سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی به آدرس www.samandehi.ir ثبت شده است .

گفتگو با دکتر حسینی معاون فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب
نظرات ()

تهدیدی به نام تحدید فرزند/میانه سنی کشور؛ از 22سال در سال 1380 تا 47 سال در 1430

 

گروه فرهنگی- رجانیوز: امید، شجاعت، نشاط و تحرک از ویژگی های نسل جوان تحصیلکرده است و  وجود این نسل با ارزش است که آینده ای پر امید را برای کشور به ارمغان می آورد. متاسفانه طبق اظهارنظر علمی کارشناسان و متخصصین، با روند کنونی میزان باروری، کشور در آینده دچار مشکلات فراوان ، من جمله "پیری جمعیت" خواهد شد.

رهبر معظم انقلاب در خصوص سیاست "تحدید نسل" چنین می فرمایند: "البته اوّلى که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، ولیکن از اواسط دهه‌ 70 باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود... نسل جوان را باید حفظ کرد. با این روند کنونى اگر ما پیش برویم، کشور پیر خواهد شد. خانواده‌ها و جوان ها باید نسل را افزایش دهند. این محدود کردن فرزندان در خانه‌ها، به این شکلى که امروز هست، خطاست. این نسل جوانى که امروز ما داریم، اگر در ده سال آینده، بیست سال آینده و در دوره‌ها و مرحله‌هاى آینده‌ى این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همه‌ مشکلات کشور را این ها حل می کنند؛ با آن آمادگى، با آن نشاط، با آن شوقى که در نسل جوان هست، و با استعدادى که در ایرانى وجود دارد. پس ما مشکل اساسى براى پیشرفت نداریم"(سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ 13/7/90)

به دلیل اهمیت این مسئله، گفتگویی را با سرکار خانم "اکرم حسینی"، معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان و پژوهشگر مباحث زن و خانواده و نویسنده کتاب "جمعیت ایران، افزایش یا کاهش" ترتیب دادیم:
 
سوال نخست را اینگونه مطرح می کنیم. به نظر شما عوامل اصلی ایجاد میل به فرزند آوری در جامعه چیست؟
 
فرزند آوری حاصل نگرش افراد به فرزند و زندگی است؛ برخی با نگاهی الهی به خانواده می نگرند و فرزند را موهبتی الهی می بینند و او را مایه خیر و برکت می دانند. 
 
اما برخی دیگر، زندگی و تشکیل خانواده را صرفا فرصتی برای تأمین نیازهای نفسانی و شخصی خود می دانند، به همین دلیل تا جایی که فرزند آوری، خواسته?های مادی و غیر مادی آنها را تأمین کند مورد توجه است اما هر جا با منافع آنان استکاک داشته باشد، فرزند را مزاحم آزادی و آسایش خود می دانند.  اجرای سیاست های کاهش جمعیت در ایران از دهه 70 به بعد که به کاهش شدید و آبشاری جمعیت ما انجامید، میل به فرزند آوری را در میان مردم به شدت کاهش داد و آن را به یک فرهنگ ماندگار تبدیل کرد. بنابراین عامل اصلی در این امر ، تغییر فرهنگ است که نتیجه تبلیغات وسیع و اجرای سیاست های جمعیتی در دودهه اخیر است. عامل دیگر، تغییر سبک زندگی است که متاسفانه عموم خانواده ها با امواج مدرنیته به سبک دیگری از زندگی  روی آورده اند و آن را پذیرفته اند. سبکی که حاصل نگاه سکولار و انسان محور به زندگی است نه نگاه دینی و خدا محور. در این نگاه که هر چیزی با سود مادی اش سنجیده می شود، فرزند جایی در زندگی ندارد. عموماً فرزند اول را برای پاسخ به نیاز فطری و تجربه شیرین ابتدای زندگی می آورند و برخی فرزند دوم را هم برای جور شدن جنس فرزندان تحمل می کنند. و اکثراً هم به همان یک فرزند اکتفا می کنند. همین سبک زندگی سبب شده است نرخ باروری کل در ایران از 6/5 نوزاد زنده برای هر زن در سال 1365به 1/8 در سال 1385 وطبق آمار سازمان ملل در سال 1390 به 1/6 رسیده است.. علاوه بر این دو عامل، عوامل اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی مانند افزایش شهرنشینی، ارتقاء سواد زنان و تمایل آنان به اشتغال را دارا می باشند. 
 
البته معمولا عامل اول از نگاه عموم مردم، تورم و افزایش هزینه های زندگی می باشد و برخی معتقدند که توسعه اقتصادی چنین شرایطی را به همراه خواهد داشت. در این زمینه عوامل دیگری مثل بالا رفتن سن ازدواج و خودداری برخی از جوانان برای تشکیل خانواده نیز از عوامل مهم است که البته در این زمینه نیز باید فرهنگ سازی شود و خانواده?ها و مسئولین زمینه ازدواج جوانان را فراهم کنند. به هر حال همه باید توجه داشته باشیم که با این وضعیت و با این نرخ باروری، ما بحرانی جدی و خیلی نزدیک در پیش داریم. به گفته جمعیت شناسان ما در آستانه سرشماری سال 1385 وارد پنجره جمعیتی شده ایم. این دوره، فرصت طلایی اما محدودی است که معمولا یک بار در تاریخ کشورها پیش می آید. در این دوره بیشتر از دو سوم جمعیت در سنین فعالیت?اند یعنی بین پانزده تا شصت و پنج سال هستند.  در این دوره مسئولان باید با سیاست?گذاری و برنامه?ریزی، این ظرفیت استثنایی را به خوبی مدیریت کنند و علاوه بر سرمایه گذاری?های اقتصادی برای دستیابی به جمعیت مناسب تلاش کنند. پنجره جمعیتی ایران حدود سال 1425 بسته می شود. این مدت کوتاه ایجاب می کند بدون فوت وقت از همه امکانات و استعدادهای مادی و معنوی برای جهشی اقتصادی و بالا بردن نرخ باروری و هدایت منحنی جمعیت استفاده شود،زیرا متولدین دهه شصت که پنجره طلایی ما هستند به خصوص دختران فرصت چندانی برای ازدواج و فرزند آوری ندارند. جمعیت ایران پس از خروج از پنجره جمعیتی به سوی پیری مفرط حرکت خواهد کرد و چون سرعت روند کاهش باروری درکشور ما بیشتر از معمول کشورها بوده بنابراین روند سالمندی بسیار تندتر از آنها خواهد بود.
 
 
"دکتر محمودی"؛ جمعیت شناس و "رئیس مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور"، در خصوص "میانه سنی کشور" ما می گوید: میانه سنی کشور ما در سال 2000 م حدود 22 سال بوده است، این عدد در سال 2010 م به 27 سال و در سال 2013 م به حدود 28 سال رسیده است و پیش بینی می شود در سال 2025 م میانه سنی جمعیت ایران به 36 سال برسد. یعنی نصف جمعیت کشور بالای 36 سال و نصف دیگر آن پایین 36 سال خواهد بود و همچنین در سال 2050 م یا 1430 ه. ش میانه سنی در ایران به 47 سال خواهد رسید. یعنی حدود 10 سال بیشتر از میانه سنی جهان است زیرا میانه سنی در آن سال در جهان حدود 38 سال خواهد بود. 
 
حال به گونه ای دیگر به مسئله نگاه می کنیم. آیا تمایل به" فرزند کمتر داشتن" با اعتقادات اسلامی?مان مطابقت دارد؟
 
جایگاه اعتقادات دینی ما و رابطه آن با مسئله جمعیت بحث مفصلی دارد که فرصت طرح آن اینجا نیست اما به طور خلاصه باید گفت که اسلام دین عقل و منطق است و جز سعادت بشر هیچ هدفی ندارد. 
 
اسلام به مسئله جمعیت هم در جهت سعادت بشر نگاه می?کند بنابراین هم از بعد کمی و هم کیفی به این موضوع توجه دارد و بر افزایش جمعیت کیفی تأکید می?کند. آیات متعددی از قرآن کریم نگرانی های بشری را برای آوردن فرزند و کثرت جمعیت رفع می کند. مثلاً در آیه «31 سوره اسراء» برای بازداشتن کسانی که قصد سقط و یا کشتن فرزندان شان را دارند می فرماید: 
 
"و لا تقتلوا أولادکم خَشیة إملاق نحن نرزقکم و ایاکّم ."
 
" فرزندانتان را از ترس فقر و درماندگی نکُشید زیرا ما آنها و شما را روزی می دهیم."
 
یا در آیه «6 سوره هود» می?فرماید: 
 
"وَ ما بین دابة الا علی الله رزقها"
 
"هیچ جنبنده ای نیست در زمین، مگر اینکه خداوند روزی?اش را بر خود واجب کرده است."
 
این آیه جواب کسانی است که نگران محدودیت غذا و روئیدنی?ها در جهان هستند و طبق "نظریه مالتوس" طرح کاهش جمعیت را ضروری می دانند. ما روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام داریم که افراد را به آوردن فرزند تشویق می کنند و نگرانی آنها را برای روزی فرزندان برطرف می کنند.
 
به بیان قرآن و روایات علاوه بر عوامل مادی یا اراده انسان که در سرنوشت و سختی و گشایش زندگی نقش دارند عوامل معنوی و قدسی نقشی مهم و اساسی در خوشبختی و سعادت بشر دارند. خداوند در «سوره اعراف آیه 96» می?فرماید: "و لو أنَّ اهل القری آمنو و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض" یعنی؛ اگر مردم ایمان می?آوردند و تقوا پیشه می?کردند- و راه خدا را در پیش بگیرند-، برکات آسمان ها و زمین را برایشان می‌گشودیم.
 
و در آیات ابتدای سوره طلاق می‌فرماید: "و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب"  کسی که از خدا بترسد و متقی باشد، خدا برای او گشایش قرار می‌دهد و روزیش را خارج از مسیر عادی می?رساند.
 
امام صادق(ع) می فرمایند:"هر کس از ترس تنگ?دستی و عائله?مندی ازدواج را ترک کند، به خدا بدگمان است." و باز می فرمایند: زن و فرزندان، روزی شان را با خودشان می?آورند. در تاریخ داریم که " بَکربن صالح" نزد امام موسی?بن جعفر(ع) آمد و گفت: پنج سال است که از فرزندآوری اجتناب می کنم؛ زیرا از روزی دادن به آن عاجزم. امام فرمودند: شما بچه بیاور، خداوند روزی اش را می رساند.  از این آیات و روایات به?دست می?آید که اسلام بر افزایش جمعیت تاکید دارد البته همواره رشد و کمال جامعه اسلامی و پیشرفت مادی و معنوی آن اصلی مسلم در حاکمیت اسلامی بوده وهست.
 
شما در اینجا به یکی از نظریات غربی اشاره کردید. مسئله کاهش فرزندآوری در غرب تاکنون چه نتایجی در برداشته است ؟ اکنون کشورهای غربی به چه سیاستی روی آورده اند؟ 
 
جنبش خانواده، از مهمترین جنبش های اجتماعی مؤثر بر کاهش خانواده بود که بعدها هیچ اقدام اجتماعی جایگزین آن نشد و همچنان بیشترین تأثیر کمی و کیفی را بر جمعیت کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دارد. این جنبش حدوداً همزمان با انقلاب صنعتی در اروپا آغاز شد و بیشترین تأثیر را بر جمعیت کشورها گذاشت.
 
 
تغییرات فرهنگی، تحقیر ارزش های معنوی و خانوادگی، ترک ازدواج و روی آوردن به ارتباطات جنسی خارج از خانواده و در یک کلام فروپاشی خانواده، در اواخر  دهه 1960 و اوایل دهه 1970، در اروپای غربی و شمالی با تغییر در هنجارها، ارزش ها و نگرش ها نسبت به زندگی خانوادگی و فرزندآوری همراه شد.
 
تغییر در ارزش های "خانواده محور" به تدریج در اروپای جنوبی و کشورهای سوسیالیستی سابق نیز گسترش پیدا کرد. در واقع در چند دهه اخیرِ قرن بیستم در این کشورها خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی دگرگون شد. پژوهشگران، تضعیف خانواده را با توجه به پیامدهای آن برای باروری زیر سطح جانشینی یعنی کمتر از 1/2 فرزند در هر خانواده و تداوم آن در ابعاد زیر مطالعه کرده اند:
 
- پائین آمدن میزان ازدواج
 
- افزایش سن اولین ازدواج
 
- افزایش طلاق
 
در جوامعی که باروری زیر سطح جانشینی داشتند گرایش به ازدواج هم کم شد. در واقع میزان کلی ازدواج در اروپای غربی و شمالی از سال 1970-1965 شروع به تغییر کرد و در مدت 20 تا 25 سال بین 30 تا 40 درصد کاهش پیدا کرد. با تغییرات چشم گیر در ازدواج و خانواده کشورهای پیشرفته صنعتی، تغییراتی هم در نحوه فرزندآوری پیش آمد. به تعبیر "ون دی کا" ، علاوه بر تغییرات عام در نظام?های ارزشی، تغییراتی هم در روش?های کنترل موالید و دسترسی به سقط جنین بی?خطر پیش آمد که خود باعث شد که رابطه قوی بین ازدواج رسمی و بچه آوری تضعیف شود و اوضاع خانواده و هنجارهای اخلاقی به جایی برسد که بنابر گزارش سرشماری از اولین دهه هزاره سوم میلادی در ایالات متحده در حدود 20 درصد زنان 44-40 ساله بی?فرزند بوده اند، دو برابر رقم متناظر سی سال قبل از آن؛ در بریتانیا هم بنابر ارقام منتشره توسط اداره آمار ملی این کشور درصد بی فرزندی در حال حاضر چیزی مشابه ایالت متحده است. "براونینگر" می گوید: بر اساس برآوردهای جمعیتی تعداد افرادی که در اتحادیه اروپا زندگی می کنند از سال   2015م شروع به کاهش می کند و تا سال 2050 م جمعیت آن 40 میلیون کمتر از امروز می شود یعنی قاره اروپا که در حال حاضر جمعیتی حدود 725 میلیون دارد، در 50 سال آینده ، کاهش جمعیتی حدود 125میلیون نفر را خواهد داشت.در حقیقت این مناطق با نوعی خاص از مسائل جمعیتی مثل باروری زیر سطح جانشینی، رشد منفی و ریزش جمعیت، سالمند شدن جمعیت و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه هستند.
 
بر اساس برآوردهای سازمان ملل، تا میانه قرن بیست و یکم، جمعیت بیشتر مناطق توسعه یافته جهان ، سالانه یک میلیون نفر کاهش جمعیت خواهد یافت.
 
این وضعیت سبب شد کشورهایی که خود را در حال سقوط در چاله جمعیتی می بینند دست به کار شوند و از راه های مختلف خود را از این بحران جمعیتی نجات دهند. آنها علاوه بر مهاجرپذیری و رقابت با یکدیگر در پذیرش جوانان کشورهای آسیایی و حتی آفریقایی، مشوق?هایی با هزینه?های کلان برای فرزندآوری تعیین کردند. مشوق?های پولی، مرخصی های طولانی مدت، بسته?های بهداشتی و ارزاق و ایجاد تسهیلات در امر آموزش نمونه?هایی از این مشوق?ها می?باشند. مثلاً کشور سوئد که تا سال 2050 بیش از 3میلیون نفر سالمند خواهد داشت که یک میلیون نفر از آنها بالای 80سال دارند. در نتیجه، این کشور مشوق?های فراوانی برای فرزنددار شدن به خانواده ها می دهد از جمله کمک هزینه کودک( بارن بیدارک) که این کمک هزینه تا 16 سالگی فرزند شان ادامه دارد.
 
با توجه به خطر تحدید نسل به نظر شما چه راهکارهایی را در این رابطه باید اندیشید تا از این خطر عبور کرد؟
 
متاسفانه راه اشتباهی را که در این چند سال رفتیم به سختی می توان بازگشت. در اثر تبلیغات و جریانات مختلف اجتماعی و اقتصادی فرهنگ فرزندآوری و بعد خانوار در میان مردم تغییرکرده وتمایلات و ایده ها به سوی فردگرایی سوق پیدا کرده است. با این حال مسئولان و مردم باید به مسائل و مشکلات پیش رو بیندیشند و برای رفاه و آسایش آینده چاره جویی کنند و بدانند که مشکلات یک جامعه سالمند به مراتب بیشتر از یک جامعه جوان است. اگر امروز مشکلات شغل و مسکن و ازدواج جوانان مسئله اول است و همین ما را از فرزندآوری باز می دارد، قطعا در دو سه دهه دیگر، مشکلات سالمندان بدون نسل جوانی که آن ها را حمایت کند مصیبت بارتر خواهد بود. 
 
خوشبختانه بعد از هشدارهای مقام معظم رهبری در خصوص جمعیت، نهادها و صاحبنظران به فکر چاره افتاده?اند و اقداماتی را در حوزه های تقنینی و برنامه ریزی آغاز کرده اند. نظرات و راهکارهای متعددی ارائه شده است و شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاست های جمعیتی کشور را تصویب کرده و مجلس شورای اسلامی در حال تصویب قوانین مربوطه است. در جواب سؤال شما من به چند راهکار مطرح شده از سوی صاحبنظران اشاره می?کنم: در درجه اول باید بدانیم جامعه ایمانی و خداجو در هر موقعیتی به تکلیف الهی و تعهدات خود نسبت به خدا و دیگران فکر می?کند و هیچ چیزی او را از انجام وظیفه باز نمی دارد. ملتی که در برابر دشمن رودر رو هشت سال با تمام توان ایستاد این گونه مشکلات را هم بر می?دارد. در مراحل بعد اقداماتی که اشاره می کنم می تواند مؤثر باشد.  
 
تدوین الگوی سبک زندگی متناسب با معیارهای اسلامی که در آن اشتغال زنان متنوع،  متناسب و هماهنگ با مصالح خانواده باشد تا هر چه کامل?تر نقش مادری و همسری خود را ایفا نمایند.
 
فراهم آوردن امکان حضور منعطف و کاهش ساعات کار موظف، ایجاد امتیازات خاص و تسهیلات لازم در طرح دورکاری و نیمه حضوری برای زنان باردار و مادران دارای کودک. تهیه برنامه های آموزشی، پژوهشی، اطلاع رسانی، نمایشی، تبلیغی و غیره در رسانه های جمعی به ویژه صدا و سیما و شبکه های استانی با هدف ترویج فواید فرزندآوری و تبیین آثار منفی کاهش نرخ باروری.
 
حمایت از گسترش شبکه های اجتماعی و سازمان های مردم نهاد حامی کاهش سن ازدواج جوانان و استحکام خانواده.
 
اصلاح نگرش ها و برنامه های درسی در سطوح آموزش و پرورش و آموزش عالی نسبت به جمعیت مطلوب و فرزندآوری.
 
توزیع و تخصیص وام دانشجویی و اولویت قرار دادن خوابگاه های دانشجویی به دانشجویان متاهل دارای فرزند. 
 
پوشش بیمه اجباری درمان رایگان مادر و کودک از ابتدای بارداری تا پایان دو سالگی کودک برای کسانی که فاقد پوشش بیمه درمانی هستند..
 
پوشش کامل بیمه ای برای درمان ناباروری?های اولیه و ثانویه .
 
و خلاصه اقداماتی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی که از نگرانی های جوانان برای ازدواج و فرزندآوری بکاهد.
 
منبع: 9دی



نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/9/26
زمان : 3:58 عصر
گفتوگوی مشروح فارس با حافظ روستایی کل قرآن کریم
نظرات ()

حکایت هجرت قرآنی یک دختر روستایی/ تربیت 15حافظ کل قرآن با امکانات محدود

سکینه سبزیان حافظ کل قرآن متولد یکی از روستاهای شهرستان فسا است. او اکنون در 30سالگی با هجرتی قرآنی ترک وطن کرده و در سیستان و بلوچستان به تعلیم کلام نورانی قرآن می‌پردازد. سبزیان از مسئولان تقاضا دارد مؤسسات محروم را دریابند.

خبرگزاری فارس: حکایت هجرت قرآنی یک دختر روستایی/ تربیت 15حافظ کل قرآن با امکانات محدود

 

به گزارش خبرنگار فعالیت‌های قرآنی خبرگزاری فارس، مؤسسه قرآنی بیت‌الاحزان حضرت زهرا(س) سال 1376 با همت حجت‌الاسلام علیرضا شاهسونی راه‌اندازی شد. این مؤسسه کار خود را از شهرستان استهبان از توابع استان فارس آغاز کرد و طی این سال‌‌ها شعب مؤسسه در سراسر کشور گسترش یافته است تا جایی که این مؤسسه هم‌اکنون بیش از 120 شعبه در سراسر کشور دارد.

یکی از کار‌های ارزنده مؤسسه مذکور این است که پس از اتمام دوره حفظ ،اغلب حفاظ را به منظور تدریس جذب می‌کند به این صورت که ابتدا یک دوره مربیگری برای آنان برگزار می‌کند سپس از این افراد به عنوان مدرس حفظ استفاده می‌شود.

«سکینه سبزیان» یکی از این افراد است که از سال 1381 حفظ قرآن کریم را آغاز و پس از به پایان رساندن حفظ 15 جزء قرآن کریم تدریس را هم آغاز کرد. وی از سال 1386 به شهرستان دلگان سیستان و بلوچستان مهاجرت کرد و پس از چندی مسئول مؤسسه بیت‌الاحزان دلگان شد.

به منظور آشنایی بیشتر با فعالیت‌های این حافظ کل قرآن کریم در مؤسسه بیت‌الاحزان دلگان دقایقی را با وی به گفت‌وگو نشستیم.

 

حفظ و تدریس همزمان قرآن کریم

* لطفاً ابتدا خودتان  را معرفی کنید و بفرمایید حفظ قرآن را از کی آغاز کردید.

سکینه سبزیان هستم، متولد 1362 یکی از روستاهای توابع شهرستان فسا.

سال 1381 پس از پایان تحصیلات متوسطه از طریق مؤسسه بیت‌الاحزان حفظ قرآن را آغاز کردم. در ابتدای کار به مدرسه شبانه‌روزی شهر استهبان رفتم و در آنجا 9 جزء از قرآن را حفظ کردم، سپس به روستا بازگشتم و در شعبه‌ای که در آنجا بنا نهاده شده بود موفق به حفظ کل قرآن شدم، البته در روستای ما معلم قرآن وجود نداشت. من ابتدا خودم در منزل به حفظ قرآن پرداختم و هنگامی که 15 جزء قرآن را حفظ شدم به عنوان معلم در شعبه روستا تدریس می‌کردم و به صورت همزمان خودم هم حفظ قرآن را به پایان رساندم.

*شما معلم نبودید پس چگونه حفظ قرآن تدریس می‌کردید؟

هنگامی که من 15 جزء قرآن را حفظ شدم، آقای شاهسونی یک دوره فشرده مربیگری برای من برگزار کرد و پس از آن مرتب به شعبه سرکشی می‌کرد و بر روند کارها نظارت داشت، البته من در دوره‌های ارتقای علمی مؤسسه هم شرکت کردم تا بتوانم مدرک کارشناسی حفظ را دریافت کنم، اما متأسفانه پدرم دچار بیماری شد و من نتوانستم این دوره‌ها را ادامه دهم از این رو هنوز مدرک کارشناسی حفظ را دریافت نکرده‌ام.

*با توجه به اینکه اکنون مسئول مؤسسه هستید، هنوز هم تدریس می‌کنید؟

از زمانی که 15 جزء قرآن را حفظ کردم، کار تدریس را هم آغاز کردم، البته مدتی پس از اتمام حفظ قرآن به صورت داوطلبانه به سیستان و بلوچستان مهاجرت کردم و تاکنون هم تدریس قرآن را رها نکرده‌ام.

به کار در مناطق محروم علاقه داشتم

*ماجرای مهاجرت به شهرستان دلگان سیستان و بلوچستان را شرح دهید.

در یکی از جلسات مؤسسه اعلام شد شعبه جدیدی در شهرستان دلگان از توابع استان سیستان و بلوچستان راه‌اندازی شده و به معلم مهاجر نیاز داریم و من هم داوطلب شدم. آقای شاهسونی مشکلات سفر و مهاجرت به سیستان و بلوچستان را برای من بازگو کرد، اما من علاقه به فعالیت در مناطق محروم داشتم. از این رو، شهرستان دلگان را انتخاب کردم.

از همان ابتدا قصد داشتید در شهر دلگان بمانید؟ 

در سال 1386 که کار خود را در شهر دلگان آغاز کردم، قصد ماندن نداشتم و با خود می‌گفتم هنگامی که حفظ این دانش‌آموزان به پایان برسد به شهر و دیار خود بازمی‌گردم، اما بچه‌های دلگان در یادگیری بسیار مشکل داشتند و ضعیف بودند زیرا دوره روخوانی و روانخوانی که اغلب طی 14 جلسه به اتمام می‌رسد حدود 6 ماه طول کشید و حفظ کل قرآن این افراد حدود سه سال طول کشید. از این رو من مجبور شدم زمان بیشتری در این شهر بمانم، همچنین قسمت این بود که در این شهر ازدواج کنم و اینجا بمانم.

*چطور شد در این شهر ازدواج کردید؟

همسر رئیس وقت اداره تبلیغات شهرستان دلگان از دوستان من بود و وی به من پیشنهاد ازدواج با برادر همسرش را داد، من هم پس از بررسی این فرد و اطمینان از ایمان و تقوای او پاسخ مثبت دادم.

*خانواده شما با مهاجرت و ازدواج شما مخالفت نداشتند؟

پدرم در ابتدای امر چندان راضی به مهاجرت من نبود، اما رضایت داد که من به همراه تعدادی از خانم‌ها به شهرستان دلگان مهاجرت کنم. همچنین مادرم به دلیل دوری مسافت با ازدواج من در شهر دلگان مخالفت می‌کرد، اما پس از آشنایی و دیدار همسرم به این ازدواج رضایت داد.

* واکنش برادران و خواهران اهل تسنن به کلاس‌های شما چه بود؟

برخی می‌گفتند که شیعیان نمی‌توانند قرآن را حفظ کنند، اما پس از فعالیت‌ها و تربیت تعدادی حافظ قوی که مسلط به ترجمه و شماره صفحه بودند، برادران و خواهران اهل تسنن نیز به این نتیجه رسیدند که شیعیان هم می‌توانند قرآن را به خوبی حفظ کنند.

*همسر شما حافظ قرآن است؟

خیز وی به تازگی حفظ قرآن را آغاز کرده، البته همسرم فردی مؤمن و متدین است و گاهی اوقات مشاهده می‌کنم مراقبت‌هایی که وی دارد، من که حافظ قرآن هستم ندارم.

مؤسسه طی سه سال تعداد شعب خود را از سه به یازده عدد افزایش داد

*شما کار خود را در شهرستان دلگان با چه امکانات و سطحی آغاز کردید و امروز چه شرایطی دارید؟

من حدود سه سال است که مسئول بیت‌الاحزان شهرستان دلگان شده‌ام و پیش از آن فقط معلم بودم. زمانی که من مسئول بیت‌الاحزان دلگان شدم تنها سه شعبه داشتیم اما اکنون پس از حدود سه سال 11 شعبه در شهرستان دلگان راه‌اندازی کرده‌ایم، به این صورت که افرادی که موفق به حفظ کل قرآن می‌شدند را به دوره‌های تربیت معلم اعزام و سپس با استفاده از این افراد شعب جدید را راه‌اندازی می‌کردیم، اما مشکلات ما بسیار زیاد و توان راه‌اندازی شعبه جدید نداریم.

*تاکنون چه تعداد افراد علاقه‌مند مورد آموزش حفظ قرآن قرار گرفته‌اند؟

طی این مدت حدود هزار نفر از علاقه‌مندان آموزش دیده‌اند که 15 حافظ کل، 15 حافظ 20 جزء و 150 نفر زیر 20 جزء شاخص‌ترین این افراد هستند.

مردم منطقه توان پرداخت شهریه را ندارند

*هزینه‌های شعب شهرستان دلگان را از چه طریق تأمین می‌کنید؟

اساسی‌ترین مشکل ما موضوع بودجه است، زیرا هیچ بودجه مشخصی نداریم و اغلب با کمک مردم و به سختی امور مؤسسه را می‌گذرانیم، از طرفی مردم این منطقه مردمان مستضعفی هستند و توان پرداخت شهریه به مؤسسه را ندارند، این در حالی است که اهل تسنن به افرادی که به حفظ قرآن می‌پردازند هدایایی هم می‌دهند، اما ما توان مالی ضعیفی داریم و باید به ناچار از قرآن‌آموزان پول هم دریافت کنیم.

*هزینه‌های ماهانه شما چقدر است؟

شعب مؤسسه در شهرستان دلگان ماهانه حدود 5 میلیون تومان هزینه دارد که این هزینه توسط قرآن‌آموزان، کمک مردم و دفتر آیت‌الله مکارم تا حدودی تأمین می‌شود. متأسفانه با وجود درخواست‌های مکرر مردم، روستاهای مختلف دلگان مبنی بر راه‌اندازی شعب جدید، اما ما توان راه‌اندازی را نداریم.

*از بودجه‌های قرآنی کشور مبلغی برای شما درنظر گرفته نشده است؟

از بودجه‌های دولتی و قرآنی هیچ مبلغی برای ما درنظر گرفته نشده است، البته بابت برگزاری آزمون‌های حفظ مبلغ اندکی آن هم با تأخیر به دست ما می‌رسد اما هیچ بودجه معینی نداریم، البته سال گذشته شعبه ما به عنوان مؤسسه برتر کشور انتخاب شد و سه میلیون تومان هدیه به ما پرداخت شد.

*مردم دلگان چگونه مردمانی هستند؟ آیا از زندگی در بین آنان رضایت دارید؟

مردمان این منطقه بسیار خونگرم و خوش‌اخلاق و بسیار علاقه‌مند به قرآن هستند تا جایی که ما تعدادی قرآن‌آموز بیسواد هم داریم.

*در پایان حرفی دارید؟

از حجت‌الاسلام شاهسونی مدیر مؤسسه بیت‌الاحزان تشکر می‌کنم که به حفظ قرآن اهمیت می‌دهند، وی با راه‌اندازی شعب مؤسسه در مناطق محروم خدمت می‌کند، همچنین ایشان با راهنمایی و دلداری‌های خود روحیه ما برای ادامه کار و تحمل مشکلات بالا می‌برد.

مسئولان مؤسسات محروم را دریابند

 

از سایر مسئولان کشور تقاضا می‌کنم به موضوع حفظ قرآن بیشتر اهمیت دهند و مؤسساتی مانند ما که در مناطق محروم کار می‌کنیم را دریابند، زیرا اگر بودجه معینی برای ما درنظر بگیرند با آسودگی خاطر کار می‌کنیم و می‌توانیم پاسخگوی خیل عظیم علاقه‌مندان به حفظ قرآن باشیم.




نویسنده : لبیک
تاریخ : دوشنبه 92/9/25
زمان : 7:50 عصر
گزیده مستند به رنگ زندگی
نظرات ()

در این مستند جذاب به زندگی حجت الاسلام وافی پرداخته شده است که دارای هشت فرزند می باشد.


در این مستند جذاب به زندگی حجت الاسلام وافی پرداخته شده است که دارای هشت فرزند می باشد.



نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 92/9/23
زمان : 10:28 عصر
مادر 28 ساله ای با 8 فرزند (+عکس)
نظرات ()

بچه هایی که با هم بازی می کنند احتیاجی به اسباب بازی ندارند. من خودم شخصاً عقیده دارم بچه هایی که با عروسک، بازی می کنند، خودخواه می شود. من تا به حال به جز یک بار که رفته بودم کربلا و برای بچه هایم دو تا عروسک آوردم، برایشان عروسک و اسباب بازی نخریده ام. بچه هایم با هم بازی می کنند، با هم دعوا می کنند، از حق خودشان دفاع می کنند و… وقتی بچه هایم با هم دعوا می کنند، من طرفداری هیچکدام را نمی کنم. می گویم خودتان مشکلتان را حل کنید. این بچه ها یاد می گیرند که باید از خودشان دفاع کنند و ناز نازی بار نمی آیند.


  در مورد خودتان بفرمایید؛ متولد چه سالی هستید؟ چه تحصیلاتی دارید؟ و چند فرزند دارید؟
حداد هستم؛ 28 ساله، متولد سال 62? تا سال دوم دبیرستان درس خواندم و بعد ازدواج کردم و بعد از ازدواج وارد حوزه شدم؛ 4 سال حوزه درس خواندم. الان هم مادر 8 فرزند هستم.

-    در چه سنی ازدواج کردید؟
حدود 14 سالگی ازدواج کردم.

-    همسرتان چند سال داشتند؟
همسرم 16 سال داشتند.

-    از ابتدای ازدواج مستقل زندگی کردید؟ همسرتان از همان ابتدای زندگی منبع درآمد داشتند؟
درآمد همان شهریه طلبگی بود؛ 2 سال و نیم منزل پدرشوهرم رندگی کردیم و بعد برای طرح هجرت به یکی از روستاهای رفسنجان به نام امین شهر انار رفتیم. 3 سال آنجا بودیم پسر سومم آنجا به دنیا آمد. برگشتیم قم؛ یک خانه اجاره کردیم. چند سال قم بودیم و بعد 2 سال رفتیم بابل. در بابل همسرم 2 سال تدریس داشتند و کارهای تبلیغ می کردند و بعد مجدد برگشتیم قم و الان هم قم زندگی می کنیم.

-    اولین فرزند شما چند سال بعد از ازدواجتان به دنیا آمد؟
من 5 ماه بعد از ازدواج باردار شدم.

-    آن زمان با خواست خودتان باردار شدید؟ آمادگی روحی داشتید؟
بله، من خودم سبزواری هستم و در قم تنها بودم، به خاطر تنهایی خودم بچه آوردم؛ بعد دیدم بچه آوردن خیلی خوب و شیرین است.

-    فاصله سنی فرزندانتان چقدر است؟
بچه اولم متولد سال 77، بچه دوم 79 و باقی فرزندانم ،به جز فرزند چهارم و پنجم که یکسال فاصله سنی دارند، باقی همه دو سال تفاوت سنی دارند.

-    اشاره کردید خانواده خودتان پیش شما نیستند. اوایل ازدواج در بزرگ کردن بچه ها کسی به شما کمک می کرد؟
پدرشوهر و مادرشوهرم هم بودند. شوهرم هم کمک می کردند؛ البته الان به خاطر مشغله کاری و فعالیت در یکی از گروه های جهادی اصلاً خانه نیستند، اما اوایل وقت آزاد بیشتری زیاد داشتند و کمک می کردند.

-    یکی از دغدغه های خانواده ها برای فرزندآوری بحث معیشت است. می گویند وقتی درآمد کافی نداریم و به سختی معیشت خودمان را تأمین می کنیم، چگونه چند فرزند داشته باشیم؟ درآمد شما به چه صورت است؟ آیا نگران معیشت فرزندانتان نیستید؟ تاکنون به مشکلی در این زمینه برخوردید؟

به عقیده من روزی دست ما نیست و روزی دهنده خداست. و لا تقتلوا اولادکم من املاق نحن نرزقکم و ایاهم تا به حال هم درآمد ما از طلبگی بوده است. شکر خدا تاکنون شوهرم نه از جایی قرض گرفته، نه وامی گرفته، حتی همه از ما قرض می گیرند، نه اینکه خیلی پول داشته باشیم، ولی خدا در همین درآمد کممان برکت قرار داده است. خدا را شکر تاکنون محتاج کسی نبودیم. البته بچه های ساده و قانعی هم داریم.

داستانی تعریف کنم، یکی از تاجران تهرانی بود که یک مدتی خانه نشین می شود. از او سئوال می کنند چرا خانه نشین شدی؟ می گوید من زمین های کشاورزی زیاد دارم یک بار سر زمین بودم زنبوری می آمد مرتب گندم بر می داشت و می برد. تعجب کردم زنبور که گندم نمی خورد؟ دنبالش رفتم دیدم زنبور گندم را می برد داخل خرابه ای. در این خرابه گنجشک کوری زندگی می کند که وقتی صدای بال زدن زنبور را می شنود، دهانش را باز می کند و زنبور، گندم را می اندازد داخل دهان گنجشک.

خداوند بارها در قرآن فرموده به خاطر روزی بچه هایتان را نکشید. همان هدایی که به بچه در رحم مادر با بند ناف غذا می رساند، بعد از تولدش هم روزی اش را فراهم می کند.

-    شما در زندگی خودتان با شهریه طلبگی چطور معیشت را مدیریت می کنید؟ چون فکر نمی کنم این شهریه خیلی بالا باشد، با 8 فرزند و اجاره خانه، خوراک و پوشاک و ….؟
این بحث در فکر ما نمی گنجد که خداوند چگونه برکت به مال می دهد. یک ریاضی دان می رود پیش یکی از علما و به او می گوید: «چرا شما می گویید اگر خمس بدهید مالتان 2 برابر می شود؟ هر عاقلی می داند اگر از 5 تا 1 دانه برداریم می شود 4 ولی شما می گویید می شود10 تا.» آن عالم می گوید: سگ زاد و ولدش زیاد است و در هر نوبت زایمان توله های زیادی به دنیا می آورد ولی گوسفند سالی یک زایمان دارد. ازطرفی انسان ها از سگ تغذیه نمی کنند و گوشتش را نمی خورند، ولی گوشت گوسفند را می خورند. بیماری، گوسفند را بیشتر از سگ از پا در می آورد و می کشد و… بر طبق این موارد، الان دنیا باید پر از گله سگ باشد، ولی پر از گوسفند است.» این برکت خدا برای ما غیرقابل فهم است.

-    یعنی شما از ابتدا اصلاً دغدغه معیشتی نداشتید؟ و همه چیز راحت بوده است؟
نه، آسان نبوده است. یا یک بار همسرم رفته بودند تبریز. قم هوا خیلی سرد بود و آن زمان 5 بچه داشتم، همه بچه ها مریض شدند. من 2 تا 2 تا می بردمشان دکتر. کسی هم نبود کمکم کند. تنها بودم. تا اینکه یک شب دو تا از بچه ها تب 40 درجه کردند و من خیلی سعی کردم تبشان را پایین بیاورم ولی نشد. بردمشان دکتر، دکتر گفت یکی از بچه ها باید بستری شود. من دیدم نمی توانم بچه ها را در خانه تنها بگذارم یا این بچه را در بیمارستان بگذارم، ازطرفی وضعیت مالی ام هم خیلی جور نبود. به دکتر گفتم هر کاری لازم است بگویید در خانه انجام می دهم.

-    شما گفتید بارداری سختی دارید. ازطرفی زمان بارداری تان هم ممکن است همسرتان به خاطر نوع کاری که دارند کنارتان نباشند تا حداقل در امورات خانه کمکی به شما بکنند. چه چیزی باعث شده از همان ابتد تصمیم بگیرید فرزندان بیشتری بیاورید و این دوران سخت بارداریتان را تکرار کنید؟
آدم وقتی در راه سختی می رود، وقتی هدفش مشخص شده باشد، وقتی بداند به چه چیزی می خواهد برسد، در این مسیر سختی ها برایش شیرین می شود. ولی وقتی آدم فکر کند یک مادر از زمان شروع بارداری تا زمان زایمان، اجر هزاران شهید را دارد، برایش این سختی ها آسان می شود. وقتی پیامبر می گوید وقتی بچه ای در امتم به دنیا می آید، از انچه که خورشید بر آن می تابد برای من با ارزش تر است، و لولود فی امتی احب مما طلعت علیه الشمس، معلوم است که آدم باز هم بچه می آورد. پیش آمده بعد از زایمانم، زمانی که فرزندم را شیر می دهم، دوستانم از من پرسیده اند باز هم می خواهی بچه بیاوری؟ می گویم: شاید به خاطر درد جسمی ام گاهی با خودم فکر کنم نه، ولی بعد به خودم می گویم خدایا من نمی توانم خود را از تمام این ثواب ها محروم کنم. حیف است.

-    خانواده شما و همسرتان چقدر حمایت روحی و معنوی از شما می کنند؟ با فرزندآوری متعدد شما موافقند یا مخالف؟
خانواده شوهرم معتقد به بچه زیاد هستند، اما خانواده خودم یک مقدار به خاطر شرایط جسمی خودم نگرانند مخصوصاً مادرم. ایشان فکر می کنند فقط همسرم دوست دارند و من مجبورم و من می گویم خودم هم راضی هستم. ایشان هم راضی می شوند.

-    خانم ها اغلب بعد از بارداری دچار افسردگی و بی حوصلگی می شوند و به سختی می توانند به امورات خانه و حتی فرزندشان برسند. خب شما تقریباً پشت سر هم تجربه بارداری دارید. از لحاظ روحی در چه شرایطی هستید؟
این بحث بر می گردد به همان صحبت قبلی ام؛ وقتی آدم هدفش را مشخص کرده باشد، در راه رسیدن به آن هدف با هر سختی مقابله می کند. با یک کسی صحبت می کردم گفتم: شما درس می خوانید گفت بله درس خواندن را خیلی دوست دارم، حتی بچه هایم را می گذارم منزل مادرم و می روم درس می خوانم. گفتم: شما چون درس خواندن را دوست دارید، در راهش هر سختی را تحمل می کنید. من با افرادی که می خواهند مثل من چند فرزند داشته باشند صحبت می کنم و می گویم باید از نظر روحی و باوری با خودتان کنار بیایید. وقتی آدم خودش نخواهد، کوچکترین مشکلی او را از پا درمی آورد. به خصوص بحث افسردگی بعد از زایمان که برای همه خانم ها هست. البته بستگی به شوهرشان هم دارد که چقدر به خانم رسیدگی کند. البته باز هم تأکید می کنم اگر هدف مشخص باشد، انسان ضربه نمی بیند.

-    شما از همان ابتدا خودآگاه و با هدف مشخص اقدام به این کار کردید؟
بله، کاملاً.

-    یک مقدار از وضعیت منزلتان برایمان بگویید؛ اینکه منرلتان چند اتاق دارد؟ بچه ها اتاق مستقل دارند؟ چه امکاناتی برای بچه ها در منزل دارید؟
فضای مفید خانه ما 2 تا اتاق است؛ یک اتاق اتاق نشیمن است و یک اتاق دیگر هم اختصاص به کارها و مراجعات همسرم دارد. البته دو اتاق کوچک هم در انتهای حیاط داریم که وسایلمان را در آنجا گذاشته ایم.

-    چه امکاناتی برای بچه ها فراهم کرده اید؛ پلی استیشن، بازی های جدید، کامپیوتر و…؟
بچه هایی که با هم بازی می کنند احتیاجی به اسباب بازی ندارند. من خودم شخصاً عقیده دارم بچه هایی که با عروسک، بازی می کنند، خودخواه می شود. من تا به حال به جز یک بار که رفته بودم کربلا و برای بچه هایم دو تا عروسک آوردم، برایشان عروسک و اسباب بازی نخریده ام. بچه هایم با هم بازی می کنند، با هم دعوا می کنند، از حق خودشان دفاع می کنند و… وقتی بچه هایم با هم دعوا می کنند، من طرفداری هیچکدام را نمی کنم. می گویم خودتان مشکلتان را حل کنید. این بچه ها یاد می گیرند که باید از خودشان دفاع کنند و ناز نازی بار نمی آیند.

-    شما زایمان هایتان طبیعی بوده است؟ الان بیشتر خانم ها تمایل به سزارین دارند.
بله. بچه هایی که طبیعی به دنیا می آیند، چند درصد با هوش تر هستند از بچه هایی که سزارین می شوند. سلامتی خانم ها در زایمان طبیعی است.

-    برای تربیت بچه ها از چه روش تربیتی استفاده می کنید؟ مطالعه می کنید؟
مشکل ما این است که فکر می کنیم بچه که به دنیا آمد، باید او را تربیت کرد؛ در حالیکه اشتباه است. اسلام می گوید از قبل از ازدواج باید به فکر تربیت بچه باشی. می گوید وقتی می روی خواستگاری دقت کن آن دختر یا پسر می تواند مادر یا پدر خوبی برای بچه ات باشد یا نه؟ اما الان این نگاه عوض شده است. فطرت انسان گرایش به خوبی ها دارد.
یکی از معصومین می فرمایند شما سعی کنید بچه را بد تربیت نکنید. اگر بگذاریم از همان ابتدا بچه از کانال کانالی که خدا گفته بزرگ شود، خوب تربیت می شود.
روان شناسی اسلامی اگر بخواهیم بدانیم باید نامه حضرت علی به امام حسن را بخوانیم. البته من کتاب مسئولیت و سازندگی آقای صفایی حائری را هم برای بحث تربیت فرزند پیشنهاد می کنم.

-    بچه های شما تاکنون اعتراضی نسبت به امکانات کمترشان در مقایسه با دوستانشان نداشته اند؟
مشخص است که بچه ها گاهی از این دست حرف ها می زنند. اما باز هم این بر می کردد به بحث تربیت که فرزند جوری بار بیاید که این مسائل خیلی برایش مهم نباشد. در این گونه موارد با بچه ها حرف می زنیم و را و روش درست زندگی کردن را بهش می گوییم و بچه می فهمد که دنیا چقدر بی ارزش است. همسرم در این خصوص خیلی با بچه ها با زبان خودشان صحبت می کند. تمام بچه ها بچه های خوبی هستند ما پدر و مادر بچه ها را بد می کنیم. اگر مادری بعد از یک مهمانی خودش از تجملات و زندگی میزبان با حسرت تعریف کند، بچه هم اینگونه بار می آید. اگر بچه بی ارزشی دنیا را در نگاه پدر و مادرش ببیند، برای او هم این مسائل بی ارزش می شود. اما متاسفانه درد دین در جامعه ما کم شده است. خانواده ها ازینکه نکند بچه به خاطر برخی نداشته ها ناراحت شود، یا به قولی عقده ای شود، هر چیزی که بچه بخواهد بلافاصله برایش تهیه می کنند ولی غافل از اینکه سختی ها انسان های بزرگ تحویل جامعه می دهد.

-    من متوجه شدم همسرتان خیلی کم منزل هستند و ولی حضور پررنگ و مؤثری دارند. ایشان چه رابطه ای با شما دارند؟ چه اخلاقیات خوبی دارند که می توانید به آقایان توصیه کنید؟
همسرم کم منزل هستند ولی وقتی هستند حضور پررنگی دارند؛ با بچه ها صحبت می کنند. من تربیت خوب بچه ها و احترامی که به ما می گذارند را مدیون شوهرم هستم که با بچه ها رابطه صمیمی دارد. اغلب آقایان وقتی خسته با منزل می آیند و بچه ها سر و صدا می کنند ناراحت می شوند و به خانم می گویند بچه را ساکت کن ولی همسر من اینطوری نیستند.
آقایان باید رعایت خانم هایشان را بکنند. نه اینکه مدام در منزل باشند و کار کنند، بلکه الان اغلب خانم ها گله دارند که همسرانشان کارهای بیرون از منزل را می آورند خانه؛ پای کامپیوتر و لب تاب می نشینند. در حالیکه باید سعی کنند اوقاتشان را با بچه ها و خانواده بگذرانند؛ با بچه ها بیرون بروند، بازی کنند و… ما الان مسافرت های زیادی می رویم. هرچند بیشتر به خاطر کار تبلیغ است. ولی حتی در آنجا هم همسرم بعضی از بچه ها را با خودشان می برند تا به من کمک کنند.

-    از بچه هایتان هم برایمان بگویید؛ سن و سالشان، خصوصیات اخلاقی و خوبشان؟
خدا رو شکر یک صفت مشترک بین همه بچه هایم، خصلت دلسوزیست؛ هم نسبت به یکدیگر و هم نسبت به من و پدرشان.
دختر بزرگم، مطهره، اول دبیرستان است؛ رشته معارف در جامعه الزهرا می خواند. دختر دومم محدثه، دوم راهنمایی و فرزند سومم مهدی کلاس پنجم، بچه چهارم مهدیه کلاس سوم و بچه پنجم کوثر کلاس اول، بچه ششم ابوالفضل پیش دبستانی، بچه هفتم فاطمه 3 ساله و بچه هشتم عباس که 4 ماهش است. 

منبع:سرسرا



نویسنده : لبیک
تاریخ : شنبه 92/9/23
زمان : 10:25 عصر
متن کامل بیانیه آیت الله فشارکی و 12 نفر از علمای طراز اول
نظرات ()

تعهد برای تغییر سبک زندگی در 110 سال قبل!/ زندگی شخصی ما چرا از این اعلامیه‌ها ندارد؟

 

محمدحسین فشارکی فرزند محمد جعفر، عالم و مجتهد اصولی و از بزرگان علمای اصفهان در اواخر عصر قاجاریه و اوایل پهلوی است که در کارنامه سیاسی او مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی دیده می‌شود.

به گزارش رجانیوز، او  شاگردی اساتیدی چون محمد باقر نجفی، زین العابدین مازندرانی، حبیب الله رشتی و میرزای شیرازی(صاحب فتوای تنباکو) را در کارنامه داشته است.

وی طی یک اقدام بدیع در اواسط جمادی الاول 1324 قمری (تیر 1285 شمسی) و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم که به مهاجرت کبری معروف شد (در ادامه نهضت مشروطه، پس از آن که خواسته‏های علما و مردم در مورد تاسیس عدالت خانه و اجرای قوانین اسلام و... عملی نشد، علما تصمیم گرفتند که به قم مهاجرت نموده و در حرم حضرت معصومه(س) تحصن کنند.)، به همراهی 13نفر از علمای طراز اول اصفهان اعلامیه‌ای صادر کردند و مواردی را متعهد شدند.

آقا نجفی اصفهانی، حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی، آیت الله ابوالقاسم دهکردی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویباره‌ای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقامحمدجواد قزوینی و رکن‌الملک شیرازی از جمله علمایی بودند که همراه با آیت الله فشارکی این اعلامیه را امضا کرده بودند.

آن اعلامیه هنوز هم خواندنی است و درسهای جالبی برای امروز ما دارد. اگر هر کدام از ما متعهد شویم در زندگی شخصی خود به مواردی اینچنینی پایبند باشیم تحول بزرگی در جامعه ایجاد خواهد شد، متن کامل آن اعلامیه به این شرح است:

این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن‌الملک، متعهد و ملتزم شرعی شده‌ایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلا 5 فقره‌است:

اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمی‌نویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمی‌نماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمی‌شویم؛ ماها به این روش متعهدیم.

ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه‌های دیگر ایرانی باشد، متعهد شده‌ایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.

ثالثا: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده می‌شود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت می‌شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمی‌کنیم و حرام نمی‌دانیم لباس‌های غیرایرانی را، اما ماها ملتزم شده‌ایم حتی‌المقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.

رابعا: مهمانی‌ها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی می‌نماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.

خامسا: وافوری اهل وافور را احترام نمی‌کنیم و به منزل او نمی‌رویم زیرا که آیات باهره:«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانواده‌ها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، به‌نظر توهین و خفت می‌نگریم.




نویسنده : لبیک
تاریخ : پنج شنبه 92/9/21
زمان : 2:35 عصر
مادری با 5فرزند، 2مدرک دکتری و 30مقاله پژوهشی
نظرات ()

ثریا این هفته سراغ سوژه ای رفته که یکی از دغدغه های اصلی رهبر انقلاب است و به موضوع روز جامعه تبدیل شده است. روند پرشتاب کاهش جمعیت و عدم تمایل خانواده ها به فرزند دار شدن.
به گزارش رجانیوز، زنگ های خطر به صدا در آمده است و خبر از آینده ای با بحران پیری می دهد. در حالی که کشورهایی که خودشان پیشرو در سیاستهای کاهش جمعیتی بوده اند و ما از آنها الگو برداری می کردیم خیلی قبل تر از ما به نتایج وحشتناک و تاثیرات فراوان منفی این سیاستها پی برده و تغییرات زیادی در عرصه های مختلف تاثیر گذاری در تولید نسل داده اند در کشور ما هنوز این موضوع به درون خانواده ها نفوذ کرده و خانواده های ایرانی متاثر از شعارهای دهه 70 به دنبال فرزند کمتر، زندگی بهتر هستند. 
برنامه ثریا قرار است برای دویم بار، آسیب شناسی مفصل و چند جانبه ای در این خصوص داشته باشد. و به این سوال پاسخ دهد که چرا تمایل به داشتن فرزند در بین خانواده ها تا این اندازه پایین رفته. مشکلات ازدواج، مسکن، معضلات طرح کوچک سازی مسکن در فرزندآوری، مسائل دانشجویی، خوابگاههای متاهلین، نقش خدمت سربازی در تاخیر تاهل و کاهش فرزندآوری، اشتغال خانمها و ... از جمله سوژه های گزارشها و مستندات برنامه چهارشنبه شب ثریا است .
میهمان این برنامه نیز حجت الاسلام عباسی کارشناس امور اجتماعی و تربیتی می باشد که مشکلات و راه حل های برون رفت از وضعیت فعلی جمعیتی کشور را مورد بررسی قرار خواهد داد. همچنین مهمان ویژه بخش گپ این برنامه نیز خانم دکتر اردبیلی خواهند بود که مادر 5 فرزند (9 ماه تا 16 ساله) می باشد و دارای دو مدرک دکتری، 30 مقاله علمی پژوهشی و دارای فعالیتهای متعدد اجتماعی فرهنگی نیز می باشد.
همچنین قاضی زاده:  عضو کمیسیون اجتماعی مجلس و طراح اصلاح قانون جمعیت، پروین پور:کارشناس مسکن، سردار کمالی: جانشین اداره منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح (در خصوص موضوع سربازی) و ... به صورت غیر حضوری مشکلات جمعیتی کشور را از دیدگاههای مختلف در این برنامه مورد بررسی قرار خواهند .
سوال پیامکی این برنامه نیز از این قرار است:
در صورت فراهم شدن شرایط مناسب، به نظر شما چند فرزند برای هر خانواده ایرانی مطلوب است؟
1-یک فرزند                2- دو فرزند       3- سه فرزند           4- چهار فرزند و بیشتر
که از هم اکنون می توان با پاسخ به این سوال به سامانه پیامکی این برنامه به شماره 300001435 شرکت کرد. این سوال در برنامه سال گذشته ثریا نیر از مردم پرسیده شده بود که امشب می توان تغییر نظرات مردم در طول یک سال گذشته را مشاهده کرد.
گفتنی است برنامه ثریا این هفته چهارشنبه شب حدود ساعت 23:10 دقیقه به صورت زنده از شبکه اول سیما پخش خواهد شد



نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/9/20
زمان : 10:39 عصر
اندر احوالات برخی بی بند و بارهای امروزی !!!
نویسنده : لبیک
تاریخ : سه شنبه 92/9/19
زمان : 2:47 عصر
فرزند بیشتر زندگی شادتر
نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/9/13
زمان : 10:6 عصر
این است حرف قرآن ... .
نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/9/13
زمان : 10:4 عصر
اهمیت و تاثیرات سحرخیزی
نظرات ()

 "سحرخیز باش تا کامروا شوی" این جمله‌ای است که در فرهنگ ما و مانند آن در دیگر جوامع وجود دارد که حاکی از اهمیت آغاز کار و تلاش در عرصه‌های گوناگون از ابتدایی‌ترین ساعات آغاز روز و مخالفت با هرگونه کسلی و تنبلی است.
 
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، برخی از معصومین(ع) نیز به اهمیت و جایگاه ویژه این مورد در زندگی اشاره کرده‌اند.
 
رسول خدا(ص) می‌فرمایند:
 
سحرخیزی مبارک است و همه نعمت‌ها به ویژه، روزی را می‌افزاید."
 
همچنین آن حضرت می‌فرمایند:
 
"صبحگاهان در پی نیازمندی‌هایتان بروید چراکه آسان به دست می‌آیند."
 
امیرمؤمنان(ع) می‌فرمایند:
 
"صبح زود در پی روزی رفتن، روزی را افزون می‌کند"
 
"کسی که خواستار جاودانگی است که جاودانگی وجود ندارد باید سحرخیز باشد"
 
"هیچ سحرخیزی در راه خدا برتر از سحرخیزی برای تأمین معاش فرزندان و خانواده نیست"
 
امام صادق(ع) می‌فرمایند:
 
"جدیت و تلاش کنید، هرگاه نماز صبح گزاردید و بازگشتید صبحگاهان در پی روزی روید و کسب حلال کنید چراکه خدای عزّ و جل روزیتان دهد و یاریتان رساند"
 
سپس فرمودند:
 
"امام سجاد(ع) هنگام صبح در پی روزی بیرون می‌رفت"
 
پرسیدند:
 
ای فرزند رسول خدا کجا می‌روی؟
 
فرمود:
 
"برای پذیرش صدقه برای خانوده‌ام."
 
پرسیدند:
 
آیا برای خانواده‌ات صدقه می‌پذیری؟
 
فرمود:
 
"هر که کسب حلال کند صدقه عایله خود را از خدا می‌پذیرد و به آنان می‌رساند."
 
منبع:
 
www.shiaha.com
 
کتاب: مفاتیح‌الحیات، مولف: آیت الله جوادی آملی، ناشر: نشر اسراء، نوبت چاپ: سوم بهار 1391



نویسنده : لبیک
تاریخ : چهارشنبه 92/9/13
زمان : 10:16 صبح




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.

Reba.ir

کد بارشی


رفتـــ 25
تحلیل آمار سایت و وبلاگ