنها هم می‌گویند این ماشین‌ها در اولویت نیست! یعنی ساز‌مان‌هایی که کارشان همین است دچار تحلیل‌های اشتباه می‌شوند و نهایتا تا هوا آلوده می‌شود شروع می‌کنیم به  واردات ماشین‌های هیبریدی خارجی از ژاپن و فرانسه؛ همان چیزی که گفته بودند نتیجه نمی‌دهد را داریم وارد می‌کنیم!

ژاپنی‌ها هیچ اطلاعاتی  در حوزه خودروهای هیبریدی در اختیار ایرانیان نگذاشتند؛ آینده صنعت خودرو در کدام حوزه است؟

دکتر جعفرپور در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه کشورهای فعال در حوزه خودروهای هیبریدی چقدر اجازه انتقال فناوری‌ داده‌اند، اظهار داشت: بعنوان مثال مرکز تحقیقات ژاپن بنام "جاری" بسیار توانمندی بالایی دارد؛ از این مرکز بازدیدی داشتیم و توضیحاتی که دادند این بود که ما دیگر روی خودورهای احتراقی درون‌سوز با سوخت فسیلی کار نمی‌کنیم و تمام فعالیت‌های ما در حوزه تحقیقات و استاندارد نویسی صرفا متمرکز بر خودروهای برقی و  هیبریدی (دونیرویی) است و دیگر آینده‌ای برای خودروهای درون‌سوز نمی‌بینیم.

وی در ادامه افزود: وقتی اطلاعات بیشتری را از آنها خواستیم اظهار کردند بگذارید مذاکره می‌کنیم تا در آینده آنها را در اختیار شما می‌گذاریم. وقتی بصورت خصوصی با یکی از متخصصین آنها صحبت کردم گفت این منابع مزیت رقابتی ماست و شما چیزی را می‌خواهید که نمی‌توانیم در اختیار شما بگذاریم چراکه این حوزه آینده فناوری است.

این استاد دانشگاه علم و صنعت خاطر نشان کرد: در برخی کشورهای دیگر که در این حوزه فعال هستند با مسئولین‌شان صحبت کردیم که دقیقا با همین جملات پاسخ می‌دادن که شما بگویید چه اطلاعاتی می‌خواهید که اگر داشتیم در اختیارتان می‌گذاریم و در حال حاضر از این کار معذوریم؛ این واکنش‌ها نشان می‌دهد که این حوزه حوزه ساده‌ای نیست و آینده صنعت خودرو در این حوزه است.

وقتی دستور احمدی‌نژاد هم عملی نمی‌شود

مقصودی خطاب به آرین گفت سال 89، 90 یادم هست که رئیس جمهور وقت دستور دادند که هزینه صد دستگاه خودروی الکتریک و دو ایستگاه شارژ را دراختیار شما بگذارند؛ مقصودی ضمن ارائه و خواندن  نامه دستور احمدی نژاد در این خصوصوص تصریح کرد ما در آن موقع خیلی خوشحال شدیم که بالاخره این پروژه به یک جایی رسید و این داستان گذشت تا دو سال بعد که با دفتر شما تماس گرفتیم و متوجه شدیم که به بلژیک سفر کرده‌اید و گویا این پروژه و این دستور هم به هیچ‌جایی نرسیده بود اما بعد که به ایران بازگشتید دوباره با شما مصاحبه‌هایی را داشتیم تا بلکه کار به یک جایی برسد؛ چطور شد که پیگیری‌های مسئولین در سال 89 و 90 به جایی نرسید؟

جمشید آرین تصریح کرد: در ابتدا باید بگویم که من یکی از هزاران محقق ایرانی هستم و نماینده آرین‌های زیادی هستم و هزاران نفر در این کشور هستند که می‌سوزند و می‌سازند و در جایگاه علمی خودشان نیستند و یک عده‌ای از اینها هستند که تحمل ندارند و به محض اینکه امکانی برایشان بوجود بیاید، درنگ نمی‌کنند و از کشورمان می‌روند.

بهانه‌های مسئولین برای از سر باز کردن پژوهشگران!

وی در خصوص نامه‌های ارائه شده از سمت مقصودی گفت: این نامه‌ها فقط یک نامه از طرف خانم ابتکار نبود، آن موقع آقای دکتر متصدی، رئیس بخش آلودگی هوا بودند و جالب است که بدانید الان هم ایشان همان سمت را دارند یعنی تیم، تغییر نکرده است و این نامه  ایشان مهمتر از نامه خانم ابتکار است؛ در این نامه گفته‌اند که شما بیایید مشکلات خودروهای الکتریک را حل کنید بعد ما اقدام می‌کنیم یعنی کاری را که قریب به صدسال است بشر نتوانسته آن را تکمیل کند از من می‌خواهند که در کارخانه کوچکم در شمال حل کنم!

مقصودی با ارائه نامه بخشی از آن را قرائت کرد و گفت: در متن نامه اینچنین آمده است؛ اساسا خودروهای الکتریکی مشکلاتی به شرح زیر دارند؛ سنگینی باتری‌ها، زمان زیاد شارژ باتری، محدودیت سرعت، مشکلات زیست‌محیطی باتری‌ها و مشکلات تهویه بخصوص سیستم گرمایش خودرو و به هرحال درصورتیکه خودروی مورد نظر این مشکلات را مرتفع نماید این سازمان‌ آمادگی خود را جهت حمایت اعلام می‌نماید.

آرین گفت: این جواب تخصصی سازمان محیط زیست بود و دلیل آورده بود و آخرش نوشته بود که من بروم این کار ناتمام بشر که طی صد سال تکمیل نشده است را حل کنم!

اولین خودروی ایرانی که در کنار BMW  قرار گرفت...

وی همچنین در خصوص سوال مقصودی مبنی بر عدم به نتیجه رسیدن اقدامات مسئولین در سال 89 و 90 خاطر نشان کرد: واقعیت امر این است که ما آدم‌هایی علمی هستیم و برایمان این دولت و آن دولت فرقی نمی‌کند؛ در یکی از این سه دولتی که آنها را درک کردیم از ما استقبال شد که البته به ما گفتند شما در خارج این کار  را انجام بده چون کلاس آنجا بیشتر است! وقتی رئیس جمهور وقت (دکتر احمدی نژاد) ماشین بنده را سوار شد، برای اولین بار ده روز بعد از ریاست جمهوری برای من یک نامه‌ای آمد و دیدم رییس جمهور به جای اینکه مثل سایرین بنویسند موضوع بررسی شود، برای اولین بار نوشته بود که برای طرح ایشان و تولید 100 خودوری الکتریک فلان مبلغ پرداخت بشود که البته این دستور انجام نشد و در پیچ و خم های اداری گم شد! بعد از این قضیه خودروی هیبریدی (همان خودرویی که از اگزوزش آب بیرون می‌آمد) را ساختم و بعد خودروی تیبا را  الکتریک کردم، ما تیبا را به ژنو بردیم و رئیس جمهور سوئیس، نماینده سازمان ملل و سفیر ایران به غرفه ما آمده بودند و می‌گفتند که این اولین بار است که یک ایرانی در نمایشگاه "اتو شو" در ژنو شرکت کرده است و محصولی کنار BMW دارد و این هم باید اضافه کنید که تمام خودروهای موجود در آن نمایشگاه "پلاگ این" بودند  اما تنها خودرویی که "روبوتیک شارژینگ" داشت ماشین بنده بود.

برخی از مسئولین با شعار زدگی فعالیت‌های علمی را به تعویق می‌اندازند!

این مخترع صنعت خودرو در ادامه افزود: ما این اقدامات را انجام دادیم و من دیدم مسئولین داخلی فقط عکس می‌گیرند و می‌گویند دستاورد بزرگ علمی! بعد از مدتی دیدم با شعار که نمی‌توان کاری را پیش برد.

آرین در خصوص دستور هزینه تولید صد دستگاه اتومبیل الکتریکی گفت: ما حقیقتا نمی‌دانستیم از کجا ضربه می‌‌خوریم؛ ما همه معاونان رئیس جمهور به جز خود رئیس جمهور را ملاقات می‌کردیم و حتی رئیس جمهور به معاونانش تاکید می‌کرد که طرحی مهمتر از این نداریم اما بازهم کار به جایی نمی‌رسید. من به مسئولین گفتم که اجلاس سران غیر متعهد در راه است و شما همین میهمانانی که از فرودگاه می‌آیند را با خودروهای الکتریک از فرودگاه امام خمینی به تهران بیاورید.

"ایران‌خودرو" به خاطر منافعش اجازه توسعه خودروهای الکتریک را نداد!

جمشدی آرین در ادامه افزود: همه دستورات را می‌نوشتند و در آخر هیچ‌کاری صورت نمی‌گرفت و در آخر می‌گفتیم یکی به ما بگوید چرا کارها صورت نمی‌گیرد؟ یک شخصی در گوش ما گفت و من هم به مردم می‌گویم که «ایران‌ خودرو» نمی‌گذارد.

مهندس کیوان وزیری، قائم مقام طراحی و توسعه محصول ایران‌خودرو و مدیر طراحی پلت‌فرم ایران‌خودرو در پاسخ به این سوال که آیا ایران‌خودرو می‌خواهد به سمت خودروهای الکتریک حرکت کند یا خیر و یا منتظر هستید تا دنیا توسعه کامل بدهد و از آنها بگیرید و مونتاژکاری کنید، خاطر نشان کرد: ایران‌خودرو بعنوان یک شرکت بزرگ خودروسازی کشور از زیرساخت‌های خوبی برای تولید نسل جدید خودروها در کشور برخوردار است و ما سرمایه‌گذاری‌های جدیدی در این حوزه‌ کرده‌ایم و در حال حاضر سند همکاری رسمی در پروژه‌های مطالعاتی خودروهای هیبریدی و  برقی را با دانشگا‌های امیرکبیر و صنعتی شریف امضا کرده‌ایم و با جدیت‌ هم کار خواهیم کرد چراکه دنیا با جدیت به این سمت حرکت می‌کند و ماهم چاره‌ای نداریم و با توجه به اینکه از سال 2020 اقتصاد دنیا زیستی خواهد شد ما هم به این سمت حرکت خواهیم کرد.

وی در ادامه افزود: ایران‌خودرو در مرکز تحقیقات گروه صنعتی‌اش این کار را از سال 1380 شروع کرده‌ و بنده شدیدا این نکته‌ای که آقای آرین گفتند را تکذیب می‌کنم و یا حداقل اگر کسی این حرف را زده است اصلا عادلانه قضاوت نکرده است؛ بالغ بر 500 نفر از دانش‌پژوهشان، در مرکز تحقیقات ایران‌خودرو با دانشگا‌ه‌های فوق همکاری می‌کنند؛ در هرصورت ایران‌خودرو شدیدا از این بحث حمایت می‌کند و باید مشکلاتی که در راه این کار هست را مطرح کنیم تا مردم دچار بحران نشوند.

مسئولین خودورسازی، در این صنعت دنباله رو آمریکا و اروپا هستند!

مقصودی خاطر نشان کرد: بنده خودم‌ هم که  5 سال پیش این موضوع را در حوزه رسانه‌ای پیگیری می‌کردم، برخی از مسوولین در بخش های مرتبط با فناوری های نوین در پاسخ بنده می‌گفتند که بدنه خودروسازی کشور اصلا تمایلی ندارد که به سمت فناوری‌های نوین برود و این خودروسازان عادت کرده‌اند تا کشورهای اروپایی و آمریکایی این خودروها را بسازند و بعد ما آنها را کپی و مونتاژ می‌کنیم یعنی مدل همین مونتاژکاری که در اکثر خودروهای دیگر هست؛ این بحثی است که بنده از کانال دیگری که کاملا هم موثق بوده‌اند، شنیده‌ام. می‌توان گفت که این بحث یک فرهنگی است که در حوزه‌های مختلف نهادینه شده است.

مهندس وزیری گفت: ما تمایل داریم درخصوص مشکلات و راهکارهای آن صحبت کنیم؛ اینکه ایران‌خودرو می‌خواهد یا نمی‌خواهد بحث اصلی نیست چراکه ایران‌خودرو "باید بخواهد" و اولین نمونه این کار هم در سال 1380 شده است.

طفره رفتن نماینده "ایران‌خودرو" از پاسخگویی!

وزیری در پاسخ به سوال مقصودی مبنی بر اینکه در سال 80 چه اتفاقی افتاده است و چه خروجی‌ای داده اید، خاطر نشان کرد: برای اینکه یک محصول بخواهد جاری بشود، تکوین محصول باید داشته باشیم و با یک نمونه ساختن علم و پژوهش کامل می‌شود اما برای رسیدن به محصول انبوه باید توانایی تامین‌ قطعات را در داخل کشور و یا واردکردن آن را داشته باشیم یعنی زیرساخت‌ها و بسترهایی را از نظر سرمایه‌گذاری در دولت باید انجام بشود.

تفاهم‌نامه‌های ایران‌خودرو جنبه نمایشی دارد!!

جمشید آرین با بیان اینکه ایران‌خودرو کار نمایشی می‌کند، گفت: ایران‌خودرو با برخی از دانشگاه‌ها تفاهم‌نامه امضا کرده است اما همین‌ تفاهم‌نامه را سه سال پیش هم امضا کرده بودند که ما به این می‌گوییم فریب افکار عمومی؛ نماینده مجلس به ایران‌خودرو می‌رود و آنها این تفاهم‌نامه‌ها را نشان می‌دهند و می‌گویند ما برنامه داریم تا چنین خودروهایی را درست کنیم! نماینده ایران‌خودرو اذعان دارد که از سال 1380 برای این طرح برنامه‌ریزی کرده‌ایم، و 500 نیروی تحقیق و توسعه داریم که درست است اما نتیجه‌اش کجاست؟!       

وی در ادامه افزود: ما در کشورمان با عناوین بازی می‌کنیم که در آن هیچ خبری نیست و این فریب افکار عمومی می‌شود؛ چطور شرکتی که این همه نیرو و ثروت دارد تا به حال یک خودروی برقی را  تاکسی نکرده است؟ اما چطور من یک نفر، دو تا تاکسی را الکتریک می‌کنم و در میدان تجریش و پارک وی می‌گذارم تا سه ماه مجانی مسافر کشی کند؟!

نماینده ایران‌خودرو: تحریم، شرایط ایجاد زیرساخت‌های خودورهای الکتریک را سخت کرده است!

مقصودی خطاب به وزیری گفت: خیلی وقت است که منتظریم مسئولین ایران‌خودرو و سایپا در برنامه ثریا پاسخگو باشند؛ باتوجه به  اینکه شما مدیر طراحی پلت‌فرم ایران‌خودرو هستید باید بگویم که مدت زیادی است که منتظر یک پلت‌فرم جدید بومی هستیم.

نماینده ایران‌خودرو خاطر نشان کرد: ما اصلا تمایل به کار نمایشی نداریم و می‌توانیم 10 تا 100 دستگاه ماشین الکتریک تولید کنیم اما اسم این تولید نیست بلکه نمونه است؛ ما یکسری زیرساخت باید در کشور داشته باشیم و وقتی در شرایط تحریم قرار داریم این امر سخت می‌شود؛ با این همه تکنولوژی که مرسدس بنز دارد آیا می‌توان آن را در لیست خودروهای الکتریک و هیبریدی دید؟ ما رسما اعلام می‌کنیم که اگر زیرساخت‌هایی که باید از نگاه دولتی و سرمایه‌گذاری انجام بشود، ایجاد شود، ایران‌خودرو موظف است به اینکه این خودروها را تولید کند اما اگر ما خودرو را برقی کردیم و به مردم دادیم، آیا با توجه به تامین باتری و قطعات، خدمات پس از فروش نمی‌خواهد و آیا نیاز به ایجاد جایگا‌ه‌های شارژ باتری نیست؟

مقصودی خطاب به دکتر جعفرپور گفت: در حال حاضر با این شرایط و امکاناتی که در کشور موجود است 50 خودرو هیبریدی از فرانسه و ژاپن وارد کشور کرده‌ایم چراکه این خودروها به دلیل اینکه دوگانه‌سوز هستند، زیرساخت خاصی نمی‌خواهد؛ اگر بخواهیم با نگاهی به آینده صحبت کنیم، باید چه اقدامی در این زمینه انجام بدهیم؟

 

رویکردها در خصوص خودروهای الکتریک در بین مسئولین مثبت شده است

دکتر امیر جعفرپور در پاسخ به این سوال اظهار داشت: در حال حاضر حدود 4هزار نفر در این بحث در حد کارشناس، کارشناس ارشد و دکتری در کشور حضور دارند؛ از طرفی تمایل در دستگاه‌های مختلف کشورمان بوجود آمده است و شاید برخی از مسئولین که در گذشته نسبت به این موضوع نقد داشته‌اند، امروز خودروهای برقی را در سازمان مربوطه‌شان برای آزمایش به کار گرفته‌اند که البته این دو خودرو هم وارداتی است.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: این موضوع در سیستم بالادستی کشور پذیرفته شده است و رویکردها خوشبختانه مثبت است؛ اگر سازمان تاکسی‌رانی از خارج از کشور تاکسی وارد کرده است شاید نمی‌دانسته که این شرایط در کشور خودمان فراهم است و باید از این به بعد که متوجه شدند چنین توانایی در کشور وجود دارد باید به این سمت برویم که این فناوری را داخلی کنیم.

نباید با بهانه نبود زیر ساخت، توپ را به زمین دیگران بیاندازیم!

جمشید آرین با اشاره به اینکه ای کاش وارد بحث ایران‌خودرو نمی‌شدیم تا به راهکارهای اصلی بپردازیم خاطر نشان کرد: اینکه توپ را در زمین دیگری بیاندازیم و بگوییم زیرساخت‌ موجود نیست حرف درستی نیست و این‌ها جملاتی است که بازیچه برخی شده است؛ شما باید سال‌ها کار کنید و یک تیم متخصص تربیت کنید تا محصول را ارئه بدهید و نمی‌توانید "حرف"  صادر کنید؛ امروز من دستم را به سمت تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت دارند دراز می‌کنم و گذشته را کنار می‌گذاریم و می‌گویم که بیاییم باهم، کاری را عملی کنیم که خروجی آن همان اقتصاد مقاومتی مورد نظر مقام معظم رهبری است باشد.

آرین در پایان افزود: تا دیروز می‌توانسیتم اشتباهاتمان را با فروش نفت جبران کنیم اما امروز دیگر این فرصت را نداریم؛ من 45 راهکار آماده دارم که با این 45 راهکار برای نسل آینده آلودگی باقی نمی ماند.




نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 94/11/10
زمان : 1:54 عصر
MI6 پروژه دخالت در انتخابات ایران را کلید زد
نظرات ()

سازمان جاسوسی انگلیس (MI6) در قالب فراخوانی برای دریافت اخبار انتخاباتی از طریق کانال تلگرامی بنگاه سخن‌پراکنی پیر استعمار، پروژه نفوذ و دخالت در انتخابات مجلس دهم را کلید زد.

تسنیم: در فراخوان کانال تلگرامی بخش فارسی بنگاه سخن پراکنی انگلیس که با هدف جمع‌آوری اطلاعات از داخل ایران صادر شده، از مخاطبان خواسته شده مطالبات‌شان از مجلس آینده و همچنین خبرهای انتخاباتی خود را همراه با شماره تماس و استان محل سکونت‌شان برای این شبکه ارسال کنند.

رسانه مرموز روباه پیر، مهم ترین ابزار کودتای ننگین آمریکایی - انگلیسی 28 مرداد 1332 بود که منجر به سقوط دولت قانونی ایران شد و در ادامه شیطنت‌هایش علیه ملت ایران در فتنه 88 نیز نقش محوری را در سازماندهی آشوبگران و حمایت‌ خبری از عوامل کودتای ناکام پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم بر عهده داشت.

در پی شکست‌‌‌های پی در پی بی‌بی‌سی فارسی در پیگیری پروژه براندازی نرم و ضربه اطلاعاتی هوشمندانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بازوی رسانه‌ای MI6 و دستگیری سرشبکه‌های آن در داخل کشور، مهره‌های مدیریتی این شبکه اخیراً مجبور به تغییر شدند.

اکنون به‌نظر می رسد گردانندگان این شبکه در آستانه دو انتخابات مهم در ایران بار دیگر با هدایت Mi6 تاکتیک‌ جدیدی را برای منبع‌یابی و شبکه‌سازی اطلاعاتی به‌منظور پیشبرد پروژه نفوذ و دخالت در انتخابات آینده از طریق شبکه‌های مجازی طراحی کرده‌اند.




نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 94/11/10
زمان : 8:33 صبح
گزارش «وطنامروز» از سناریوها و پیامدهای فروش سهام شرکت نفتی آرام
نظرات ()

خیانت و مکافات حراج حجاز

سعید بوشهری: آرامکو بزرگ‌ترین شرکت نفت و گاز جهان و مخزن اسرار خاندان سعودی است. هرچند بیش از 7 دهه از تأسیس آن می‌گذرد اما کمتر کسی از رمز و راز و منابع مالی آن آگاه است. در سال 1980، ظاهراً آرامکو به طور کامل به مالکیت دولت سعودی درآمد و تمام سهام آمریکایی‌ها از آن خارج شد و سعودی‌ها مدیریت‌های کلان این شرکت غول‌پیکر را برعهده گرفتند. برخی کارشناسان این را کودتای آرام سعودی‌ها دانستند اما کمتر کسی از این تغییر و تحولات نرم و بی‌سروصدا باخبر شد. به مرور حوزه‌ فعالیت‌های آرامکو گسترش یافت و مأموریت‌های جدیدی برعهده آن گذاشته شد.
آرامکو در طول سالیان گذشته اهمیت بسیار زیادی داشته به گونه‌ای که معاش 26 میلیون سعودی به آن گره خورده است. آرامکو فقط یک شرکت نفتی غول‌پیکر نبوده بلکه اساساً عامل توسعه بسیاری از زیرساخت‌های سعودی و مهم‌ترین منبع اشتغال عربستانی‌ها بوده است.
 آرامکو که اکنون بیش از 100 چاه نفتی را در عربستان اداره می‌کند، سال 2014، به میزان 5/3 میلیارد بشکه یعنی تقریبا 10 میلیون بشکه در روز نفت تولید و 5/2 میلیارد بشکه آن را صادر کرده است. ارزش بازاری آرامکو در سال 2015 طبق برآورد مجله «اکسپلوریشن» 10 تریلیون دلار بوده است. آرامکو می‌گوید بیش از 260 میلیارد بشکه ذخیره اثبات شده نفت و معادل 50 میلیارد بشکه ذخیره گاز طبیعی دارد. این رقم بیش از 10 برابر بزرگ‌ترین کمپانی غیردولتی نفتی یعنی اکسون‌موبیل است.
بزرگ‌ترین کمپانی انرژی جهان که سرمایه‌گذاران می‌توانند به‌راحتی در آن مالک شوند اکسون‌موبیل است. این کمپانی عظیم است و از نظر فروش سهام رقیب اپل به شمار می‌رود ولی ذخایر ثابت شده آن 25 میلیارد بشکه است که در مقابل 260 میلیارد بشکه ذخیره آرامکوی سعودی جلوه‌اش را از دست می‌دهد. اگر تولید روزانه 10 میلیون بشکه‌ای نفت را برای این کمپانی در نظر بگیریم بیش از مجموع تولید همه شرکت‌های آمریکایی می‌شود. براساس میزان ذخایر نفتی این شرکت و با استفاده از یک روش ارزشگذاری محافظه‌کارانه (احتساب قیمت 10 دلار برای هر بشکه نفت) ارزش خود کمپانی آرامکو به بیش از 5/2 تریلیون دلار می‌رسد (البته در برخی برآوردهای غیررسمی اولیه بین 500 تا 600 میلیارد دلار قیمت‌گذاری شده است).
در شرایطی که قیمت نفت به پایین‌ترین حد خود رسیده است، محمد بن‌سلمان جانشین ولیعهد سعودی و وزیر دفاع و رئیس شورای امور اقتصادی این کشور در گفت‌وگو با اکونومیست از تصمیم دولت سعودی برای فروش سهام آرامکو خبر داد. پس از آن خالد فالح، مدیرعامل آرامکو درباره فروش سهام آرامکو گفت: «فعلاً در حال مطالعه هستیم و مساله خیلی جدی است و الان نمی‌توانم زمان معینی را برای عرضه سهام اعلام کنم. این عرضه سهام هم شامل بخش فرادستی (آپ‌استریم) [ذخایر و تولیدات نفت و گاز] و کمپانی اصلی آرامکو می‌شود و هم شامل بخش فرودستی (داون‌استریم)‌ [پالایشگاه‌ها و صنایع پتروشیمی و...]. این فرآیندی است که زمان می‌برد و
یک‌شبه نمی‌شود». شرکت سعودی آرامکو نیز تایید کرد در حال بررسی گزینه‌ها برای «مشارکت عموم در سهام این شرکت از طریق عرضه سهام آن در بازارهای بورس» است که به صورت عرضه کل گروه یا عرضه یکی از شرکت‌های تابعه آن انجام خواهد شد.
این اخبار موجی از واکنش‌ها را درون عربستان و خارج از آن برانگیخت. اکونومیست 7 ژانویه 2016 برنامه خصوصی‌سازی سهام دولتی کمپانی آرامکو را «انقلاب تاچری در سعودی» نامید. (اشاره به سیاست‌های خصوصی‌سازی منسوب به خانم مارگارت تاچر،‌ نخست‌وزیر وقت بریتانیا که در فضای پس از فروپاشی اتحاد شوروی به موجی جهانی تبدیل شد.) فایننشال‌تایمز نیز 11 ژانویه 2016 گزارش مهمی را با  عنوان «بانک‌ها در تکاپوی تکه‌ای از سهام آرامکوی سعودی» منتشر کرد.
این تصمیم خاندان سعودی مقدمه یک تحول بزرگ و استراتژیک نه در عربستان بلکه در خاورمیانه و جهان خواهد شد و بدون تردید پیامدهایی نیز بر کشور‌های صادرکننده نفت از جمله ایران بر جای خواهد گذاشت. پرسش‌های مهمی در این باره مطرح است که در ادامه سعی خواهیم کرد پاسخ آنها را در حد توان پژوهش حاضر بیان کنیم: چرا سعودی‌ها تصمیم به فروش سهام آرامکو گرفته‌اند؟ آیا این امر مقدمه‌ای برای بین‌المللی‌سازی ذخایر انرژی جهانی خواهد بود؟ ارتباط این قضیه با افزایش تنش عربستان و ایران و اعدام شیخ نمر چیست؟ چه تأثیری بر آینده قدرت در عربستان و چه پیامدهایی بر امنیت منطقه و امنیت ملی عربستان خواهد داشت؟ ایران چه سیاستی را باید در قبال این اقدام سعودی اتخاذ کند؟
1-علل و زمینه‌ها
درباره علل و زمینه‌های مساله فروش سهام آرامکو چندین سناریو می‌تواند وجود داشته باشد البته ترکیبی از سناریو‌های پیش ‌رو (جز سناریوی چهارم) می‌تواند به فهم دقیق‌تر این مساله کمک کند.
1-1-نگرانی از آینده قدرت
به نظر می‌رسد آل‌سعود بویژه محمد بن‌سلمان نگران آینده قدرت در عربستان‌سعودی هستند و روزهایی را متصور هستند که دیگر در قدرت نباشند. در نتیجه باید برای آن روز آینده‌نگری داشته باشند. آینده‌ای که در صورت وقوع، یکی از نیازمندی‌های حتمی آن ثروت قابل اعتناست. بسیاری از اقدامات خاندان سعود بویژه محمد بن سلمان را می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد. از جمله این اقدامات تشکیل نهادی به‌عنوان «شورایعالی» در آرامکو و در جایگاهی بالاتر از هیات مدیره این شرکت است.
ریاست این شورا را شخص محمد بن سلمان در اختیار دارد. از قضا ایده این خصوصی‌سازی را نیز همین محمد بن سلمان مطرح کرده است. در این سناریو پسر پادشاه به دنبال آن است که با خصوصی‌سازی آرامکو، بزرگ‌ترین سرمایه عربستان را تبدیل به سرمایه‌ای خانوادگی کند تا اگر در آینده دیگر در رأس حکومت نبودند، سرمایه قابل توجهی برای اتکا به آن موجود باشد. وقوع انقلاب‌های عربی و بیداری اسلامی در کشورهای عربی و سرنگونی حکومت‌های به ظاهر باثبات مانند مصر و تونس و همچنین رقابت نفس‌گیر داخلی، بر هراس و نگرانی پسر پادشاه سعودی افزوده است.
1-2- جهانی‌سازی منابع و راهبرد احاله مسؤولیت
یکی از انگیزه‌های فروش سهام آرامکو می‌تواند جهانی‌سازی منابع عظیم هیدروکربنی عربستان‌سعودی باشد. اگر آرامکو مالکیتی بین‌المللی داشته باشد، حوزه خلیج‌فارس جزئی از حوزه منافع کمپانی‌های بزرگ و به عبارتی قدرت‌های فرامنطقه‌ای می‌شود. عربستان با این اقدام به دنبال آن است که در صورت بروز هرگونه تهدیدی علیه این کشور در این حوزه جغرافیایی، برای غلبه بر این تهدیدات احتمالی، سیاست احاله مسؤولیت را در پیش گیرد. بدین معنا که چون این منطقه جزو حوزه منافع قطعی قدرت‌های فرامنطقه‌ای و کمپانی‌های فراملیتی می‌شود لذا این بازیگران جدید خودشان به تهدیدهای محتمل پاسخ می‌دهند و دیگر نیازی به اقدام خود عربستان نیست بلکه مسؤولیت‌ تأمین امنیت منطقه خلیج‌فارس برعهده بازیگران جدید بین‌المللی که همان کمپانی‌های قدرتمند جهانی هستند، گذاشته می‌شود. احاله مسؤولیت از راهبرد‌های پیشنهادی «مرشایمر» است.
این سناریو، این ایده را تقویت می‌کند که نگاه عربستان سعودی در حوزه  سیاست بین‌الملل مبتنی بر نئورئالیسم تهاجمی است. بر این مبنا عربستان به‌دنبال این است که اگر جنگی در منطقه به وقوع بپیوندد دیگر عربستان نگران آینده جنگ و حمایت متحدان و حامیانش از خود نخواهد بود، چرا که اساساً منافع این بازیگران نوظهور اقتضا می‌کند که قدرتمندانه برای دفع هرگونه خطر احتمالی و تأمین امنیت منطقه و حفاظت از سرمایه‌های کلان خود بموقع در صحنه حاضر شده و تهدیدات احتمالی را دفع کنند.
1-3- حل مشکل پاسخگویی به افکار عمومی
شیوه مدیریت آرامکو و چگونگی هزینه‌کرد منابع مالی آن یکی از ابهام‌ها و پرسش‌های افکار عمومی سعودی در طول سالیان گذشته بوده است.
مردم همواره به این شرکت به‌عنوان محلی برای غارت اموال عمومی از جانب شاهزادگان و مدیران ارشد نگاه‌ کرده‌اند.
از منظر آنان آرامکو فاقد شفافیت مالی و هزینه‌ای بوده و میزان ذخایر و سرمایه آن مشخص نیست و هیچ اقدامی هم برای شفافیت آن صورت نگرفته است. تاکنون مواردی از فساد مالی و اداری این شرکت به بیرون درز کرده و در رسانه‌های سعودی بازتاب یافته است.
یکی از دلایلی که می‌توان برای فروش سهام آرامکو در بازارهای بورس بین‌المللی عنوان کرد آن است که مقام‌های خاندان سعودی از این طریق می‌توانند مشکل پاسخگویی به افکار عمومی داخلی را حل کرده و خود را از این دغدغه دیرینه برهانند.
محمد بن سلمان در این باره می‌گوید: «فروش احتمالی آرامکو، تنها با هدف تقویت بازار سهام در این کشور که از سال گذشته به روی خارجی‌ها هم باز شده، صورت نمی‌گیرد، بلکه این اقدام به افزایش شفافیت در این شرکت کمک می‌کند و فساد احتمالی موجود در آن را نیز از بین می‌برد». این تصمیم مهم می‌تواند به تمام شایعات قبلی درباره احتکار ثروت ملی از سوی خاندان سعودی و اینکه خاندان حاکم از درآمدهای نفتی برای اهداف و آرزوهای شخصی خود سوءاستفاده می‌کرده‌اند پایان دهد و خط بطلانی بر همه آن ادعاها بکشد بنابراین خاندان حاکم دیگر مسؤولیت چندانی در قبال مردم نخواهد داشت و این شرکت‌های خصوصی بین‌المللی هستند که باید درباره هرگونه فساد و سوءاستفاده مالی آن پاسخگو باشند.
1-4- طرح تحول ملی و اصلاحات اقتصادی
موافقان فروش سهام آرامکو علت اصلی تصمیم محمد بن سلمان برای فروش را برنامه اصلاحات اقتصادی وی برای مقابله با کاهش قیمت نفت می‌دانند.  «طرح تحول ملی» محمد بن سلمان که هدف آن ایجاد تغییرات اقتصادی، اجتماعی و آموزشی در عربستان طی ماه‌های آینده است، به دنبال کاستن از بار مسؤولیت‌ها و تعهدات دولت سعودی و سپردن آن به بخش خصوصی است.
موافقان این طرح مدعی‌اند جانشین ولیعهد به دنبال آن است که جامعه را تغییر داده و آن را از یک جامعه مصرفی وابسته به نفت به یک جامعه تولیدی و صنعتی که وابستگی اندکی به یارانه و پاداش‌های سخاوتمندانه دولتی دارد، تبدیل کند.
بر این مبنا، آرامکو به جای آنکه یک شرکت دولتی فاقد ابتکار و خلاقیت باقی بماند، می‌تواند از یک شرکت محدود سعودی پا را فراتر گذاشته و در سطح بین‌المللی به فعالیت بپردازد و حوزه فعالیت خود را نیز از نفت سنتی به انواع نفت‌ها (سنتی، غیرسنتی، صنعتی و بازفرآوری‌شده) گسترش دهد.
از سوی دیگر، فروش سهام در کوتاه‌مدت نیز می‌تواند بخشی از کسری بودجه دولت را جبران کند. طبق این دیدگاه، کسری بودجه دولت در سال 2015 بالغ بر 98 میلیارد دلار بوده و احتمال می‌رود این کسری در بودجه 2016 بالغ بر 87 میلیارد دلار باشد. همچنین طبق اصلاحاتی که محمد بن سلمان مد نظر دارد، در بودجه سال مالی 2016 یارانه محصولات نفتی و گازی با کاهش روبه‌رو خواهد بود. همچنین انگیزه‌هایی نیز وجود دارد که نرخ مالیات‌ها نیز افزایش داده شود.
این دلایل که ذیل طرح تحول ملی و عزم محمد بن سلمان برای انجام اصلاحات اقتصادی یا مقابله با کسری بودجه دولت مطرح می‌شود، ضعیف به نظر می‌رسد. اگر هدف دولت سعودی مقابله با معضل اقتصادی باشد به راحتی می‌تواند با پایین آوردن عرضه نفت، بر بازار تأثیر گذاشته و قیمت نفت را بالا ببرد. همچنین تصمیم مهم اینچنینی را نمی‌توان در چارچوب برنامه‌های اقتصادی معمولی که همه دولت‌ها دارند گنجاند.
2-سازوکار عرضه
برخی کارشناسان معتقدند با توجه به فعالیت‌های متنوع آرامکو و بزرگ‌بودن این شرکت که ارزش آن بالغ بر 5/2 تریلیون دلار است، عرضه کل سهام آن در بازارهای بورس جهانی به یکباره مشکل خواهد بود، از این رو محتمل است که ابتدا برخی حوزه‌های غیرراهبردی که روی دوش این شرکت سنگینی می‌کند، در بازارهای بورس عرضه شود. احتمال می‌رود این شرکت ابتدا عرضه سهام برخی واحدهای کوچک‌تر مانند واحد پالایشگاه‌های محلی را انتخاب کند. یکی دیگر از گزینه‌ها آن است که «مجموعه‌ای از شرکت‌های تابعه در بخش‌های بعد از تولید» را عرضه کند. این می‌تواند معیاری به شرکت آرامکو بدهد که ارزش کل آن را برآورد کند بدون آنکه تأثیری منفی بر ذخایر نفتی آن در صورت کاهش قیمت سهام در بازار بگذارد.
درباره مشتریان نیز 2 احتمال وجود دارد؛ یکی روش «آی‌پی‌او» به کار گرفته شود، به این معنا که سهام کمپانی به بازار بورس برای خرید عمومی در سراسر جهان عرضه شود. در این مدل، صرفنظر از میلیون‌ها نفر سهامداران معمولی که به همه ملیت‌ها تعلق دارند،‌ مالکان اصلی بانکداران و ثروتمندان بزرگ جهان‌وطن هستند. احتمال دیگر آن است که عرضه اولیه صرفاً در بازار بورس داخلی و برای عربستانی‌ها به فروش برسد که این فراتر از ظرفیت بازار بورس عربستان و پروژه‌ای جهانی است. در صورت عرضه سهام شرکت آرامکوی سعودی، بانک‌های جی‌پی مورگان و اچ‌اس‌بی‌سی بیشترین بخت برای خرید و تصاحب سهم عمده‌ای از آن را دارند.
پس از آن نیز بانک‌های «سیتی بانک»، «بانک بارکلیز» و «دویچه بانک» قرار دارند. عرضه احتمالا به صورت تدریجی صورت خواهد گرفت و احتمالا با 5 یا 10 درصد سهام آغاز شود.
3-پیامدهای فروش آرامکو
تبعات فروش آرامکو در محیط داخلی عربستان و محیط منطقه‌ای احتمالاً شگرف خواهد بود. در درون سعودی اختلافات داخلی تشدید خواهد شد. نگرانی‌ درباره آینده نفت عربستان باعث شده هم‌اکنون بین مدیران ارشد شرکت آرامکو و محمد بن سلمان اختلافاتی به وجود‌ آید. ظاهرا پیشنهاد فروش سهام آرامکو در ابتدا از جانب مدیران ارشد آرامکو داده نشده بلکه محمد بن سلمان که این روزها به تصمیم‌گیر اصلی نفت تبدیل شده و نیز شورایعالی آرامکو و تیم جدیدی که با خود به آرامکو آورده، این تصمیم سرنوشت‌ساز را گرفته‌اند. این تصمیم محمد بن سلمان از اجماع لازم برخوردار نیست و نوعی هرج و مرج ایجاد کرده است. این نگرانی‌ها باعث شده هم‌اکنون بین مدیران ارشد شرکت آرامکو و محمد بن سلمان اختلافاتی به وجود‌ آید.
بدون تردید عملی‌شدن این تصمیم اعتراضاتی را در بدنه کارشناسی و مدیریتی آرامکو ایجاد خواهد کرد. مخالفان این تصمیم بر این باورند که کشور نباید منابع مالی خود را به حراج بگذارد بویژه آنکه نفت اکنون پایین‌ترین قیمت خود را شاهد است. دگرگونی آرامکو از یک شرکت دولتی به یک شرکت خصوصی در راستای تأمین منابع سرمایه‌گذاران و بانک‌های بزرگ خواهد بود و بیشترین نفع و سود را کانون‌های ثروت جهانی خواهند برد، نه سرمایه‌داران معمولی یا مردم عادی. حال آنکه به باور بسیاری از سعودی‌ها، نفت حق توده‌های ملت و نسل‌های آینده سعودی است. همچنین شاید این شرکت از ادامه سرمایه‌گذاری در برنامه‌های اجتماعی منع شود که این به ضرر شهروندان عادی تمام خواهد شد.
کارشناسان همچنین از پیامدهای وخیم بر اقتصاد سعودی سخن می‌گویند. شکست این طرح می‌تواند منجر به آشوب‌های گسترده داخلی شود.
همچنین در سطح منطقه‌ای، عرضه سهام کمپانی آرامکو به بازار بورس می‌تواند سرآغاز موجی شود برای ارائه مدل به سایر دولت‌ها همان‌گونه که در دهه 1370 مدل «ببرهای آسیا» تبلیغ می‌شد و از این‌طریق عملاً ذخایر نفت و گاز جهان میلیون‌ها «مالک» (سهامدار) پیدا خواهد کرد. شاید عده‌ای خواستار «جذب سرمایه خارجی» از طریق عرضه سهام شرکت ملی نفت و ذخایر نفت و گاز کشورهای منطقه از جمله ایران در بورس‌های جهانی شوند. علاوه بر این سیستم امنیتی منطقه خلیج‌فارس دچار تغییراتی خواهد شد؛ حضور نظامی بازیگران فرامنطقه‌ای افزایش یافته و کمپانی‌ها و شرکت‌های جدید در ترتیبات امنیتی منطقه به ایفای نقش خواهند پرداخت.
4- جمع‌بندی
در مجموع به نظر می‌رسد تصمیم فروش سهام آرامکو در درازمدت به ضرر خاندان حاکم سعودی تمام شود و اقتدار این خاندان بر ارکان قدرت در عربستان را تضعیف کند. تاکنون سعودی‌ها از سلاح نفت و دلارهای حاصل از آن برای خرید وفاداری‌های داخلی و پیشبرد طرح‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود بخوبی استفاده لازم را برده‌اند. سهیم‌شدن بازیگران و کمپانی‌های بین‌المللی در ثروت سعودی خواه ناخواه اختلافاتی بین نهاد دینی و علمای وهابی و خاندان حاکم سعودی ایجاد خواهد کرد، چرا که نهاد مذهبی و حتی عامه مردم مخالف ورود بیگانگان به کشور و سپردن سرنوشت کشور به «کافران» هستند. از این رو احتمالا در صورت تحقق چنین طرحی، شاهد ناآرامی‌ها و نافرمانی‌های داخلی در آینده باشیم. علاوه بر این غلبه رویکرد سودجویانه کمپانی‌های بزرگ بر رویکرد رفاهی– که خاندان سعودی در مواقع بحرانی با تزریق پول و پاداش به اجرا گذاشته است- مشکلات و چالش‌های اقتصادی زیادی در سطح جامعه ایجاد خواهد کرد و نارضایتی‌ها را از حکومت بالا خواهد برد. از این رو سیاست «صبر و انتظار» از سوی جمهوری اسلامی و در عین حال تلاش برای جلوگیری از سرایت خطرات این طرح بر سیاست‌های نفتی کشور می‌تواند سرلوحه تصمیم‌گیران قرار گیرد.




نویسنده : لبیک
تاریخ : پنج شنبه 94/11/8
زمان : 10:12 صبح
کامنت فواد/ افتخاری که ایران در دوران احمدی نژاد از آن برخوردار
نظرات ()


کامنت فواد/ افتخاری که ایران در دوران احمدی نژاد از آن برخوردار بود نوع دیگر و جور دیگر بوددولت بهار: من به سوابق دیدارها در دویست سال پیش و ماجراها و داستان های مسخره ای که از آنها یاد می شود کاری ندارم اما همین انرژی اتمی که امروز اینطوری آنرا فشل کردند و قصد داشتند و دارند دانه دانه پیچ و مهره های آنرا از هم بازکنند تا اثری از آن باقی نماند ، این ماحصل یکی از این دیدارها بود ، دیدارهائی که تضمین کننده هیچ چیزی نیست.در دیداری که نیکسون سال 53 از ایران داشت و آنوقت بجای ترومن در راس امور بود و طراح اصلی کودتا علیه مصدق بود ، راکتور اتمی امیر اباد بعنوان کادوی خلاصی از شر مصدق و همکاری ایران در این زمینه به ایران داده شد.
  

دولت بهار/ فواد زیر خبر "نادیده گرفتن خسارت 3.2 تریلیون تومانی پژو به ایران!" نوشت:

من به عنوان یک ایرانی آشنا به تاریخ که هنوز تجربه سیاست های استحماری از خاطرم زدوده نشده نه تنها از این دید و بازدید ها احساس مباهات و افتخار نمی کنم بلکه برعکس از اینکه می دانم آنها در دل خود راجع به ما چه فکری می کنند و ما را چه می پندارند احساس خجالت و سرافکندگی می کنم.

سیاست «خر کردن» طرف های ایرانی ادامه سیاست توافق و مذاکرات هسته ای است که به اجماع در حال اجرا شدن بر روی ماست. از بیان این لفظ قصدم بی ادبی نیست اما درست ترین و ساده ترین اصطلاحی که بتوان برای آن بکار گرفت همین اصطلاح است.

عربی اش سیاست استحمار و انگلیسی آن سیاست گول خوری gullibility در ردیف سیاست های تحمیق و فریبکاری deceptionاست.

اگر طرف های ما واقعا برای ما ارزش قائل باشند می توان این دیدارها را مایه عزت و افتخار تلقی کرد. اما وقتی دو طرف هم سنخ و هم مشرب نیستند ، فرهنگ های متفاوت دارند و به دلیل دین و فرهنگ متفاوت ، اخلاقیات و خصوصیات متفاوت ، متفاوت نه کاملا عکس ، هیچ خوش آمدنی نسبت به هم ندارند ، بعد در وسط یک سلسله ی وقایع و مواضع مغایر و متضاد می آیند قالی قرمز پهن می کنند ، استقبال می کنند و ادای احترام گذاشتن و بزرگ داشتن بعمل می آورند ــ و میزبان ، و مردم کشورها همگی می دانند که ماجرا چیست ــ این دیگر احترام و عزت نیست بلکه تحمیقانه ترین سیاستی است که ممکن است علیه یک کشور بکار برده شود.

همین دیروز سالگرد ترور کاریکاتوریستی بود که به پیامبر اسلام بی حرمتی کرده بود و در فرانسه از او به عنوان یک قهرمان یاد می شود. هنوز جوهر قوانین ضد اسلامی و تبعیض آمیز اروپا علیه مسلمانان خشک نشده است. حالا هم که نوبرش را آورده اند همه ایرانی تبارها و سودانی تبارها را بعلاوه هر کسی که ظرف پنجسال گذشته به ایران یا سوریه سفر کرده باشد از ورود به کشورشان منع می کنند حتی اگر اروپائی باشد!

این باز به این خاطر «خر کردن» است که از دیدار هدفی کاملا متضاد و متفاوت با آنچه در ظاهر ابراز می شود دنبال می شود. یکی اینکه می خواهند مساله قدرت یابی و دست آوری به فن آوری های پیشرفته هستی را که در کشور ما داشت شکل می گرفت و با توافق ختم غائله شد محکم و محکمتر کنند ،

دو ، یک تعداد تهدیدات دور و نزدیک از سوی اعتقادات اسلامی و اسلامگرایان متوجه کشورشان است. جوان های فرانسوی ، بلژیکی و هلندی یکباره به اسلام می گروند و سر از مبارزان اسلامی در دیگر کشورها در می آورند که خانواده ها در می مانند اینها چطور شد یکهوئی اینطوری شدند. فرهنگ خودشان ضعف دارد جواب نمی دهد. جوانهایشان دلسرد و نا امیدند. از این مسخره بازیهائی که بعنوان سمبل های آزادی و تفریح و خوشی به آنها حقنه می شود انزجار دارند اینست که می بُرَند و مرگ در ناکجا اباد را به زندگی در مهد آزادی ترجیح می دهند.

این دیدار این گرایش ها را ، از نوع خوب و بدش ، مایوس و دلسرد می سازد. بیا اینم سران کشور مدعی برپا داشتن انقلاب اسلامی و جهانی کردن اسلام . خودش اینجاست و دارد دریوزگی ما را می کند. نه صرفا پولی ، که از نشست و برخاست با ما هم احساس غرور و افتخار می کند! دیدارها سیگنال دارد و سیگنالی که می دهد چنین است.

سوم ، قرار نیست هیچ کمکی به ما بدهند ، قرار نیست هیچ گشایشی در کار ما ایجاد کنند ، مظاهرش پیداست نفت را آورده اند 25 دلار یعنی کمتر از یک دلار 40 سال پیش ، یا برای هیچ کاری پا پیش نگذاشته اند ، توی صنایع اساسی و مادر که کمکی نمی کنند در صنایع پائینترنظیر خود رو و لوازم هم حاضر نیستند همکاری فن آورانه صورت دهند. آنوقت مراقب و مواظبند و می بینند مقامات ما راجع به این دیدارها چه خالی ها که نمی بندند. بیشتر یقین می کنند کشوری که محک و معیار درستی از شیوه قدرت یابی و قدرت گیری و توانمندی ندارد نخواهد توانست برای آنها خطر جدیی باشد. آسوده خاطر می شوند. خیالشان راحت می شود. ایران هراسیشان می ریزد.

این دیدارها تنها به مسئولین ما کمک می دهد یک دروغی به خورد مردم ما داده شود که انگار قرار است چیزی تغییر کند.

من به سوابق دیدارها در دویست سال پیش و ماجراها و داستان های مسخره ای که از آنها یاد می شود کاری ندارم اما همین انرژی اتمی که امروز اینطوری آنرا فشل کردند و قصد داشتند و دارند دانه دانه پیچ و مهره های آنرا از هم بازکنند تا اثری از آن باقی نماند ، این ماحصل یکی از این دیدارها بود ، دیدارهائی که تضمین کننده هیچ چیزی نیست. در دیداری که نیکسون سال 53 از ایران داشت و آنوقت بجای ترومن در راس امور بود و طراح اصلی کودتا علیه مصدق بود ، راکتور اتمی امیر اباد بعنوان کادوی خلاصی از شر مصدق و همکاری ایران در این زمینه به ایران داده شد. تاریخ نویسان می گویند شاه به ایشان گفته بود که من نگران پایان گرفتن ذخایر نفت و کمبود انرژی در ایران هستم و ایشان هم یعنی نیکسون گفته بودند نگران نباشید اعلیحضرتا ما به شما انرژی هسته ای خواهیم داد. اتفاقا بعدا اول کسی که بنای مخالفت با توسعه انرژی هسته ای در ایران را گذاشت و پس از دیدارش با شاه در 73 میلادی چند بار در این زمینه به ایران و کسانی که قصد داشتند با ایران در توسعه هسته ای کمک کنند هشدار داد خود همین آقای نیکسون بود. ذوالفقار علی بوتو را که سر اینکار کشتند.

امروزه روز پر رو شده اند هم انرژی هسته ای را که به ما داده بودند از ما گرفته اند هم نفتمان را مجانی کرده اند. هم مفت و مجانی از ما همکاری می طلبند.

اعتبار همکاری های تجاری و اقتصادی فرانسه را هم که شاهدیم. انگلیس را گذاشته ایم کنار صنعت خودرو را دو دستی داده ایم به پژو و همینطور دارند پول پارو می کنند بعد در بحبوحه فشار و گرفتاری یکباره از سود و منفعت خود می گذرند و خط تولید را در ایران تعطیل می کنند و دست ما و دارندگان پژو را میگذارند توی پوست گردو. یا دو ناو خود را در یک معامله مهم استراتژیک به روسیه میفروشند بعدا یکباره که دلشان خواست از تحویل آنها خود داری می ورزند.

در سال های اخیر دو بزرگوار در ایران بر حسب موقعیتی که بعنوان مسئول مذاکرات هسته ای ایران در خارج داشتند بواسطه همین دیدارها و پذیرائیها که می شد و خوش مشربی طرفهای مذاکره ، با دبدبه و کبکه به اتاق های سوئیت قصر مانند رفتن و صبح صبحانه را با سولانا در تراس هتل صرف کردن ، یک وقتی سیزده چهارده سال پیش به این آگاهی inspiration رسیدند که ما در مذاکره و معاشرت چیزی از اینها کم نداریم اینها هم آنطورهائی که می گویند آدم های بدی نیستند هم خوش مشرب اند هم بگو و بخند هم دوست داشتنی ـــ همه ی مسائل را از طریق دوستی و گفتگو با اینها می شود حل کرد ما چرا با اینها می جنگیم!

کری و اوباما و خانم کلینتون هم اجازه ندارند سیاست های امریکا را تغییر دهند. خط مشی ها تاریخی و از پیش تعیین شده است. بیخود نیست که اسم خود را غربی و اسم ما را شرقی گذشته اند. اینهائی که ما با آنها طرف هستیم حباب های روی کارند ، آدمک های جلو صحنه اند ، از خود اختیاری ندارند. سیاست ها و عداوت ها پایان ناپذیر است. کاشکی بود اما نیست.

در امریکا یک رئیس جمهور این خبط را کرد و فکر کرد با دشمن میشود دوستی کرد و خندید و با خروشچف بساط رفاقت ریخت و بزرگترین بحران امنیتی را پیش آورد که مجبور شدند خودشان سریعا ترورش کنند. ما از این چیزها درس گرفته ایم و هنوز یک چنین تصوراتی داریم.

این کاندید جدید امریکا آقای ترامپ تازه اظهار نظر کرده اند که از آزادی سوء استفاده شده و همگی اتحادهای اسلامی علیه امریکا راه انداخته اند و متقابلا گفته است که من نه برای ریاست جمهوری بلکه برای دفاع از مسیحیت و وحدت بخشی به تشکیلات و تشکلات مسیحی برای مقابله علیه اسلام بپا خاسته ام!

دویست سال است دارند ارزش های خودشان را به ما حقنه می کنند با فیلم و لختی و اکشن و افکت و داستانسرائی های قهرمانانه ساختگی ، بعد تازه احساس می کنند از سوی ما در معرض تهاجم فرهنگی قرار دارند و کشورشان از قِبَل نفوذ اسلام در خطر است! حق هم دارند. اینست که تازه به صرافت افتاده اند ورود مسلمانان به امریکا را ممنوع کنند. تازه میخواهند طرح مک کارتیسم جدید راه بیاندازد که هر کس اسم الله یا صل الله را بر زبان آورد بگیرند و به زندان بیاندازند. بعد اعضای این دولت ارزو می کنند کاش همچون پاریس در واشنگتن هم با قالی قرمز از آنها در کاخ سفید استقبال شود!

ندیدید ، فیلم هایش را که دیده اید. شاه بود که با رئیس جمهوری از روسای جمهورامریکا ملاقات نکرده باشد و با هم یک دوری نزده باشند. حالا چی شد که ما تازه میخواهیم بدویم دنبال این کارها!

افتخاری که ایران در دوران احمدی نژاد از آن برخوردار بود نوع دیگر و جور دیگر بود. همه سازمان ملل را ترک می کردند. در دانشگاه آنطور بر خورد می کردند. هیچکس از او برای دیداری دعوت بعمل نمی آورد ، اما خدائیش ایران بالاترین عزت و احترام را در دنیا بدست آورده بود و محبوب ترین کشور درجهان و در میان ملل بود. اصلی ترین تلاش همه این دیدارها هم کمک دادن به دور نگهداشتن احمدی نژاد از صحنه سیاست داخلی و سیاست خارجی ایران است.

ما برای آنکه خاک ایران از وجود امثال احمدی نژاد پاک شود خون دلها خورده و رنج های فراوان برده ایم!




نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 94/11/6
زمان : 8:26 صبح




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ